eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
97 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم (مناسبت های ماه صفر) و آغاز ماه صفر ماه صفر رسیده و وقت سفر شده با کاروان گریه دلم خونجگر شده یک کاروان ستاره که خورشید شام بود با دختری که مرثیه خوان پدر شده از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده از اربعین نگو که سراپا خجالتم از اربعین نگو که دلم در به در شده پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا در این مسیر فصل عزا تازه تر شده هر کس برای داغ نبی گریه می کند از التفات فاطمه س صاحب اثر شده هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده مشهد ، مدینه ونجف و شهر کربلا گریه برای اهل سفر بال و پر شده ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
زمینه_زمزمه_شور امام زمان عج دوباره جمعه دوباره چشم انتظاری دوباره حسرت شروع لحظه شماری ای دل خسته مگه تو صاحب نداری سخته جدایی آخه به من بگو کجایی فکری کن آقا به حال نوکر هوایی منتظرم تا بیای و دل بشه خدایی این الامتم المنتظَر ذکر لبامه جمعه شد و بازم به در خیره چشامه روی لبام بازم دم مهدی سلامه آقام همین روزا بیاد من از خدامه فراق بینی و بینک آقا العجل بسه این دوری عزیز زهرا العجل مهدی بیا ۲ برگرد گل نرگس دلم گرفته منو تماشا کن آقا حضرت بارون چشمامو دریا کن آقا بدم می دونم بامن مدارا کن آقا دل شکسته م به عشق تو داره می کوبه اگه تو باشی حال دل من خوبه خوبه وقتی که نیستی حال و هوام مثل غروبه باغ و بهار من بدون تو خزونه چشمم یکی اشک و یکی لبریز خونه اینجام ولی دل توی صحن جمکرونه بدجور دلم در حسرت دیدارمونه هنوزم بین من و تو آقا عهدیه تموم قلبم توی دستای مهدیه مهدی بیا ۲ برگرد گل نرگس یه کاری کردی که فارغ از دنیا باشم به جز تو آقا از این زمونه جداشم ایشالا باتو زائر کرببلاشم سرم فدای سر حسین بن زهرا همون سری که رونیزه ها رفته بالا شکایت من از خیزرونه خدایا داره میاد از قتلگاه آوای مادر یک حنجر خشکیده و لبهای خنجر افتاده بین خاک و خون سالار بی سر دق می کنم از غربت شام و یه خواهر امام دنیا به حق زینب زود بیا سه ساله داره می سوزه از تب زود بیا مهدی بیا ۲ برگرد گل نرگس
بسم‌الله الرحمن الرحیم در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند آثاری از طلوع محبت گذاشتند با خلقت تو ای همه ی آبروی خلق منّت سر اهالی خلقت گذاشتند تو آمدی که ما همگی متحد شویم نام تو را منادی وحدت گذاشتند باران لطف تو همه جا را فراگرفت در ابر چشم های تو رحمت گذاشتند اشفع لنای هرشب بارانی مرا در نزد تو برای اجابت گذاشتند روز ازل به پیش همه ... ایها النبی روی سر تو تاج نبوت گذاشتند از بارش کرامت بی حد نوشته ام بر روی سینه نام محمد نوشته ام یاایها الرسول دلم را جلا بده ای با صفا صفا به دل بی صفا بده با دست خالی آمده ایم ایها الکریم چیزی به ما تو محض رضای خدا بده اینجا نشسته ام که بگویم طبیب عشق نسخه برای درد دل بی دوا بده چشم تو خاک را به نظر کیمیا کند رنگی به تیرگی دل سنگ ما بده از سائلان هرشب ایرانی توام رزق مرا توسط موسی الرضا بده حتی اگر مدینه بیایم شبانه روز می خواهم از تو تذکره ی کربلا بده وقتش رسیده نور ولی را نشان دهی راه علی و آل علی را نشان دهی ما شیعه ایم شیعه ی سرمست حیدریم لب تشنگان باده ی ساقی کوثریم محشر میان جمع محبان فاطمه سایه نشین چادر خاکی مادریم یک عمر ما فقط به علی رو زدیم و بس حاجت به پیش هرکس و ناکس نمی بریم نام علی که بر لبمان سبز می شود در بین مجلسیم ولی جای دیگریم در صحن با صفای نجف سیر می کنیم گوشه نشین مرقد سلطان محشریم شیخ الائمه چشمه ی جاری مرتضاست ما پیروان مکتب پربار جعفریم نام مرا خدا همه جا مبتلا نوشت از شیعیان صادق آل عبا نوشت
