eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار مدح و مناجات با حضرت علی علیه السلام –  شاعر ناشناس   بهترین نقطه دنیا صَحن مولا حیدر است آن که گشته مالک دنیا و عُقبا حیدر است آبرو دارم من از شمس جمال مرتضی آن که کرده قلب ما را چو ن مُصَفا حیدر است فخر من باشد به عالم شیعه مولا شدم شیعگی من فقط از لُطف آقا حیدراست گر نگویند کافرهستم مردمان این جهان فاش گویم که خدای المُثَنا حیدر است او یداللهّ ، اسداللّه و شمشیر خداست اهل عالم صاحب عرش مُعَّلا حیدراست دست خود بر دامن لطفش بزنم من تا ابد آن که هرگز رد نکرده چو گدا را حیدر است نور خورشیدی که این گونه تلألو می زند بی شک از نور رُخ زیبای مولا حیدر است تا نگاهم به سر ایوان طلایت می خورد می نویسم بهترین بهترینها حیدر است فتح خیبر که شده شُهره در آفاق وجود کمترین کار امیر جان و دلها ، حیدر است من نباشم لایق مدح شهنشاه نجف آنکه باشد از دو دنیا فوق والا حیدر است
اشعار مدح و مناجات با حضرت علی علیه السلام –  قاسم احمدی خدای ما یکی آن هم فقط خدای علی  علی برای یکی و یکی برای علی  تمام عالم اگر از علی جدا بشوند  ببین که ریخته جانش، به زیر پای علی  تمام شهر مریض زر اند و زور و ریا  در این میانه یکی هست مبتلای علی  وجوب بعثت احمد به لطف دختر اوست  سرای دختر او شد چنین حرای علی  خدا اگرچه محمد به مصطفایی خواند  شده ست فاطمه اش تا که مصطفای علی  به شادی و به غم مرتضی کنارش بود  همیشه همره او بوده پا به پای علی  نداشت طاقت اینکه غم علی بیند  شهید راه بلاها و غصه های علی  تمام شهر مدینه یکی یکی در زد  که، های مردم تا آخرت گدای علی  که جانشین نبوت، امامت علی است  نشسته فتنه گری، از چه رو به جای علی؟  میان ماذنه هاتان علی، ولی الله ست  تمام دین خدا هست در ولای علی  اگر که میخ دری مانعش نمی گردید  نمی رسید به دست عدو عبای علی  کنار پیکر زهرا همان مکانی است  که می رسد به دو عالم نوای وای علی  نه مالک و نه حذیفه،نه میثم و سلمان  کسی نبوده مثالش شود فدای علی  دگر به نقشه ی ملجم، به تیغ کاری نیست  نشسته خار کس دیگری به نای علی  چه حیف دشمنان علی زود فهمیدند  بقای فاطمه باشد همان بقای علی 
اسدالله...علی ولی الله... آقا *یا مولا به حریم تو مهمونم (2بار)                  تا آخر زائر حرم می مونم                    روز وشب ترانه ی دل میخونم اسدالله...   شاهی و به تنِ دو عالَم جونی (2بار)             دوست دارم بَرا تو بشم قربونی         راست میگم خودت اینو خوب می دونی اسدالله...   *آقاجان ربوده ای تاب و تبم (2بار)                   قرآن و دین مَنی و مذهبم                     روز و شب علی علیه رو لبَم اسدالله...   *بی عشقت همه چی برام عذابه (2بار)                    بی عشقت حالِ دلِ من خرابه                          مجنون و بی قراره و بی تابه اسدالله...   *سیّدی یا علی علی یا مولا                 روزی کن با همه محبّین آقا به زودی (شب جمعه،عرفه،اربعین)،حرمِ حسین کربلا ثارالله...حسین اباعبدا...
