eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
 میری ولی جون منو به لب میاره رفتنت برات بمیره عمه که زره شده پیراهنت معلومه که از آدما خون جگری شبیه بابا حسنت بدون تو دنیا چقد سرده برام رفتن تو بخدا که درده برام این قامتو غم تو تا کرده برام آه برای خشکی لبات یه قطره آب نمیرسه برات بمیره عمه که پات به رکاب نمی رسه یکی میگه هرکی بهت سنگ نزنه به اين ثواب نمیرسه تموم دشت پر شده از پیراهنت هرکی یه جور حمله وره روی تنت میسوزونه دل منو جون دادنت آه میای رو دستای عمو جلو چش برادرت برات بمیره عمه که چشمه خونه پیکرت جون منو مثل عمو به لب رسوند یاد وداع آخرت باغ تنت رسیده به فصل درو نمک به زخمم میزنه زخمای تو بخدا که بیزارم از نعلای نو آه ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
راوی دردست دردی کهنه و جانکاه،زخم میکشاند واژه ها را سمت قربانگاه،زخم زیر پای لشکری از تیرها و نیزه ها بارها برداشته خورشید زخم و ماه، زخم مانده در تاریخ ننگ آمیز کوفه،پیکرِ میهمانی باهزارو نهصد وپنجاه ،زخم بغضها راه نفس را سخت میگیرد اگر سینه ای را کرده باشد شعله های آه،زخم پای خسته، در میان بند،فکرش رابکن حال با خار مغیلان هم شود همراه،زخم این خمیده راه رفتنها دلیلش منطقی ست گاه بادردش قدی را میکند کوتاه،زخم ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
عمه کمکم کن باید پاشم از جام آخه داره امشب سر میرسه بابام باید یه جوری بپوشونم کبودیامو میخوام که ازش قایم کنم زخمای پامو از درد دلام هیچی نمیگم از زجر مدام هیچی نمیگم از،اینکه سرم چیا آوردن اصلا به بابام هیچی نمیگم یادم باشه پیشش پهلومو نگیرم بادستای لرزون بازومو نگیرم یادت باشه عمه نگی از حرمله چیزی اصلا نمیخوام بدونه از آبله چیزی از سنگای بام هیچی نمیگم از مجلس شام هیچی نمیگم از دندونی که برام نذاشتن اصلا به بابام هیچی نمیگم چشماش تره انگار چیزیش شده بابام حتما همی چی رو دیده خوده بابام حالا اومده تا ببره منو شبونه آخه پدره حق داره که دل نگرونه حاله دلمو میدونه بابا از توی چشام میخونه بابا میخواد ببره منو که دیگه اینجا نمونم بدونه بابا ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
بغض در جام اشک می ریزد جرعه ای از سبوی پیرهنت میرسد روی بالهای ملک غصه با رنگ و بوی پیرهنت با گریبان چاک غم هرگز صحبت از نعل اسب ها نکنیم وای اگر برملا شود روزی رازهای مگوی پیرهنت تشنگی رود بی قراری بود ، می گذشت از سر مزارع زخم زیر خونِ چکیده از لب تو ، خشک می شد گلوی پیرهنت بدنت که به دست او نرسید رفت بین هزار و نهصد زخم زنده مانده است خواهرت تنها ٬ به هوای رفوی پیرهنت پیکر دشت رادرید از هم،غنچه ها را به روی خاک انداخت گیسوی شهر را پریشان کرد باد در جست وجوی پیرهنت سن و سالش کم است اما خوب می شناسد لباس هایت را آه از ان لحظه ای که سیلی خورد دخترت رو به روی پیرهنت غافل از دستهای غارتگر،دلخوش از اینکه بر تنت مانده اصلا از ابتدا کفن بودن ،شده بود آرزوی پیرهنت ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#شب‌پنجم وقتی غمی میاد رو قلبم سرم رو روی پات میذارم  