بسم ‌الله الرحمن الرحیم آمدی و حق بده چشمان ما حیران شود مقدم زهرایی تو خوب گل باران شود یا خلیله آمدی در حیرت این دشت داغ تا کویر تشنه ی قم خانه ی رضوان شود تاهمیشه معجزه با چشم هایت ممکن است باید انسان با نگاه لطفتان انسان شود مطمئناً هرکسی چشمش به ایوان تو خورد دردهای بی دوایش یک به یک درمان شود خوشبحال شاعری که با شما همسایه است خط به خط اشعار او شیرین تر از سوهان شود باید از "قم" قلب خود را راهی "مشهد"کند عاشقی که قصد کرده زائر سلطان شود لطف کردی بانوی رحمت که از شب تا سحر خاکبوس مقدم تو خطّه ی ایران شود یا کریمه محضر تو عرض حاجت می کنم با همین عرض ادب دارم عبادت می کنم
کریم هستی و حاجات دل روا کردی طبیب هستی و درد مرا دوا کردی میان چشم شما معجزه فراوان است مس وجود مرا سر به سر طلا کردی تویی که واسطه ی فیض چار معصومی رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی روایت از کرم بی شمار تو کم نیست چه روزها که تفقّد به این گدا کردی چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم امام زاده ی عشقی مقام تو والاست به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست حسن ترینی و حُسن حسین را داری درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست دوباره زائر دلخسته آمده آقا حضور قطره در این موج عاشقی زیباست هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم میان صحن شما یاحسین میخوانیم شکوه روح خدا در مدار تن آمد نسیم عشق به پابوسی چمن آمد برای دیدن سرسبزی هوای شما عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد به سمت مرقدتان زائری که می بینی برای ناب شدن با خدا شدن آمد همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد : "کسی که تا حرم قدسی شما رفته به شهرری که نه انگار کربلا رفته" کبوترانه رسیدم به آستان حرم همیشه روی سرم سایه ی امان حرم شکسته دل که بیایی همیشه جا داری میان صحن ه پر از خیر آستان حرم خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع به دست ما برسد برکت عیان حرم دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت کسی که رفت به دنبال کاروان حرم ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست به آستان رفیع "مدافعان حرم" همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم فدایی حرم خواهر ابالفضلیم شاعر:
بسم الله الرحمن الرحيم حسرت اینبار مرا از نفس انداخته است شوق دیدار مرا از نفس انداخته است از فراقت چه بگویم؟که نگفتن بهتر زخم بسیار مرا از نفس انداخته است آمدم جمعه ی این هفته نفس تازه کنم دیدم انگار مرا از نفس انداخته است ندبه های سحری شاهد غم هایم شد دوری از یار مرا از نفس انداخته است روضه خوان روضه بخوان...مادرسادات چه شد؟؟ خون مسمار مرا از نفس انداخته است یاد زهرا که می افتم دل من می لرزد در و دیوار مرا از نفس انداخته است وسط روضه ی زهرا غم سنگین علی صد و ده بار مرا از نفس انداخته است با دل خسته ی خود مادر ما مهدی گفت درد خود را همه شب فاطمه با مهدی گفت
