لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#شب_نهم
#محمدجعفردرخشان
اجرا: #مصطفی_صالح_نیا
#حالم_روکسی_نمی_دونه
#حلقه_ادبی_ریان
#بنداول
حالم رو کسی نمیدونه
غمت شکسته کمرم رو
دیگه برام جونی نمونده
تا ببرم برادرم رو
پاشو پاشو رمق توپاهام اصلا نیست
پاشو پاشو که حالا وقت رفتن نیست
پاشو پاشو میبینی هیشکی با من نیست
چه غمم بود
تا وقتی سایت رو سرم بود
علم تو
پناه اهل حرمم بود
#بنددوم
دستاتو بزار روقلبم
یکم اروم کن این غمم رو
اینجا فقط شروع غُصه است
بگو چه کار کنم حرم رو
پاشو پاشوعطش از یاد لب ها و رفت
پاشو پاشو که از داغ تو تب ها رفت
پاشو پاشو که بی تو خواب شب ها رفت
سپرم بود
نگاه تو قرص قمرم بود
تا تو بودی
کجا این چشمای ترم بود
#بندسوم
پاشو بگو تواین غریبی
چه کار کنم دلهره هارو
ببین که داره خواهر تو
جمع میکنه گوشواره ها رو
پاشو پاشو هنوز معجر رو سرها هست
پاشو پاشو هنوز موی دخترها هست
پاشو پاشو هنوزم بال و پرها هست
پُره آهه
برادر،بی تو بی پناهِ
شب و روزم
دیگه از داغ تو سیاهِ
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#شب_هشتم
#محمدجعفردرخشان
اجرا: #مصطفی_صالح_نیا
#چهجوریمیخوای
#حلقه_ادبی_ریان
#بنداول
چه جوری میخوای که از داغمش دق نکنم
با محاسن سفیدم دیگه هق هق نکنم
چه جوری میخوای که زانوهام نلرزه خواهر
گریه پیش این همه لشکر فاسق نکنم
اونی که دورش حلقه زدن پسرمه آخه
با شمشیرور نیزه میزنن جیگرمه آخه
اونی که زیر دست وپاست ثمرمه آخه
خواهر پسرمه آخه
یه جوری کشتنش دیگه پیدا نیست
اوردنش کار یکی دوتا نیست
براش دیگه چاره به جز عبا نیست
#بنددوم
خوشیم اینه امروزم طلوع فردا نمیشه
برا داغش این دلم دیگه مُهیا نمیشه
همه زخمام شایدم خوب شه ولی
این یه دونه دیگه هیچ جوری مدوا نمیشه
اونی که اربا اربا شده جوونمه آخه
به زیر نیزه ها تا شده تَونمه آخه
امید قلب خسته و خزونمه آخه
خواهر جوونمه آخه
یه جوری هول شدم که جون تو پام نیست
نایی توی گلو برا صدام نیست
نمی بینم سویی توی چشام نیست
#بندسوم
نمی دونم واسه اون قدو بالاش گریه کنم
یا برا تشنگیه روی لباش گریه کنم
اگه بودیم مدینه مثل بابام
سر میزاشتم توی چاه که هی براش گریه کنم
کسی غم حال زارمو نمی دونه آخه
داغ دل پاره پارمو نمی دونه آخه
کسی غم روز گارمو نمی دونه آخه
داغ دل پاره پارمو نمی دونه آخه
بالا سرش مزار من رو کَندن
راه منو تا پیکرش می بندن
به لرزش تو رانوهام میخندن
#حلقه_ادبی_ریان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#شب_چهارم
#محمدجعفردرخشان
اجرا: #مصطفی_صالح_نیا
#تامن_هستم_دست_به_زانونگیر
#حلقه_ادبی_ریان
تا من هستم دست به زانو نگیر
تا من هستم غم نخور جان من
یه خواهشی دارم ، بیائو رومو زمین نزن
بزار برن گلام داداش
تورو به جون مادرت
بذار بشن فدای تو
مثل علی اکبرت
اگه بگی نه از تو بعیده
اگه قبول کنی روم سفیده
میگن مادر دو شهیده
2)
تو چشاشون مملو از خواهشه
بچه هامو داغ تو میکشه
چی میشه بذاری نذر خواهرت قبول بشه
بزار برن که این دوتا
نواده های حیدرن
بزار برن که هر کدوم
یه پهلوونه خیبرن
بزار برن که عالم ببینه
چه جوری میزنن سمت دشمن
به یاد کوچه های مدینه
۴)
روی لبهات ذکر امن یجیب
من فداتم ای امام غریب
گرفته با اشکات، جسمشون بوی سیب
تو خیمه ها دیدم چطور
محاصره شدن داداش
دیدم چطور اوردیشون
ولی بدون من داداش
اگه نیومدم پیشت اینجا
واسه اینه غمم رو نبینی
کم منو ببخش جان زهرا
#حلقه_ادبی_ریان