3. بنی فاطمه.mp3
8.4M
#نوحه_استقبال_از_محرم
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
داره کم کم ، تموم میشه
یه سال چشم انتظاری مون
یه چند روزه دیگه مونده
تموم شه بی قراریمون
آروم آروم توی سینم
به پا کن خیمه ی غم رو
داری حس میکنی یا نه
صدا پای مُحرم رو ؟
عجب ماهی ، بکِش آهی
عجب عشقی تو این حاله
تموم آرزوم موندن
تا عاشورای امساله
نمیریم و محرم باز
بگیم با اشک و با ناله
( حسین جانم ... ) تکرار
یه آقایی توی کوفه
غریب و بی کَس و خستس
میون کوچه ها تنهاس
همه درها به روش بستس
حسینو دعوتش کرده
ولی حالا پشیمونه
میخاد نامه بده برگرد
ولی دیگه نمیتونه
نیا کوفه ، نیا کوفه
برا تو نقشه ها دارن
اگه شیرخواره همراته
اونم زنده نمیذارن
اگه اهل حرم هستن
بدون بعدِ از تو آوارن
( حسین جانم ... ) تکرار
ببین ارباب عالم رو
که حجش رو رها کرده
حسین فاطمه دیگه
هوای کربلا کرده
تموم روضه ها امشب
توی این حال و احواله
ببینید با زن و بچه
حسین راهی گوداله
چه معراجی ، چه حجاجی
تو دشت و صحرا آواره
چه تفسیری ، چه اِحرامی
یه تیکه پیرهنِ پاره
حسین آورده همراهش
برا قربونی شیرخواره
غبار کوچه ها را
با گلاب اشک می شویم
به استقبال زینب
اشک چشمانم سرازیر است
یقین دارم که می آید
به کوفه دخترِ زهرا
ولی بر بازوان او
به جرم عشق ،
زنجیر است
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
1. شهید علیرضا حمامیان.mp3
1.53M
#استقبال_از_محرم
#آواز_دشتی
#شهید_علیرضا_حمامیان
ای اهل عزا
ماه محرم شده نزدیک
ایام غم و
محنت و ماتم شده نزدیک
ای اهل عزا
حزنِ دل از دیده ببارید
چون ماتمِ سالار شهیدان
شده نزدیک ...
چاووش عزایِ
شه دین می رسد از راه
گوید به نوا
غافله ی غم شده نزدیک
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#ورودیه
با احتیاط لاله ي ما را پیاده کن
عباس جان، سه ساله ي ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
باحوریان رفته به زیر نقابها
یک لحظه روبرو نشدند آفتابها
این حوریان عزیز خدایند و بس، همین
این دختران کنیز خدایند و بس، همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمه ي طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
توهستی و به روز حرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمی رسد
یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند
احساس می کنم همه دلواپس هم اند
احساس می کنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمی دهند
اول مرا به نیزه ای از حال می برند
بعدا کشان کشان لب گودال میبرند
اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است
از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است
راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست
از سنگها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
باید به روي نی سر ِمن نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
از آن همه به خواهر من ماتمش رسید
وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید
با احتیاط لاله ي ما را سوار کن
زینب بیا سه ساله ي ما را سوار کن
#علی_اکبر_لطیفیان
#ورودیه
فرود آیید یاران وعده گاه داور است اینجا
بهارستان سرخ لاله های پرپر است اینجا
چه غم گر از منا و وادی مشعر سفر کردی
خدا داند که بهتر از منا و مشعر است اینجا
زیارتگاه کل انبیاء تا با من محشر
مزار قتلگاه عاشقان بی سر است اینجا
فرود آیید ای یاران در این صحرا که می بینم
ز بانگ العطش غوغای روز محشر است اینجا
فرات از چار جانب موج زن اما خدا داند
جواب العطش شمشیر و تیر و خنجر است اینجا
رباب از اشک و خون دل دو چشم خویش دریا کن
که آب تیر زهر آلوده شیر اصغر است اینجا
به گل باران چه حاجت دشت و صحرا را که می بینم
زمینش لاله گون از خون سرخ اکبر است اینجا
مبادا نام آب آرید ای طفلان معصومم
که سقّای حرم خود از شما تشنه تر است اینجا
عَلَم افتاده، من تنها و اطرافم پر از دشمن