بسم الله الرحمن الرحيم ذکر سجاده..مادر سادات در دلم یاد مادر سادات یاد اولاد مادر سادات روز میلاد مادر سادات قطره ای هستم از پی دریا السلام علیکِ یا زهرا راه ما را نشان بده بانو روسیاهم امان بده بانو رحمت بیکران بده بانو چادرت را تکان بده بانو خسته حالم عنایتی فرما السلام علیکِ یا زهرا می نویسم سلام ای مادر عشق عالی مقام ای مادر شور و شوق مدام ای مادر سایه ات مستدام ای مادر نور تابان صبح اعطینا السلام علیکِ یا زهرا رحمت بیشمار یعنی تو بی قرارم قرار یعنی تو همّت ماندگار یعنی تو غرّش ذوالفقار یعنی تو بهترین یار و یاور مولا السلام علیکِ یا زهرا تو مرادی من از مریدانم فردی از جمع ناامیدانم من اگر خادم شهیدانم لطفتان بوده خوب می دانم از تو دارم هرآنچه دارم را السلام علیکِ یا زهرا از غم دوری تو می سوزم با تو طی می شود شب و روزم ماه من؛ جلوه ی شب افروزم بی تو مغلوب با تو پیروزم یا کریمه شفیعه ی فردا السلام علیکِ یا زهرا گوهری در دل صدف دارم حبّ آقای لوکشف دارم من رضای تو را هدف دارم سر به راهم سرِ نجف دارم می کنی قلب مرده را احیا السلام علیکِ یا زهرا هر نفس فکر دلبرم هستم فکر حالات محشرم هستم تشنه ی فیض مادرم هستم لطفتان هست محترم هستم مادری کرده ای برای ما السلام علیکِ یا زهرا فاطمه ؛ لحظه ی رهایی شد با تو حال دلم خدایی شد این دل ما اگر هوایی شد هر شب جمعه کربلایی شد مادر سر جدای عاشورا السلام علیکِ یا زهرا
بسم‌الله الرحمن الرحیم یادگاریّ حضرت کوثر ای فراتر ز وادی باور یاس خوشبوی خانه ی گل ها امّ کلثوم خانه ی حیدر بر سر گونه های تو جاری ست عطر گلبوسه های پیغمبر دختر قد کشیده ی زهرا همدم خانواده ی جعفر قلب تو مثل زینب کبری با غم و غصّه بوده هم سنگر از غم و غصّه ی در و دیوار یا که زخم سر یل خیبر یا که با یاد ناله های حسن گوشه ی حجره ... پاره پاره جگر جان سپردی ... ولی یقین دارم که تورا کُشت لحظه ی آخر مرثیه های ظهر عاشوراء روضه های برادر بی سر عشق شاه بریده حلقومی خواهر زینب امّ کلثومی شاهد داغ بی امان حسین همدم جان نیمه جان حسین پیشمرگ دختران حرم مرهم زخم کودکان حسین بادوچشمان خیس خود دیدی ارباً اربا ... تن جوان حسین وقتی از سمت علقمه برگشت دیده شد قامت کمان حسین خواندی از سیل اشک چشمانش به زمین خورده پهلوان حسین ساعتی بعد ... غرق در خون شد حنجر طفل بی زبان حسین بین گودال ... در هجوم تگرگ قطعه قطعه شد استخوان حسین برزمین مانده پیکرش امّا ... بر سر نیزه شد روانه ... حسین اوّلین مرثیه سُرای عطش روضه خوان غم گران حسین از تو می خواهم امشب ای بانو اذن دیدار آستان حسین تو دعا کن که عاقبت برسد ... جمعه ای ... صاحب الزّمان حسین کرده شمع وجودمان را آب روضه هایت شریکةُ الارباب @babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ابر بارانی ام و این شب ها پا به پای غم تو می بارم تشنه ی گریه ام و می خواهم سر به خاک قدمت بگذارم اشک یعنی که درون قلبم باز هم درد زیادی دارم من عزادار گل زهرایم ماتمِ حضرت هادی دارم سامرا گفتم و قلبم لرزید ناگهان پرده ی چشمم تر گشت داغ تصویر حریمی ویران تلخی خاطره هایم برگشت من از احوال حریمت آقا... شدت فاجعه را می خوانم... با دل خسته مفاتیح به دست... خط به خط جامعه را می خوانم... عادت دست شما احسان است... من به دنبال کرم آمده ام... از گدایان قدیمی توٱم... بازهم سمت حرم آمده ام... اینقدر آه نکش می سوزم... از دلم زمزمه بر می خیزد... تا که بر روی زمین می افتی... ناله ی فاطمه بر می خیزد... لحظه ی آخر خود می دیدی مادرت با دل شاکی آمد آه اینبار خدا رحم کند با همان چادر خاکی آمد سرّ مظلومیت نام علی ع غربت شهر چه کرده با تو؟؟ سخت می افتی و برمی خیزی اثر زهر چه کرده با تو؟؟ چشم خونین تو امّا اینبار ... راوی واقعه ی عاشوراست... یاد غم های حسین افتادی... سامراء شعبه ای از کرببلاست... تشنه بودی و پریشان احوال وسط بزم شراب افتادی در همان حین که گریان بودی یاد احوال رباب افتادی زیر لب نوحه کنان می گفتی جای هر تکه کلامی...ای وای زینب و مجلس رقص و شادی عمه و چشم حرامی ای وای همه را گفتم و دیدم قطعاً جمعه ای نور سحر می آید انتقام علوی در راه است عشق با تیغ دو سر می آید
بسم ‌الله الرحمن الرحیم آسمانی هست اما جلوه ی خورشید نیست روز نو می آید اما روز نو که عید نیست تا نباشی ناخوش احوالیم ، حوِّل حالَنا تو بیایی عید می آید ، در این تردید نیست چشم ها را شُسته ام تا جور دیگر بنگرم زندگی چیزی به غیر از آنچه باید دید نیست حسرت دیدار لیلی با دل مجنون چه کرد؟ آه مجنونی که دیگر زیر چتر بید نیست هر چه با تو انس پیدا کرد ارزشمند شد قطره ی اشکم برایت غیر مروارید نیست از خودت دورم نکن دورم کنی دق می کنم کاش می گفتی که حکم عاشقت تبعید نیست از من ِ عاشق نیاز و پیشه ی معشوقه ناز با دل هجران زده ما را به وصل امّید نیست کاش می آمد کسی که رفت و دیگر برنگشت کاش می آمد جواب طعنه ی " دیدید نیست " مُطمئنّم موسم خندیدن گُل می رسد بعد از این شب های فتنه مُصلح کُلّ می رسد
در محکومیت هتک حرمت حرم شاهچراغ و شهادت هموطنان عزیزمان اثر وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد حرم که شاهد پرواز لشکر روح است همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت نماز مغربشان عطر کربلا را داشت چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را امام زخمی گودال و عصر عاشورا نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد کبوتران حرم در کنار شاهچراغ شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست کسی که امنیت خانه را هدف دارد در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟! کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد چه کرده با شب آرام اهل آبادی شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی " به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است به هوش باش که این مملکت خدا دارد به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران پیام روشنی از حاج قاسم ایران بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد هماره کشور ما حُرمت حرم دارد دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است شکوه شعر شهادت خروش شیراز است به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند میان واقعه شرمنده ی شهید شدند همیشه از شهدا این پیام می آید صبور باش دم انتقام می آید همان که می گذرد از میان این آتش جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش بیا که آمدنت التماس یاران است بیا که آخر مجلس شهید باران است سرود روشن نسلی که باز جامانده ست سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست @babollharam
به‌مناسبت شعار دریای وطن که موج طوفان دیده‌ست در ذائقه‌اش حلاوت امّید است انجام مهار این تورّم، قطعاً در سایه‌ی رشدِ شاخص تولید است @babollharam