#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_نوحه
#نوحه۱
ای عمو عبدللهم
بهر یاری در راهم
تا شود آغوش تو
قتلگاهم
شور عشقت رادر سر دارم
شد دعای بابایم یارم
در ره عشقت، جان به جانان
می سپارم
ای عموجان من یتیم حسنم
از نفس افتاد آخر
مثل روزی که مادر
به زمین خورد از کینه پشت آن در
هستیم رفته دیگر بر باد
شاه دین از صدر زین افتاد
نرسد بر تو، تا من هستم دست جلاد