💠وفات حضرت امّ البنين 💠
🔻استاد سیدرضا مؤيّد
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرار درد به جانش کشد زبانه منم
کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست
ره نجاتش از این بحر بیکرانه منم
کسی که مادر خوشبخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بود نشانه منم
کسی که همسری با علی بود فخرش
ولیک غم زده بر هستیش زبانه منم
کسی که سیده امّالبنین بود نامش
ولیک مانده از این نام بینشانه منم
به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز
کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
کسی که چهار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
شنیدهام که جدا شد دو دست عباسم
کسی که دست به سر زد در این میانه منم
شنیدهام که به چشمش نشست تیر جفا
کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم
غریب دشت بلا را دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم
دو نازدانه ز عباس من به جا مانده
کسی که سوخته با این دو شمع خانه منم
قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من
کسی که شافع او شد به این بهانه منم
#استاد_مؤيد
#حضرت_امالبنین
✅وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها)
🔻احمد علوی
جز با زلالِ نورِ الهـی نسب نداشت ...
ذکری به غیر نام علی روی لب نداشت
دردی به غیرِ غربتِ شاهِ عرب نداشت
هرگز کسی شبیه به این زن ، ادب نداشت
آماده کرده بود سپر های خویش را
تعلیم داده بود پسر های خویش را
تا پاسـدار خیمه ی آل عـبا شوند ...
با راه و رسم عشق و جنون آشنا شوند
هم داستان ماه ترین ماه ها شوند
مردان پاکـباخته ی کربلا شوند
ام البنین که چار یل بی قرینه داشت
تنها مدال عشق علی را به سینه داشت
بانوی خانه ای است که هم ایلیایی اند
هم پای تا به سر همگی مصطفی ایند
اهل مدینه اند ولی کـربلایی اند
از نسل کوثرند سراپا خدایی اند
عمری است دل به ساحتِ خورشید داده است
سرمایه اش محبتِ این خانواده است
تا روز حشر مکتب او مکتب علیست
لب وا نکرد و دید که جان بر لب علیست
او آشنای تاب و تبِ هر شب علیست
با افتخار ، خادمه ی زینب علیست
بر سفره ای که داشت فقط آب و نان جو
لبریز بود از مـیِ اِیّـاکَ نـَعْبُدو ...
سر مست بود از خمِ اِیّاکَ نَسْتَعین
بی شک رسیده بود به سرمنزلِ یقین
ام البنین چه کرد زمانی که شاه دین
یعنی عزیزِ فاطمه افتاد بر زمین ...
با اینکه بعدِ روزِ دهم یک پسر نداشت
یک لحظه از حسین و حسن دست بر نداشت
آغاز روضه بود نظر کردنش به آب
شرمنده بود مثل ابالفضل از رباب
مثل رباب ماند پس از آن در آفتاب
ای کاش رفته بود علی اصغرش به خواب
هرچند مثل حضرت زینب صبور شد
آنقدر گریه کرد از این غم که کور شد
الحق که جایگاهِ علی را شناخته
در کوره ی محبتِ مولا گداخته
هرگز به زرق و برقِ جهان دل نباخته
با نانِ خشک و خالی این خانه ساخته
ما تشنه ایم تشنه ی لحنِ حماسی اش
صد مرحبا به این همه زهرا شناسی اش
از راه دور ، محو تماشای کربلا است
دلواپسِ عمیق ترین جای کربلا است
آموزگارِ حضرت سقای کربلا است
او مادرِ شهید ترین های کربلا است
این زن که خاک را به نظر کیمیا کند
آیا شود که روزیِ ما کربلا کند
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#احمد_علوی
✅ زمینه وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها)
🔻سید جواد پرئی
1️⃣ بند اول
صدقه سر شما کویر دریا شد
کور اسمتون و برد و دید بینا شد
گره کور شدم به شوق دستاتون
که به لطف سفره ی شما گره وا شد
اسمش مثل ، عصای موسی میشه
توو پرخاش ، موج گرفتاری ها
ام البنین ، اگه دعا کنه برات
الهم آمین میگه زهرا
امشب باید حاجت بگیرم
تا راضی نشی ازم نمیرم
به حضرت صدیقه بگو که
راضی شه واسه حسین بمیرم
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
2️⃣ بند دوم
به فدای بعضی که توی گلو تونه
وقتی بشیر داره روضه میخونه
ما با روضه های مشک و آب می سازیم
چشم شما برا رباب گربونه
مادر بودی ، شما فقط میفهمی
مادر وقتی ، با بچه شه خوشبخته
وقتی بچه بمیره از بی آبی
خیلی خیلی ، برای مادر سخته
با این که بی آبی شدید شد
اما عباست رو سفید شد
رد سیلی ها واسه وقتی
هستش که عباست شهید شد
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
3️⃣ بند سوم
تکلیف خیمه مثل روز روشن شد
سهم عباس تو که عمود آهن شد
اون معجری که از خاک مبرا بود
مجروح رفت و اومدای دشمن شد
ام البنین، گریه کن از این جای
روضه دیگه ،مصیبت گوداله
ام البنین نگا کن این زخما رو
جای رد کشیدن خلخاله
تن هاشون زیر دست و پا بود
سر هاشون روی نیزه ها بود
زینب رو همسایه اش نمیدید
اونجا بین نامحرما بود
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
#حضرت_ام_البنین_سلام الله علیها
#سید_جواد_پرئی
#زمینه
4_5985806915827927642.mp3
3.73M
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
.
سلام علیکم تسلیتِ ایام؛
دوستان برا جمع کردن مطلب و تولید محتوا تو این کانال، ساعت ها وقت میزارن، عضو بشید و تو نشر کلیپ ها کمک حال باشید❤️
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲-۳.m4a
2.09M
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
▪️ واحد، زمزمه رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها جهت استفاده ذاکرین اهل بیت علیهم السلام
به سبک شدم آواره بین کوفه ...
سبک و شعر اثر حاج مجتبی صمدی شهاب
سلام ای روح آب و دریا انیس مولا بعد زهرا ادب آموزت گشته سقا واویلا
زیار محنت ها شکستی زبسکه در ماتم نشستی به روی دنیا دیده بستی واویلا
واویلا شدی روضه خوان مدینه مادر
به همراه زینب زدی تو بر سر
زهجران دلبر
دو دیده ات شد گریان کربلا
تا دم آخر گفتی به هر کجا
غریب مادر ای شاه سرجدا
وای حسینم مظلوم کربلا
کشیدی آه از عمق سینه شبیه سقا در مدینه شدی شرمنده از سکینه واویلا
برایت حتما با اشاره سخت گفته از مشک پاره رباب از کام شیر خواره واویلا
واویلا خجالت زمین زد ابالفضلت را
برون تشنه لب شد زبین دریا
واویلا واویلا
چشم حرم شد چشم انتظار او
ولی گره زد تیری به کار او
حسین خم شد از غم کنار او
وای حسینم مظلوم کربلا
نبودی جان از تن برون شد نبودی سقا سرنگون شد اباالفضل تو غرق خون شد واویلا
نبودی زهرا دلبری کرد چه زیبا ذرّه پروری کرد به جایت آنجا مادری کرد واویلا
با دست شکسته نوازش نموده زهرا
سر زخمی و چشم خون سقا
واویلا واویلا
عمود آهن بر سر چنان نشست
که فرق ساقی تا زیر لب شکست
روی زمین خورد سقا بدون دست
وای حسینم مظلوم کربلا
والعاقبة للمتقین
🌷با سلام و احترام
✍️با توجه به نزدیک شدن میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) طبق روال قبلی کانال،ان شاء الله از امشب مولودی های این مناسبت ویژه در کانال قرار خواهد گرفت.
تشکر از همراهی همه بزرگواران🌷
👇👇👇
✅ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🔻آرش براری
عالم نبود، فاطمه اما حضور داشت
قبل از شروع خلقت دنیا حضور داشت
در آن زمان که ظرف مکان و زمان نبود
روح بزرگ حضرت زهرا حضور داشت
تا او نمینشست پیمبر نمینشست
در مجلسی که امابیها حضور داشت
مولا به زیر سایه زهرا حضور داشت
زهرا به زیر سایه مولا حضور داشت
وقت نماز، عرش میآمد به دیدنش
حتی خدا برای تماشا حضور داشت
زن بودنش دلیل نجنگیدنش نشد
در پشت جبهه فاطمه حتی حضور داشت
با اینهمه حضور ولی جلوهگر نبود
زهرا حجاب داشته هر جا حضور داشت
بین زنان هر دو جهان بهترین زن است
سر رشته امور به دست همین زن است
زهرا حقیقتی است که چون روز روشن است
کتمانپذیر نیست چون از بس مبرهن است
باید خدا مدیحه سرایش شود فقط
در وصف او زبان همه لال و الکن است
با شادیاش رسول خدا شاد میشود
چون گفته است شادی او شادی من است
سرچشمه عفافِ زنان عفیفه اوست
مریم به لطف فاطمه پس پاکدامن است
بالاست جایگاه زنان در نگاه دین
تاج سر ائمه اطهار یک زن است
ریحانه است اگرچه ولی در دفاع حق
چون ذوالفقار سخت تر از کوه آهن است
شرط رضای او و خدا و پیامبر
سربازی ولی و در این راه بودن است
باید شبیه فاطمه از حق دفاع کرد
با هرکسی که نیست در این خط وداع کرد
شأنش بلند مرتبهتر از مقامها
نامش زبانزدِ همه در بین نامها
واژه برای گفتنِ از فاطمه کم است
مدحش چگونه وصف شود در کلامها؟
از جانب خدا و تمام ملائکه
هر صبح میرسد به حضورش سلامها
از فرط رفت و آمد جمع فرشتهها
اطراف بیت فاطمه هست ازدحامها
گرچه ائمه حجت حق بر خلائقاند
او حجت خداست برای امامها
دارالشفاست، پس پدرش با وجود او...
...بیاحتیاج میشود از التیامها
بوسه به دست فاطمه فخر محمد است
مامور بوده است به این احترامها
قبل از همه به یاری مولا بلند شد
زهراست ابتدای تمام قیامها
روز قیام منتقمش هیچ دور نیست
برپا شده مقدمه انتقامها
تا روز شادی همه چیزی نمانده است
تا انتقام فاطمه چیزی نمانده است
نشناختند فاطمه را در زمانهاش
او را فقط شناخت خدای یگانهاش
عالم اگر به بحر تفکر فرو رود
فهمی نمیرسد به یَم بیکرانهاش
اذکارِ توصیه شده تسبیحفاطمه است
اعجاز میکند بخدا دانه دانهاش
قدیسه بود و خادمه و خانهدار وحی
بیتالمقدس است بوالله خانهاش
زهرا رسالت پدرش را به دوش داشت
پس میکشید بار علی را به شانهاش
مانند کوه پشت علی ایستاده بود
خوش بود مرتضی به همین پشتوانهاش
وقف علی شد و به خودش هم بها نداد
در طول زندگی بدون بهانهاش
مهریهاش شفاعت ما در قیامت است
جانم فدای مرحمت مادرانهاش
دل در هوای او سوی معصومه پر کشید
زیرا که گفتهاند قم است آشیانهاش
گلچین به یاس باغ نبوت هجوم برد
ساقه شکست و سوخت در آتش جوانهاش
کشتی شکست خورده و پهلو گرفته است
در خانه هم ز همسر خود رو گرفته است
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#آرش_براری