#عاشورا_واحد
#وداع_واحد
#واحد۲
قصد رفتن کردی ای عزیز برادر
برو اما دور نشو از چشم خواهر
حالا که داری میری بزار حسین جان
ببوسم زیر گلوتو جای مادر
حسین من
دل بریدن سخته برای خواهر
حسین من
ترسم اینه بشم من بی برادر
حسین من حسین من حسین من
خیلی تنگ شده دلم برای مادر
میشنوی داره میاد صدای مادر
وای من اگر که قاتلت بشینه
روسینه ات به پیش چشای مادر
حسین من
چجور ببینم تورو بین گودال
حسین من
سرتو میبرند و میری از حال
حسین من حسین من حسین من
زبان حال حضرت سکینه:
قسمت ما شده تنها آه و زاری
بمیرم برات دیگه سپاه نداری
از وداعت معلومه بر نمیگردی
میری و سکینه رو تنها میزاری
باباحسین
میشه منو بازم بغل بگیری
باباحسین
نرو که من میترسم از اسیری
باباحسین باباحسین باباحسین
#عبدالزهرا