eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
91 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ 🔹 باید این دل به تو و عشق تو مجذوب شود تا به درگاه خدا سائلِ محبوب شود عاصی ام! میشود آیا که نگاهی کنی و عملِ ناقص من کامل و مطلوب شود پیش چشمان تو عیب است گناه و نگذار بیش از این قلبِ منِ غمزده معیوب شود پنج تن پیش خدا گرچه عزیزند ولی دل مقرّر شده با اسم تو آشوب شود تا که منبر شود و روضه بخوانند بر آن دوست دارد که طلا از غم تو چوب شود سند غربتِ تو رفت به دستت بالا دشمنت کاش همین ثانیه مغلوب شود میشود تشنگی اش رفع، اگر با کمی آب لبِ شش ماهه کمی تازه و مرطوب شود پرپرَش کرد عجب حرمله با تیرِ سه پر تا برایش سندِ جایزه محسوب شود داغ دیدی و سرت رفت و فقط پیکر ماند نعل آورده و گفتند لگدکوب شود اشک میریزم و ارباب نگو گریه نکن... حاضرم کور شوم زخم تنت خوب شود! مرضیه عاطفی "سمنان" ـباـامامـحسین علیه السلام
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 ای کاش یک ثانیه با ما همنشین باشی سخت است عمری این چنین تنهاترین باشی خاک دلم تسخیرِ بیگانه نخواهد شد ای دوست وقتی صاحب این سرزمین باشی شب،نور تو در کوچه های شهر جاری شد تا مثل فانوسی برای اهل ِ دین باشی دست خدا ترجیح داده دستِ کم اینبار تا دست فتنه رو شود،در آستین باشی خیلی به چشمان علی‌وار تو می آید در مسجد سهله امیرالمومنین باشی دنیا رکابش را هزاران سال صیقل داد تا شاید این جمعه رکابش را نگین باشی زهرا برای غربتت بارید از آن دم که فهمید تو باید غریبِ‌آخرین باشی ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم آقا وقتی میان شیعه گرمِ دست‌چین باشی با درد و با اندوه و با گریه عجین باشم با درد و با اندوه و با گریه عجین باشی تا کی قرار است از فراقت این چنین باشم؟ تا کی قرار است از صبوری این چنین باشی؟ خیلی دلم می خواهد آقا وقت جان دادن آن لحظه ها،آن لحظه های واپسین،باشی اشکِ منِ بی معرفت خشکیده..،باید هم تو همچنان دلواپس هَل مِن مُعین باشی بار گناهان منِ نامرد باعث شد تا جای من پیش خدا تو شرمگین باشی پای برهنه،کربلا،با تو،چه می چسبد خیلی دلم میخواست با من اربعین،باشی برگرد،روضه،روضه ی سقاست،پس برگرد تا روضه‌گردانِ یلِ ام البنین باشی با آن عمود سهمگینی که به فرق‌ات خورد باید علمدار این چنین نقش زمین باشی زینب صدا زد:پاشو خوش‌غیرت،سنان آمد تنها تو باید سدِّ راهِ این لعین باشی بردیا محمدی فراق امامـزمان علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم🔴🔵 📌 به قلم 💙بند اول🌼💜 دلبستم به روضه های اربابم برا دوای دلتنگیم توی شبای بیقراری امید دلای خسته میبینی دلم شکسته یک لحظه ازم نگاتو بر نداری اشک چشمام شبیه بارونه همیشه دیوونه همینه حالش دیدی نوکر گرفته دلشوره حالش چه ناجوره برس به دادش رفیق بی پناهیام   یکاری کن حرم بیام حرم دوای دردمِ    ازت فقط تو رو میخوام تموم زندگیم حسین   دلیل بندگیم حسین 💙بند دوم🌼🌼💜 حاله نوکره بیچاره روی موج غم سواره بخشیدیم تو باز دوباره دیدی تنهام قبلا که دوره کردم فهمیدم موقع دردم آخرش نگام میفتاد باز به آقام اینقدر خوبی که من رو راه دادی بهم پناه دادی تو بی کسی هام من هم میگم وقتی زمین گیرم پیش حسین میرم  دوای دردام از اولم به زیر دین   برا پناه عالمین خلاصه حرفمو بگم  تموم زندگیم حسین تموم زندگیم حسین دلیل بندگیم حسین 💙بند سوم🌼🌼🌼💜 من میشم باهات شکفته عشقت در دلم نهفته سایت از سرم نیفته ای عزیزم من کل شبانه روزم دارم واسه تو میسوزم مقتل که میفته یادم اشک میریزم مقتل میگه گلوت پر از خونه نفس نمیمونه میونه سینه زینب میگه تنه تو نیزاره سنان که میزاره تیغ و با کینه فدای خشکیه لبات همیشه مستدام عزات تو آرزوی قلبمی تموم زندگیم فدات تموم زندگیم حسین دلیل بندگیم حسین شعر و سبک های مهدی طاهرزاده
4_6046427364143926372.mp3
زمان: حجم: 434.9K
❣﷽❣ 🏴 🏴‍ 🏴 کربلا منتظر ماست بیا تا برویم مادرى در کربلا مهمان شاه بى سر  است همچنان ابر بهارى هر دو  چشم او  تر  است دست بر  پهلو گرفته  زير لب گويد   حسين ناله هايش  در حرم جلوه گر يک  محشر است ميرود  تا باشد آنجا  زائر  فرزند خويش همره او  مجتبى و حيدر و پيغمبر است تا که  سر را فاطمه بگرفت در آغوش خويش ديد روى  حنجرش  هم رد پاى خنجر   است من  سوالى دارم از تو اى  حسين بى سرم از  چه رو تير  سه شعبه در گلوى اصغر  است هر شب  جمعه   زيارت ميکند   در قتلگاه مقصد بعدش زيارت از  يل  آب آور   است گفت   برخيز  و  ببين  ياس   پر  از  درد   آمده ديده  بگشا چون کنار تو خميده   مادر  است تا   به  اينجا قامت  دخت على را کس  نديد ديده  بگشا دخت  حيدر  از چه  رو  بي معجر  است از چه رو شد پيکرت کوچک  رشيد خيمه ها واقعاً  اين  پيکر فرزند مرد خيبر است؟ آخرين  بيت  غزل مضمون حال  شاعر   است قطره  جارى   شده   از  چشم نوکر  گوهر   است ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه ی قتلگاه می آیم با دم آه آه می آیم مادرش آمده است می دانم روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس ميزد بيشتر ميزدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر ميزدند زينب را) شب جمعه است روضه خوان زهراست مجلسی گوشه ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می خواند یک نفر روضه اینچنین می خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه است مبتلا شده ایم باز مهمان کربلا شده ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو
عاشق حضرتِ حق بود و سراسر بخشید هر چه را داشت نه با حوصله! با «سر» بخشید تا ابد لنگرِ کشتی نجات خود را متمایل به حیا کرد و به خواهر بخشید تا که اوضاعِ زمینگیریِ فطرس را دید إذنِ پرواز به او داد؛ سپس «پر» بخشید دست-چین کرد خدا محض طواف ِ رویش آن زمانی که به ما رتبۂ نوکر بخشید متولّد شده بودیم چه گریان... ما را؛ مادرش آمد و با گریه به مادر بخشید زینت دوش نبی بود و برای اثبات همۂ سینه زنان را به پیمبر(ص) بخشید عده ای را وسطِ روضه و بعد از توبه... عده ای را وسطِ صحنۂ محشر بخشید زیرِ قبّه، شب جمعه، کرَمش عام شد و زائرانِ حرمش را دو برابر بخشید اربعین یادِ غریبیِ حسن(ع) افتاد و... خیل زوّار خودش را به برادر بخشید!
آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان تشنه ام، تشنه ی دیدار، سبویی برسان اینطرف آنطرفم جان رقیه نکشان بنده ات را به سر سفره ی زهرا بنشان خواهشاً اشک دوچشمان مرا جاری کن کار از کار گذشته است، خدا کاری کن سینه ام وادی طور است و پُر از نور جلی است تازه فهمیده ام این گریه، چه خیر العملی است دامنِ رحمتِ تو هم ابدی، هم ازلی است بنده ی سینه زنت، دست به دامان علی است به سرم سایه ی ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی، تنگ اذان نجف است من به هم ریخته ام کاش که درهم بخری گذری هم که بیایم تو زمن می گذری در شب اول قبرم، ز تو دارم اثری آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری من خجالت زده تو شدم آبم نکنی جلوی چشم علمدار، خرابم نکنی آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنهام، کس و کار ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم کهنه ی پیرهنی داشت و صیاد کشید سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید @babollharam
شب های جمعه نیمه شب ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب می گذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بُنیَّ پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بوَد اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنیّ افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی ؛ لب های عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه به آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند @babollharam
صد بار‌ هم حرم بِرَوَم باز تشنه‌ام من کربلا ندیده‌ تر از کل‌ِ عالمم صلی الله علیک یا اباعبدالله یا حسین بن علی @babollharam
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم! شدم گدای حریمت، به خویش می بالم فقط غبار ترا می کشم به چشم ترم فقط مسیر ترا می روم در این عالم دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم به مستمندی ام اینجا همیشه مفتخرم ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم غلامی تو شده کار هر شب و روزم همیشه از کرم توست رزق هر سالم از آن زمان که شده سفره ام بنام جواد زیادتر شده والله برکت مالم مرا بخر که محرم دوباره گریه کنم دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم اگر که قبل عزای حسین جان دادم بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم صدای ضجهء مادر، همیشه محزون است سرت به نیزه چرا رفته ماه گودالم؟! لباس پاره تنت بود، کوفیان بردند شهید بی کفنم از غم تو می نالم @babollharam