eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
97 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
علی کیست ، ذوالفَضلِ وَالاِمتنان علی کیست ، ذوالحِکمةِ وَالبَیان علی کیست ،آیینة ذوالجلال علی کیست ،ذوالرَأفةِ و اَلامان علی کیست ،گو : اَحسنُ الخالقین به او نام داده چنین ، مستعان علی کیست ، معنای توحیدِ محض علی کیست ،مسجودِ روح و روان علی کیست ،اَسماءِ حُسنای حق علی کیست ،الله را ترجمان علی کیست ،از « وَجهُ رَبِک » بپرس همه فانی اَند و علی جاودان علی کیست ،دانای لوح و قلم علی کیست ،اَسرارِ گَنجِ نهان علی کیست ،فرماندهِ اَنبیاء علی کیست ،با اَنبیا همزبان علی کیست ،عبد خدای کریم علی کیست ،سلطان جان و جهان علی کیست ،کعبه ،علی کیست ،رُکن علی کیست ،زمزم ،صفا، سَعی ،هان... علی کیست،صوت رسای خدا علی کیست ،رازِ مگویِ زبان علی کیست ، آن خِلقتِ بی نظیر که هرگز نگُنجد به وصف و بیان علی کیست ذکرِ کُلونِ بهشت علی کیست ،سرمایة جَنَتان علی کیست ،حج و جهاد و زکات علی کیست ،احکام دین را نشان علی کیست ،همتای زهرا علیست علی کیست ،بر مصطفی روح و جان علی کیست ،سالار خُم غدیر علی کیست ،رهبر به پیر و جوان علی کیست ،آقای هر مُتَقی علی کیست ،مولای ما مؤمنان علی کیست ،خورشید دستِ نبی ستون زمین ،لنگرِآسمان علی کیست ،میزان اعمالِ ما علی ، آن قسیمِ جحیم و جنان علی کیست ،رمز حیات و ممات علی کیست ،سِرِ صَلات و اَذان علی کیست ،آنکه به اَمرِ خداست به یک شب چهل جا عیان، همزمان علی کیست ،دل رحم ،با دوستان علی کیست ،دل سخت، با دشمنان علی کیست ،مَرد قنوتِ سحر علی کیست ،محراب را ارمغان علی کیست ،بخشنده ، وقت رکوع علی کیست ،در سجده ، فارغ ز جان علی کیست ،گریان ز اشک یتیم علی کیست ،الحق کسِ بی کسان علی کیست ،پشت و پناه ضعیف علی کیست ،حامیِ مستضعفان علی کیست ،آن سفره دارِ فلک بحق ، عالمی را علی میزبان علی صاحبِ سفرة مجتباست کریمانِ عالم بر او میهمان علی کیست ،بابای زینب ،حسین حسن، اُمِ کلثوم ، ما شیعیان علی کیست ،شیر خدا و رسول علی کیست ،سرمایة کُن فَکان علی کیست ،خشم خدا در عِقاب علی کیست ،چشم خدا در عَیان علی کیست ،خیبر شکن، بت شکن علی کیست ،بر مصطفی جانفِشان علی کیست ، هشیارِ صَفِین ها علی کیست ، بیدار در نهروان علی کیست ،فیروزِ جنگ جَمل علی کیست ،درپیری اَش پهلوان علی کیست ،شایستة ذوالفقار ولی بی سپر،بی زِره، بی کمان علی کیست ،مظلوم،تنها، غریب علی کیست ،با چاهها همزبان علی کیست ،هر کس که پرسد بگو: علی را تو در شقشقیه بخوان علی کیست ،آرامش)ِ فاطمه علی کیست ،همدردِ یارِ جوان علی کیست ،با دستِ بسته صبور علی کیست ،پیروزِ هر امتحان علی دست بسته نگردد ولی برای خدا می شود آنچنان علی را اگر میشناسی دلا خودت را مُریدِ مَرامش بدان علی بر همه بی پناهان ، پناه علی بر سرِ بی کسان ، سایبان علی نَه فقط هست بابای ما علی دین ما هست و ایمانمان و تا حوض کوثر علی ، راهبَر علی ساغر و ساقی و ساربان علی کیست ،بابای ارباب ما علی کیست ،مولای صاحب زمان رسد انتقام غدیرِ علی به دستانِ آن رهبرِ اِنس و جان و مهدی ، مسیرِ علی میرود امامت همین و ولایت همان ولیِ زمان را که دریافتی همان بیعت است و همین آرمان و آنان که پَرپَر در