بند1 تمثال روی تو قبله نما علی ایوان طلای تو عرش خدا علی مسته ولای تو، انس و حور و ملک ساقیِ سلسبیل یا مرتضی علی ساتِرَ الْعَوْرَات * راحِمَ الْعَبَرَات مُضَعِّفَ الْحَسَنَات * ماحِیَ السَّیِّئَات اَحکَمَ الْحَاکِمِین علی علی علی علی حق و میزانِ علی راهِ عرفان علی وجه یـــزدانِ علی شمسِ تابانِ علی وصــفه قرآنِ علی شاهِ مردانِ علی 💚علی علی مولا علی// علی مولا علی💚 (علیه السلام) بند2 پیروز هر جدل، فتاحِ نهروان توی مصاف با تو ، زانو زدند یلان تاریخ نوشته از ، رزم و شجاعتت قتال الاشقیا ، قهار و قهرمان خصمِ کفار علی * یلِ کرار علی تیغِ بُرانِ بر *سر اشرار علی اَمانُ الخائِفین علی علی علی علی سیف الاسلامِ علی هوهوی شمشیر علی قـدرته تـــــامِ علی شاهه جهانگیر علی فوقِ اوهــــامِ علی میونه غزوه شیر علی 💚علی علی مولا علی// علی مولا علی💚 (علیه السلام) ۶٩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای من چقدر منتظر و بی قرارمانی تو شبیه ابر بهاری ز مهربانی تو حضور گرم تو احساس می شود دائم همیشه و همه جا در کنارمانی تو بگیر دست مرا تا به آسمان برسم منم که اهل زمینم‌، وَ آسمانی تو کریمی و همه جا حرف این کرامت هاست خدا کند که مرا هم زِ در نرانی تو سه شنبه های توسل، میان زائرها گمان کنم که در این صحن جمکرانی تو دعای پشت سر ما دعای وتر شماست شبیه فاطمه در فکر نوکرانی تو چه حاجتم به دو دنیا، که من تو را دارم خوشم چو بنده، نوازی، به تکه نانی تو به یاد نوکری و نوکرت به یادت نیست به جان فاطمه امّا عزیزمانی تو خدا کند که بیایی شبی به این روضه خدا کند که شبی روضه را بخوانی تو بخوان به یاد غم عمه ای که می فرمود: عزیز فاطمه، مضروب خیزرانی تو عزیز فاطمه‌، خواهر نداشتی تو مگر که جای دامن من، دست این و آنی تو وحید محمدی @babollharam
اي منجي رهاييِ دين خدا بيا جبران دردهاي دل هل اتا بيا اي آخرين سلاله ي مظلوم اهل بيت آقا تو را به آبروي مصطفي بيا از چاههاي كوفه چه داري خبر ؟ بگو! اي باخبر ز درد دل مرتضي بيا ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست اي آشناي مصحف زهرا بيا بيا از غربت غريب مدينه بگو بما اي باخبر ز سرّ دل مجتبي بيا سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست اي منتقم به خامس آل کسا بيا احياگر صحيفه ي سجاديه تويي اي شرح حال واقعه ي نينوا بيا بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم اي ميزبان روضه ي صحن منا بيا شيخ الائمه گفت: كه خدمتگذار توست اي مقتداي صادق آل عبا بيا باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است از چاه خواند ، يوسف زهرا تو را بيا تو نور چشم عالم آل محمدي سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا از كودكي جواد الائمه به ياد توست آقا! قسم به گريه ي ابن الرضا بيا تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز سر داده اين صلا به صباح و مساء بيا عالم ز جور و ظلم پر است اي امير عدل اي ضامن حقيقي عهد و وفا بيا آقا قسم به درد اسيري عمه ات با ذوالفقار حضرت مولای ما بيا محمود ژوليده @babollharam
🏴 چهل وشش روز مانده تا ماه محرم روضه شروع شد دل ما را بیاورید سرمایه ام، سلاح بکا را بیاورید یک سال میشود که پرم وا نمیشود دستم به آسمان تو بالا نمیشود یکسال میشود که دلم خاک خورده است این چشم خشک راه به جایی نبرده است حالا شروع تازه برایم فراهم است تحویل سال سوخته گان از محرم است پرواز عشق با پر گریه میسر است توبه به پای روضه اگر شد چه بهتر است تعلیم درس عشق که در روضه میشود بالاتر از مکاتب صد حوزه میشود این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم اینجا فرشته های خدا صف کشیده اند هر قطره قطره اشک شما را خریده اند این لحظه ها چقدر پر از نور میشویم چه ساده از عذاب خدا دور میشویم دلتنگ روضه هستم و دلتنگ کربلا با گوشه نگاه بفرما بزن مرا حسن کردی @babollharam
بسم الکریم... مَن هوَ إحسانُه قَدیم ما را نگار، کرد به میخانه اش مقیم بوی لباس خونی ارباب می رسد صوت حزین مادر سادات.... بگذریم من آمدم که با همه ی روسیاهی ام راهم دهید با همه ی پرگناهی ام اصلا خودت بگو که چه خاکی بسر کنم؟! یک روز اگر برانی و من را نخواهی ام اشکم چکید و سنگ دلم را لطیف کرد نام حسین شغل مرا هم شریف کرد غفلت زده به ماه عزا آمدم ولی... ... زهرا رسید و کار مرا هم ردیف کرد از سوی فاطمه که به سائل نظر شود چشمش میان روضه ی ارباب تر شود عاشق اگر که گشنه بخوابد عجیب نیست هیهات بی حسین شب ما سحر شود ازخاک قتلگاه برایم بیاورید در روضه اشک و آه برایم بیاورید پرچم بیاورید، کتیبه بیاورید پیراهن سیاه برایم بیاورید من ماتِ ماتم تو بمانم مرا بس است در راه محکم تو بمانم مرا بس است ثروت، مقام، شهرت دنیا نخواستم در زیر پرچم تو بمانم مرا بس است فریاد و بحث ماست فقط مکتب حسین استاد درس ماست فقط زینب حسین با لعن بر یزید فقط آب می خوریم لب تشنه می شویم به یاد لب حسین آقا اگر نبود شفیقی نداشتیم سوی خدای خویش طریقی نداشتیم "نعم الامیر" ما شده "نعم الرفیق" ما آقا اگر نبود رفیقی نداشتیم بی نام یار، نار گلستان نمی شود بی کربلا بهشت که رضوان نمی شود صد بار گفته ایم که ذکری برای ما مثل حسین موجب غفران نمی شود محمدجواد شیرازی @babollharam
سخت آلودم هوای روضه را از من مگیر آه ای مروه صفای روضه را از من مگیر هر لباسی جز غمت تن کردم آرامش نداشت خواهشاً رخت عزای روضه را از من مگیر هیچ طعمی مثل طعم چای بزم روضه نیست جان من ارباب چای روضه را از من مگیر هرچه پل پشت سرم بوده خرابش کرده ام این دو قطره اشک پای روضه را از من مگیر تا نفس دارم برایت اشک میریزم حسین آه آقا های های روضه را از من مگیر من بدون روضه های مادرت دق می کنم جان زهرا کیمیای روضه را از من مگیر رفتم اما هیچ جا کنج حسینیه نشد تا نفس دارم نوای روضه را از من مگیر هرچه دارم میدهم دار و ندارم را بگیر صاحب روضه نوای روضه را از من مگیر شاعر: @babollharam
 من و این روضه ها الحمدلله  من و یاد شما الحمدلله من و ماه محرم زنده بودن  بود حُسن عطا الحمدلله نبودم، حق مرا سینه زنت کرد  شدم اهل بکا الحمدلله من از دامان پاک مادر خود  تو را گشتم گدا الحمدلله من از هیئت هزاران خیر دیدم  شدم حاجت روا الحمدلله سیاهی عزایت نور محض است که گشته رزق ما الحمدلله رسد روزی که در سجده بگویم  رسیدم کربلا الحمدلله؟ جواد حیدری @babollharam
بگو چقدر زمان تا محرمت مانده برای من فقط آقا محرمت مانده دلم به آمدن روضه شما خوش بود فقط ز لذت دنیا محرمت مانده گناه تازه که کردم بلای تازه رسید برای رفع بلایا محرمت مانده خدا کند که نمیرم محرمت باشم خدا گواست گدا با محرمت مانده جواب شوق همه کودکان ما با تو هنوز خاطر اینها محرمت مانده اجازه هست بخوانم برای طفل رباب دل گرفته مارا محرمت مانده اجازه هست بگوئیم از عمود و علم برای روضه سقا محرمت مانده خدا کند که نیوفتد عمود این خیمه در انتظار تکایا محرمت مانده من هیچ ، رخت سیاهم مگر گناهش چیست چقدر گریه کند با "محرمت مانده" شاعر: عاشقی @babollharam
✅سرود امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) 🔻سید محمدرضا حسینی 1⃣بند اول من زنده ام به عشق اینکه ، ایوون طلات و ببینم ایشالا تو روز رجعت ، مرگ دشمنات و ببینم یا علی پدرم ، ای عشق تو به سرم ، تا آخرین نفسم ، عاشق تو می مونم می شنوم تو‌ اذون ، اسمت رو با دل و‌جون ، من که نمازم و‌ به ، عشق علی می خونم الحمدالله که دل به حیدر بستم ، من غدیری هستم ، یا علی میگم که مست مست مستم ، با دعای زهرای ، به عبای حیدر گره خورده دستم ، علی جانم علی جانم 2⃣بند دوم خیلی نوکرت دوس داره ، با عشقت بمیره ایشالا شیعه با ظهور مهدی ، حقت رو میگیره ایشالا می رسه یه شبی ، که جانشین نبی ، با رجعت پسرش ، حاکمه رو زمینه شاه ما نجفه ، با شیعه ها طرفه ، هر کی هوایی بشه ، جای علی بشینه عشق مولا در این دل حرارت داره ، عاشق و بیماره ، مرجع تقلیدش میثم تماره ، دم دمای مرگم ، اشهد من ذکر حیدر کرار ، علی جانم علی جانم علیه السلام
✅شور عید غدیر 🔻داود رحیمی 1⃣بند اول به روی دستای پیمبر دستای حیدر میره بالا علی که اقای جهان بود از امروز میشه مولا کل دین مصطفی علیه جز علی که دین چیزی نداره جبرئیل فقط از علی میگه هرچی آیه داره شیعه دلش/ به دل علی اسیره بی علی جایی نمیره /حتی بمیره هر دلی که/ با علی نموند می میره پیام روز غدیره/ علی امیره (حیدری و/ دل منو می بری و سایه ی روی سری و/ آقای منی نوکرم و/پسر گنه کارم و از شما نسَب دارم و/ بابای منی) 2⃣بند دوم منی که روو به کعبه بودم برای هر وعده نمازم به خدا ایوون نجف شد روح راز و نیازم هر خونه یه صاحبی داره و صاحب خونه ی خدا علی کعبه هم می گرده دور نجف می خونه یا علی دینم علی/عشقه توی سینم علی خدارو می بینم علی/ توو حرم تو جونم علی/ای سر و سامونم علی همیشه می مونم/ پا علم تو (حیدری و/ دل منو می بری و سایه ی روی سری و/ آقای منی نوکرم و/پسر گنه کارم و از شما نسَب دارم و/ بابای منی) 3⃣بند سوم توو دل شیعه های مولا غمی نمی مونه با حیدر تموم مشکلات عالم حل میشه با یاحیدر زندگی بدون تو محاله واسه تشنه مثل آبی علی هر کی میشناسه منو می دونه می میرم بی علی ساده بگم/ بدون تو من می میرم به جون حسن می میرم/ بی تو می میرم جون حسین/ خون به دلِ دل نکنی دست منو ول نکنی/ بی تو می میرم (حیدری و/ دل منو می بری و سایه ی روی سری و/ آقای منی نوکرم و/پسر گنه کارم و از شما نسَب دارم و/ بابای منی) علیه السلام
در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم پیرو جوان نداشت که یک نور واحدید در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم گودال و بام ، مرز قبول شهادتند راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم در روضه های کرببلا جانگدازتر داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم محسن ناصحی
رسیده جان به لب اطهرت ؛ اَبَالهادی! نشسته پیک اجل در بَرَت ؛ اَبَالهادی! دوباره قصه ی زهر و دوباره نامردی کبود شد همه ی پیکرت ؛ اَبَالهادی! لباس شمر به تَن کرد و منع آبت کرد چه کرد با دل تو همسرت ؛ اَبَالهادی! شبیه فاطمه دستی گرفته ای به کمر مگر خدای نکرده پَرَت ... ؛ ابالهادی! میان حجره ی در بسته دست و پا زدی و… بریده شد نفس آخرت ؛ اَبَالهادی! مدام هلهله شد تا صدای تو نرسد صدای خسته ی بی جوهرت ؛ اَبَالهادی! کنیزها بدنت را کِشان کِشان بردند گرفته بر لبه ی در سَرَت ؛ اَبَالهادی! سه روز بر تَن تو آفتاب می تابید ولی بریده نشد حنجرت ؛ اَبَالهادی! دگر به زیر سُم اسب های تازه نَفَس ندید جسم تو را دخترت ؛ اَبَالهادی! اگر چه دور و برت خیره سر فراوان بود ولی نظاره نشد خواهرت ؛ اَبَالهادی چه خوب شد که در آن همهمه کسی نرسید برای غارت انگشترت ؛ اَبَالهادی! علیرضا خاکساری
دوباره قلقله در عرش کبریا افتاد عزیز فاطمه ابن الرضا ز پا افتاد اگر غلط نکنم این حسینِ دیگر بود ولی نگفت کسی، زیر دست و پا افتاد ز صدرِ زین نه، ولی بر زمین بصورت خورد بروی چهره ی او مثل پنجه، جا افتاد همینکه زهر اثر کرد زانویش خم شد میان حجره ی دربسته بی صدا افتاد ز سوز تشنگی آهسته گفت یاجدّاه بیا که بر جگرم آتشِ جفا افتاد نه گیرِ شمرِ لعین، گیرِ اُمِ فضل اینبار به شعله های عطش، حجت خدا افتاد میان هلهله ها، ناله های او گم شد و ظرف آب ز دست کنیزها افتاد بروی بام، تنش را کشان کشان بردند و بارها سرش از ‌پِلّه، بی هوا افتاد کبوترانِ حرم، خوب سایه گستردند ولی حسین به گودالِ پر بلا افتاد کفن به پیکر بابای خویش، چون پوشاند نگاهِ هادیِ دین سوی کربلا افتاد نداشت خواهری از غصه اش بمیرد باز هزار شعله ز داغش بجان ما افتاد محمود ژولیده
مهر شما در دل عاشق فتاد خیر دو دنیا به من این فیض داد باب کرم هستی و باب المراد اَسئَلُکَ بِجودِکَ یا جَواد تا که توسل به تو آغاز شد هر گِرِهی داشت گدا باز شد ای نمک سفرۀ سلطان طوس محضر تو خیل ملک خاک بوس آینۀ صورت شمس الشموس دلخوشیِ عمر اَنیس النفوس ای علی اکبر ملیح رضا حلقۀ موی تو ضریح رضا جود تو شد مظهر کُلِّ صفات نام تو فتاح همه مشکلات نازترین تک پسر کائنات حق بده بابات بمیرد برات بوسه ز لب‌های تو کار رضا ای همۀ دار و ندارِ رضا گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟ مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟ بسته شده راه صدایت چرا ؟ آب نیاورده برایت چرا ؟ شعله به جان و دل زهرا مکش جانِ رضا روی زمین پا مکش ضربه به حیثیت افلاک خورد رنگ کبودی به رُخی پاک خورد موی به هم ریخته ات خاک خورد داد زدی دورِ لبت چاک خورد با جگر سوخته پرپر زدی بر دَرِ حجره چقدر سر زدی خون ز لبِ خشک تو پاشید وای لحظۀ پرپر زدنت دید وای چشم به چشمان تو خندید وای تشت زنان دورِ تو رقصید وای شعله به جان تو چنین ریخته آب به پیش تو زمین ریخته آب نخوردی ... بدنت پا نخورد یک نخی از پیروهنت پا نخورد در ته گودال تنت پا نخورد مثل حسین بر دهنت پا نخورد یاد حسین دیدۀ تر داشتی هر چه سرت آمده ، سر داشتی چنگ به موی سرش انداختند روی تن بی سر او تاختند خیل زنان رنگ ز رخ باختند پیکر غارت شده نشناختند عمۀ سادات زمین گیر شد بر سر بوسیدن رگ پیر شد طول کشید از نَفَس افتادنش حنجر پاشیده روی دامنش عده ای اعراب دَمِ رفتنش با کتک از کرب و بلا بُردنش عمه از آن لحظه گرفتار شد ناقه نشین راهی بازار شد قاسم نعمتی
این ها به جای این که برایت دعا کنند کف می زنند تا نفست را فدا کنند هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند با دست و پا زدن به نوایی نمی رسی این ها قرار نیست به تو اعتنا کنند بال فرشته های خدا هست پس چرا؟ این چند تا کنیز تو را جابه جا کنند هر وقت دست و پا بزنی دست می زنند اما خدا کند به همین اکتفا کنند تا بام می برند که شاید سر تو را در بین را با لبه ای آشنا کنند حالا کبوتران پر خود را گشوده اند یک سایبان برای سرت دست و پا کنند علی اکبر لطیفیان
⚜ سه بند شور : بند اول: بهترین آقای توی دنیایی ما همه مجنون و شما لیلایی یه جوره دیگه میخوامت چون که تو جوون آقامون امام رضایی امشب بر سینه و سر میزنم تا روی گنبدت پر میزنم خونت رو پشت هم در میزنم دستم رو میگیری توی قیامت هر کی با تو باشه رد میشه راحت ای رمزِ عبورِ درهای جنت بند دوم: توی جود و کرم چه بی مثالی میگیرم با ذکر تو شور و حالی خدا میدونه که هنوز نرفته کسی از خونه ی تو دست خالی عیسایی مردمو دم میخوام روزیم کن چشم پر نم میخوام اشکامو تو محرم میخوام تو مصداق نور از سوی خدامی فرزند کریم و ختم کلامی صدر جدول و در اوج مقامی بند سوم: منم آقا نوکر در بست تو همه ی هستی من از هست تو با یه بار گفتن به حق زهرا کربلامو میگیرم از دست تو بی تابم به دلم صفا بده دردم رو یه جوری دوا بده دلتنگم آقا کربلا بده تاثیر چشاتو دیدم به عینه مهر تو زبونزد تو عالمینه تنها خواهش از تو باب الحسینه