#مثنوی
#آغاز_امامت
آغاز امام حضرت صاحب الزمان علیه السلام
خورشید اگر از جانب مغرب رود امّا
در روز دگر سر زند از مشرق دل ها
پیمانه بریزد به سبوی همه مستان
از نور رُخش در حرم باده پرستان
روشن شود از پرتو او ارض و سماوات
خورشید ولایت که بُوَد جلوه ای از ذات
مِهری که جمالش گل دامان سپهر است
مشکینِ دو چشمش همه آیینه ی مهر است
بارد اگر از ابر سما قطره ی باران
از یمن وجودش بُوَد و فیض به یاران
رزق همه از پرتو این شمس وجود است
هم او که وجودش همه ی بود و نبود است
عالم به جز از عکس رخ یار نباشد
بهتر دمی از لحظه ی دیدار نباشد
کنج حرم دل شده میخانه ی یادش
ساقی دهد از کوثر پیمانه ی یادش
ذکرش به لبم زمزمه ی راز و نیاز است
حُبَّش، به خدا رمز قبولی نماز است
او اصل نماز است و صیام است و قیام است
او بر همه ی عالمیان میر و امام است
حج همگان غیر طواف رخ او نیست
آن کسی که شود زائر این وجه خدا کیست
آن که به دل اهل دو عالم شده دلبر
او يوسف زهرا بُوَد و وارث حیدر
در جان همه مِهر و ولایش ازلی است
آیینه ای از روی دل آرای علی است
او گوهری از عشق به قلب همه دارد
بر روی لبش زمزمه ی فاطمه دارد
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