این رَه شدند همه کربلایی ، همه قهرمان محمود ژولیده ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بهتر از این حرم پناهی نیست از نجف تا بهشت راهی نیست به بلندای آسمان سوگند مثلِ این قرصِ ماه، ماهی نیست در تمامِ سطورِ این دفتر شک نکن نقطه‌ی سیاهی نیست برو در راهِ مستقیمی که هیچ‌کس بر سرِ دوراهی نیست آی مردم! برای پیغمبر مثلِ او هیچ تکیه‌گاهی نیست این که خوابیده جای پیغمبر خودِ طاهاست، اشتباهی نیست فاطمه اولین مدافعِ اوست پس دگر در پیِ سپاهی نیست عادل حسین قربان ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
حیدری هستم و این از وَجَناتم پیداست عَلَوی بودن من از حَسَناتم پیداست همه جا سینه سپر می کنم و می گویم ... شیعه ی حیدری ام ، از صَلَواتم پیداست مثل یک دفتر شعرم که پُرم از مَدحت اسم تو در همه جای صفحاتم پیداست نام تو روی لبم اصل عبادت باشد دائم الذکر توام ، از جملاتم پیداست آنقَدَر خَم شده ام پیش ضریحِ ذکرت ... مثل تسبیح ، ستون فقراتم پیداست از همان روز ولادت شده ام پابستت قِدمت نوکری ام از سَنَواتم پیداست من وَبالت شدم و وصله ی ناجور توام لطف و آقایی تو ، از زحماتم پیداست گر قبولم نکنی ... پیش خدا مردودم بدیِ وضع من از این نُمَراتم پیداست آخرش هم تو مرا در حَرمت خواهی برد بین دستان شما ، برگِ بَراتم پیداست می چکم روی زمینِ حرمت ، می بارم دور صحنت به طوافم ... قطراتم پیداست در بهشتِ علوی ام ، به بهشتم چه نیاز از همین جا که من اَستم ، درجاتم پیداست آخَرُالاَمر ، میایی به سرِ بالینم و بِوالله ، که این از سَکَراتم پیداست رضا قاسمی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
علی کیست ، ذوالفَضلِ وَالاِمتنان علی کیست ، ذوالحِکمةِ وَالبَیان علی کیست ،آیینة ذوالجلال علی کیست ،ذوالرَأفةِ و اَلامان علی کیست ،گو : اَحسنُ الخالقین به او نام داده چنین ، مستعان علی کیست ، معنای توحیدِ محض علی کیست ،مسجودِ روح و روان علی کیست ،اَسماءِ حُسنای حق علی کیست ،الله را ترجمان علی کیست ،از « وَجهُ رَبِک » بپرس همه فانی اَند و علی جاودان علی کیست ،دانای لوح و قلم علی کیست ،اَسرارِ گَنجِ نهان علی کیست ،فرماندهِ اَنبیاء علی کیست ،با اَنبیا همزبان علی کیست ،عبد خدای کریم علی کیست ،سلطان جان و جهان علی کیست ،کعبه ،علی کیست ،رُکن علی کیست ،زمزم ،صفا، سَعی ،هان... علی کیست،صوت رسای خدا علی کیست ،رازِ مگویِ زبان علی کیست ، آن خِلقتِ بی نظیر که هرگز نگُنجد به وصف و بیان علی کیست ذکرِ کُلونِ بهشت علی کیست ،سرمایة جَنَتان علی کیست ،حج و جهاد و زکات علی کیست ،احکام دین را نشان علی کیست ،همتای زهرا علیست علی کیست ،بر مصطفی روح و جان علی کیست ،سالار خُم غدیر علی کیست ،رهبر به پیر و جوان علی کیست ،آقای هر مُتَقی علی کیست ،مولای ما مؤمنان علی کیست ،خورشید دستِ نبی ستون زمین ،لنگرِآسمان علی کیست ،میزان اعمالِ ما علی ، آن قسیمِ جحیم و جنان علی کیست ،رمز حیات و ممات علی کیست ،سِرِ صَلات و اَذان علی کیست ،آنکه به اَمرِ خداست به یک شب چهل جا عیان، همزمان علی کیست ،دل رحم ،با دوستان علی کیست ،دل سخت، با دشمنان علی کیست ،مَرد قنوتِ سحر علی کیست ،محراب را ارمغان علی کیست ،بخشنده ، وقت رکوع