eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
75 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام (ع) باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو دیگرندیداهل وعیالت شکست تو دیگرمیان هجره تنت جابجانشد عمامه ازسر وعبا زتنت جدانشد دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت باشد قبول سره جدت به نی نرفت باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد باشدقبول قلب توغمگین نمانده است دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند 🔸شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دیدمت ای پدر درکفنت گریه ها کرده ام بر بدنت دیده ام وقت غسل ای بابا جای رده طناب روی تنت میکنم لعنت ابن ربیع پشت اسبی کشیده بدنت پيرمردی وکس یارت نیست نیمه شب میکشیدند وتنت همه جارا سياه می دیدی من به قربان آن پر زدنت نفست بین سينه تنگ است دست یک عده گویاسنگ است همچوآیینه ای خوردی ترک از همه بی هوا خوردی کتک بر دره خانه ات غوغا بود نیمه ی شب سر ت دعوا بود کاشکی همسرت آنجانبود از بد روزگار امّا بود😭 شعر .آرمین غلامی (مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ _عمری گدای حضرت صادق شدن خوش است خاره سرای حضرت صادق شدن خوش است مارا به پادشاهی عالم چه حاجت است وقتی گدای حضرت صادق شدن خوش است همواره سرنوشت مرا او رقم زده مستی برای حضرت صادق شدن خوش است آل صعود و داعش و وهابیت بدان ما را فدای حضرت صادق شدن خوش است (مجنون)بدان که مردن ومرگ ازبرای تو در روضه های حضرت صادق شدن خوش است __آرمین غلامی(مجنون)
دینِ خدا را عده ای در دام می بردند تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش حداقل او را کمی آرام می بردند امامه ی صدق خدا روی تنش باز است شاید شهید عشق را احرام می بردند وقتی رأئیس مذهب شیعه ست یعنی که پخته ترین را جاهلانی خام می بردند داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست تطهیر را با گفتن دشنام می بردند وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را آنان به سمت غربت فرجام می بردند
میان سینه اَش وقتی خدا نور یقین انداخت علوم مذهب حق را درونِ جانِ دین انداخت رائیس مذهب ما را به زور از خانه می بردند نگاهی او غریبانه به درب آتشین انداخت کسی که آیه یِ قرآنِ بی معصوم از بَر بود عبا را از روی تفسیر آیات مبین انداخت مگر نور امامت را ندید از چشم های او چرا از روی بغض عمامه اش را بر زمین انداخت؟؟ کسی که در میان کوچه و بازار او را بُرد عجب زخم عمیقی بر دِلِ روح الامین انداخت درآن وقتی که شدمسموم زهر کین به زعم من خدا شالِ سیاهی بر روی عرش برین انداخت برای داغ جان سوزش که قاصر هستم از وصفش خدا حُزنِ عجیبی درقلوب مومنین انداخت
شیعیان ، مذهبتان مرهون جهد صادق است هر چه دارید در جهان از این امام حاذق است نشر داد با سعی خود فقه و اصول و فلسفه درس تفسیر و کلام..شیمیّ ُ و طب را واثق است گفت : در صفین علی با یاورانِ ساده اش روی نیزه کاغذو جوهر، ولیُّ الله کتاب ناطق است وارث مولا امیر الموءمنین است این عزیز صادق و صدیق و جعفر . بر امامت شایق است حضرت صادق رئیس مذهب است ای مسلمین هر که او را پیروی کرد مذهبش را لایق است کرد سیرآب از زلال چشمه ی کوثر هزاران فرد را چون نمود تاءسیس دانشگاه ِ علمی فایق است وا مصیبت از بنی عباسیان کز جور و کین ظلم بی حد بر امامُ المسلمین بنمود،زیرا فاسق ست 🍂🥀🍂🌷🍂🥀🍂🌷🍂🥀🍂🌷🍂🥀 وا مصیبت...وا مصیبت حضرت صادق فدا شد وا مصیبت...وا مصیبت چون مدینه کربلا شد وا مصیبت...وا مصیبت زهر منصور ستمگر وا مصیبت...وا مصیبت زاده ی زهرا فدا شد 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
