زمزمه ونوحه شهادت قاسم ابن الحسن
خدایا خدایا.. گلی رفته زدستم
شدم مضطر کنار، گل پرپر نشستم، گل پرپر نشستم
گل زیبای من، ابن الحسن بود
مثال اکبرم، او جان من بود
عمو جانم عمو.. جانم عمو جان2
__________________
حسن جان حسن جان... ز تو شرمنده هستم
امانت بوده قاسم... ولی رفته ز دستم. ولی رفته زدستم
کنار جسم او، توان ندارم
سرش را روی زانویم گذارم
عموجان عمو....
__________________
عزیزم عزیزم.. صدا کردی عمویت
ولی صد آه و افسوس... که دیر آمد بسویت، که دیر آمد بسویت
لهیده گشته ای، با نعل اسبان
در آغوشت کشم، گریان ونالان
عمو جانم عمو....
____________________
بیا زینب من، دوباره شو تو یارم
کمک کن تا که قاسم، بسوی خیمه آرم، بسوی خیمه ارم
به خیمه مادرش چشم انتظارست
برای دیدن او بیقرارست
عمو جانم عمو.....
شعر :اسماعیل تقوایی
⚜️🍂⚜️دودمه _ شبِ ششم محرم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _ حاج قاسم نعمتی⚜️🍂 ⚜️
پسرِ شیر ، به تاراجِ سپاه آمده است
قرصِ ماه آمده است ...
با نیابت زِ حسن یاریِ شاه آمده است
قرصِ ماه آمده است ...
میشود بر ماه پاره وقتِ جلوه ماه گفت
ای بنازم به حسن ...
گردنِ ازرق زد و عباس ای والله گفت
ای بنازم به حسن ...
#حضرت_قاسم_دودمه
نوگل باغ حسن افتاده زیر دست و پا
یا اباصالح بیا
چشم دارد سوی خیمه ای عمو جانم بیا
یا اباصالح بیا
ای عمو بنگر تنم اندازه ی سقا شده
قاسمت رعنا شده
بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده
قاسمت رعنا شده
داماد حسین یا که گل یاسمنی تو
عزیز حسنی تو
از چیست عزیزم که مشبک بدنی تو
عزیز حسنی تو
قاسم به عمو گفت یل صف شکنم من
یتیم حسنم من
محبوب حسن آن شه خونین کفنم من
یتیم حسنم من
پسر شیر به تاراج سپاه آمده است
قرص ماه آمده است
با نیابت ز حسن یاری شاه آمده است
قرص ماه آمده است
ای شده در باور تو مرگ احلی من عسل
یابن زهرا العجل
سوی میدان می روی حی علی خیر العمل
یابن زهرا العجل
قاسمم افتاده ام از زین مرکب بر زمین
ای عمو حالم ببین
در کنار من نشسته قاتل من در کمین
ای عمو حالم ببین
تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا
ای عمو جانم بیا
تیر باران شد تنم همچون امام مجتبی
ای عمو جانم بیا
پسر ارشد شیر جمل انداز منم
قاسم بن الحسنم
آمدم گردن یل های عرب را بزنم
قاسم بن الحسنم
نوه ی شیر عرب، شیره ی جان حسنم
نوجوان حسنم
صاحب خاطره ی نام و نشان حسنم
نوجوان حسنم
بی زره آمده و پیرهن او کفن است
قاسم بن الحسن است
مثل عباس عمویش بخدا صف شکن است
قاسم بن الحسن است
به گمانم که حسن آمده در یاد حسین
ماه داماد حسین
جمل انداز سپاه آمده امداد حسین
ماه داماد حسین
شده ذکر همهی اهل حرم یا قاسم
یابن زهرا قاسم
زنده شد خاطرهی جنگ جمل با قاسم
یابن زهرا قاسم
کربلا با رجز تو حسن آباد شده
پسرم ای قاسم
حمله کن باز که روح پدرت شاد شده
پسرم ای قاسم
یادگار مجتبایم در شجاعت حیدرم
قاسم بن الحسنم
می روم با روی خونین نزد زهرا مادرم
قاسم بن الحسنم
من نشان می دهم امروز عقیق یمنم
قاسم بن الحسنم
شده حرز علی و فاطمه جوشن به تنم
قاسم بن الحسنم
بیش از قبل من امروز شبیه حسنم
قاسم بن الحسنم
پدرم جای زره دوخته بر تن کفنم
قاسم بن الحسنم
از حرم تا قتلگه قاسم شتابان می رود
ماه تابان می رود
یادگار مجتبی با چشم گریان می رود
ماه تابان می رود
مثل سقای حرم خوش قد و بالا شده ای
تو چه رعنا شده ای
چقدر مثل علی اکبر لیلا شده ای
تو چه رعنا شده ای
این حسن زاده به تنهایی خودش یک لشگر است
یادگار حیدر است
بهترین شاگرد عباس و علی اکبر است
یادگار حیدر است
پدرم شیرِ جمل بوده و نامش به لبم
قاسم بن الحسنم
حسنی زادهام ای قوم و حسینی نَسَبم
قاسم بن الحسنم
#دودمه
#شب_ششم_محرم
#شهادت_حضرت_قاسم_علیه_السلام
بین میدان سنگباران شد عزیز مجتبی'/
یااباصالح بیا
قدکشیده حضرت قاسم به زیر دست و پا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
شد حسین از داغ قاسم بین میدان نیمه جان/
العجل صاحب زمان
می برد او را به روی سینه با قدّ کمان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸
زیر دست و پای مرکب مانده یاس مجتبی'/
یااباصالح بیا
از گلش دارد نشان هر گوشه ی کربوبلا/
یااباصالح بیا
✍علی مهدوی نسب
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
به بند کفش تو عالم دخیل می بندد
که مقصد تو حسین و مسیر تو حسن است
تن تو مصحف پاک تمام اسماء است
زره نداری و جوشن کبیر تو حسن است
قبای سبز امامت بپوش نجل حسن
به قامتت شده اندازه جامه ی پدرت
به دست خط حسن میخورم قسم ز ازل
خدا نوشته تو را در ادامه ی پدرت
تشرف تو به صحن عتیق آغوشم
بقیع سبز حسن را به کربلا افزود
به دفتر وجناتت حسن تجلی کرد
قلم به لوح غمت داغ کوچه را افزود
شبیه باغ فدک زخمی خزان شده ای
گلی و برگ تو در دست های گلچین است
زبرجد حسنی یا عقیق سرخ حسین؟!
غمت شبیه غم گوشواره سنگین است
چه شد ستاره دنباله دار نجمه شدی
شبیه فاطمه از تو خیال مانده فقط
من از قساوت این نعل ها نمیگذرم
به روی ماه تو نقش هلال مانده فقط
شده است زائر تو باطن امین الله
امانت حسنی و حسین شرمنده است
مرا دوباره بخوان تا اجابتت بکنم
چه ناگوار! پس از تو عموی تو زنده است
شاعر: حجت الاسلام #محسن_حنیفی
#شور_امام_حسین(ع)
#محرم_۱۴۰۰
#اجرا_نشده
🏴بند اول:
روی لبهام باز این آهنگه
نوکر واسه حرم دل تنگه
هر نفسم با سوز و گریه
هماهنگه، هماهنگه
ای اربابم
یک سال پیشت نیومدم مُردم آقا
تو رو به حق مادرت زهرا
قسمت کن امسال بیام کربلا
حرم حرم عمریه دارم میخونم
آقا، از فراغ تو دلخونم
بذار، بیام حرمت بمونم، یا ثارالله
(حسین آقا جان۳)
ای آقا جان
🏴بند دوم:
قلبم به عشق تو میکوبه
بی تو لحظه لحظم آشوبه
وقتایی که باشم پیش تو
حالم خوبه، حالم خوبه
ای اربابم
واسه عالم هستی کشتی هدایت
آقا تو رو به جون رقیّت
بذار، عمرم بگذره تو هیئت
نفس نفس همینه فقط آوازم
سمت کربلا بدی پروازم
میخوام، با تو دنیامو بسازم، یا ثارالله
(حسین آقا جان۳)
ای آقا جان
🏴بند سوم:
تو سختی ها بودی کنارم
تو دلواپسی ها دلدارم
بی مقدمه میگم آقا
دوسِت دارم، دوسِت دارم
ای اربابم
ممنونتم محرم رو بازم دیدم
بازم پیرهَنْ مشکیمو پوشیدم
امسال دیگه تو روضه جون میدم
محرمات بهونه ی بندگیمه
شور و شیرینیه زندگیمه
پر از خاطرات بچگیمه، یا ثارالله
(حسین آقا جان۳)
ای آقا جان
#شعر: طاها تحقیقی(یاحسین)
#سبک: مهدی زهدی
4_5796613271431680897.mp3
1.74M
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
🌹 بسم الله الرّحمن الرّحیم 🌹
8 رباعی حضرتِ قاسم علیه السلام
عطرِ گلِ یاس و یاسمن یا قاسم
شوقِ نفسِ دشت و دَمَن یا قاسم
در جود و سخا و غیرت و بی باکی
سر تا به قدمِ خود حسن یا قاسم
با نعره ی یا فاطمه یا پیغمبر
افکنده ای واهمه به قلبِ لشگر
با ضربه ای کشتی اَزرَقِ شامی را
شیرِ علوی یا قاسم اِبنِ الحیدر
قتِالِ سپاهِ اهرمن یا قاسم
در راهِ حسین کفن به تن یا قاسم
هر ضربه ای که می زدی می گفت عبّاس
ایول الله یلِ امام حسن یا قاسم
یا حضرتِ قاسم ای یلِ با اخلاص
مانندِ پدر کریمی و با احساس
دشمن می هراسد از تو چون که هستی
شاگردِ کلاسِ درسِ رزمِ عبّاس
شهزاده ی دشتِ کربلا یا قاسم
آیینه ی جودِ مجتبی یا قاسم
اُفتاده گره به كارِ ما خود بُگشا
زيرا كه تويی گره گشا يا قاسم
این شیری که خصم برابرش تسلیمه
اِبنُ الحسن است و واجب التعظیمه
با ضربتِ حیدری او در میدان
شد اَزرَقِ شامی از وسط دو نیمه
ای شیرِ نرِ شیرِ جَمَل یا قاسم
در جنگ و جدل ضرب المثل یا قاسم
مانند حسن جسور و بی پروایی
مرگ نزدِ تو اَحلی مِن عسل یا قاسم
شهزاده ی دشتِ کربلایی قاسم
مرآتِ جمالِ مجتبایی قاسم
از دستِ کریمِ تو کرم می ریزد
محبوبِ دلِ شاه و گدایی قاسم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مثلّث هفتم محرّم حضرت علی اصغر علیهالسلام
بیچارهام آلودهام زارم گنهکارم
رویم سیاه امّا حسینجان دوستَت دارم
افتادهام از پا که حالا پایِ گهوارهَم
آقا دوباره کارِ نوکر به شما افتاد
هستم دخیلِ شهپرِ قنداقهیِ نوزاد
چه خوب شد که من ندارم جز خودت یاری
من دوستَت دارم چرا چون دوستَم داری
حلّال مشکلهایِ من وقت گرفتاری...
یک روضهیِ طفل رضیع و تشنهکامِ توست
اَلمِنَّةُلِلَّه غلامِ تو به نامِ توست
اصلاً مرا حق آفریده نوکرت باشم
پَر در نیاوردم که در زیرِ پَرت باشم
ناچیزم و عبدِ صغیرِ اصغرت باشم
گرچه علی هرگز ندارد اصغر و اکبر
نوزادتان هم میکند در کربلا محشر
طفلی ولی اِی زادهیِ غیرت شرف داری
این گریه اشک شوق میباشد شعف داری
شوقِ شهادت مثلِ سردارِ نجف داری
هِقهِق که نَه مثل عمو عبّاس غرّش کرد
یک جمله روضه شاهِ عالم از که خواهش کرد!!!
دریا برای جرعه آبی رو زده اِی وای
مردِ کماندار است که زانو زده ای وای
این حرمله آتش به این اُردو زده ای وای
تیرِ سهشعبه میکِشد چه زوزهای یارب
دارد ربابه میزند چه ضجّهای زینب
دستم نباشد از تنت سر میشود کَنده
دارد مرا هو میکند یک دشت با خنده
لبخندِ تو خیلی پدر را کرد شرمنده
پشتِ حرم با خنجرم کَندم مزارِ خود
امّا تو را دیدم غروبی در کنارِ خود
اِی غیرتی تا یک نظر بر مادرت افتاد
فوراً به رویِ خاک از نیزه سرت افتاد
چشمِ تو ناله زد سکینه معجرت افتاد
در ندبه معروف است خیمهپاره معجر شد
چنگی رسید و لالهیِ گوشی سبکتر شد
#محرم #هفتم_محرم #یا_باب_الحوائج
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#یک_جمله_روضه_شاه_عالم_از_که_خواهش
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور(زمزمه)هفتم محرّم حضرت علی اصغر علیهالسلام سبک به سمت گودال از......
لالا لالا بابا
چی سرت آوُردن
نَه که ندادن آب
آبرومَم بردن
چطوری برگردم
با این اوضاع خیمه
به خدا این روضه
سختتره از مُردن
لالا لالا بابا/۴/
لالا لالا بابا
چی از گلوت مونده
این عبایِ خونی
روضههاتو خونده
خندهیِ حرمله
قهقههیِ خولی
لبخندِ تلخ تو
دلم رو سوزونده
لالا...
لالا لالا بابا
حالا رو دستِ من
غروب جا میگیری
رونیزهیِ دشمن
مادرِ تو سیلی
میخوره اون لحظه
که سرِتو دارن
به نیزه می بندن
لالا....
لالا لالا بابا
ای پسرِ نامی
همراهِ من مهمون
تو مجلسِ شامی
حرمله میگیره
صِله همون جایی
که میزنه چوب به .....
رویِ لب حرامی
لالا...
#محرم #هفتم_محرم #زمزمه #شور
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
4_5821186123656858123.m4a
702.9K
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam