#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شهادت
#ترکیب_بند
در پیش تو از شرم ، آبم کرد کوفه
من آبرو دارم خرابم كرد کوفه
لبریز خون کردند رویم را ،عزیزم
بردند اینجا آبرویم را عزیزم
مجبور بودم بچه هایم را سپردم
با دست خود دستِ حرامی ها سپردم
باور نمی کردم مرا از پا درآورد
من مرد بودم کوفه اشکم را درآورد
باور نمی کردم برایم چال کندند
اینجا برای کُشتنم گودال کندند
من فکر می کردم وفا دارند افسوس ...
یا لااقل قدری حیا دارند افسوس ...
در کوچه هایش که غم یکریز دارد
دیوار هایش سنگهای تیز دارد
در شامِ کوفه آفتابت را نیاور
جان علی اصغر ،ربابت را نیاور
من فکر می کردم تو را چاره بیارند
شش ماهه آید چند گهواره بیارند
تا تَرکه های خیزران میسازد این شهر
از چوب گهواره کمان میسازد این شهر
کوفه هوایِ میهمانش را ندارد
دندان که تاب خیزرانش را ندارد
از شانه ات پایین نیاور دخترت را
این راه پُر خار است جانش را ندارد
در دست هم وزنِ تنش زنجیر دارند
زنجیر تنگ است استخوانش را ندارد
یک پا به ماه است آه همراهت، نیاریش
یک پا به ماه است و توانش را ندارد
ای وای از تیر سه شعبه بدتر اینکه
جُز حرمله دستی کمانش را ندارد
#حسن_لطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#عرفه
#مناجات
#غزل
دوباره آمده ام ، بنده ای گنهکارم...
تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم...
قبول کن عملم را ، بضاعتم این است
قبول دارم همیشه وبال و سَربارم...
ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره ی عشق
شبیهِ ابر ، برای حسین میبارم...
حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین
خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم
قسم به خونِ گلوی حسین ، یا اللّٰه!
ببخش معصیتم را ، ببخش رفتارم
اگر حسین نباشد ، کجا رَوَد دلِ من؟
که بی وجودِ گل فاطمه ، گرفتارم
میان روضه دلم میرود همان جا که ،
دو دست بر کمرش گفت : «ای علمدارم...
بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است
بلند شو نفسم ، ای همه کس و کارم
بلند شو ، کمرم تیر میکشد عباس...
ببین که خنده کنان ، میدهند آزارم!
صدای خواهرم از خیمه میرسد بَر گوش
که ناله میزند: عباس... میر و سردارم»
#پوریا_باقری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#زمینه_شور
#شهادت_امام_باقر(ع)
#مرغ_دلم_امشب_شده
🔘🔘🔘109🔘🔘🔘
بند1⃣
مرغ دلم امشب شده ،مدینه زائر
پر میزنه توی بقیع ،مثه یه طائر
به سینه و سر میزنه ،از داغ و هجر
یادگارکرب و بلا ،امام باقر
....
این آقامون ،همدم اشک و گریه بوده
او شاهدِ ،ظلم بنی امیه بوده
همبازیه ،کودکیه رقیه بوده
یه عمری سوخت ،یاد غم گلای پرپر
یاد تن ،ارباًاربا علیه اکبر
به روی نی ،دیده سرِ علیه اصغر
آه و واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
میسوزه کل بدنش از زهره کینه
آتیش گرفته جیگرش میونه سینه
یه عمره گریه کرده با داغه حسین و
روضه ی غربت علی توی مدینه
......
ای وای من،روی تنش رده طنابه
خاطره ی، کوفه و شام براش عذابه
گریه کن ،روضه های بزم شرابه
ناله میزد،یاد حسین با حاله مضطر
چون دیده بود،تو بزم مِی یزید کافر
با چوب میزد، رو لب و دندون مطهر
آه و واویلا
💠💠💠1⃣0⃣9⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#الیاس_محمدشاهی(احسان)
🏴 #زمینه
#حضرت_مسلم علیهالسلام
➖➖➖➖➖➖➖
بند1
شده آواره دلشوره داره
چشاش برای غربتت همش میباره
جلوی انظار که میشه آزار
با دست بسته بردنش میون انظار
برگرد که... روی بوم خونه ها سنگه
برگرد که... لشکری آماده جنگه
برگرد که... تو ذهن کوفیا نیرنگه
باشه بیا ولی تنها
همش ی دورغه اونامه و امضا
باشه بیا ولی آقا
زینب رو نیاری میون نامردا
حسین...وا...
➖➖➖➖➖➖➖
بند2
مسلم تنها میون اعدا
به زیر لب میگه حسین نیا به اینجا
کوچه پر درد کوفی نامرد
با درهمی فروختنت مردم دلسرد
برگرد که... دارن تو فکرشون جسارت
برگرد که... شنیدم از حمله و غارت
برگرد که... تو خون اینها نیست نجابت
آقا خبرداری اینجا
برای سر تو قرارایی دارن
آقا شنییدی میخوان که
برا علی اصغر سه شعبه بیارن
حسین...وا...
➖➖➖➖➖➖➖
بند3
میترسم اما برای زن ها
توکوچه بازاراش پره از چشم چرونا
شدم چه حیرون وقتی که از اون
شنیدم هی میگفت میخوام کنیز ارزون
برگرد که... یکی قول گوشواره داده
برگرد که... خنجر شمر شده اماده
برگرد که... سنان برا قتل تو شاده
برگرد جون بی بی زهرا
میمیره سکینه تو بازار شام
برگرد رقیه نبینه
چوب و لب و دندون تو بزم حرام
حسین...وا...
➖➖➖➖➖➖➖
#حسین_روشنازاده
#اهواز
عبدالرضا محمدی:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه سنگین - شهادت امام محمد باقر علیه السلام - سبک قلبم پر از...
حالا که شبِ شهادته
حالا که وقتِ زیارته
صحنِ خاکی تو خلوته
دِلبرِ دلها
صورت می ذاره رویِ خاکا
می باره از غصه و غمها
دو تا چشمِ مادرت زهرا
گریونه آقا
رویِ لبام روضه یِ دلِ بی قرارت
یِه زائرم نداری کـنارِ مزارت
نَفَس نَفَس می زنی
به یاد بی کفنی
این دَمِ آخر
نمی ذاره چکمه شو
رویِ سینه ت دشمنی
غریب مادر
وای غریب مادر حسین ۴
غریبونه روضه می خونه
دلـمـو داره می سوزونه
به یاد گوشه یِ ویرونه
با آه و گریه
نمـی ره از یادِ این آقا
که دق کرد پایِ سرِ بابا
پیشِ چشمِ شور شامیـّا
عمه رقیه
ابرِ بهاری میشه با گریه و ناله
به یادِ شامِ بلا به یادِ سه ساله
موی خاک آلوده و ...
لباس پُردوده و ...
مهمونِ تازه
گریه یِ غَساله و ...
کبودیِ لاله و ...
تشییع جنازه
وای غریب مادر حسین ۴
#شهادت_امام_محمدباقرنوحه_واحدسنگین
#حسین_ایمانی
#شاعر_بزرگوار_درگاه