در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
ایران و دشتهای شقایق سرخ، صدها هزار لالهی عاشق سرخ
جنگش اگر دفاع مقدس بود، صلحش چنان سکوت مقدس بود
غم خنجری به پشت طبس میزد، خون را ز قلب حادثه پس میزد
ایمان میان دشت نفس میزد، طوفان نبود فوت مقدس بود
آن روزها که بار حوادث را از شانه های شبزده برمیداشت
در چشممان طراوت باران و در دستمان قنوت مقدس بود
اهل سلوک با شهدا بودیم، دنبال رد پای خدا بودیم
دشمن که مردهای متحرک و او ، یا حی لا یموت مقدس بود
در خانهی خدا که عذابی نیست، اما شروط مختلفی دارد
آقای مهربانِ عزیز ما، بخشی از آن شروط مقدس بود
پروانهها هوای حرم دارند، آری کبوترانه وفادارند
چون اسم رمز فتنهی آمریکا، این بار عنکبوت مقدس بود
شاعر: #احمد_ایرانی_نسب
منبع : کانال اشعار حسینیه
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
اسیر دام تو هر کس نشد ، گرفتار است
و از کمند تو هر کس که جَست از ما نیست
"غلام دولت آنم که پایبند رضاست"
کسی که از سر کوی تو رَست از ما نیست
کبوتری که نشد جلد دانه و دامت -
و غیر بام تو جایی نِشست از ما نیست
امیر عشق ؛ ز حبل المتین گیسویت
کسی که رشته ی خود را گُسست از ما نیست
قسم به حرمت نانی که خوردم از کرمت
هر آنکسی که نمکدان شکست از ما نیست
مباد خاطرت آزرده حضرت سلطان
رعیتی که شکر خورده است از ما نیست
شاعر: #محمود_مربوبی
منبع : کانال اشعار حسینیه
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
بغض ما سنگ می شود گاهی
زندگی، ننگ می شود گاهی
از شُکوه خرافه بیزاریم
از سکوت کلافه بیزاریم
قبله آسمان، امام رضا
ضامن آهوان، امام رضا
دل ما چشم خیس آهویت
ما که شرمنده ایم از رویت...
رحمت بی کران، امام رئوف
دلبر مهربان، امام رئوف
بازهم قحط چاره شد انگار
جگری پاره پاره شد انگار
خنجر هرزه، تیز تیز شده ست
شهر ما شهر فتنه خیز شده ست
هرزه های زمانه همدستند
دزدهای شبانه همدستند
ناگهان تیغ زهر داده شدند
بهر هتک تو پُر اراده شدند
دور و بر، قیل و قال می بارد
شبهه، خوش خط و خال می بارد
فتنه ای پشت فتنه می سازند
گرگ و چوپان به گلّه می تازند
من و تو زنده ایم و این خواری!؟
مرگ کو؟ مرگ و آبروداری...
جگر کشته مُرده می جوشد
غیرت زخم خورده می جوشد
باز کابوس به هم خورده ست
حرمله دست بر قلم برده ست!
هرزگان، خاک بر سر آوردند
از سه شعبه، قلم در آوردند!
تیغ اوباش، زهر داده شده ست
نسل مامون حرامزاده شده ست
روضه هامان سیاسی اند همه
درس زینب شناسی اند همه
اُف به بی غیرتی که دم نزند
یا در این روضه، ناله هم نزند
پیش چشم من و تو، حق پژمرد
حُرمت یک امام سیلی خورد
باز هم خیمه گاه غارت شد
به امام رضا جسارت شد
کوفیان، چشم بر دِرَم دارند
این قبیله، شُریح هم دارند!
گفته باشیم و بین ما باشد!
وای اگر بی ادب، رها باشد...
وای اگر خون حق، طلب نشود
وای اگر فتنه گر، ادب نشود
داعش از خشم ما خبر دارد
وای اگر شیعه، تیغ بر دارد
هست خالی _ برای حُسن ختام!_
جای «نوّاب» و «طیّب» و «ضرغام»
دل به راه شهید باید زد
به دهان یزید باید زد
سرِ این قصه، زلف حاشا نیست
هر که کوتاه آید از ما نیست
آنچه خالیست جای ضرغام است
حکم «ساب الامام» ، اعدام است
شاعر: #احمد_بابایی
منبع : کانال اشعار حسینیه
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
قلب اسیر عشق به شیطان نمی رسد
هر عاشقی به منزل عرفان نمی رسد
اهل نفاق را دل بیمار تا ابد
با نسخه و طبیب به درمان نمی رسد
از بذر حاصل آمده از نطفه ی حرام
در شوره زار میوه ی ایمان نمی رسد
از گرد و خاک اهل جهالت به آسمان
خورشید را غبار به دامان نمی رسد
از دور نه، ز یک وجبی، نور معرفت
بر چشم مست باده ی عصیان نمی رسد
آهو تو را شناخت و نشناخت دشمنت
گاه آدمی به رتبه ی حیوان نمی رسد
از کینه ی نمک به حرامان روزگار
آسیب و لطمه ای به نمکدان نمی رسد
از مردکی خدا زده، کوچک ترین گزند
بر ساحت مقدس سلطان نمی رسد
شرط قبول گشتن ایمان ولایت است
پس منکرت به ساحل سامان نمی رسد
اصلا به زعم من نسب نانجیب ها
در خاک ما به حضرت سلمان نمی رسد
شاعر: #رسول_رشیدی_راد
منبع : کانال اشعار حسینیه
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
جز خاک کوی دوست مرا تاج سر مباد
بی نور گنبدش شب من را سحر مباد
هر کس گرفت دامن او نامدار شد
هر کس نشست در حرمش در به در مباد
سلطان اگر رضاست! رعیّت شدن سزاست
جز مُهرِ مهرِ یار به دل معتبر مباد
ما را نسیم صبح حرم بیمه کرده است
در دوزخ گناه جز اینم سپر مباد
بیت المقدسم حرم پاک مشهد است
ای عنکبوت زاده از اینت خبر مباد؟
تا بوده است بوده همین! عالم وجود:
جز عرصه ی مقابله ی خیر و شر مباد
با قیمت فروختنِ غیرت و شرف!
ایکاش حاصلِ احدی سیم و زر مباد
خرمای نخل میثم تمار خورده ایم
نخل طلای کن! خَذَفی بیشتر مباد…
شاعر: #محمدحسین_مهدی_پناه
منبع : کانال اشعار حسینیه