علی کیست ،در سجده ، فارغ ز جان علی کیست ،گریان ز اشک یتیم علی کیست ،الحق کسِ بی کسان علی کیست ،پشت و پناه ضعیف علی کیست ،حامیِ مستضعفان علی کیست ،آن سفره دارِ فلک بحق ، عالمی را علی میزبان علی صاحبِ سفرة مجتباست کریمانِ عالم بر او میهمان علی کیست ،بابای زینب ،حسین حسن، اُمِ کلثوم ، ما شیعیان علی کیست ،شیر خدا و رسول علی کیست ،سرمایة کُن فَکان علی کیست ،خشم خدا در عِقاب علی کیست ،چشم خدا در عَیان علی کیست ،خیبر شکن، بت شکن علی کیست ،بر مصطفی جانفِشان علی کیست ، هشیارِ صَفِین ها علی کیست ، بیدار در نهروان علی کیست ،فیروزِ جنگ جَمل علی کیست ،درپیری اَش پهلوان علی کیست ،شایستة ذوالفقار ولی بی سپر،بی زِره، بی کمان علی کیست ،مظلوم،تنها، غریب علی کیست ،با چاهها همزبان علی کیست ،هر کس که پرسد بگو: علی را تو در شقشقیه بخوان علی کیست ،آرامش)ِ فاطمه علی کیست ،همدردِ یارِ جوان علی کیست ،با دستِ بسته صبور علی کیست ،پیروزِ هر امتحان علی دست بسته نگردد ولی برای خدا می شود آنچنان علی را اگر میشناسی دلا خودت را مُریدِ مَرامش بدان علی بر همه بی پناهان ، پناه علی بر سرِ بی کسان ، سایبان علی نَه فقط هست بابای ما علی دین ما هست و ایمانمان و تا حوض کوثر علی ، راهبَر علی ساغر و ساقی و ساربان علی کیست ،بابای ارباب ما علی کیست ،مولای صاحب زمان رسد انتقام غدیرِ علی به دستانِ آن رهبرِ اِنس و جان و مهدی ، مسیرِ علی میرود امامت همین و ولایت همان ولیِ زمان را که دریافتی همان بیعت است و همین آرمان و آنان که پَرپَر در این رَه شدند همه کربلایی ، همه قهرمان محمود ژولیده
شده وقت علی گفتن، سرِ دیوانه آوردم لبم را سوی این باده چه بی‌صبرانه آوردم اگر میزان علی باشد، عمل هرگز ندارم من فقط بارِ محبت را به روی شانه آوردم دمی که معصیت کردم ز مستیِ محبت بود شبیه آن بلایی که سرِ پیمانه آوردم خراب‌آبادِ این سینه مبدَّل بر گلستان شد ازل که حب حیدر را در این ویرانه آوردم همین که صاحب دل شد، همین که شمع محفل شد برای بیعت با او پرِ پروانه آوردم گدا هر قدر هم آمد، غضنفر شهریارش کرد فقیرم.‌.. ظرفِ خالی را ولی شاهانه آوردم به هر کس می‌رسم می‌گویم از اعجاز چشمانش تمام اهل بیتم را درِ این خانه آوردم برای بردن نامش لبم برّان‌تر از تیغ است همیشه نامِ مولا را فقط مردانه آوردم علی اول، علی آخر، علی حق است و حق حیدر بنوش از باده‌ی کوثر، دمِ رندانه آوردم سرم بر روی زانو و دلم تنگ نجف گشته به یاد عشقِ سوغاتی که از میخانه آوردم نجف رفتم دلم را زیر ایوان دست او دادم دلِ سالم به او دادم، دل دیوانه آوردم‌ "علی‌گفتن" خودش شیرین‌تر از شعر و غزل باشد چنان مستم که نامش را هنرمندانه آوردم محمدجواد شیرازی
ساقی شبیه ساقی کوثر نیامده جز او کسی به جای پیمبر نیامده جز او برای فاطمه همسر نیامده از کعبه جز علی احدی در نیامده یعنی کسی به پاکی حیدر نیامده هر کس غلام فاطمه شد در پناه اوست شاهی که عرش دوش نبی جایگاه اوست در معرکه سلاح نبردش نگاه اوست این گیسوی سیاه که تنها سپاه اوست بر شانه اش سیاهی لشکر نیامده اولاد مرتضی همه ذاتاً مطهرند قرآن ناطقند، شفیعان محشرند شاهان روزگار غلامان قنبرند خدّام عرش گوش به فرمان حیدرند دور و برش که قحطی نوکر نیامده ابروش وقت جنگ کم از ذوالفقار نیست دنیا به جنگش آمده و بی‌قرار نیست در مکتبش ضعیف‌کشی افتخار نیست کرار که در مبارزه اهل فرار نیست این کارها به فاتح خیبر نیامده هرگز نمی‌شود علم عشق سرنگون عشقش کشیده‌است دلم را به خاک ‌و خون پایان کار عاشق او چیست جز جنون؟ او گرد خاک پای علی شد که تا کنون سردار مثل مالک اشتر نیامده گرچه نبی نبود، وصی نبی که بود مسند نشین بی‌بدل این اریکه بود مردی که همسرش به ملائک ملیکه بود باید خدا شوی که بفهمی علی که بود کاری که از بنی‌بشری بر نیامده در حال احتضار ولی فکر قاتل است مولای ما نمونه انسان کامل است بی مهر او تمام عبادات باطل است آدم بدون عشق علی مشتی از گل است حیف از دلی که در بر دلبر نیامده دشمن هم از عنایت تو بی‌نصیب نیست در کشور تو هیچ غریبی غریب نیست بیچاره‌ای که در دل زارش شکیب نیست با اینکه فکر آیه «أمّن یجیب» نیست از بارگاه لطف تو مضطر نیامده بر راه کفر سد زده دیوار تیغ تو اصلاً هدایت است فقط کار تیغ تو هو، حق، علی مدد، همه اذکار تیغ تو دیدیم هر که رفت به دیدار تیغ تو با سر فرار کرده... ولی سر نیامده استاد در فنون نبردی ابوتراب فــــرمانروای کشور دردی ابوتراب حتی به مور ظـلم نکردی ابوتراب گفتم هزار مرتبه مردی ابوتراب با تو هزار مرد برابر نیامده شد در غم تو چشم هزاران یتیم تر بعد از تو می‌شوند یتیمان یتیم تر من از ازل اسیر تو ام یا قدیم تر ای خانواده‌ات همه از هم کریم تر از سفره‌ی تو پر برکت تر نیامده حامد تجری
حیدری هستم و این از وَجَناتم پیداست عَلَوی بودن من از حَسَناتم پیداست همه جا سینه سپر می کنم و می گویم ... شیعه ی حیدری ام ، از صَلَواتم پیداست مثل یک دفتر شعرم که پُرم از مَدحت اسم تو در همه جای صفحاتم پیداست نام تو روی لبم اصل عبادت باشد دائم الذکر توام ، از جملاتم پیداست آنقَدَر خَم شده ام پیش ضریحِ ذکرت ... مثل تسبیح ، ستون فقراتم پیداست از همان روز ولادت شده ام پابستت قِدمت نوکری ام از سَنَواتم پیداست من وَبالت شدم و وصله ی ناجور توام لطف و آقایی تو ، از زحماتم پیداست گر قبولم نکنی ... پیش خدا مردودم بدیِ وضع من از این نُمَراتم پیداست آخرش هم تو مرا در حَرمت خواهی برد بین دستان شما ، برگِ بَراتم پیداست می چکم روی زمینِ حرمت ، می بارم دور صحنت به طوافم ... قطراتم پیداست در بهشتِ علوی ام ، به بهشتم چه نیاز از همین جا که من اَستم ، درجاتم پیداست آخَرُالاَمر ، میایی به سرِ بالینم و بِوالله ، که این از سَکَراتم پیداست رضا قاسمی
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب محمود ژوليده
کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی در نجف صاحب عزا زهراست واویلا علی پیر نابینایی افتاده است در ویرانه ها دیده اش بر راه آن مولاست واویلا علی کاسه های شیر در دست یتیمان است و او فکر این طفلان بی باباست واویلا علی مخفیانه دور از چشم همه تشییع او مثل تشییع تن زهراست واویلا علی می کند هر دم نظر بر جای خالی پدر خون به قلب زینب کبراست واویلا علی مرتضی راحت شد و اما میان کوفیان بر سر نام علی دعواست واویلا علی رفت مولا و نرفت از قلبشان بغض علی شاهد من روز عاشوراست واویلا علی هر که شد نامش علی طوری دگر او را زدند این هم از مظلومی مولاست واویلا علی یک علی با تیغ و نیزه اربا اربا شد تنش پاره تر از آن دل باباست واویلا علی یک علی را تیر هم اندازه قدش زدند آخر این کودک مگر سقاست واویلا علی یک علی با دست بسته چون علی بر ناقه ها کو به کو آواره صحراست واویلا علی کوفه و شام بلا با عمه های بی کس‌اش میهمان مجلس اعداست واویلا علی در میان هیجده سر دید روی نیزه ها راس یک شش ماهه هم پیداست واویلا علی یک نفر کوی یهودی داد زد این قافله اهل بیت حیدر و زهراست واویلاعلی یا علی داری خبر یک بی حیا ....بزم یزید دخترت را به کنیزی خواست واویلا علی عبدالحسین میرزایی
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب محمود ژوليده
کتیبه و پرچم باب الحرم
#مناجات #زمزمه #کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
علیه السلام 〰〰〰〰〰〰 شبا توى كوفه چقدر خاليه جاش نمى پيچه بازم صدای قدمهاش ديگه بين نخلا براى هميشه صداى نفسهاش شنيده نميشه ميگه چاه كوفه كو يار قديمى؟ مياد از يه خونه صداى يتيمى: ديگه بعد بابا پر از اضطرابم دوباره من امشب گرسنه مى خوابم على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 ميگه پيرمردى: دلم بى قراره كو دستى كه لقمه دهانم بذاره با اينكه مى دونست نمى بينه چشمام ميشست با صبورى پاى درد و دلهام همه فهميدن كه كى بود نون مى آورد با نامردى هرشب كى زخم زبون خورد يه غم جون من رو به لبهام رسونده ميگفتن كه حيدر نمازم مى خونده؟ على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 دل زينب امشب چقدر بى قراره به اين دلخوشه كه حسينش رو داره نمى دونه كوفه باهاش هم مسيره ميخواد خواهرو از برادر بگيره يه روزى مياد كه غمى توو گلوشه تو كوفه لباس اسارت مى پوشه تا صبح پشت دروازه ى شهر مى شينه ولىِّ خدا رو، رو نيزه مى بينه حسين جان حسين جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 نگم ديگه از شام كه داغش شديده براى عقيله چه خوابايى ديده يه شهرى كه بيخود بهونه مى گيرن اسيرارو با سنگ نشونه مى گيرن نگم كه رسيدن براى تموشا نگم من ز بازار برده فروشا نگم كه چه داغى رو قلب ربابه نگم عصمة الله توو بزم شرابه حسين جان حسين جان ۴ .
کتیبه و پرچم باب الحرم
#مناجات #زمزمه #کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
علیه السلام 〰〰〰〰〰〰 شب قدره هستم هوايى حيدر هوايى ايوون طلايى حيدر شب قدره و من همين آرزومه ببينم ضريح على روبرومه ميخوام حاجتم رو از اين در بگيرم ايشالا كه قرآن، نجف سر بگيرم دارم حس خوبى توى صحن آقام ميذارم سر انگار رو زانوى بابام على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 به حالم نيگا كن اسير گناهم شبيه يتيما بده باز پناهم به آه حسينت به اشكاى زينب خدا رو به اسمت قسم ميدم امشب آقا عشقتون توو دلم مى درخشه بديمو خدا به گل روت مى بخشه تموم اميدم تويى سرور من بكش دست رحمت به روى سر من على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 شب قدره شد دل دوباره هوايى اجازه ميدى كه بشيم كربلايى شنيدم حسينت غريب غريبه شب جمعه صحنش پر از عطر سيبه شنيدم نديدن چشاى ترش رو ز دستش گرفتن على اصغرش رو شنيدم حرم رو به آتيش كشيدن حسين تو رو از قفا سر بريدن حسین جان حسین جان ۴ .