باب الحرم _مرحوم حاج حسن جمالی.mp3
6.94M
#خوش آمدی تو از سفر بابا..
#حاج_حسن_جمالی
#روضه و زمزمه بسیار جانسوز ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس مرحوم حاج حسن جمالی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه_زیبای_واحد_سنگین_امام_حسن_(ع)
گردو غبار غصه ها خیمه زده به سینه ام
من زائر قبر غریب و خاکیِ مدینه ام
کاشکی مزار من مثِ مزار تو خاکی باشه
اگه که عشقت نباشه میخوام که دنیانباشه
دل بیقراره ٬ ز سوز داغت
دل و سوزونده ٬ آتیش آهت
حسن غریبه (۴)
فدای اون زائر تو زائرِ بی قرار تو
مهدیِ صاحب الزمان نشسته در جوارتو
غم تو و بی قراری یه دلِ پر غصه داری
برات بمیرم آقا جون حرم و خادم نداری
این دل زارم ٬ داره بهونه
ازغربت تو ٬ داره می خونه
حسن غریبه
دیدی که مادرت آقا از مرتضی رو میگرفت
وقتی بابات علی نبوددستش بپهلو میگرفت
مادرتو چشم توبست وقتی که ازپابنشست
میون کوچه یاحسن دیدی توگوشواره شکست
آتیش خونه ٬ شد قاتل تو
چه کرد زمونه ٬ خون شددل تو
حسن غریبه
مگه امام مجتبی کریم و با وفا نبود
اما کسی مطیع او ز یار آشنا نبود
کسی غریب تر از حسن عزیز زهرا ندیده
توی خونه هیچ کسی رو اینقده تنها ندیده
ازاین زمونه ٬ دیگه بریده
موسم رفتن ٬ دیگه رسیده
حسن غریبه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
# نوحه واحدوسنگین امام حسن (ع)
ای پناه دلم تویی خدای کرم
نمیشه باورم نداری تو یک حرم
آرزومه ، که آخرش فدات بشم
آرزومه ، خادم اون سرات بشم
از تَهِ دل ، میگم امام مجتبی
آرزومه ، خاکِ پا زائرات بشم
امام حسن ، کریم آلِ فاطمه
برای غربتت ، همیشه من می سوزم
به شبهای بقیع ، چشمامو من میدوزم
غریب تویی ، نه خادمی نه سایبون
غریب تویی ، نه دلبری نه همزبون
غربت تو ، زبون زده پیش همه
غریب تویی ، شد همسرت قاتلتون
امام حسن ، کریم آل فاطمه
حالا این بند آخر از زبون خود امام حسن👇👇
آرزومه دیگه ، به پیش مادر بِرم
یاد کوچه ی تنگ ، نمی ره از خاطرم
واویلتا ، تو کوچه راهمونو بست
واویلتا ، خاک روی چادرش نشست
مادرمو ، یجوری زد اون بی حیا
واویلتا ، دو گوشوارش با هم شکست
امام حسن ، کریم آل فاطمه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#یا_امام_حسن_مجتبی
از آن زمان که شده قلبم آشنای حسن (ع)
شده است کار شب و روز من ثنای حسن (ع)
اگر حسینی ام و سینه میزنم ز غمش
بدون شک بود از سفره ی عطای حسن (ع)
به روز واقعه خندان رود به عرصه حشر
کسیکه گریه نموده است در عزای حسن (ع)
به قاسمش نظر افکند هر زمان که حسین (ع)
دلش گرفته و دارد به سر هوای حسن (ع)
تمام آرزو و حاجتم فقط این است
که شیعه باز بسازد حرم برای حسن(ع)
#یونس_وصالی (یونس)
#همه_اش_لطف_حضرت_زهراست
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وصال_شیرازی
#از_تاب_رفت_و_طشت_طلب_کرد_و_نال_کرد
میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق، و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است.
بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و آل او (صلواتالله علیهم) می شود.
شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم ) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین(و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است.
صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن:
نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد : 👇👇👇
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#امام_حسن
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی زخون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام
عمریش روزگار همین در پیاله کرد
نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش
ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد
زینب درید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد
یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت
آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت
#وصال_شیرازی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه_شور_سیدالشهدا (ع)
#صفر۱۴۰۲
قلب و جانم گرفته خدا
کن عنایت دوباره به ما
تا رویم سوی کرب و بلا
قرآن من (حسین) ایمان من(حسین)
جانان من(حسین) سلطان من(حسین)
یا اباعبدالله الحسین (۴)
تا ابد عشق تو در دلم
حل نما یا حسین مشکلم
کن کرم گر چه ناقابلم
دنیای من(حسین) عقبای من(حسین)
آقای من(حسین) مولای من(حسین)
یا اباعبدالله الحسین
کربلا کعبه و قبله ام
من به عشق حسین زنده ام
لطف او کرده شرمنده ام
تو دلبری(حسین) تو رهبری(حسین)
تو سروری(حسین) تو بی سری (حسین)
یا اباعبدالله الحسین
من فدای غم و غربتت
غصه های دل زینبت
جسم صدچاک و خونین تنت
شیب الخضیب(حسین) خدالتریب(حسین)
ای بی حبیب(حسین) گشتی غریب(حسین)
یا اباعبدالله الحسین
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#شور_پایانی_سیدالشهدا (ع)
حسین ای دینم تویی آئینم
به زیر خِیمَت. تو رُو می بینم
حسین ای یارم تویی دلدارم
توی قلب من تویی نگارم
اباعبدالله (۴)
حسین ای هستم ز تو سَرمَستم
گِرِه با عشقت به قلبم بستم
حسین ایمانم تویی قرآنم
به وادیِ عشق تو رُو می خوانم
اباعبدالله
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
هدایت شده از کانال متن روضه
مسیر بیپایان-160.mp3
91.92M
💽 نسخه کامل صوتي
مجموعه "مسیر بیپایان"
⏱یک ساعت و شانزده دقیقه
🎤 با نوای #سید_رضا_نریمانی
🔉 جهت استفادهی زائران و موکبداران در ایام #اربعین حسینی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌐 @fadaeianhoseinir
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
#مناجات_زیبای_اربعین
#جامانده_ها
#صفر ۱۴۰۱
اربعین آمده اِی وای که تنها ماندم
باز هم از سفر عشق ببین جا ماندم
حسرت پای پیاده به سوی کرببلا
دوری و غُصه ی جاماندنِ از قافله ها
این همه حسرت و غم ، کرده مرا بیچاره
گِرد هر هیئت و هر روضه شدم آواره
گر نشد قسمت من پای پیاده حَرَمَت
دل ناقابل من را بپذیر از کرمت
از ره دور سلامی به تو دادم آقا
با دلم زائرم و عازم راهم آقا
اسم من را بنویس بینِ همه زائرها
زائر مضطر و دل سوخته ی کرببلا
اربعین است دلم را به حرم راه بده
مثل جابر به لبم ناله ی جانکاه بده
تا که من جار زنم آه کشم از غم تو
تا بمیرم به کنار حرم از ماتم تو
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#زبانحال_جانسوز_حضرت_زینب_در_اربعین 🏴
یک اربعین گذشت و رسیدم کنار تو
تا درد دل کنم به کنار مزار تو
حالا رسیدم از سفری که نبوده ای
شکر خدا ، مصیبت ما را ندیده ای
ماندم چه گویم از سفرِ پر زِ اِزدحام
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
رفتی حسین ، بعد تو زینب اسیر شد
بنگر به خواهرت ، که چهل روزه پیر شد
بنگر به روز من ز فِراق تو شب شده
دیدی که زینبت ، همه دم جان به لب شده
از رنج این سفر چه بگویم چه دیده ام
از ظلم و کین دشمن تو ، قد خمیده ام
زخمی شده دلم زِ هیاهو و هلهله
زخم زبان و قهقهه ی شمر و حرمله
از جا بلند شو ، دل زینب گرفته است
چل شب گذشت و این دل پُر تب گرفته است
دیدی غم فِراق تو با خواهرت چه کرد
رأس بُریده ات به دل دخترت چه کرد
از من نپرس از سر و روی رقیه ات
شرمنده ام ز تو که نیامد سه ساله ات
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#اربعین
#نوحه_زمینه_سنگین_واحد_شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#صفر۱۴۰۲
یک اربعین گذشت و من از اسارت آمدم
از کوفه و شهرِ شام بَرا زیارت آمدم
سلام ای برادرم سلام ای حسینِ بی سر
زینبِ غم پرورت آمده مَحزون و مُضطر
زینب تو برگشته دل غمین و سرگشته
برادرم یا حسین (۴)
تو رُو اینجا برادر از من جدا کردن حسین
لبِ تشنه سرت رُو از تن جدا کردن حسین
هفتاد و دو لاله رُو به خاک و به خون کشیدن
سرهای شهدا رُو اینجا به نیزه ها زدن
بار گران کشیدم تو رُو بر نیزه دیدم
برادرم یا حسین
بشکنه دست اونی که گلوی تو رو بُرید
بعد تو گوشواره از گوشِ طفلان تو کشید
کاش دعا کرده بودی زینب بعد تو بمیره
نباشه از فِراقت بعد تو ماتم بگیره
سلام ای نورِ عینم گل زهرا حسینم
برادرم یا حسین
چهل روزه خواهرت با درد و غم آشنا شد
زینبِ تو مهمونِ کوفیا و شامیا شد
از کجا بگم حسین از لب و طشت و خیزران
هلهله و جسارت از غم های شامِ ویران
شنیدی طعنه ها رُو خارجی گفتن ما رُو
برادرم یا حسین
شده ام شرمنده از جایِ خالیِ دخترت
آخه توی خرابه جان داده طفل صغیرت
سرِ تو رُو آوردن پیش دخترِ سه ساله
تا که سرِ تو رُو دید جون داد با فغان و ناله
کاشکی من مُرده بودم جای رقیه بودم
برادرم یا حسین
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه_واحد_یا_سنگین_اربعین
رسیده خواهرت با کمر خمیده
نمیشناسه دیگه هرکسی من رو دیده
چهل روزه مهمون شامیا شدم
چهل روزه با غربت آشنا شدم
چهل روزه با چادری خاکی شده
پناه و تکیه گاه بچه ها شدم
برادرم غریب کربلا حسین
آسمون چشام پر از غبار و دوده
کاش میشدببینی سرتابه پام کبوده
واویلتا از شامیا و طعنه ها
واویلتا خارجی می گفتن به ما
واویلتا از بُغض کوفیایِ پست
زنده شده تو کوچه داغ کربلا
برادرم غریب کربلا حسین
از غم ربابت ببین در التهابم
داغ دختر تو می بینی کرده آبم
ازمن مپرس زینب معجرت چی شد
به من بگو برادرم سرت چی شد
از من بپرس شرح تمام سفرو
اما نپرس تو شام دخترت چی شد
برادرم غریب کربلا حسین
یه دنیا درد و دل آوردم از اسارت
سیلی و شادی و هلهله و جسارت
زَدَن حسین پرستوهای خسته رو
زدن حسین قلب بخون نشسته رو
با غلاف و با تازیانه دشمنا
زدن حسین طفلای دل شکسته رو
برادرم غریب کربلا حسین
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه زمینه یا شور امام حسین
خیمه زد تو دلم داغ کرببلا
می پیچه بوی غم باز توی روضه ها
دوباره باز دلم ٬ می خونه دم به دم
ز روضه های تو ارباب
داره نوای غم ٬ ز دوری حرم
بیا غلامتو دریاب
یا حسین غریب کربلا ارباب (۳)
پر زده قلب من تا به عرش خدا
عرش اعلای حق جنت الکربلا
شاه کرم تویی ٬ تاج سرم تویی
تویی همه کس و کارم
دار و ندار من ٬ باغ و بهار من
تو هستی یاور و یارم
یا حسین غریب کربلا ارباب