شنیدستم که چون زین واژگون شد حسین بن علی هم سر نگون شد غریبانه به روی خاک ، غلطان... به دورش جمع گشتند قوم عدوان نبیند تا حرم ، او را در آن حال.. کشید خود را بسختی سوی گودال به تن زخم فراوان خورده بود و عطش ، تاب و توانش برده بود و به زیر تیغ و تیر و نیزه ، هیهات عزیز فاطمه ، گرم مناجات..... که یا رب این منم بر روی پیمان فدا کردم به راهت جمله یاران بماند تا بجا دین و ولایت.... بسوزم تا شوم شمع هدایت الهی ، صابرم در این بلا ها مطیع ام هر چه خواهی یا الها که نا گه شمر ملعون دستِ خنجر به گودال آمد آن پستِ ستمگر چو سر را از بدن ، با تیغ بُرّان جدا کرد از قفا ، با کام عطشان زمین لرزان ، هوا شد تیره و تار گرفت خورشیدو آمد ناله ای زار تنِ بی سر که در خون دست و پازد کنارش فاطمه ، بس ناله ها زد (اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند) 🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷
                       بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 شهادت امام صادق علیه السلام 🔷 ☑️ شعر و سبک : بند 1 شب عزا رسیده باید بباره بارون مثل غروب پاییز گرفته این دلامون شده تموم دنیا از غم تو پریشون تو کوچه ها دویدی پای برهنه آقا خونتوهم سوزوندن نامردا مثل زهرا دلای ما تلاطم داره شبیه دریا تو غریبی و قلب آسمون از غم تو شکست گرد ماتم تو آقا توی سینه ی ما نشست غصه داری و از تمومی دنیا خسته شدی چی کشیدی و بی قراری و دلشکسته شدی                      مولا غریب امام صادق بند 2 برای زخم قلب تو مطلقا دوا نیس کشوندنت روخاکو سهم تو این جفا نیس تو سینه ی تو مولا جز غم کربلا نیس مونده روی دل تو زخم جفا و کینه یه غربت عجیبی حاکمه تو مدینه میزنم از غم تو آقای من به سینه گریه میکنی بی قراری برا عزای حسین از غم فریاد العطش لبای حسین سوختی و توی سینه تو دیگه نمونده نفس واسه داغ تو گریه میکنه دل نمیکنه بس                      مولا غریب امام صادق 🔸تعجیل در امر فرج مولا صلوات
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو دل شب / بین کوچه میبرن امام و با دست بسته پشت مرکب / پابرهنه معلومه که خیلی دلش شکسته زمین و آسمونا تاره دل فلک چه غم باره خود خدا توی عرشش - عزاداره آقام آقام آقام ای وای 3 - آقام ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بی عبا و / بی عمامه پاهاش و به روی خاکا میذاره پیرمرده / مو سفیده توی سینه دیگه نفس نداره از همه دنیا دلگیره از زمونه دیگه سیره معلوم که خیلی خسته س - آخه پیره آقام آقام آقام ای وای 3 - آقام ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کام خشک و / تشنه ، تشنه واسه آقا دیگه رمق نمونده ناسزا و / نانجیبی جگر امامو خیلی سوزونده از تشنگی رفته از حال شبیه جدش توو گودال میسوزه دائم به یاد - جسم پامال آقام آقام آقام ای وای 3 - آقام ای وای .
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @ دوباره یه غم کهنه ، از بی وفایی زمونه دوباره یه زخم قدیمی ، دوباره حمله به یه خونه دوباره قلب این عالم ، می سوزه از آتیش کینه توو کوچه دارن یه امام و ، میکشونن باز غریبونه این درده که توو حال عبادت // توو نیمه ی شب با حال خسته سجاده رو از زیر پاش کشیدن // بردن آقا رو با دسته بسته سادات ببخشن * این روضه داغه دستاش و بستن نذاشتن عبا برداره رحمی ندارن * حُرمت شکستن فرصت ندادن که لااقل عصا برداره آه از غریبی ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سفارشش دم رفتن ، اینه "نماز ستون دینه" سلام آخرش حسینه ، میکشه آه از عمق سینه میخونه لحظه ی آخر ، یه روضه ای که مکشوفه میخونه از غریبیه اون ، تشنه لبی که رو زمینه با نیت قربه الی الله // دوره کردنش توو شیب گودال خنجر میکشیدن به روی حنجر // افتاد رو زمین غریب گودال سادات ببخشین * سنگینه روضه سر رو پیش چشم مادر بریدن آخر واسش بمیرم * رحمی نداشتن بردن سرش رو، رو نیزه جلوی خواهر آه از غریبی ... .