eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
36 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب # ❤️ ♦ افتاده دست مردک پستی سرت حسین خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد نامرده پست موی سرت راکشیده است ملعون مست بال وپرت رابریده است کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن گریم برای وسعت دریای تشنه ات خواهر فدایی توو لب های تشنه ات آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست دیدم حسین روی گلویت سنان نشست چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب ✅
❤️ 👋 _گودال _حضرت امام حسین(علیه السلام)... درسراشیبی گودال حسین راکُشتند دور از چشم همه یکه و تنها کُشتند پسر شیر خدا روی زمین افتاده زینت عرش خدارا بر ه زهرا کُشتند آخرین مرحله درگودی مقتل این بود ..خنجر از پُشت کشیدندوخدا را کُشتند به لبِ تشنه سرت گشت جدا ازبدنت بدنت رابه زیر مشت ولگدها کُشتند اینچنین راه رسیدن به تو را فهمیدند خولی وشمرتوراگوشه ی صحرا کُشتند تنت افتادبدست خولی وشمروسنان همچو گرگان تن توبرلبِ دریا کُشتند زینت دوش نبی دو سرا بودی،تو اکبرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند ساقی آب آورت را پیش چشمان شما یاکه پیش دیده یِ زینب کبری کُشتند يك نفرمردنباشدكه كند ياري تو لشگری بی سر و پا خون خدا را کُشتند همه جاحرف تو وحرف تن پاره ی توست خولی وشمرتورایکه وتنها کُشتند _-آرمین غلامی(مجنون) @babollharam @babolharam_net
شهر باید به نفس تنگی اش عادت بکند روضه ها کم شده باید که وصیت بکند روضه اکسیژن این شهر پر از بیماری ست از چه بیچاره از این معجزه غفلت بکند غفلت از عشق به این روز در آورد تو را کاش ای شهر تو را عشق هدایت بکند پرچم روضه که از سر درِ کوچه برود عوضش درد به هر خانه سرایت بکند یادمان رفت خداوند دعای ما را به گل روی حسین است، اجابت بکند *** کربلا موج خروشان عزاداران و... مشهد اما به همین وضع قناعت بکند معرفت را چه کسی غیر "طویرج" فهمید آنکه با جان و دل از دوست حمایت بکند عاشق آن است که چون میثم تمار علی زندگی اش همه را خرج ولایت بکند 🔸شاعر: ___________
❤️ 👋 اشعارگودال_امام حسین(ع) درگیر وداره نیزه تنت جابجاشده درزیرچکمه ها بدنت جابجاشده چیزی نمانده ازبدن غرق خون تو یا دکمه های پیرهنت جابجاشده اینگونه پیش زینب خود دست وپامزن در زیر دست وپا دهنت جابجاشده جایی نیافتم که ببوسم تن تورا آن نیزه های در بدنت جابجاشده جاری شده زپیکره توخون برادرم دیدم که شال پیرُهنت جابجاشده ای پاره پاره تن.بدنت زیرنیزه هاست یابوریا شده کفنت، جابجاشده _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ___________________
❤️ 👋 _گودال _حضرت امام حسین(علیه السلام)... درسراشیبی گودال حسین راکُشتند دور از چشم همه یکه و تنها کُشتند پسر شیر خدا روی زمین افتاده زینت عرش خدارا بر ه زهرا کُشتند آخرین مرحله درگودی مقتل این بود ..خنجر از پُشت کشیدندوخدا را کُشتند به لبِ تشنه سرت گشت جدا ازبدنت بدنت رابه زیر مشت ولگدها کُشتند اینچنین راه رسیدن به تو را فهمیدند خولی وشمرتوراگوشه ی صحرا کُشتند تنت افتادبدست خولی وشمروسنان همچو گرگان تن توبرلبِ دریا کُشتند زینت دوش نبی دو سرا بودی،تو اکبرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند ساقی آب آورت را پیش چشمان شما یاکه پیش دیده یِ زینب کبری کُشتند يك نفرمردنباشدكه كند ياري تو لشگری بی سر و پا خون خدا را کُشتند همه جاحرف تو وحرف تن پاره ی توست خولی وشمرتورایکه وتنها کُشتند _-آرمین غلامی(مجنون) التماس دعا
❤️ 👋 تیرو سنان به روی تنت آرمیده بود .نیزه به جسم وپیرهنت آرمیده بود ازکشتنت چه پول ومنالی به جیب زد آنکس که تیر ونیزه به جسم حبیب زد باقتل توهمه به نوایی رسیده اند گویا سرتورابه سلیبی کشیده اند بر نیزه. ای غریب دوعالم تکیه مزن. زیراکه میشوی تودراین دشت بی کفن ای بی کفن تنت زچه پامال مرکب است این شیونی که گشته بپا سمت زینب است اینقدر دست وپا بره خواهرمزن حسین ماندی زچه برادرمن بی کفن حسین مجنون بیا نگر که به یغمارفته تنش بعدازحسین رفته به غارت پیروهنش 📝 شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) .
❤️ 👋 تیرو سنان به روی تنت آرمیده بود .نیزه به جسم وپیرهنت آرمیده بود ازکشتنت چه پول ومنالی به جیب زد آنکس که تیر ونیزه به جسم حبیب زد باقتل توهمه به نوایی رسیده اند گویا سرتورابه سلیبی کشیده اند بر نیزه. ای غریب دوعالم تکیه مزن. زیراکه میشوی تودراین دشت بی کفن ای بی کفن تنت زچه پامال مرکب است این شیونی که گشته بپا سمت زینب است اینقدر دست وپا بره خواهرمزن حسین ماندی زچه برادرمن بی کفن حسین مجنون بیا نگر که به یغمارفته تنش بعدازحسین رفته به غارت پیروهنش 📝 شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
❤️ 👋 _گودال _حضرت امام حسین(علیه السلام)... درسراشیبی گودال حسین راکُشتند دور از چشم همه یکه و تنها کُشتند پسر شیر خدا روی زمین افتاده زینت عرش خدارا بر ه زهرا کُشتند آخرین مرحله درگودی مقتل این بود ..خنجر از پُشت کشیدندوخدا را کُشتند به لبِ تشنه سرت گشت جدا ازبدنت بدنت رابه زیر مشت ولگدها کُشتند اینچنین راه رسیدن به تو را فهمیدند خولی وشمرتوراگوشه ی صحرا کُشتند تنت افتادبدست خولی وشمروسنان همچو گرگان تن توبرلبِ دریا کُشتند زینت دوش نبی دو سرا بودی،تو اکبرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند ساقی آب آورت را پیش چشمان شما یاکه پیش دیده یِ زینب کبری کُشتند يك نفرمردنباشدكه كند ياري تو لشگری بی سر و پا خون خدا را کُشتند همه جاحرف تو وحرف تن پاره ی توست خولی وشمرتورایکه وتنها کُشتند _-آرمین غلامی(مجنون) التماس دعا
اشعار مناجاتی امام حسین(ع)  —  علی اکبرلطیفیان در میان جمعم اما باز غربت می کشم جرم من این ست که بار محبت می کشم من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم من به جرم عاشقى هر شب ملامت می شوم من به جرم عاشقى هر شب ملالت می کشم با محبت می کشى و با محبت می کشى هر چه دارم می کشم از این محبت می کشم هم میایم پیش تو هم پیش تو می آورم هم عبادت می کنم هم به عبادت می کشم هر چه ام، دارم درِ این خانه خدمت می کنم هر که ام، دارم درِ این خانه زحمت می کشم گریه کن های تو آقایند، آقاى منند خاک پاشان را به دیده عین تربت می کشم یک دلى بشکن ز من تا گریه سیرى کنم ورنه بعد روضه ات تا صبح حسرت می کشم آبرویم را بگیر و گریه هایم را نگیر… گریه ام وقتى نمی گیرد خجالت می کشم سمت روضه آمدن طى طریقت کردن است وقت مردن هم خودم را سمت هیئت می کشم تا که من یک روز در هفته بیایم پیش تو جان زهرا مادرت شش روز منت می کشم بچه هایم را بگیر و بچه هایت را بده با تو دور بچه هاى خویش را خط…
اشعار مناجاتی امام حسین(ع)  —  مهدی نظری زیباتر از عزای محرم ندیده ام شکر خدا دوباره به هیئت رسیده ام اوج سعادت است که در روضه شما من هم کنار مادر قامت خمیده ام روز ازل که فرصت یک انتخاب بود شکر خدا که بزم تو را برگزیده ام شیرینی تمام جهان را زدم کنار از آن زمان که طعم غمت را چشیده ام تحویل سال ماست حلول محرمت از این جهت لباس جدیدی خریده ام شکر خدا ز خواب غم انگیز ماه ها من با صدای طبل محرم پریده ام با یاد کربلای تو از پرچم سیاه هر وقت دل شکسته شدم بوسه چیده ام از هر کجا که مجلس روضه به پا شده باز این چه شورش است و چه ماتم شنیده ام با یاد آن سه ساله که پایش رمق نداشت دنبال دسته های عزایت دویده ام امشب دوباره سینه زنان را صدا کنید من روضه خوان پادشه سر بریده ام
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ مهدی صفی یاری ما را نوشته اند گدا دور خیمه ات ما را رسانده است خدا دور خیمه ات یکسال منتظر نشستم و اشکم روانه بود در آرزوی ماه عزا دور خیمه ات هر سال اجر حج تمتع به من رسید گشتم هزار مرتبه تا دور خیمه ات امسال هم بیا و  دلم را مقیم کن ارباب، سیدالشهدا دور خیمه ات ای کعبه امید ، ندارد خداوکیل حتی بهشت قدر و بها دور خیمه ات بازار مصر هم چو تو یوسف ندیده است عیسی نشسته بهر شفا دور خیمه ات ای کاش جان من ز تنم پر کشیده بود در بین روضه های شما دور خیمه ات ماه محرم است دلم سالها نشست در آروزی کرببلا دور خیمه ات
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ هادی جانفدا ای کاش غیر غصه تو غم نداشتیم ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم این داغ سینه سوز میکشتمان اگر قلبی به قدر وسعت عالم نداشتیم گاهی اسیر غربت عباس میشدیم چون داشتیم روضه و پرچم نداشتیم شرمنده ام برای تنت زیر آفتاب در حد چند قطره شبنم نداشتیم گیرم که گریه مرهم زخم دلم شود اما برای زخم تو مرهم نداشتیم بر تو به چاک چاک گریبانمان سلام زیرا که صبر و عشق تو با هم نداشتیم *****************
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ مصطفی متولی آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم دل خون تر از شقایق دشت بلا شدیم ما یادمان که نیست ولی راستی حسین با درد غربت تو کجا آشنا شدیم ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم شکر خدا که فاطمه مارا خریده است شکر خدا که خرج بساط شما شدیم عزت سرای ماست عزا خانه شما با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم ما را خدا به عشق تو میبخشد عاقبت ما عاقبت بخیر تو در روضه ها شدیم *****************
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ علی ناظمی از هرچه هست و نیست دگر بی نیاز شد دست کسی که پیش کریمان دراز شد در لطف با گدا، چه کسی بهتر از حسین؟ لب تر نکرده ایم در خانه باز شد حیّ علی الکریم که وقت تصدّق است یا ایّها العقیق رکوع نماز شد آری، ز سجده بر گل آدم شفا نیافت فطرس ز خاکبوسی تو پاکناز شد کشتی تو پر است ز کشتی شکسته گان این رحمت شماست که دریا نواز شد گفتند گریه پای تو، معراج می برد یه قطره اشک بال شد و در فراز شد گفتند مرگ را چو به بازی گرفته بود با اشتیاق عشق، تنت زخم باز شد ای نی سوار، زینب تو چاره ای نداشت بی تو سوار بر شتر بی جهاز شد
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ رضارسول زاده وقتی که ما به سوی حرم بال می زنیم یک سر به عرش و قبله ی آمال می زنیم پیوند شاخه های دل خویش را فقط با آن درخت سبز کهنسال می زنیم شکر خدا که ماه محرم فرا رسید امسال هم به سینه چو هر سال می زنیم عطری که از سفر به خراسان خریده ایم بر پیرهن سیاه و بر این شال می زنیم ما میهمان سفره ی ششماهه می شویم وقتی گریز روضه ی منهال می زنیم با فاطمه برای حسین گریه می کنیم با هم سری به داخل گودال می زنیم ثابت نموده اند شهیدان ، زمان مرگ بوسه به پای دوست به هر حال می زنیم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ رضارسول زاده نام تو بلند است به هرجا ، خبری هست هر جا که کریم است ، گدا پشت دری هست ما مشتری درهم اجناس تو هستیم در کیسه بریز هرچه غم و خونجگری هست رمزی است که ما سوی حسینیه دوانیم از هیئت ارباب خدا را گذری هست غصه نخور ای فاطمه  ” ما زنده به عشقیم آرام نگیریم ” که تا چشم تری هست بازار عزای پسرت گرم نماییم این قدر که این کهنه گدا را هنری هست ما مدعی معجزه با قطره ای اشکیم ! کو شعله ی آتش که ببیند اثری هست ؟ تا پرچم اشک غمت افراشته باشد بی شک جلوی هجمه ی دشمن سپری هست دل قصد حرم کرده توکلت علی الله تا کرب و بلا هست امید سفری هست آقا به رویم باز نما باب شهادت مرغی که به خونش بزند بال و پری هست
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ علی اکبرلطیفیان باید برای مثل تو گریانمان کنند هم صبح هم غروب پریشانمان کنند باید برای مثل تو ابربهار شد باید برای مثل تو بـارانمان کنند ما آدم توأیم به توحید چشم تو سجده می آوریم که انـسانمان کنند حالا که سائل کرم خانه ات شدیم اصلاً بعید نیست سلیمانمان کنند این اشک ها نتیجه ی اسلام زینب است پس گریه می کنیم مسلمانمان کنند گیرم برات سینه ی عریان نداشتیم یک شب خلاصه می رسد عریانمان کنند روزی خلق با کرم نوکران توست گندم شدیم سفره ی احسانمان کنند فردا که روز آه و پریشانی همه است زهرا اگر گذاشت پـریشانمان کنند
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ رضارسول زاده ذکر خیر تو به هر جا شد و یادت کردیم دست بر سینه به تو عرض ارادت کردیم پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین به غلامی در خانه ات عادت کردیم زیر این بیرق پاک تو شبیه شهدا دم به دم ما طلب جام شهادت کردیم آه محزون چو کشیدیم به غمهای شما طبق فرمایش معصوم عبادت کردیم رحمت محض خداوند تو هستی ارباب بر در خانه ی تو کسب سعادت کردیم امر فرموده خدا بر غم تو گریه کنیم ما به دستور عمل از حین ولادت کردیم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ حسن لطفی دوباره شعله بر این سینه ی حزین افتاد که باز بر جگرت داغِ آتشین افتاد نسیم بوی گُل آورد، چشمِ تو خون شد گمان کنم که دلت یادِ لاله چین افتاد به روضه دیدنش از تو شنیدنش از ما چه دیده ای که به پیشانی تو چین افتاد همیشه سجده ی ما رو به روی شش گوشه ست هزار شکر که بر تُربتش جبین افتاد دلِ شکسته ی ما خرجِ کاشیِ حرم است به لطفِ توست که این آینه زمین افتاد حسین قاتل تو شد حسین قاتل ما ببین چه می کنی آقا دوباره با دلِ ما
با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت ، هم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم  🔸شاعر:
از عشق تو شده‌ست، فراقت نصیب من جانم به لب رسید و به‌ سر شد شکیب من لطفی نما، به گوشه‌نگاهی، دوا بده بیمار چشم‌های توام، ای طبیب من گر حرف عشق می‌زنم، آقای من، بدان تنها تویی که معنی عشقی، حبیب من گردد روان سرشک من از دیده‌، آن دمی کاید به یاد، روضه‌ی تو ای غریب من ** خواهر رسید تا به کنارت، چه دید؟! آه... صَلّیٰ عَلَیْکْ، ای مَهِ خَدُّالتَّریب من یک جای سالمی، به همه پیکر تو نیست زینب شود فدای تو، شیب‌الخضیب من انگشتر تو هست، چرا دست ساربان؟! افتاده دست شمر، چرا خاطراتمان؟! 🔸شاعر: اسکندری
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین غلام همت آنم که زیر چرخ کبود به لطف بند تعلق شده غلام حسین چقدر حال جهان مرا عوض کرده شده است گریه به کام من و به نام حسین برای گریه نبود و به لطف توبه نبود خدا گذشت از آدم به احترام حسین به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین 🔸شاعر:
تا هست کربلا دل ما بی پناه نیست عمري که خرج سینه زنی شد تباه نیست مستیِ ما اگر که گناه است، غم مخور در شهر عشق، هیچ دلی بی گناه نیست پایِ رفاقتِ منِ بیچاره مانده است یعنی حسین چون دگران نیمه راه نیست ميعاد گاه‌ِ هر چه فرشته ست کربلا افسوس جا برایِ منِ روسیاه نیست امسال نیز کرب و بلا سهم ما نبود.. با این حساب روی لبم غير آه نیست با سنگ می زنند تو را خیلِ کوفیان این سرو ایستاده مگر پادشاه نیست؟ شمر و سنان و حرمله از راه آمدند برخیز! جای خواهر تو قتلگاه نیست 🔸شاعر:
قلبی که از اندوهِ تو غمگین شده باشد با دوستی و حُبّ تو آذین شده باشد از دعوتِ زهراست در این دایره هستیم دعوت شده ی فاطمه تأمین شده باشد در راستیِ هـر عملــی خوفِ ریــا اسـت جز گریه برای تو که تضمین شده باشد ما گریه کنان را چه حسابی چه کتابی؟ گریانِ تو بی واهمه تدفین شده باشد عاشق به صف حشر سَبُک پای گذارد پلکش اگر از اشک تو سنگین شده باشد دلچسب ترین دلخوشیِ سینه زنِانست آن شور که با ذکرِ تو شیرین شده باشد در مذهبِ ما خوردن هر خاک حرام است جز خاک مزارِ تو که تحسین شده باشد خوب است غلامِ تو بِهنگام وفاتش رخساره اش از عشق تو خونین شده باشد 🔸شاعر:
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸 روضه تمام گشت و دلم در هوای تست آری دل شکسته ی من مبتلای تست باور نمی کنم که شب آخر عزاست پس صاحب عزای دو ماه عزا کجاست من دل به روضه های تو بستم نگاه کن بعد از دو ماه خالیه دستم نگاه کن شبها بدون ذکر تو خوابم نمی برد من را کسی به غیر خود تو نمی خرد خوردم غذای روضه نمک گیرتان شدم شکر خدا که حلقه ی زنجیرتان شدم در هیاتم کجا به بهشت اعتنا کنم اینجا تمام حاجت خود را روا کنم اینجا نفس کشیدنمان با دعای تست صحن بهشت ذره ای از خاک پای تست اینجا که ذکر و نوحه دمادم عبادت ست اینجا نفس کشیدنمان هم عبادت است حالا که روضه های محرم تمام شد شبهای پر ز غصه و ماتم تمام شد حالا بگو که سینه زن تو کجا رود مولا نخواه گریه کن تو رها شود من سینه ام برای شما تنگ میشود بی اشک و آه و گریه دلم سنگ میشود آقا فدای شال عزای شما شوم کی میشود که من به فدای شما شوم [این سینه های غمزده را پر ملال کن آقا بیا و نوکر خود را حلال کن] آقا بیا و ناله نکن جان مادرت خون در دل پیاله نکن جان مادرت آقا بیا به مجلس ما تو بمان کمی آقا بیا و روضه زهرا بخوان کمی آن لحظه ای که مادرتان پشت در رسید آری بگو که فاطمه آنجا چه ها کشید آقا بیا و روضه آن کوچه را بگو آقا بیا و قصه ی آن ماجرا بگو آقا بگو چگونه قد مادرت خمید موی سرش چرا و چگونه شده سفید آقا بیا و قلب مرا آتشی بزن روضه بخوان کمی زشهنشاه بی کفن آقا بیا و روضه ی شیب الخضیب کن آقا بیا و روضه ی خد التریب کن از روضه های آتش و معجر بخوان شما از روضه های خنجر و حنجر بخوان شما شد زندگی تو به فدای حسین جان خون گریه می کنی ز برای حسین جان میلاد یعقوبی"اراک" علیه السلام