عشق تو یا حسین راه قرب خداست
آخرین منزل عشق ما کربلاست
ای تو صفای دل ٬ هستم ز تو خجل دل منو خدایی کن
ای سرور و امیر ٬ تو دستمو بگیر
منو کرببلایی کن
یا حسین غریب کربلا ارباب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
«زبان حال حضرَت زینب سلام الله علیها در اَربعین»
چقَدربی تو دل شَب خدا خدا کَردَم
چقَدر گریه بَرای تو بی صدا کَردَم
هَزار نَغمهٔ نَی در دل حزینَم بود
بیاد روی تو درَ هَر کجا نَوا کَردَم
شَبی نبوده برای تو دل نَسوزانَم
ز داغ مأتم تو روضه ها بپا کَردَم
به هَر کجا که رسیدَم حسین. حسین گفتَم
به هر کجا که نشَستَم تو را صدا کَردَم
بروی خار مَغیلان دَویده اَم اَماّ
ز پای دُختَر تو خار را جُدا کَردَم
به طوف پیکَر تو حَج بجای آوَردَم
زیارَت تَن بی سَر به کَربَلا کَردَم
تو آمَدی و به عَهد خودَت وَفا کَردی
منم به عَهد و وَفای خودَم وَفا کَردَم
رسالَتی که بدوشم نَهادی و رفتی
هزار مَرتَبه شُکر خدا اَدا کَردَم
اَگرچه نافله اَم را نشَسته میخواندَم
به هر نماز که خواندَم تو را دُعا کَردَم
ز صوت خواندن قُرآن تو دلَم وا شُد
چو گوش بَر تو و آن صوت دلرُبا کَردَم
ز خاطرَم نَرَوَد لحظه های آخَر که
بَغل بروی تو دَر قتلگاه وا کَردَم
#خسروی_فَر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#اربعین_حسینی
باز هم جامانده ام از قافله، ای وایِ من
می کُشد من را غم این فاصله، ای وایِ من
زائرانت یک به یک راهی شدند و باز هم
از تو دورم کرده آقا مشغله، ای وایِ من
چندسالی می شود که از فراق کربلا
آه حسرت می کشم دارم گله، ای وای من
مثل آن طفل سه ساله که نیامد اربعین
چون رقیه خسته و بی حوصله، ای وای من
با سر بر روی نیزه گفت و گو ها می کند
از دویدن روی خار و آبله، ای وای من
گفت بابا جای من روی سر عباس بود
نه که در بین سنان و حرمله، ای وای من
من النگو از حجاز و از مدینه داشتم
دست من بسته شده با سلسله، ای وای من
بین بازار و میان مجلس خَمّار ها
دختر تو رفت بین هلهله، ای وای من
#شاعر_علی_میر_حیدری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#اربعین_حسینی
اَربعینی ها قَدَم در راه ایمان میزَنَند
بادلی لَبریزاَزغَم سوی«جانان»میرَوَند
گَه سَواره گَه پیاده دل جادّه میزَنَند
کوله پُشتی ها بدوش ودیده«گریان» میروند
اَزعَراقی های خون گَرم وخداباورمَپُرس
که چگونه روبسوی خانه«مهمان»میبَرَند
خَرجی یکسالشان راخَرج زائر میکنَند
بَرسَرشانه برای میهمان «نان»میبَرَند
منَتّ پاهای زائر رابدیده می کشند
زائران راباقَسم دادَن به«قُرآن»میبرند
رزق خودرامیکنند تقسیم بین زائران
اَزتَنورعشق گَرمی را «گدایان»میبرَند
شارع فیض مُدام است این رَه دورودراز
ای خوشاآنانکه باخودچشم«گریان» میبرند
وقت بَرگَشتَن بعنوان تَبَرّک زآن سَفَر
قَبضه ای اَزخاک تُربَت رابه ایران میبَرَند
یک زیارت باهزاران حَج بَرابَر می شود
مَردُم اَزاین رَهگُذَرسود«فراوان»میبَرَند
گریه کُن های حسین راروزمَحشَرکه شَود
روبسوی باغ جنتّ شادو«خندان» میبرند
دردبیدرمان مُداوا میشَوَد درآن حَرَم
هَرمَریضی رابه آنجابَهر«دَرمان»میبَرَند
ما حسینی مَذهبیم وعاشق کَربُبَلا
عاشقان رامَجضَرسُلطان خوبان میبرند
تشنگان عشق راباشوروشوق بی حساب
روزمَحشَربه حُضورشاه عَطشان میبَرَند
اَربَعین لاله هاشدکاروان عشق را
روبسوی مَقتَل شاه «شَهیدان» میبَرَند
#خسروَی_فَر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam