#سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۲🏴
#واسم_اومد_مهمون
#شب_سوم
#بسیار_زیبا😍
#اجرانشده
بند اول:
واسم اومد مهمون
دلمو فرشِ گذرگاش میکنم
واسم اومد مهمون
خودمو قربونیِ راش میکنم
واسم اومد مهمون
با چشای خسته نیگاش میکنم
دستِ تنهامو
چجوری، بردارم، سرِ بابامو😭
زخمه لبهامو
چجوری، ببوسم، همه دنیامو😭
تارِ چشمامو
چجوری، ببینم، ماهِ زیبامو
بابا، اومدی اما دیر، زمین گیرم من
بابا، کبوده دست و پام به زنجیرم من
بابا، میدونم اینو خوب، که میمیرم من
خیلی اینا بدن ( بابا جونم ۳ )
منو کتک زدن ( بابا جونم ۳ )
بند دوم:
بابا حسین جونم
شدی درگیره خرابه مثلِ من
بابا حسین جونم
میبینم حالت خرابه مثلِ من
بابا حسین جونم
صورتت با خون خضابه مثلِ من
غمگین و زارم
بابایی با تو من، دردِ دل دارم
خیلی بیمارم
بسکه زجر، توی راه، داده آزارم
شبا بیدارم
شبیهِ فاطمه، پهلو درد، دارم😭
بابا، بین شامی های یهود، میمردم
بابا، اگه عمه نبود، که زود، میمردم
بابا، اگه واسم سپر نبود، میمردم😭
خیلی اینا بدن ( بابا جونم ۳ )
منو کتک زدن ( بابا جونم ۳ )
بند سوم:
منو ببر بابا
که دیگه از این زمونه سیر شدم
سه سالمه اما
تو نگاه کن بابا جون که پیر شدم
دستم به دیواره
مثه مادرم به غم اسیر شدم
ای بابا جونم
ببرم، که دیگه، ندارم جونی
اینجا توی شام
ندادن، حتی یک، تیکّه ی نونی
ببرم بابا
دلِ من، شده تنگ، اینو میدونی
بابا، دخترای شامی، به من خندیدن
تا که، روی گوشای من، یه کم خون دیدن
بابا، با لباسای نو، جلوم رقصیدن😭
خیلی اینا بدن ( بابا جونم ۳ )
منو کتک زدن ( بابا جونم ۳ )
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری
#سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۲🏴
#شب_دهم
#بسیار_زیبا😍
#اجرانشده
بند اول:
اومد شب آخر
به غم و غصه شده دلا دچار
اومد شبِ آخر
امشبه وداع بینِ دوتا یار
اومد شب آخر
دل زینبه چه بی تاب و قرار
میبینه فردا
داداش و، روی خاک، زیر دست و پا
میبینه فردا
خنجر و، حنجر و، شمر بی پروا
میبینه فردا
پیکری، بی سر و، زیر مرکب ها
ای وای، نکن ای صبح طلوع، ندای زینب
ای وای، نکن ای صبح طلوع، دعای زینب
ای وای، نکن ای صبح طلوع، برای زینب
واویلتا امون ( وا حسینا ۳ )
بند دوم:
امشب صدا قرآن
میزنه آتیش به جونِ کربلا
شدن همه اصحاب
مشغول و گرمِ مناجات خدا
اهلِ حرم فردا
میدونند که محشری میشه به پا
امون از فردا
که میشن، نیزه ها، مرکبِ سرها
امون از فردا
که میشه، پُر خون، همه ی صحرا
امون از فردا
که میاد، صدای، حضرت زهرا
ای وای، دل صحرا میشه، پر از خونِ پاک
ای وای، بدن شاه میشه، هزار و چند چاک
ای وای، کفن شاه میشه، فقط یک مشت خاک
واویلتا امون ( وا حسینا ۳ )
بند سوم:
امون از عاشورا
آسمونِ کربلا شده سیاه
امون از عاشورا
چه خبر شده میونِ قتلگاه
امون از عاشورا
اومده چی به سره پیکرِ شاه
تشنه و بی حال
افتاده، یه تنی، وسطِ گودال
میزنن نیزه
امونش، نمیدن، حتی یک لحظه
میکنن دعوا
سره کهنه پیرَن، جلوی زهرا
ای وای، نعلِ تازه زدن به پای اسبا
ای وای، لِه میشه زیره پا، تنِ ثارالله
ای وای، زینبش مونده بی پناه و تنها
واویلتا امون ( وا حسینا ۳ )
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری