ثبت با اشک...
#سبک_290_محرم
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_پنجم_محرم
#شهادت_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام
بازم دل تو رفته تو گودال و می بینی زخمای کاری ارباب
می بینی که لاله ی حسن رفته به قتلگاه برا یاری ارباب
وقتی که عمو در وسط لشکر دشمنا میشه بی کس و تنها
میشه سپر عموجونش تو قتلگاه مقابل کینه ی اعداء
العجل الامان
به حقّ غربت یاس شکسته ی حسن
العجل الامان
بیا که زیر دست و پا شده صدپاره تن
العجل بحقّ اولاد حسن....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت عبدالله بن حسن با حضرت زینب علیهماالسلام:
دستم رو رها کن عمّه جان ببین عمومه بی پناه بین یه لشکر
هر کی داره اونو میزنه یکی با نیزه اومده یکی با خنجر
من چطور بایستمو ببینمکه عمومو می کشند یه عدّه نامرد
میرم که به راش فدا بشم ،دنیا بدونش به خدا سراسره درد
آخرین یارشم
نمیزارم عموم تو قتلگاه بی چاره شه
با دَم یا حسن
میرم که مثل قاسم پیکرم صدپاره شه
العجل بحقّ اولاد حسن....
🌸🌸🌸🌸🌸
من اومدم ای عمو ببین یاس حسن برای جون دادن مهیّاس
دستم شده از تنم جدا تو راه تو شکر خدا شبیه عبّاس
چند لحظه ی دیگه پیکرم میره کنار تو به زیر نعل مرکب
میره سر من هم مث تو به روی نیزه روبه روی عمّه زینب
شد فدات، جون من
سینه ی من تو آغوشت شکسته شد با تیر
شکر حق میرمو
نمی بینم که خواهراممیشن اینجا اسیر
العجل بحقّ اولاد حسن....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)