eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 السلام وعلیک یاعلی ابن ابیطالب علیه الهم السلام🏴 ❌شور جدید طوفانی❌ () () 🏴🏴------------------------بند اول فرمانده ی مردان علی سر لشکر و سلطان علی آگه به رازِ آسمان ای عاشق یزدان علی علی ای بر كفت تیغ دو لب گشتی تو قتال العرب تا رو به دشمن می روی دشمن رود رو به عقب علی....علی....علی یا حیدر یا علی یا مرتضی ادركنی یا صفدر ای وصی مصطفی ادركنی یاحیدر ای ولی نورخدا ادرکنی یاحیدر ای یلِ شیرخدا ادرکنی (( علی علی یا حیدر )) (( علی علی یا حیدر )) 🏴🏴--------------------بند دوم ای شیر یزدان یاعلی ای شیر مردان یاعلی ای شیر غران یاعلی ای شیر میدان یاعلی تو مالکی برذوالفقار تو فاتحی در کار زار ای تك یل خیبرشکن تو حیدری و لا فرار علی... علی... علی ای شیر دلاور یا حیدر ای رهرو داور یا حیدر ای ساقی كوثر یا حیدر ای شافعِ محشر یاحیدر ((علی علی یا حیدر)) ((علی علی یا حیدر )) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ---------------------------------------- شعروسبک : 🖋🎵 (خادم الحسین) --------------------------------------- https://eitaa.com/babollharam
از سر عادت و تکرار نوشتیم بیـا اصلا انگار به اجبار نوشتیم بیـا تو زما بندگی و ترک گنه میخواهے با همیـن قلـبِ گنهکار نوشتیم بیـا کوفیـان را همه محکوم نمودیـم،ولے مثـل آن قوم جفاکار نوشتیـم بیـا از سرصدق نخواندیـم تو را یک دفعه در عوض یکصد و ده بار نوشتیـم بیـا شهرمان پرشده از بوی گناه و ماهـم سر هر کوچه و بازار نوشتیم بیـا غافل از آه یتیمـان چقدر آسـوده شکم سیر شب تار نوشتیم بیـا دردِ دین نیست دگر... درد گرانے داریم دل سپردیـم به اغیار نوشتیم بیـا نام تو برلب و دل جای دگر می گردد نشـده طالب دیدار نوشتیم بیـا آهِ مظلوم شنیدیـم "به ماچه " گفتیـم... جای یاری تو بسیار نوشتیم بیـا دلمان بنده ی دنیا شده و بیماریـم... با همین حال اسفبار نوشتیم بیـا https://eitaa.com/babollharam🔷
زهی ز نور جمالت جهان جان روشن جهان ز فیض وجود تو غیرت گلشن توئی خزینۀ سرّ الاه را خازن توئی جواهر علم رسول را مخزن به چشم عالمیان سرمه خاک درگاهت به فرق پادشهان نعل مرکبت گرزن جهان علم و کمالی و کوه حلم و وقار سپهر جاه و جلالی و بحر فهم و فطن حضیض درگهت از اوج نُه سپهر، اعلا فروغ طلعتت از نور آفتاب، اعلن گر ازجبین تویک قطره خون چکد برخاک دمد ز خاک، گل وضیمران و نسترون امین وحی خدا روز و شب چو دربانان بر آستانۀ درگاه تو کند مسکن سزاست اطلس چرخش به جای شادروان به هر کجا که شود خیمۀ تو سایه‌فکن تو آن کسی‌که رسول خدا به حکم خدای ز راه لطف و شفقت نهاده نام حسن توئی که کرده رسولت به دوش خویش سوار توئی که فاطمه ات پروریده در دامن توئی خلیفه به جای نبی ز بعد علی توئی ز بعد علی رهنمای اهل زمن تو آن امام به حقی که دوستان تورا شمیم لطف تو آرد روان تازه به تن تو آن امام غیوری که دشمنان تو را شرار قهر تو سازد بسان ریماهن ز بردباری و حلم تو ای گزیدۀ ناس همی گزند ز انگشت عاقلان جهن ز شامیان جفا کار در حق پدرت چه حرفها که شنیدی تو زیر چرخ کهن تو ای امام به حق گوشوار عرش مجید تو ای مروّج شرع نبی به سرّ و علن هر آن کسی‌که شود منکر امامت تو تنش به چوبۀ دار فنا شود آون بنی امیه نکرده ست پاس حرمت تو ز حرمت تو نشد کم به قدر یک ارزن توهمچو مرغ بهشتی وعرش مسکن توست دگر چه باک تو را از گروه زاغ و زغن هماره جغد به ویرانه آشیان سازد تو خود همائی و عرش خدا ترا مأمن اگر معاویه شد غاصب حق تو چه غم طلاشناس شناسد لجین را ز لجن کجاست قدر خزف با جواهر شهوار کجاست قیمت فقر الیهود و مشک ختن ز دوستان تو چون کس تورانشد ناصر به جای جنگ نمودی تو صلح با دشمن در این مصالحه بی‌شک نهفته سرّی بود که کس نداند و جز ذات قادر ذوالمن کسیکه واقف ازاسرار این مصالحه نیست دهن به هرزه گشاید کند به یاوه سخن هزار حیف که ناباک پور بوسفیان شکست عهدو ز پیمان خود گسست رسن شها به ماتم تو جای اشک خون جگر چکد ز دیدۀ "ترکی" چنان عقیق یمن https://eitaa.com/babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم ، بارالها جام توحیدم بده باده از صهبای امّیدم بده کن ز کَج فهمی رها عقل مرا با خودت کن آشنا عقل مرا بر زبان عشق من حکمت بده در سلوک حق مرا همت بده چون بلالم ده دلی یکتا پرست یا چو میثم سینه ای مولا پرست مثلِ سلمانم سری فرزانه ده یا اویسم کن دلی دیوانه ده یا مرا مقداد این دربار کن یا مرا مصداق چون عمار کن یا در این وادی ابوذر کن مرا یا چو قنبر عبدِ حیدر کن مرا از علی گفتم سخن ، حال آمدم یا علی گویان سبکبال آمدم یا علی ذکر مدام دل بُود الوداع و السّلام دل بُود مدّعی از وصف عارف کم بگو لب فروکش از معارف کم بگو تشنه ای بر معرفت یاهو بزن بر در ارباب عرفان رو بزن جان معارف را جلی فهمید و بس دل خدا را با علی فهمید و بس یک نم از دریای عرفانش شنو در شواهد آمده در جلد دو سائلی یک شب به او مهمان شدی میهمان خانه ی رحمان شدی گفت با زهرا ، علی با صد ادب : هست در خانه غذا این وقت شب ؟ فاطمه گفتا : زِ قوت کودکان هست مقدار کمی اندر میان قلب عالم را علی بی تاب کرد کودکانش را گرسنه خواب کرد سفره ای انداختی شاه نجف یکطرف مهمان و آن دو یک طرف شب چراغ خانه را خاموش کرد میهمان با طیبِ خاطر نوش کرد تا که سائل سیر گردد از طعام آندو گرداندی زبان در بین کام سینه ای از معرفت پُر داشتند بر غذا خوردن تظاهر داشتند صبح شد تا روبرو با عقل کُل دید می گرید همی ختم رُسُل گفت ای سرمایه ی عشق خدا یا علی ای آیه ی عشق خدا دیشب ای شمس درخشان عرب تو چه کردی که خدا شد در عجب ؟ آیه ای آمد به شان کارِ تو حق تعجّب کرد از دیدار تو آفرین بر تو به اینسان همتی می رسد امّا تو را هم حیرتی با تعجب می کنی روزی نظر بانوی ایثار را در پشت در تو غذا ایثار کردی شهسوار فاطمه ، جان می کند بهرت نثار
بسم‌الله الرحمن الرحیم کی ام من گنه کار بی بند و باری ذلیلی خطا پیشه ای شرمساری گرفتار و آلوده هر گناهی سیه نامه ای سرکشی نابکاری زخود گشته نومید از فرط عصیان به درگاه عفو تو امیدواری اگر پرده از جرم من می گشودی به من بسته می شد در خلق آری ندانم چه شد کآبرویم نبردی و یا دادیم عزت و اعتباری تو کردی عزیزم و گر نه عزیزان مرا می شمردند کمتر زخاری الهی تو بردار از دوش بارم که سنگین تر از بار من نیست باری اگر قصد سوزاندنم کرده بودی چرا دادیم دیدۀ اشکباری من ار مجرمم تو سریع الرضایی من ار رو سیاهم تو پروردگاری تو و باب احسان و دریای عفوت من و دست خالی و احوال زاری چه حاصل برد از وجودم جحیمت گرفتم بسوزی مرا در شراری نه اشکی نه آهی نه سوزی نه دردی نه رنگی نه بوئی نه برگی نه باری تهی دستم اما علی دوست بودم ندارم به جز نام مولا شعاری به دنیا به عقبی به محشر به میزان مرا غیر مولا علی نیست یاری به یک یک یا علی کز دهانم برآید جحیم تو را میکنم لاله زاری علی دوستم دوستان علی را کجا روز محشر به خود واگذاری https://eitaa.com/babollharam
شعر٢٦ شبهای قدر آمد و آقا نیامدی زیباترین ستاره‌ی دنیا نیامدی ما را امید وصل تو اینجا نشانده است ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی گفتیم جمعه می‌رسد و می‌رسی، ولی جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی مانند طفل گم شده‌ای گریه می‌کنم خیمه‌نشین، از دل صحرا نیامدی مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم صاحب عزای مجلس مولا نیامدی کنج خرابه کودکی آرام زیر لب با گریه گفت شب شده، بابا نیامدی https://eitaa.com/babollharam
امشب شب سقایی یعسوب دین است پیمانه ها دست امیرالمؤمنین است بر تشنه کامان حرم سقاست حیدر بر حضرت زهرا قسم آقاست حیدر او صورت انسانی الله باشد او کاشف الکرب رسول الله باشد او جلوه ربانی شب های قدر است او مشک بر دوش آمده، سقای بدر است او را تمام عرشیان تکریم کردند خیل ملائک بر علی تعظیم کردند امشب جنون آبها هم بی مثال است می نوشی از دست علی تنها حلال است پیداست قد و قامتش در دشت، صد شکر سقای حق با دست پُر برگشت، صد شکر روی سخن با آن امیر عالمین است تنها خجالت بهر سقای حسین است در علقمه عباس عمود آهنین خورد در خیمه زینب ناله کرد و بر زمین خورد
به کام خلق نشاطی که میدهد رطبش هزار سال دگر هم نمی رود طربش طبابتی ست برای طبیب ما که هنوز نرفته هیچ مریضی به جانب مطبش ز فیض ریخته دستش چو عمر،کوتاه است کسی که نیست بلند آه آه نیمه شبش من انتقام دلم را ز هجر میگیرم شبی که لب بگذارم برآستان لبش اگر نسوخت دلم پا به پای او هر شب خودم به دست خودم صبح میکنم ادبش برای من سحر وصل عید قربان است شب وصال نمردم اگر یکی طلبش به خیل گوشه نشینان فراق را دادند همیشه خیر ببیند مسببش ، سببش به وقت بردن نامش به سجده می افتم نگار ما به خداوند میرسد نسبش دلش به ما عجمی زادگان بود مایل اگرچه دلبر ما را نوشته اند عربش خدا کند که تقرب از آنطرف باشد به جای صد قدمم راضی ام به یک وجبش " ز بخت خفته ملولم ، بود که بیداری ... " دعا کند همه را باز در نماز شبش
غم میخورم با کفترانی که نداری در حسرت آن آستانی که نداری این شعر جای روضه هایی که نخواندیم دفتر به جــای سایبانی که نداری در خواب دیدم گریه میکردند با هم رو به ضریحت خادمانی که نداری رؤیای من , روضه میان "مرقدت" بود دیگر چه رؤیایی زمانی که نداری مشهد که رفتم در خیابان هاش حتی پُر بود از "زائر" , همانی که نداری میترسم آخر بگذری از قاتلانت در سینه ات جز مهربانی که نداری ...
امام #‌🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 یا علی امشب چه خوش با ما مدارا می کنی شد شب قدر و تو خود دردم مداوا می کنی درکنار ذکر حقّ و جوشن و احیای شب با نمازآخرت دل را مصفا می کنی عدل و احسان شما حتی ز قاتل کم نگشت کاسه شیری هم برای قاتلت مولامهیامی کنی امشـب آقا با همین فرق شکسته، روی زرد یاد آن میخ در و پهلوی زهرا(س) می کنی از شمار فضل تو حدر قلم ها عاجز است در رکوع خود زکات عشق اهدا می کنی مـردم نا اهل کوفه با تو بد کردند علی(ع) ازخدای خود تو استغفارآنها را تمنا می کنی 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