سر و دست علمدارم جدا از پیکر است اینجا
برادر با تن عریان به موج خون و می بینم
که کعب نیزه عرض تسلیت بر خواهر است اینجا
سزد که دعوت کنم در کربلا پیوسته میثم را
که او را شور و حال و اشک و سوز دیگر است اینجا
#غلامرضاسازگار
4_5963030592588089947.mp3
1.22M
#زمینه
#شب_دوم
#ورودیه_کاروان
#میپیچهصدایجرس
#عالیه_رجبی
#سعید_حمیدیانفر
#امیر_اسدی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
میپیچه صدای جرس
تو سکوت کرببلا
ناله میزنه خاک و میگه
برگرد آقا
اینجا وادی مرگه
خاکش پراضطرابه
برگرد جون شیش ماهت
اینجا قحطی آبه
تنت یا سیدالشهدا
میشه مقطع الاعضا
میشه مرملٌ بالدما
#بند_دوم
واسه ی زمین زدنت
کینه خیلی فراوونه
دل تو رو داغ جوونات
میسوزونه
داغ قامت سقا
درد زخمای اکبر
ازپا تورو میندازه
تیرو حنجر اصغر
میشی بی یاور و بی سپاه
حرم میشه بی پشت وپناه
میشه لب تو لبریزِ آه
#بند_سوم
گرگا وقتی که برسن
به تنت که نیمه جونه
همه تنتو تیرو نیزه
میپوشونه
جسمت می مونه بامن
رو نی سرت سواره
بی تو توی نامردا
زینب یاری نداره
سه روز بی زره و پیرهن
تنت رو خاک داغ من
رها میشه بی غسل و کفن
#حلقه_ادبی_ریان
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5960914071359327461.mp3
2.01M
#شور
#شبدوم محرم
#تاخیمههابرپاشد
گروه #نوحواعلیالحسین ع
#حلقه_ادبی_ریان
#بند١:
تا خیمه ها برپا شد، چشِ زینب دریا شد
( توو کربلا غوغا شد۳) ۲
غرق ماتم دنیا شد، دیده گریون مولا شد
( دل پریشون زهرا شد۳) ۲
آه و واویلتا، خون شده قلبِ ما
رسیده کاروان، به دشت نینوا
آه و واویلتا، از غم این بلا
حرم آواره شد، توو دشت کربلا
واویلا ، حرم آواره شده ۳
#بند۲:
زمونِ رستاخیزه، اینجا مثِ پاییزه
(اشک حرم می ریزه ۳) ۲
مشکایی که لبریزه، روضهٔ حُزن انگیزه
(اشک حرم می ریزه ۳) ۲
تکیه گاهِ حرم، شده ماهِ حرم
اَمون از روزی که، بی پناهِ حرم
شد سپاهِ حرم، عشقِ شاهِ حرم
با ابالفضله که، رو به راهِ حرم
واویلا، پسر ام بنین
واویلا، عَلَم می کوبه زمین
واویلا، اشک زینب و ببین
واویلا، حرم آواره شده ۳
#بند۳:
یه قافله بد حاله، توو این زمین جنجاله
(روبه روشون گوداله ۳) ۲
آسمونم می ناله، بینِ گلایِ لاله
(همراهشون خردساله ۳) ۲
رویِ دستِ رباب، رفته اصغر به خواب
غُصه داره براش، وقت قحطیِ آب
دخترِ بوتراب، در غم و اضطراب
می دونه که میشه، اینجا خونه خراب
واویلا، آسمون رنگ شبه
واویلا، رباب در تاب و تبه
واویلا، جون زینب به لبه
واویلا، حرم آواره شده ۳
#حلقه_ادبی_ریان
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه دوم ■🟢
#امام_حسین_علیه_السلام
~ نام اثر : مزد نوکریامون ...
جدید 💯 ( واحد_تند)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
ساحل آرامشم (اباعبدالله)
قربون روضت بشم (اباعبدالله)
با همین سینه زنی با رفیقام ای آقام
تا حرم پر میکشم (اباعبدالله)
توی دل ما باز غوغا شده
چشمای نوکرا باتو دریا شده
کاشکی ببینیم بعد از این دهه
مزد نوکریامون کربلا شده
قلب ما از اول _ شد دچار حسین
تا ابد ما هستیم _ درکنار حسین
عالم و آدم تو _ اختیار حسین
پر زدن خوبه اما تو مدار حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 (السلام علیک یا اباعبدالله) 💢
✍️ #بنددوم 📝
چشمه آب حیات (جانم حسین)
زمزمه سینه زنات (جانم حسین)
دوست دارم تا آخر عمرم بشم
یه غلام خوب و سربرات (جانم حسین)
خوشبختی یعنی باشم تو هیئت
تو روضه ها بگیرم رزق شهادت
خوشبختی یعنی خونوادگی
راهی بشم پیاده اربعین زیارت
روی گردن داریم / زنجیره حسین
دست مارو خودش / میگیره حسین
باید قدم برداریم / تو مسیره حسین
تو اسامی جهان چه دلپذیره حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 (السلام علیک یا اباعبدالله) 💢
ــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️به قلم : #علی_حاجیان_فر
ویژه محرم ۱۴۰۱ هجری شمسی
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه هفدهم ■🟢
#گودال #مکشوف
~ نام اثر : سهم زینب ...
جدید 💯 ( شور_لطمه)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
میدونی از فراق حرم
گریونه چشم نوکرتو
شبهای جمعه که میرسه
روضه میخونه مادر تو
پیش چشمای من زدنت
پاره پاره شده بدنت
حرف میزدی با شمر و سنان
نیزه رو زد توی دهنت
ای وای
چرا نیزه/ زده بیرون/ از هرجای پیکرت
ای وای
نگاهت به /خیمه ها بود / توی لحظه های آخرت
از رو تل میدوید زینب
هی ناله میکشید زینب
از غصه قد خمید زینب
ـــــــــــــــــــ
💢عمه جانم 💢
ــــــــــــــــــــ
✍️ #بنددوم 📝
غصه زینبت بی حده
بالای پیکرت اومده
میبینه پاره های همون
گلویی رو که بوسه زده
بی رحمی کردن آخرشم
غارت شد کهنه پیرهنت
یک عده داوطلب میشدن
با مرکب اومدن رو تنت
ای وای
سر غارت/شده دعوا/بین خولیوحرمله
ای وای
سهم زینب /تو اسارت/ قل و زنجیر و سلسله
ــــــــــــــــــــ
💢عمه جانم💢
ــــــــــــــــــــ
✍️به قلم : #علی_حاجیان_فر
ویژه محرم ۱۴۰۱ هجری شمسی
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه هشتم ■🟢
#گودال_قتلگاه
~ نام اثر : تصور ...
ج
دید 💯 ( زمینه گودال)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
چشماتونو ببندین و تصور کنید۲
اگه اشک هم ندارید تظاهر کنید
(امشب رو / بیا بشنویم غم زینب رو)2
اینجا گوداله و ارباب خورده زمین
نیزه ها رو بیا ببین
اینجا گوداله و انگاری میشنوم
صدای ناله ای حزین
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
بُنَیَّ قَتَلوکَ \ ذَبَحوکَ
و مِن المٰاء مَنَعوکَ
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍️ #بنددوم 📝
آخرش میدونی چی قاتل زینبه۲
روی نیزه سری مقابل زینبه
(واویلا / زیر لب صدا میزد وا اماه)2
از روی تل دوید/حرف از دلدار میزد
نیزه هارو کنار میزد
از روی تل دوید / شمر با خنجر بودو
خنده نابکار میزد
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
بمیرم / سرو بردن
انگشت و انگشتر و بردن
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
4_5976507538537975037.mp3
2.68M
#امام_زمان_واحد
#مناجات_محرمی
قرار دل بیشکبیم سلام
امام زمان غریبم سلام
میدونمصدامو داریمیشنوی
حبیبم سلام
سلامم به غمهای بی انتهات
بهخونگریههای رَوون از چشات
تو مظلومتری از حسین شهید
بمیرم برات
پریشونحال و غمگینی
پای روضه که میشینی
ماها میشنویم امّا تو
مُصیبتهارو میبینی
کِی میشه گمشدهی خیمهنشینم؟
بین این گریهکُنا تورو ببینم؟
قدّ یک لحظه کنار تو بشینم
یاصاحبالزمان ادرکنی
_
نمیذاری که حَبطشِه اعمال من
تو دلواپسی واسه احوال من
رسیده چقدر خیر تو دائماً
به امثال من
تو داری هوای دل زار مو
جلو میبری با دُعات کارمو
تو نورانی کردی با یادت خودت
شب تارمو
دوسِت دارم بی اندازه
غمت دنیـامو میسازه
بَدم امّا خاطر جمعم
که آغوشت واسم بازه
چه عذابی بدتر از ندیدن تو؟
یعنی میشه دیگه با رسیدن تو؟
طِی بشه دربدری کشیدن تو...
یاصاحبالزمان ادرکنی
#محمد_قاسمی.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5979068846579912884.mp3
1.5M
#زمزمه
ده شب به این سبک اجرا میشود⬇️
#زمزمه_ایام_مسلمیه
شرمنده ام آواره تون کردم
خانوم ببخش غم دارتون کردم
شرمنده ام باعث شدم دل بیقرار پیکرش شی
دل بیقرار بوسه و خشکی زیر حنجرش شی
دلواپس پیراهن و دلواپس انگشترش شی
کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا
حالا که خنجر رو سرم دارم
چند جمله حرف با دخترم دارم
حمیده جان معجر تو فدای معجر رقیه
خمیده شو ولی نذار خمیده شه پر رقیه
خدا نکرده کم نشه یه مویی از سر رقیه
کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا
لبریزه از نامحرمه کوفه
خورجین خریدن مردم کوفه
توصیه کن محکم کنن بند تموم معجرارو
توصیه کن که وا کنن خلخال پای دخترارو
نقشه کشیدن کوفیا غارت کنن گوشواره ها رو
✍#محمد_جواد_پرچمي
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب دوم
ورود کاروان به کربلا
اینجا کجاست اشکم شده جاری
خوب میدونم قصد سفر داری
وای از دلم این سرزمین بوی غمو جدایی میده
پنجاه و پنج ساله داداش کسی منوبی تو ندیده
یه حسی تودلم میگه وقت جدایی مون رسیده
حسین من 3 عزیز زهرا
اینجا غم و غصه فراوونه
قلبم تو این وادی پریشونه
بیا بریم از این دیار معجر دختر تو حیفه
حرمله اومده داداش گلوی اصغر تو حیفه
سرت میره بالای نی عزیز من سر تو حیفه
حسین من 3 عزیز زهرا
از وقتی باهم اومدیم اینجا
میاد صدای ناله ی زهرا
صدای مادرم میاد همش میگه غریب مادر
به حق مادرت بیا بریم مدینه ای برادر
خوب می دونم تو این دیار تورو میگیرن از من آخر
حسین من 3 عزیز زهرا
تویی تو این دنیا کس و کارم
مرگه برام جدایی از یارم
راضی نشو تنها بشم نزار امیدم ناامید شه
راضی نشو تو این دیار علیِ اصغرت شهید شه
راضی نشو شبیه مادر موی دخترت سفید شه
حسین من 3 عزیز زهرا
غم داره قلب مضطر خواهر
حالا تویی برابر خواهر
اما یه روز تو قتلگاه سری روی بدن نداری
غارت میشه انگشترت پیراهنی به تن نداری
وای از دل خواهر تو میبینه که کفن نداری
حسین من 3 عزیز زهرا
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب سوم 1
درد جدایی مون و حاشا کن
جون رقیه چشماتو وا کن
خودت میدونی بابایی که جون من بسته به جونت
بعدِتو روز خوش ندیداین دختر قامت کمونت
لُکنت زبون گرفته این دخترک شیرین زبونت
بابا حسین 3 بابا حسین جان
پا تا به سر کبوده این پیکر
یاسِت شده شبیه نیلوفر
میخوام ادب کنم ولی دیگه رمق نداره پاهام
دست خودم نیست باباجون نمی تونم بلندشم از جام
خیلی خرابه حال من دیگه امیدی نیست به فردام
بابا حسین 3 بابا حسین جان
از نیزه ها دیدی زمین خوردم
زیر کتک هزار دفعه مُردم
با اینکه حال من بده با اینکه غرق آه و دردم
بااینکه یک لحظه رُو من بدون غم به سرنکردم
اما دلم میخواد بابا تا صبح دُور سرت بگردم
بابا حسین 3 بابا حسین جان
فدا سرت که دخترت پیر شد
بعد از تو از این زندگی سیر شد
اصلا مهم نیست باباجون که از غمت قدم خمیده
فدا سرت اگر کسی موهای سوخته مو کشیده
فقط بهم بگو بابا کی سرتو اینطور بریده
بهمن عظیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب سوم
حضرت رقیه(علیها سلام الله)
بالا نمیاد نفسم بابا
کنج خرابه بی کسم بابا
تو این شبای بی کسی بعد از تو من تنهاترینم سخته برام سر تو رو خونی رو دامنم ببینم
بغض نبودنت بابا سنگینی می کنه تو سینم
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
خوش اومدی یار سفر کرده
دوری تو چشامو تر کرده
حالا که اومدی بزار بهت بگم درد دلامو
حالا که اومدی بزار بهت نشون بدم پاهامو
چشماتو واکن باباجون ببین کبودی چشمامو
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
کسی ندید عذابی که دیدم
اون مجلس شرابی که دیدم
تو بزم می مگه بابا به دخترت امون میدادن
جلو چشای عمه ها سکینه رو نشون میدادن
اگر نبود خواهر تو اهل و عیالت جون میدادن
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
شام بلا و طعنه و آزار
عمه کجا و کوچه و بازار
تو شهر شام شد باباجون حراج روسری و خلخال
آخه میخوان چیکاراونا چادری که شده لگد مال
خدامی دونه چنددفعه زیر لگدمن رفتم از حال
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب پنجم
عمه جونم رحمی به این دل کن
داره می بُره دستم و ول کن
عموی تنهامو ببین افتاده تو دریایی از خون
افتاده باصورت زمین لب تشنه باموی پریشون
گرگای صحرا رو ببین حلقه زدن دور عمو جون
عمو حسین 3 عمو حسینم
محشر شده به پا ته گودال
انگار شده غوغا ته گودال
اگر نرم پیش عمو دق می کنم میمیرم اینجا
عمه ببین که چند نفر ریختن سر یه مرد تنها
یکی با نیزه می زنه یکی با شمشیر یکی با پا
عمو حسین 3 عمو حسینم
مادربزرگم داره می بینه
با چکمه روی سینه می شینه
چرا کسی نمی گیره اونجا چشای مادرش رو
داره با پا می چرخونه تن شریف و اطهرش رو
ای وای من ای وای من میخوادجداکنه سرش رو
عمو حسین 3 عمو حسینم
دیگه نمیاد نفساش بالا
هی می ره از حال و میشه احیا
چرا کسی نمیشنوه صدای ضجه ی خدارو
بزاربرم سامون بدم این استخون شکسته ها رو
یه نیزه تو کمینه که بهم بریزه کربلارو
عمو حسین 3 عمو حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب ششم
توی دلم یه دنیا غم ریخته
مثل علی تنم به هم ریخته
نیزه یه کاری کرده که دیگه شدم از زندگی سیر
بیا عمو تا بگذره این لحظه ی سخت و نفسگیر
چیزی نمونده از تنم از بس که خوردم تیر و شمشیر
عمو حسین3 عمو حسینم
انقده زخمیه تنم ای وای
مثل ضریحه بدنم ای وای
سنگایی که به من زدن صورت من رو داده آزار
زیر سم مرکب شده قامت من مثل علمدار
به فکر عمه زینبم اگر میبینی که شدم زار
عمو حسین3 عمو حسینم
شرحِ بلاهـای عظیـمِ من
معنی شد از وضعیتِ این تن
جای سم اسب و ببین به روی این لبهای خونی
پهلوم شکسته و دارم از مادر تو چندین نشونی
شکر خدا که عاقبت فدای تو شد این جوونی
عمو حسین3 عمو حسینم
گرفته پهلوهام بوی نیزه
ماه عسل میرم روی نیزه
بیا و غصه ی منو به شادی و خنده بدل کن
اینبار عمو، جایِ پدر، این تازه دامادو بغل کن
با بوسه هات، مرگِ منو، مصداقِ اَحلیٰ مِنْ عَسَل کن
عمو حسین3 عمو حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب هشتم
از کار این دلم گره وا کن
فکری به حال من تنها کن
رفتی ندیدی اکبرم که این دلم لبریز درده
یه بار نگفتی پسرم آخه بابات یه پیرمرده
بغض وداع آخرت دل منو بیچاره کرده
جانم علی 3 علی علی جان
انگار یکی خنجر به قلبم زد
وقتی صدای ناله هات اومد
جونم به لب اومدتا ازخیمه بیام تو دل میدون
خدا میدونه تا بیام کنار تو صدبار دادم جون
ای وای از اون لحظه ای که دیدم تنت رو غرق در خون
جانم علی 3 علی علی جان
پاشو ببین چطور خمیدم من
خیلی برات زحمت کشیدم من
رحمی بحال من کن ویه باردیگه چشماتووا کن
رحمی بحال من کن و یه بار دیگه منو صدا کن
عصایِ پیریِ بابا پاشو منو از غم رها کن
جانم علی 3 علی علی جان
بُهتَم زده میون این وادی
هرجا رو می بینم تو افتادی!
پاشو ببین اهل حرم همه شدن سینه زن تو
حالا بگو، چیکار کنم، با ریخت و پاشِ بدنِ تو؟
دونه دونه، روی عبـا، میچینم اعضایِ تنِتو
جانم علی 3 علی علی جان
تسبیح پاره پاره ام پاشو
کرده غمت بیچاره ام پاشو
پاشو بگو چیکار کنم اینجا با خنده های لشکر
تیکه به تیکه پیکرت پاشیده تو صحرا سراسر
اکبر بودی، اما حالا، شدی هزارتا علی اصغر
جانم علی 3 علی علی جان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب نهم
از غربتت دلم شده بی تاب
شرمنده ام نشد بیارم آب
شرمنده ام آخر نشد آب و به خیمه برسونم
خدا می دونه چقدر برا رباب دل نگرونم
برو به فکر من نباش پاشو برو دردت به جونم
جانم حسین 3 جانم حسین جان
به خواهرت بگو که زارم من
از روی نی هواشو دارم من
شرمنده ام آخه نشد برای تو کاری کنم من
اونطور که باید واسه ی لشکر علمداری کنم من
جاداره واسه غربتت ازدیده خون جاری کنم من
جانم حسین 3 جانم حسین جان
اهل حرم منتظرن داداش
پاشو بریم فکر سکینه باش
چی میگذره به دخترم عباس من اگه نباشی
قول بده از رو نیزه ها مراقب رقیه باشی
الهی روی نیزه ها واسه همه مشکل گشاشی
عباس من3 یا ابوفاضل
ای سایه ی روی سرم پاشو
مَحرم نداره خواهرم پاشو
چطور دلت میاد داداش رقیه رو تنها بزاری
دلت میاد ناموس تو بین نامحرم جا بزاری
باور نمی کنم میخوای روی دل من پا بزاری
عباس من3 یا ابوفاضل
اینقدر روی خاکا نزن بازو
دستی که بودپناه زینب کو
افتادنت تو علقمه حسین تو آخر زمین زد
بشکنه اون دستی که بر سرت عمود آهنین زد
نمک به زخمای دل مادر تو ام البنین زد
عباس من3 یا ابوفاضل
تا که سرت باشه تو بزم می
باید که از پهلو بره رو نی
پاشیده شدفرق سرت ای تکیه گاه بی کسی هام
کارم تمومه بعد تو بعد از تو دنیا رو نمیخوام
آه ای پناه خیمه ها تو بودی امّیدِ به فردام
عباس من3 یا ابوفاضل
وای از من و وای از دل زارم
از خیمه های بی علمدارم
وای از حرم وای از دلم وای از غم غارت معجر
وای از من و از زینب و گودال و از هجوم لشکر
وای ازسرو طشت زرو وای ازاشاره سوی دختر
عباس من3 یا ابوفاضل
سقای من خدا نگهدارت
داری میری دسته علی یارت
برو ولی این و بدون برادرت تنها می مونه
تو رو می زارم و میرم ولی دلم اینجا می مونه
از داغ تو تا آخرین نفس قد من تا می مونه
عباس من3 یا ابوفاضل
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب دهم
آروم قلب بی قرار من
داداش بیا بشین کنار من
بغضی که تو نگاهته سنگینی می کنه تو سینم
به فکر من نباش داداش اگر که زارم و حزینم
که مادرم گفته بهم فردا چه چیزایی می بینم
مظلوم حسین 3 جان
برام عذاب آوره این دنیا
وقتی نباشی پیش من مولا
خدا نیاره لحظه ای رو که بخوام از تو جداشم
تموم آرزوم اینه منم به راه تو فداشم
به من بگو آخه داداش چجوری بی تو زنده باشم
مظلوم حسین 3 جان
مثل همیشه تو کنارم باش
بی تو می میره زینبت داداش
طاقت ندارم ببینم کسی نشسته روی سینه
طاقت ندارم ببینم خنجر کهنه در کمینه
طاقت ندارم بشنوم ناله ی بانوی مدینه
مظلوم حسین 3 جان
دلشوره های قلبم و کم کن
فکری به حال اینهمه غم کن
چطور باید اشک غمو تو چشمای زهرا ببینم
سخته برام سر تو رو به روی نیزه ها ببینم
سخت تر ازون اینه که جسمت و به زیرپا ببینم
مظلوم حسین 3 جان
بهمن عظیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم