eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
76 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
خیراتِ ماه و سالِ سابق را ندارم افسوس! قیل و قالِ سابق را ندارم با من رفاقت کرد وقتی دید ابلیس با نفْس خود جنجالِ سابق را ندارم اشکم تمام ثروتم بود و به غفلت آتش گرفت اموالِ سابق را ندارم چشمم به نامحرم نمی افتاد ایکاش رزقم چه شد؟! اقبالِ سابق را ندارم شد شعله ور دارایی ام...أبکي لفقري محض ِ پریدن بالِ سابق را ندارم بر من خسارت خورده و محرومَم از اشک در روضه دیگر حالِ سابق را ندارم جانم فدای آن سه ساله دختری که میگفت آن خلخالِ سابق را ندارم میگفت با رأس پدر اینگونه شاید بابا ببین! احوالِ سابق را ندارم زخمیست پایم که نشد برخیزم از جا شرمنده استقبالِ سابق را ندارم! 🔸شاعر: __________________
۲۷ مرداد ۱۴۰۱
از در و دیوار ضربه خورده ام در سر بازار ضربه خورده ام یا تو خیلی زخم خورده بر سرت یا که من بسیار ضربه خورده ام در نماز نافله از چکمه ها وقت استغفار ضربه خورده ام بیشتر از هر کسی پیش سرت من ز نیزه دار ضربه خورده ام در میان ازدحام سنگها با تو ای دلدار ضربه خورده ام هر دفعه افتادی از نیزه زمین از غمت هر بار ضربه خورده ام از میان خیمه های سوخته تا به شام تار ضربه خورده ام کار دنیا را ببین آنقدر از زجر بی مقدار ضربه خورده ام من هم از این خیزران لعنتی مثل تو انگار ضربه خورده ام 🔸شاعر:
۶ شهریور ۱۴۰۱
شِکوه ها دارم از ایمانی که نیست کُشت من را چشمِ گریانی که نیست آی مردم! یار را گم کرده ام خیمه دارم در بیابانی که نیست از عذاب بچهء نااهل خود نوح شد سرگرم طوفانی که نیست ای بزرگ خاندان! ما بی کسیم خانه ها ویران شده خانی که نیست جای من را بر کس دیگر مده چون که می ترسم از الآنی که نیست معنی ناز و ادای نوکرت هرچه باشد جز پشیمانی که نیست مورم و جاروکش این روضه ام کار دارم با سلیمانی که نیست چون که مجنون حسینم شیعه ام! بی خیال هر مسلمانی که نیست در میان سفرهء ارباب مان بی رقیه خیر و احسانی که نیست ناخنش افتاد و با زحمت کشید... شانه بر موی پریشانی که نیست گفت بابا؛ اینهمه تیزی سنگ ردّ مُهرت روی پیشانی که نیست؟ آخرش با آن دهان خونی اش بوسه زد بر جای دندانی که نیست 🔸شاعر:
۶ شهریور ۱۴۰۱
تا هست کربلا دل ما بی پناه نیست عمري که خرج سینه زنی شد تباه نیست مستیِ ما اگر که گناه است، غم مخور در شهر عشق، هیچ دلی بی گناه نیست پایِ رفاقتِ منِ بیچاره مانده است یعنی حسین چون دگران نیمه راه نیست ميعاد گاه‌ِ هر چه فرشته ست کربلا افسوس جا برایِ منِ روسیاه نیست امسال نیز کرب و بلا سهم ما نبود.. با این حساب روی لبم غير آه نیست با سنگ می زنند تو را خیلِ کوفیان این سرو ایستاده مگر پادشاه نیست؟ شمر و سنان و حرمله از راه آمدند برخیز! جای خواهر تو قتلگاه نیست 🔸شاعر:
۸ شهریور ۱۴۰۱
یا عاقبت از سینه جانم در می آید یا اینکه بابای من از این در می آید این گریه ها از درد نه از اشک شوق است امشب پدر مهمانی دختر می آید شانه زدن، جارو کشیدن، ناز کردن از دست من تنها همین ها بر می آید خاکستری یا گلی گلی عمه کدامش از این دو پیراهن به من بهتر می آید خون لبم بند آمده خوب است اما خون سرم از زیر این معجر می آید من گیسویم را دور دستم حلقه کردم چون که به دست دختر انگشتر می آید پیراهنم که سوخت قبلا پس چرا باز دارد دوباره بوی خاکستر می آید حتی صدای پای بابا فرق کرده است حس می کنم مهمان من با سر می آید 🔸شاعر:
۱۱ شهریور ۱۴۰۱