eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
97 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
زخمیِ زنجیرم، کبودِ بی شمارم بر شانه هایم زخم های کهنه دارم همشیرۀ خورشیدم و بانوی نورم هر چند که در پنجه ی گرد و غبارم شامِ غریبانیِ عصر خیمه هایم آن چادر خاکیِ در حال فرارم نام مرا با خطّ نامحرم نوشتند یعنی اسیر کوچه های روزگارم دیگر نمی آید به دنبالم مغیلان دیگر ندارد آبله کاری به کارم من حضرت یعقوبم و یوسف پرستم بر سینه ام پیراهنت را می فشارم دسته گل یاسی ندارم بر مزارت امّا به جایش تا بخواهی لاله دارم انگار من خوابیده ام در این بیابان انگار تو افتاده ای روی مزارم من با نیابت از تمام خاندانم بر آستان خاکی ات سر می گذارم  علی اکبر لطیفیان سلام 👉
هجران بهانه ايست براي وصال ها بهتر شده ست از بركات تو حال ها از ياد رفته است جراحات بال ها با عمه راحت است تمام خيال ها عمه نگو كه فاطمه ي كربلا بگو عمه نگو حسين بگو مرتضي بگو   بابا سلام عمه رسيده بلند شو باری پیمبرانه کشیده بلند شو از احترام قدِّ خميده بلند شو با گردن بريده بريده بلند شو   عمه اگر شكسته شده قد كمان شده چون ميهمان مجلس نامحرمان شده  دائم پيِ گذشتن ِ از جان خويش بود مأمور حفظ جان امامان خويش بود زينب وليك حيدر ميدان خويش بود گرم طواف قاري قرآن خويش بود  صد كربلا پس از تو بلا ديده ايم ما صد فاجعه به شام بلا ديده ايم ما  با آه خويش كرب و بلا را مهار كرد خيلي براي پرچم اسلام كار كرد ما را خودش به ناقه ي عريان سوار كرد بايد به عمه هر دو جهان افتخار كرد عمه چه عمه اي همه مديون عمه ايم ما زنده ايم اگر همه ممنون عمه ايم   سخت است فقط بال زدن پر نداشتن خواهر شدن به شرط برادر نداشتن حيدر شدن به قيمت لشگر نداشتن كوچه به كوچه رفتن و معجر نداشتن كوفه براي او تب و تابي درست كرد با آستين پاره حجابي درست كرد   يادم نميرود كه به هنگام رفتنت كردي نوازشم پدرانه به دامنت آتش گرفت صورتم از بوسه دادنت هِي بوسه ميزدم به لب و دور گردنت رفتي و بعد خسته و بي حال ديدمت رفتي و بعد از آن تهِ گودال ديدمت وقتي كه نيزه در گلويت كرد واي واي با پاي خويش پشت و رويت كرد واي واي با خاك گرم رو به رويت كرد واي واي از پشت پنجه بين مويت كرد واي واي آن لحظه اي كه دور و بر ِ تو سپاه بود چشمت درست رو به روي خيمه گاه بود خيلي دلت شكست علي اكبرت كه رفت خيلي دلم شكست علي اصغرت كه رفت نزديك بود عمه بميرد سرت كه رفت انگشت تو بريده شد انگشترت كه رفت با سنگ و نيزه بين تو و خيمه سد شدند ده اسبِ تازه نعل به نعل از تو رد شدند  اي واي از اسير شدن كو به كو شدن از خجلت و غريب شدن سرخ رو شدن با مردم محله چنين رو به رو شدن اين است آخر عاقبت بي عمو شدن دلواپسي ِ دختر زهرا ز حد گذشت خيلي به عمه ام سر بازار بد گذشت پس داده اند پيرهن پاره پاره را رخت مرا لباس تو را گاهواره را آورده است عمه سر شيرخواره را گوشش نكرده است كسي گوشواره را ما از غم فراق گرفتار تر شديم وقتي رقيه رفت عزادار تر شديم علي اكبر لطيفيان سلام 👉
آنکه با دست خودش پرچم ماتم را داد بر سرِ سفره یِ خود روزیِ عالم را داد اوّل ماه عزا اشک دو چشمـم را دید به غلام حـرمش شال مـحـرّم را داد سوختــم در عطشِ سوختن لبهایش... وسط سینه زنی شاه خودش دم را داد چه کریمانه به دادِ همه یِ دشت رسید ساربان آمـد و انگـشتر خاتـم را داد پیرهن داد... زِره داد... عبا داد... آخر.... سرِ خود داد و به ما روضه یِ دَرهم را داد اربعین است ببین رو به غلامش کرده نوکر بی سر وُ پا را به حرم آورده بدتر از بد منم و خوب تویی تا صحنَت... حق مرا هم با دعای مادرم آورده زینب آمد به زیارت ... نَه شکایت امّا... گفت ظالم چه به روز پیکرم آورده سرِ من مثل سرِ تو سرِ بازار شکست مردِ جنگی به غنیمت معجرم آورده روضه یِ آب وعطش ازنَفس انداخت رباب حرمله با خود علیِ اصغرم آورده سرِبازار به اشکِ حرمی خندیدنـد دخترت ناله که زد دورِ هَمی خندیدند مجلس عیش به پا کرده و سرمست شدند کَعبِ نِی خورد لبِ کعبه که می خندیدند دخترت آه کشید و همگی رقصیدند یادِ افتادن مـشک و عَلـَمی خـندیدند نان خشکی طرف قافله ات شد پرتاب وَ شکستند غـرورِ حـرمی خندیدنـد آمده بود یهودی که کنـیزی بخرد داد دردانه عدو را قسمی خندیدند... گفت آتش به دلِ امِّ ابیها نزنید تازیانه به تن غنچه یِ مولا نزنید جابه جا کرده مرا روی دودستش عبّاس می روم راه ... به پهلو و پَرم پا نزنید داستانی شده این گیسوی خاکیِ سرم چنگ بر موی سرِ دختر زهرا نزنید قاتلم زخم زبان خولی و حرمله هاست این همه طعنه به تنهایی طاها نزنید می رسد منتقم خون اباعبــدالله همه باشید به دنبال فرج... جا نزنید حسین ایمانی سلام 👉
تا خانه‌ی تو هست چرا در به در شدن کم لطفی است سائل دست دگر شدن وقتی کریم‌ها سر سفره نشسته‌اند دیگر چرا معطل چندین نفر شدن پروانه وقف کرده پرش را به پای شمع پس راضی‌ام به حالت بی‌بال و پر شدن ما را خریده‌ای, خودمانیم, واقعا کاری نکرده‌ایم به‌جز درد سر شدن جاروکشت نگشتم و دنبال جَلوَتم اوج تقرب است همین رفتگر شدن این دیده تاب دیدن خورشید را نداشت شد قسمتم گدا و "غلام قمر" شدن جا ماندم اربعین و فقط گریه می‌کنم بر طالعم نوشته شده خون‌جگر شدن حق می‌دهم جزع کنی و محتضر شوی سخت است بین هلهله‌ها بی‌پسر شدن رضا قربانی سلام 👉
از غم اینکه مرا تا کربلایش راه نیست شرح هجران در مجال یک غزل، کوتاه نیست قطره قطره می چکد از چشم من باران اشک کاروان ها راهی اند و بر لبم جز آه نیست هر نَفَس از سینه ی ما آه می آید برون حالِ ماتم دیدگان هم مثل ما جانکاه نیست کربلا.. پای پیاده.. اربعین.. زائر شدن برمنِ جا مانده از ره، حسرتش دلخواه نیست هرکه جامانده یقین داند سرِ این سفره است زان که جز بابُ الحسین از بهر او درگاه نیست گفت شه با زینبش رَختِ اسیری کن به تن بعد از عباس این حرم را خیمه و خرگاه نیست تا عمـودِ آهنین بـر فـرق سقـّایم نشست درکنار علقمه پشت من از غصّه شکست وحید دکامین
نام تو زینتِ هر زمزمه یابنَ الزهرا میدهیمَت قسمِ فاطمه یابنَ الزهرا یابنَ مظلوم! قسم بر غمِ زهرا برگرد شرمساریم ز روی تو ، ز صحرا برگرد یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم گریه بر جدِّ غریبت همگانی کردیم کارِ ما، نالۀ یابن الحسنِ تنها نیست آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست ما که از کشتۀ بی غسل و کفن میگوئیم با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم ما اگر نامه نوشتیم بیا، با خون بود همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود ما گرفتار حسینیم، خدا شاهدِ ماست تا ابد یارِ حسینیم، خدا شاهدِ ماست کِی دگر مسلمِ دوران سرِ بازار شود «نگذاریم دگر واقعه تکرار شود» مَردِ میدان عمل، پای ولی می‌ماند در رکابِ سپهِ سید علی می‌ماند پشت بر راه امام و شهدا باشد، ننگ نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ ما سخن را ز لسان شهدا میگوئیم «نَـه» به هر لایحۀ بی سر و پا میگوئیم با شما دوست و با دشمن تان در حربیم آگه از بَد دلی و توطئه های غربیم مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد اربعین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد تا که در راهِ حرم، با قدَمت همراهیم کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم ما ز تو ، غیر ترا هیچ نخواهیم بیا جز توَلای شما هیچ نخواهیم بیا محمود ژولیده
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببریدم ببریدم شده حتی در خواب بین این شهر مرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبرمن این شهر ...مرا در مزارم تک و تنها مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلم وعده فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف وکرببلا حسرتش را به دل ما مگذارید فقط تشنه روضه ام و اه فرات است بلند آب را تشنه دریا مگذارید فقط لای هر برگه قرآن چقدر برگ گل است پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط داد زد این سر و این حلق من و سینه من چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط مرد باشید ولی , تا که نکشتید مرا پا سوی خیمه زنها مگذارید فقط 🔸شاعر: _____________________________
غم تا غم یار است، از غم خیر دیدیم از گریه و از آه و ماتم خیر دیدیم هر وقت دم دادیم تو بر ما دمیدى ما بین دم دادن دمادم خیر دیدیم ما در همین عالم به لطف روضه تو اندازه خیر دو عالم خیر دیدیم ماه خدا جاى خودش را دارد اما ما بیشتر ماه محرم خیر دیدیم از جاى جاى کربلا که هیچ حتى از عکس هاى کربلا هم خیر دیدیم پشت و پناه کشور ما پرچم توست لحظه به لحظه زیر پرچم خیر دیدیم خیر کثیرى که خدا فرمود گریه ست آیا ازین گریان شدن کم خیر دیدیم؟! ما گریه کن هاى تو با هم گریه کردیم ما گریه کن هاى تو با هم خیر دیدیم با یاد یک معصوم وقتى گریه کردیم از چهارده معصوم دیدم خیر دیدیم حج پیمبر را به پاى ما نوشتند ما از رسول الله اعظم خیر دیدیم گر رفت عاشورا ولیکن اربعین هست ما از صفر مثل محرم خیر دیدیم 🔸شاعر: _____________________________
قلبی که از اندوهِ تو غمگین شده باشد با دوستی و حُبّ تو آذین شده باشد از دعوتِ زهراست در این دایره هستیم دعوت شده ی فاطمه تأمین شده باشد در راستیِ هـر عملــی خوفِ ریــا اسـت جز گریه برای تو که تضمین شده باشد ما گریه کنان را چه حسابی چه کتابی؟ گریانِ تو بی واهمه تدفین شده باشد عاشق به صف حشر سَبُک پای گذارد پلکش اگر از اشک تو سنگین شده باشد دلچسب ترین دلخوشیِ سینه زنِانست آن شور که با ذکرِ تو شیرین شده باشد در مذهبِ ما خوردن هر خاک حرام است جز خاک مزارِ تو که تحسین شده باشد خوب است غلامِ تو بِهنگام وفاتش رخساره اش از عشق تو خونین شده باشد 🔸شاعر: