eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
از آن زمان که شده قلبم آشنای حسن (ع) شده است کار شب و روز من ثنای حسن (ع) اگر حسینی ام و سینه میزنم ز غمش بدون شک بود از سفره ی عطای حسن (ع) به روز واقعه خندان رود به عرصه حشر کسی‌که گریه نموده است در عزای حسن (ع) به قاسمش نظر افکند هر زمان که حسین (ع) دلش گرفته و دارد به سر هوای حسن (ع) تمام آرزو و حاجتم فقط این است که شیعه باز بسازد‌ حرم برای حسن(ع) (یونس) @babollharam
میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق، و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است. بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و آل او (صلوات‌الله علیهم) می شود. شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین(و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است. صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن: نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد : 👇👇👇 @babollharam
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت خود را تهی زخون دل چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد زینب درید معجر و آه از جگر کشید کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد هر خواهری که بود روان کرد سیل خون هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت @babollharam
(ع) قلب و جانم گرفته خدا کن عنایت دوباره به ما تا رویم سوی کرب و بلا قرآن من (حسین) ایمان من(حسین) جانان من(حسین) سلطان من(حسین) یا اباعبدالله الحسین (۴) تا ابد عشق تو در دلم حل نما یا حسین مشکلم کن کرم گر چه ناقابلم دنیای من(حسین) عقبای من(حسین) آقای من(حسین) مولای من(حسین) یا اباعبدالله الحسین کربلا کعبه و قبله ام من به عشق حسین زنده ام لطف او کرده شرمنده ام تو دلبری(حسین) تو رهبری(حسین) تو سروری(حسین) تو بی سری (حسین) یا اباعبدالله الحسین من فدای غم و غربتت غصه های دل زینبت جسم صدچاک و خونین تنت شیب الخضیب(حسین) خدالتریب(حسین) ای بی حبیب(حسین) گشتی غریب(حسین) یا اباعبدالله الحسین @babollharam
(ع) حسین ای دینم تویی آئینم به زیر خِیمَت. تو رُو می بینم حسین ای یارم تویی دلدارم توی قلب من تویی نگارم اباعبدالله (۴) حسین ای هستم ز تو سَرمَستم گِرِه با عشقت به قلبم بستم حسین ایمانم تویی قرآنم به وادیِ عشق تو رُو می خوانم اباعبدالله @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
مسیر بی‌پایان-160.mp3
91.92M
💽 نسخه کامل صوتي مجموعه "مسیر بی‌پایان" ⏱یک ساعت و شانزده دقیقه 🎤 با نوای 🔉 جهت استفاده‌ی زائران و موکب‌داران در ایام حسینی 🌐 @fadaeianhoseinir 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
۱۴۰۱ اربعین آمده اِی وای که تنها ماندم باز هم از سفر عشق ببین جا ماندم حسرت پای پیاده به سوی کرببلا دوری و غُصه ی جاماندنِ از قافله ها این همه حسرت و غم ، کرده مرا بیچاره گِرد هر هیئت و هر روضه شدم آواره گر نشد قسمت من پای پیاده حَرَمَت دل ناقابل من را بپذیر از کرمت از ره دور سلامی به تو دادم آقا با دلم زائرم و عازم راهم آقا اسم من را بنویس بینِ همه زائرها زائر مضطر و دل سوخته ی کرببلا اربعین است دلم را به حرم راه بده مثل جابر به لبم ناله ی جانکاه بده تا که من جار زنم آه کشم از غم تو تا بمیرم به کنار حرم از ماتم تو @babollharam
🏴 یک اربعین گذشت و رسیدم کنار تو تا درد دل کنم به کنار مزار تو حالا رسیدم از سفری که نبوده ای شکر خدا ، مصیبت ما را ندیده ای ماندم چه گویم از سفرِ پر زِ اِزدحام از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام رفتی حسین ، بعد تو زینب اسیر شد بنگر به خواهرت ، که چهل روزه پیر شد بنگر به روز من ز فِراق تو شب شده دیدی که زینبت ، همه دم جان به لب شده از رنج این سفر چه بگویم چه دیده ام از ظلم و کین دشمن تو ، قد خمیده ام زخمی شده دلم زِ هیاهو و هلهله زخم زبان و قهقهه ی شمر و حرمله از جا بلند شو ، دل زینب گرفته است چل شب گذشت و این دل پُر تب گرفته است دیدی غم فِراق تو با خواهرت چه کرد رأس بُریده ات به دل دخترت چه کرد از من نپرس از سر و روی رقیه ات شرمنده ام ز تو که نیامد سه ساله ات @babollharam
(به همه سبکها خوانده میشود) یک اربعین گذشت و من از اسارت آمدم از کوفه و شهرِ شام بَرا زیارت آمدم سلام ای برادرم سلام ای حسینِ بی سر زینبِ غم پرورت آمده مَحزون و مُضطر زینب تو برگشته دل غمین و سرگشته برادرم یا حسین (۴) تو رُو اینجا برادر از من جدا کردن حسین لبِ تشنه سرت رُو از تن جدا کردن حسین هفتاد و دو لاله رُو به خاک و به خون کشیدن سرهای شهدا رُو اینجا به نیزه ها زدن بار گران کشیدم تو رُو بر نیزه دیدم برادرم یا حسین بشکنه دست اونی که گلوی تو رو بُرید بعد تو گوشواره از گوشِ طفلان تو کشید کاش دعا کرده بودی زینب بعد تو بمیره نباشه از فِراقت بعد تو ماتم بگیره سلام ای نورِ عینم گل زهرا حسینم برادرم یا حسین چهل روزه خواهرت با درد و غم آشنا شد زینبِ تو مهمونِ کوفیا و شامیا شد از کجا بگم حسین از لب و طشت و خیزران هلهله و جسارت از غم های شامِ ویران شنیدی طعنه ها رُو خارجی گفتن ما رُو برادرم یا حسین شده ام شرمنده از جایِ خالیِ دخترت آخه توی خرابه جان داده طفل صغیرت سرِ تو رُو آوردن پیش دخترِ سه ساله تا که سرِ تو رُو دید جون داد با فغان و ناله کاشکی من مُرده بودم جای رقیه بودم برادرم یا حسین @babollharam