eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
47 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
مینویسم خدا بحق حسین یا سریع الرضا بحق حسین ربنا آتنا بحق حسین گویم العفو را بحق حسین تا ببخشی مرا بحق حسین ربنا ربنا اله کریم سفره دار کریم ماه کریم دست خالی به بارگاه کریم آمدم باز در پناه کریم نظری بر گدا بحق حسین آمدم آشتی کنم باتو رد من مستکین خود را تو وحده لا رفیق الا تو ما کریمیم ای خدا یا تو؟ کرمی کن به ما بحق حسین منم و کوله بار سنگینم دارد از دست می رود دینم به خداوندی تو خوشبینم من از این ذکر ، خیر میبینم یا سمیع الدعا بحق حسین جانم آنشب که بر دهن برسد ملک الموت نزد من برسد کاش آنجا امام حسن برسد یکنفر یار سینه زن برسد تا بگیرم نوا بحق حسین چه نمایم برای وحشت قبر چه کنم با فشار و غربت قبر دستخالیم و خجالت قبر مونسم باش بین خلوت قبر رحمی آن لحظه ها بحق حسین تستر الذنب ، کوه غفرانید نام ما را اگر نمیخوانید لااقل جرم ما بپوشانید من نجف رفته ام ، نسوزانید جان خیر النسا ، بحق حسین شب جمعه است یا امام زمان خجلم از شما امام زمان دوست دارم تو را امام زمان التماس دعا امام زمان پیش ماهم بیا بحق حسین باز دارم هوای شش گوشه بی قرارم برای شش گوشه درد ما و دوای شش گوشه آه پایین پای شش گوشه ببرم کربلا بحق حسین ته مقتل بگو چه شد آقا تن که شد پشت و رو چه شد آقا پنجه شمر و مو چه شد آقا چکمه روی گلو چه شد آقا العجل مهدیا بحق حسین http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d
هدایت شده از منبع سبک
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو تا به این جا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو سال ها می شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم من از این زندگیم سود نبردم بی تو گذری کن به مزارم به خدا محتاجم من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو
شرمنده ام آواره تون کردم خانوم ببخش غم دارتون کردم شرمنده ام باعث شدم دل بیقرار پیکرش شی دل بیقرار بوسه و خشکی زیر حنجرش شی دلواپس پیراهن و دلواپس انگشترش شی کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا حالا که خنجر رو سرم دارم چند جمله حرف با دخترم دارم حمیده جان معجر تو فدای معجر رقیه خمیده شو ولی نذار خمیده شه پر رقیه خدا نکرده کم نشه یه مویی از سر رقیه کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا لبریزه از نامحرمه کوفه خورجین خریدن مردم کوفه توصیه کن محکم کنن بند تموم معجرارو توصیه کن که وا کنن خلخال پای دخترارو نقشه کشیدن کوفیا غارت کنن گوشواره ها رو ✍
آقاى بى كسى كه غم ارثيه داشته اُنسى به داغِ مادرِ اِنسيه داشته كنج اتاقِ خويش حسينيه داشته با اهل خانه مجلسِ مرثيه داشته حالا گرفته روضه غريبانه بازهم نشناختند خشكِ مقدس مئآب ها خورشيدِ علم را پَسِ ابر حجاب ها مُشتى، رُفوزه در پىِ درس و كتاب ها شاگردهايشان همه در رختخواب ها آتش زدند بر در يك خانه بازهم حق ميدهيم مرد اگر گريه ميكند تنها ميانِ چند نفر گريه ميكند با ترسِ دختران چقدر گريه ميكند افتاده يادِ مادر و در گريه ميكند تكرار شد مصيبت پروانه بازهم آتش به بيتِ اطهرش افتادُ گفت آه يادِ صداى مادرش افتادُ گفت آه عمامه اش كه از سرش افتادُ گفت آه وقتِ فرار، دخترش افتادُ گفت آه ترسيده است دخترِ دردانه بازهم يك نانجيب خنجرِ آماده مى كشيد يك بى حيا عمامه و سجاده مى كشيد بندِ طناب را كه زنازاده مى كشيد شيخ الائمه را وسط جاده مى كشيد آسيب ديد غيرت مردانه بازهم بي احترام رفت ولى عمّه زينبش بينِ عوام رفت ولى عمّه زينبش در ازدحام رفت ولى عمّه زينبش بزم حرام رفت ولى عمّه زينبش وقت گريز شد دل ديوانه بازهم دستِ عيالِ او به طنابى نرفت نه! دست كسى به سوى حجابى نرفت نه از صورتى عفيفه نقابى نرفت نه ناموسِ او به بزم شرابى نرفت نه رفتيم سمت مجلس بيگانه بازهم بالاى تخت قائله اى بود، واى من پيش رباب حرمله اى بود، واى من زينب ميان سلسله اى بود، واى من چوبِ بدونِ حوصله اى بود، واى من خون شد روان از آن لب جانانه بازهم @babollharam