یتیمی معنایی نداره  وقتی که آغوشت رو دارم خدا ازم نگیره کاش  دستای مهربونتو  خیالشم سخته برام  زندگی بدون تو عمو جونم  دنیارو بی تو نمیخوام  عمو جونم  هرجا بری منم میام ...... آغوش تو حریم امنه شبیه عطر دست باباست برای من عموی خوبم آغوش تو تموم دنیاست به یاد زخم و خشکی ِ لب تو خون جگر میشم  فکر نکنی تنها شدی خودم برات سپر میشم عمو جونم  تو مثله بابایی برام  عمو جونم  هرجا بری منم میام ..... یه لشکر اومدن سراغت نمیتونم آروم بگیرم یه آرزو مونده تو قلبم می خوام تو آغوشت بمیرم به دنیا اومدم فقط برای تو  فدا بشم شمشیرا هرکاری کنن  من از تو دست نمیکشم عمو جونم  با اینکه زیر دست و پام  ولی بازم  هرجا بری منم میام ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
صدای تکبیر، میونِ لشگر ذکر لبِ ابوفاضل، انا ابنُ حیدر ندای امّید، تو قلبِ مادر حالا که تازه خوابیده، علیِ اصغر دلم پر درده، گلم تب کرده خدا کنه که عموجونش سَریع برگرده بی رمقی گُلم، دلِ مادر کبابه خورشید داره رو خشکیه لبات می تابه نمیدونم چرا، حالا که قحط آبه اینجا تویِ چشایِ من، پر از سرابه (گوشواره۱: علی لالائی۲، نبینه مادرت که شده وقت جدائی) بند۲: سکوت عالم، خروش دریا ندای هل من ناصر، سر داده مولا فریادِ غیرت، اشک و تَقَلا از بینِ گهواره شد جوابِ بابا منم دمسازِت، پرِ پروازِت اگر کسی نیست خودم باباجون میشم سربازت غصه نخور بابا سرم فدای آهِت حالا که نوبتِ منه منم سپاهِت گریه نکن یه آهِ و تیرِ سه شعبه بخند بابا بخند فدای اون نگاهت (یا غصه نخور بابا سرم فدا نگاهت، حالا که نوبتِ منه منم سپاهت،گریه نکن یه آهِ و تیرِ سه شعبه، بخند بابا بخند فدای اشک و آهت) (گوشواره۲: علی لالائی۲، چطور به خیمه باز ببرم تو رو بابائی) بند۳: غروب دلگیر، غبارِ صحرا فرودِ تیغ و سرنیزه تو قلبِ(یا رو تنِ) خاکا یه ماهِ کوچیک، پیدا شد اما مِنَ الاُذُن، اِلی الاُذُن، زخمی(خونی) سراپا چشا دریا شد، حرم غوغا شد چطوری(همینُ) بِگم، تو بُهتِ حرم، سرش دعوا شد برو برو که مادرت توون نداره نمیتونه ببینه و دووم(طاقت) بیاره قسمت نشد که آب برات بیاره سقا برو دیگه چه فایده که بارون بباره (یا : مادر مثِ ابر بهار چشماش می باره، یا چه فرقی میکنه دیگه بارون بباره؟) (گوشواره۳: علی لالائی، بمیره مادرت نبینه رو نیزه هائی) ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
علی یا علی یا علی یا علی علی یا علی یا علی یا علی علی یا علی علی، یا علی علی، یا علی علی، علی اکبر علی یا علی علی، یا علی علی، یا علی علی، علی اکبر وجنات وجود تو حیدری سکنات سکوت تو مادری یل فاطمی نسب، حیدری لقب، فارس العرب، علی اکبر تو که می کنی غضب، نیزه دار شب، می کشد عقب، علی اکبر * صدف یَم فاطمه را گُهر که نبوده شبیه تو در بشر دَم تیغ مست تو، ضرب شصت تو، زَهره برده از یک لشگر دَم ذوالفقار تو، اقتدار تو، دل ربوده از پیغمبر عسل از لب سرخ تو می چکد نفحات نبی ز تو می رسد نوه ی ابوتراب، مالک الرقاب، ای نبرد تو رویایی دُر هل اتی تویی، مقتدا تویی، میوه ی دل زهرایی ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم