eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
91 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
شور احساسی _رسیده عمه سادات4_5902322045902914611.mp3
زمان: حجم: 5.41M
یا سلام الله علیها(اول ماه صفر-شام بلا) 🏴بند اول پشت دروازه ساعات رسیده عمه سادات سر ارباب روی نیزه سر دیگه باب حاجات واویلا همراهه شمرو حرمله واویلا داره میاد یه قافله واویلا میاد صدای هلهله واویلا زینب و کوچه های شام واویلا زینب و دیده ی عوام واویلا زینب و مجلس حرام (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند دوم شروع ماتم عظماست پریشون حضرت زهراست واسه ی آل پیمبر اوج این مصیبت اینجاست واویلا انگاری عید شامیاس واویلا چراغونی محله هاس واویلا بساط رقصشون بپاس واویلا رقیه و یه عده پست واویلا بگم ز سنگینیه دست واویلا دندون شیریش و شکست (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند سوم دختر حضرت حیدر زینت دامن مادر وارد شام بلا شد همرهه راس برادر واویلا ز غصه های بی امون واویلا ز طعنه و زخم زبون واویلا یزید و چوب خیزرون واویلا زینب و شیون رباب واویلا زینب و سینه ی کباب واویلا زینب و اون بزم شراب (واویلا رسیده کاروان به شام) 🎤با نوای زیبای کربلایی سید محسن گندمی ✍کربلایی امیرحسین سلطانی
. پشتِ دروازه غرق ابهام است ازدحامی عجیب در شام است کاروان را مُعطّلش کردند این چه جور احترام و اکرام است به کدامین بیان کنم تشریح فخرِ عالم به شام، گمنام است سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم همۀ شهر پُر ز دشنام است جای گُل، بر سر و روی زینب بارشِ سنگ و آتش از بام است بهرِ تهمت زدن به آل علی پیرِزن هم به عرضِ اندام است اصلاً انگار این ولایتِ کفر بی خبر از ظهور اسلام است شامیان را حیا و عفت نیست آل عصمت به شام بَد نام است! بر یتیم و اسیر بَد اَخمند از صغیر و کبیر بی رحمند کاروان شد به پیشِ منظرها همه دیدند پاره معجرها آستین های پارۀ زنها شد حجابی برای دخترها دور از چشم حضرت عباس ریختند آبروی خواهرها میهمانان خارج حتی همه دیدند بغضِ کوثرها سرِ شب تا سحر حرامی ها سنگ میریختند بر سرها این مصیبات را همان بهتر که ندیدند چشمِ مادرها حرف بَد میزدند نامردان پیش چشم و سر برادرها گریۀ آسمان درآمده بود داشت میریخت اشکِ اخترها هر طرف غرق در فسادی بود پایکوبی و رقص و شادی بود وای بر شامیانِ لاکردار بدتر از کوفیانِ بَدرفتار اهل بیتِ حسین را بردند از محلِ یهود تا بازار رأسها با کجاوه ها نزدیک تا ببینند مردمِ بَدکار از غرورِ شکستۀ زینب تارسیدن به کاخِ استکبار نان و خرما تعارفش کردند صدقه دادنِ حقارت بار ناسزا گفتنِ حرامیِ پست گریۀ طفل و خندۀ حضّار ریسمان ها به دستِ اهل حرم کعبِ نی ها به پنجۀ کفار همه اینها به یک طرف اما وای از چشم های پُر آزار اُسرا را به شهر گرداندند شهدا را چه سخت گرياندند .
. پشتِ دروازه غرق ابهام است ازدحامی عجیب در شام است کاروان را مُعطّلش کردند این چه جور احترام و اکرام است به کدامین بیان کنم تشریح فخرِ عالم به شام، گمنام است سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم همۀ شهر پُر ز دشنام است جای گُل، بر سر و روی زینب بارشِ سنگ و آتش از بام است بهرِ تهمت زدن به آل علی پیرِزن هم به عرضِ اندام است اصلاً انگار این ولایتِ کفر بی خبر از ظهور اسلام است شامیان را حیا و عفت نیست آل عصمت به شام بَد نام است! بر یتیم و اسیر بَد اَخمند از صغیر و کبیر بی رحمند کاروان شد به پیشِ منظرها همه دیدند پاره معجرها آستین های پارۀ زنها شد حجابی برای دخترها دور از چشم حضرت عباس ریختند آبروی خواهرها میهمانان خارج حتی همه دیدند بغضِ کوثرها سرِ شب تا سحر حرامی ها سنگ میریختند بر سرها این مصیبات را همان بهتر که ندیدند چشمِ مادرها حرف بَد میزدند نامردان پیش چشم و سر برادرها گریۀ آسمان درآمده بود داشت میریخت اشکِ اخترها هر طرف غرق در فسادی بود پایکوبی و رقص و شادی بود وای بر شامیانِ لاکردار بدتر از کوفیانِ بَدرفتار اهل بیتِ حسین را بردند از محلِ یهود تا بازار رأسها با کجاوه ها نزدیک تا ببینند مردمِ بَدکار از غرورِ شکستۀ زینب تارسیدن به کاخِ استکبار نان و خرما تعارفش کردند صدقه دادنِ حقارت بار ناسزا گفتنِ حرامیِ پست گریۀ طفل و خندۀ حضّار ریسمان ها به دستِ اهل حرم کعبِ نی ها به پنجۀ کفار همه اینها به یک طرف اما وای از چشم های پُر آزار اُسرا را به شهر گرداندند شهدا را چه سخت گرياندند .