✅ نوحه شهادت جعفربنمحمد (س)
➕ صوت سبک
🔻 شاعر: سعید نسیمی
1⃣ بند اول
امام ما/ میزند شرر به دل غربتت
سلام ما/ بر تو و غريبی تربتت
يا مولا/ كشتهء زهر جفا
يا مولا/ خونجگر از غصهها
يا مولا/ صادق آلعبا
2⃣ بند دوم
گرچه شرر/ كشد از خانهء من زبانه
فتادهام/ ياد ياس و ضرب تازيانه
واويلا/ زادهء خيرالنسا
واويلا/ در ميان كوچهها
واويلا/ پابرهنه بیعبا
3⃣ بند سوم
دعای تو/ شامل زائر قبر حسين
سفارشت/ همهجا اشك روان ازدوعين
واويلا/ بر شهيد كربلا
واويلا/ بر ذبيح من قفا
واويلا/ بر سر عطشان جدا
#سعید_نسیمی
#شهادت_امام_صادق_علیهالسلام
✅زمینه شهادت امام صادق (علیه السلام)
🔻جلال نيل دار
1⃣بند اول
میسوزه ؛ نخ سجاده
غم و درد حيدر ؛ به سرم افتاده
دود و غبار
گرفته خونهمو..
سوزونده آشیونهمو..
روضهمَ شده مادر
وحشت زدن
تموم بچههام..
آواره بین کوچههام..
وای از دل حیدر
(غریب آقام) ۴
2⃣بند دوم
میبندن ؛ دو تا دستامو
میکِشن تو کوچه ؛ من سن بالا رو
عمامهمو
نذاشت تا سر کنم..
میبست طناب و گردنم..
پشت سر مرکب
یادم اومد
که عمهمَ چی کشید..
اون روز توی بزم یزید..
وای از دل زینب
(غریب حسین) ۴
#امام_صادق علیه السلام
#جلال_نيل_دار
#زمینه
✅زمینه شهادت امام صادق (علیه السلام)
🔻داود قاضی
1⃣بند اول
دوباره یه غم کهنه ،یه ماجرای عاشقونه
دوباره یه زخم قدیمی ، یه ارثیه ی مادرونه
دوباره یه در خونه ،میسوزه از آتیش کینه
توو کوچه دارن یه امام و، میکشونن باز غریبونه
این درده که توو حال عبادت ، تو نیمه ی شب با حال خسته
سجاده رو از زیر پاش کشیدن ، بردن آقا رو با دسته بسته
سادات ببخشن ، این روضه داغه
دستاش و بستن نذاشتن عبا برداره
رحمی ندارن ، حرمت شکستن
فرصت ندادن که لااقل عصا برداره
آه از غریبی
2⃣بند دوم
سفارشش دمه رفتن ،اینه نماز ستون دینه
سلام آخرش حسینه ، میکشه آه از عمق سینه
میخونه لحظه ی آخر ، یه روضه ای که مکشوفه
میخونه از غریبیه اون ، تشنه لبی که رو زمینه
با نیت قربه الی الله ،دوره کردنش تو شیب گودال
خنجر میکشیدن بروی حنجر ، افتاد رو زمین غریب گودال
سادات ببخشین سنگینه روضه
سر رو پیش چشم مادر بریدن آخر
واسش بمیرم رحمی نداشتن
بردن سرش رو ،رو نیزه جلوی خواهر
آه از غریبی
#امام_صادق علیه السلام
#داوود_قاضی
#زمینه_شور
#شهادت_امام_صادق_ع
#سبک_ریان
#شب_بود_و
☑️بنداول
شب بود و یک سکوت
تو لحظه ی قنوت
بودم تنها
قلبم و شیکوندن
خونه مو سوزوندن
اون نامردا
وقت نمازم «دله مضطر۳»
دستامو بستن «مثه حیدر۳»
سیلی میخوردم «مثه مادر۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بنددوم
یه حرومی رسید ،سجاده رو کشید
از زیر پام
افتادم رو زمین ،با یک قلب حزین
مثل بابام
با آه خسته«زمین خوردم ۳»
با دست بسته «زمین خوردم ۳»
قلبه شکسته «زمین خوردم ۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بندسوم
بردنم بی عصا ،بی ردا بی عبا
با قده خم
شبیه مرتضی ،میونه کوچه ها
کشوندنم
با دل رنجور،«تن بیمار۳»
میبردنم با«هزار ازار ۳»
قصه ی کوچه«شدش تکرار۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بندچهارم
اومدن تماشا ،مردم بی حیا
تو کوچه ها
بردنم شبونه،از تو آشیونه
با ناسزا
توی دله شب «من و بردن۳»
دنبال مرکب «من و بردن۳»
شبیه زینب«من و بردن۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بند پنجم گریز کربلا
میسوزم ای خدا، ازین زهر جفا
ای وای ای وای
میگم با چشم تر یاد جد بی سر
ای وای ای وای
آتیش به قلبم «زده رخنه۳»
میاد به یادم «شه تشنه۳»
که دست و پا زد«زیر دشنه۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
💠💠💠9⃣9⃣6⃣💠💠💠
#شعرای_آیینی
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
#سبک_زمینه_شور_شهادت_امام_صادق_ع
#شبونه_حمله_کردن_خونم
#لطمه_زنی
بند اول:
شبونه حمله کردن خونم
زدن آتیش به مال و جونم
خیلی به من اهانت کردن
که شکست دیگه قلبِ خونم
سجّاده میکِشَن
از زیرِ پایِ من
اینا چه قد بَدَن ، بدن ، بدن ، بدن
جلوی بچه ها
همش با ناسزا
میزننم صدا ، صدا ، صدا ، صدا
سَیِّدُ نَ الْغریب
سَیِّدُ نَ الْغریب ، غریب، غریب ، غریب
بند دوم:
دستِ بسته ، با حالِ مضطر
میبرن من رو مثلِ حیدر
تا که دیدم آتیشِ در رو
افتادم یادِ داغِ مادر
اونجا که از جفا
چهل تا بی حیا
دَرو آتیش زدن ، زدن ، زدن ، زدن
مادره من میسوخت
میونِ شعله ها
صدا میزد حسن ، حسن ، حسن ، حسن
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند سوم:
اونا که حقِّ ما رو خوردن
منو به قصرِ ظلمت بردن
خنده کردن به حال و روزم
منه پیر و چه بد آزردن
با زهر کینه و
با حرف ناسزا
به قلبِ من زدن ، شرر ، شرر ، شرر
غرورمو شکست
دشمنِ رذل و پست
چشام شدن پر از ، گوهر ، گوهر ، گوهر
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند چهارم:
رسیده دیگه جونم رو لب
میسوزم بد جوری توی تب
با دلی غرقِ خون میخونم
از غم و غصّه های زینب
واویلا شهر شام
سنگای روی بام
واویلا مجلسِ ، شراب ، شراب ، شراب
امون از ازدحام
طعنه های مدام
وای از غمِ ، رباب ، رباب ، رباب ، رباب
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#سبک_زمینه_شهادت_امام_صادق_ع🏴
#باز_خدا_روضه_خونه
بند اول:
باز خدا روضه خونه
دوباره سوخت یه خونه
دوباره حمله کردن
خونه ای رو شبونه
آسمون تیره تر شد
خونه باز شعله ور شد
انگاری باز تداعی
روضه ی میخ و در شد
باز هیزم و باز طناب
باز بوی آتیش و دود
باز تازیونه زدن
باز شونه ای شد کبود
تو کوچه آقای ما
همه دیدن می برید
پیره مردی شصت ساله
پشت مرکب می دوید
امون از این روزگار
بند دوم:
بدونِ یار و یاور
با حالِ زار و مضطر
کشیدنش تو کوچه
شبیهِ باباش حیدر
ناسزا می شنید و
خونِ دل می کشید و
با پاهای برهنه
روی خاک می دوید و
نه عمامه روی سر
نه توی دستش عصا
دائم میخورد رو زمین
امام مظلومِ ما
نفس نفس میزد و
توون نداشت دست و پاش
شکستن حُرمتشو
جلو چِشِ بچه هاش
امون از این روزگار
بند سوم:
میونِ کاخِ منصور
روضه خونه با زهرا
شده زنده دوباره
کربلا واسه آقا
تا که میبینه خنجر
میباره اشکِ ماتم
یاده راسِ بریده
میسوزه تو تب و غم
توون نداره تنش
خونی شده پیرهَنش
از شدته سَم داره
میاد خون از دهنش
خدا رو شکر که نشد
تنش دیگه بی کفن
خدا رو شکر که سرش
جدا نشد از بدن
امون از این روزگار
🎵📝: #رضا_نصابی
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#یاحسین(طاها تحقیقی)