#شب_جمعه
#مناجات
#مربع_ترکیب
آمدم سرزده بی حرف و سخن
عجب ممنوع تکبر قدغن
خسته ام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن نه به من
بگذر این بار مرا چوب نزن
به علی و به حسین و به حسن
گره افتاده همه زندگی ام
خرجی نفس شده بندگی ام
نظری کن به سرافکندگی ام
عذرخواهم پر شرمندگی ام
نبر از یاد گدا را اصلا
به علی و به حسین و به حسن
وای بر دور ز قرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
وسط شعله نسوزان این تن
به علی و به حسین و به حسن
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
من شکستم دل تو! تو نشکن
به علی و به حسین و به حسن
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و اسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعه حضرت مولا هستم
برسانش به سرم وقت کفن
به علی و به حسین و به حسن
دردتا هست دوا میچسبد
گریه تا هست دعا میچسبد
کربلا ماه خدا میچسبد
با تمام رفقا میچسبد
ببرم پای ضریحش لطفا
به علی و به حسین و به حسن
شب جمعه ست به دل ها غوغاست
زائر قبر شریفش زهراست
باز انگار خود عاشوراست
روی تل زینب کبری تنهاست
قد او کاش نبیند دشمن
به علی و به حسین و به حسن
یوسفش در وسط گودال است
ته گودال میان چال است
نیزه باران شده و بی حال است
در شلوغی چقدر پامال است
یارب این نیزه نگیرد به دهن
به علی و به حسین و به حسن
آبرودار قبیله ست نزن
با عصا برتنش ای مست نزن
پلک خودرا که دگر بست!نزن
بی وضو بر بدنش دست مزن
نبرند از تن او پیراهن
به علی و به حسین و به حسن
#سید_پوریا_هاشمی
___________________________
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇
https://eitaa.com/babollharam
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
#کوفه
#غزل
خواهرت تفسیر کرد آیات قرآن تورا
سنگخوردم تا نبینم سنگ باران تورا
چندشب پیشم نبودی گیسویت اشفته شد
بعد من کی شانه زد موی پریشان تو را ؟!
خواستم سر را بگیرم باز سرگردان شدم
کی تمامش میکنند این دستگردان تورا
بر سر هر کوچه اول سرشماری میکنم
چندجا گم گرده ام طفل هراسان تورا
چشم سنگین دردش از دستان سنگین بدتر است
هرکجای کوفه دیدم آشنایان تورا
نان با منت به ما دادند آن هم نان خشک
مردمی که خورده بودند از ازل نان تورا
نیزه ات را عامدانه بین زنها میبرد
ای خدا لعنت کند آقا نگهبان تو را
گرچه من داغ برادر دارم اما کوفیان
جشن میگیرند اینجا عید قربان تورا
کشتی امن نجاتم! فکر طوفان را مکن
تا گرفته خواهرت در دست سکان تورا
#سید_پوریا_هاشمی
#امام_رضا_مناجات
#زیارت_مخصوص
در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند
قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند
نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق
پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند
من که هرجایی کم آوردم صدا کردم رضا
رعیت آنجایی که کم آورد، سلطان شد بلند
بیشتراز سائل آقابی قرار سائل است
بیشترازشهرما، آه ازخراسان شد بلند
کافری بودم که باشرط تو رفتم برسجود
بسکه ازخاک توعطروبوی ایمان شد بلند
خاک ایران قبل تو لطفی برای کس نداشت
تو به ایران آمدی و بخت ایران شد بلند
جذر و مد صحن تو یعنی که رو به گنبدت
هرملک افتاد روی خاک و انسان شد بلند
شانه برزلف تو زد منای اهل البیت شد
بعد مرگش مرد سلمانی چو سلمان شد بلند
هرکسی که سخت دامان جوادت را گرفت
بابرات کربلای خویش آسان شد بلند
گریه بی حد میکنی وروی زانومیزنی
بابت دستی که برروی عزیزان شد بلند
نام زینب را پس از عباس نامحرم که برد..
از ته گودال داد شاه عطشان شد بلند!
#حسین_قربانچه
#سید_پوریا_هاشمی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
قلوب من والاه
جان فدای عزای محترمش
چه شکوهیست در بساط غمش
قبره فی قلوب من والاه
آمدی روضه، آمدی حرمش
هرچه از دوست میرسد نیکوست
پس چه فرقی ست در زیاد و کمش؟!
دل اگر محرم حسین نشد
بی تعارف ز سینه میکَنمش
ای دمش گرم زنده کرد مرا
بعد هرروضه چای تازه دمش
دسته ها اینهمه علم دارند
کوری چشم منکر علمش
برده مارابه زیر دین،حسین
با همین لطف های پشت همش
ساربان هم به آرزوش رسید
همه مات اند مات این کرمش
اربعین ازنجف به کرب وبلا
پرفیض است درقدم قدمش
ای به قربان خادم عرب و
ای به قربان زائر عجمش
بهر حاجت همیشه زینبرا
به ابالفضل میدهم قسمش
علم افتاد با علمدارش
ماند تنها حسین و قد خمش
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_روضه #شعر_شب_دوم_محرم #شعر_محرم_1400،_مرثیه_1400،_شعر_روضه #شعر_مرثیه،_شعر_جدید
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
چه معراجی
دلم میخواست معراجت ببینم
چه معراجی عجب رنگین کمانی
نرو دیگر! تو رفتی سنگ خوردم
بیا قولی بده دیگر بمانی
تورا با زخم صورت میشناسم
مرا بشناس با قد کمانی
نمیدانم چرا این زجر نامرد
بدش می آید از شیرین زبانی
عبایت روی دوش نیزه داری
عقیق تو بدست ساربانی
چه مویی داشتی بابا زمانی
چه مویی داشتم بابا زمانی
اگر مال منی پس پیش من باش
چرا دائم بدست این و آنی؟!
نشد غارت پدر جان!چادرم را..
خودم دادم به آن دختر امانی!
نفهمد هیچکس بازار رفتم
بماند بین ما راز نهانی
رخت را سیر دیدم سیر گشتم
تو بودی آن غذای آسمانی
سرت خاکی شده دراین خرابه
شدم شرمنده ازین میزبانی
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
جانم حسین
خورد در عالم ذر تا نظر ما به حسین
سجده کردیم که شد گرم سر ما به حسین
فاطمه دست کشیدست به چشم تر ما
گره خوردست اگر چشم تر ما به حسین
یک شب آمد پی ما گفت شما مال منید!
دیگر افتاد از آن شب گذر ما به حسین
دل ما وادی امنش شده، فاخلع نعلیک!
بخدا سوخته مردم جگر ما به حسین
صد برابر شده این وسع کم ما به حسن
سود خالص شده حتی ضرر ما به حسین
چهارده قبله خدا خلق نموده اما..
انس دارد نفس بیشتر ما به حسین
پدری کرده برای همه نوکرهایش
بدهی داشت از اول پدر ما به حسین
گریه کردیم و جراحات تنش بهتر شد
جلوه کردست در عالم هنر ما به حسین
درحسینیه همه زائر ارباب شدیم
وصل شد تا که دل یک نفر ما به حسین
کاش در موقع تلقین گدا سر برسد
آن زمانیکه رسیده خبر ما به حسین
اربعین باز میایم حرم ان شالله
منتهی میشود آخر سفر ما به حسین
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
.
#میلاد_امیرالمؤمنین
یا امیرالمومنین ادرکنی
موقع خلقت عشاق ز احسان علی
ورز میخورد گل شیعه بدستان علی
عرش اگر در حرمش نیست چرا پس شبها
می نشینند ملائک به شبستان علی؟!
فارسی بودن او خوب ولی حُسن این است
کهبگویند به سلمان همه سلمان علی
سجده ی نیمه شبش تا به سحر طول کشید
بازهم گشته علی دست به دامان علی
تا ابد هرچه کریم است بقربان حسن
تا ابد هرچه خلیفه ست به قربان علی
مانده ام من که علی گشته مسلمان نبی
یا که برعکس نبی گشته مسلمان علی
پدرم خانه اش اینجاست به من حق بدهید
خانه ای نیست برایم به جز ایوان علی
چه هراسی ز قیامت چه هراسی ز صراط
مهروموم است اگر نامه بعنوان علی
زائر کرببلا نان نجف را خورده
اربعین ها همه هستند سر خوان علی
اهل یثرب به نبی مزد رسالت دادند
آتش افتاد روی کوثر قرآن علی
#علی_خیر_البشر
#سید_پوریا_هاشمی
.