Shab02Moharram1397[02].mp3
14.63M
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادیِ مقدس کربلا به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• •نجوا با امام زمان روحی له الفدا شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
فقط نه صبح من از ابرهای تار پر است
گلوی جاده هم از بغض انتظار پر است
بیا که زردی پائیز با تو بی معناست
چرا که عهد تو از سبزی بهار پر است
اگر که دفترت از خاطرات من خالی ست
میان دفترِ من از تو یادگار پر است
به خاک های مسیرت نگاه کن گاهی
که زیر هر قدمت قلب بی قرار پر است
مگیر خرده اگر منتسب شدیم به تو
چرا که دور و بر گل همیشه خار پر است
چگونه یاد تو از خاطرم گذر نکند
که لحظه لحظه ام از لطف بی شمار پر است
مرا خراب خودت کن به خلق وا مگذار
دل خراب من از دست روزگار پر است
پس از دعای فرج کربلاست حاجت ما
ودر سر همه سودای آن مزار پر است
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگِ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
حسین جان ، حسین جان
شاعر: محمد علی بیابانی
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_میثم_مطیعی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Shab02Moharram1397[10].mp3
5.26M
|⇦• •نجوا با امام زمان روحی له الفدا شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
#توجه #توجه
بسمه تعالی
💢احتراماً به اطلاعِ شما همراهانِ گرامی می رساند با توجه به حجم بالای مطالبِ آماده شده برای ایام محرم و کمبود وقت تا ایام مذکور و نیز پیش رو بودن مناسبت های دیگر از جمله ایام شادی آل الله (عید ولایت #غدیر_خم) ان شالله مطالب به مرور جهت آمادگی هرچه بهتر و بیشتر شما عزیزان از تاریخ ۹۸/۰۴/۲۶ شروع به بارگذاری گردید.
🔸امید است با توجه به #عدم_تبادل در کانال ، شما گرامیان هر یک به عنوان رسانه ، در معرفی مجموعه ی خودتان به ذاکرین و طلّابِ گرامی ما را یاری فرمایید.
🔹پیشاپیش از حسن توجه شما کمال تشکر را داریم.
التماسِ دعا
پ.ن:
ان شالله با معرفی مجموعه به دوستانِ خود ، در ثواب نشر مطالب شریک باشید.
نکته :
مزید اطلاع است ، فعالیت مجموعه در پیام رسان هایِ #سروش و #تلگرام با قُوّت در حال حرکت و پیگیری می باشد .
•┈┈••❀🕊❀••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
@babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
راه درازی داشتیم از کربلا تا شام
سوزی و سازی داشتیم از کربلا تا شام
بر نیزه میرفتی و با زلف پریشانت
راز و نیازی داشتیم از کربلا تا شام
*بابا .. بابا ..
شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم نمیگیرم زِانگشتر سراغی
بابای من ،مهربونِ من ...
بر نیزه میرفتی و با زلفِ پریشانت
راز و نیازی داشتیم از کربلا تا شام
حسین جان ، حسین جان ..
بابای من، بابای من*
چیزی نمی گفتیم هر چه زخم میبردیم
(ما چیزی نمیگفتیم ولی مارو میزدن، عمۀ ما به جایِ ما کتک خورد، بابا همش عمه رو میزدن، ای غیرت الله! یا قمر العشیره ؛ عمو کجایی؟ بیا بیا! عمه رو میزدن، مارو میزدن! )
چیزی نمیگفتیم هر چه زخم میبردیم
با گریه رازی داشتیم از کربلا تا شام
در هر زمین خوردن ، خدا را سجده میکردیم
*بابا اینا یه جوری مارو میزدن، ما همش به سجده می افتادیم.. هی صدا میزدیم: الهي رضاً برضاك، تسليماً لأوامِرِك،لا معبود سواك، يا غياثَ المستغيثين*
در هر زمین خوردن ، خدا را سجده میکردیم
دائم نمازی داشتیم از کربلا تا شام
شاعر: محمدمهدی سیار
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Shab03Moharram1397[01].mp3
9.48M
|⇦• روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
میلرزه صدام .. میسوزه تنم ..
چقد آخه هِی زیر دست و پا ، زدنم ..
نبودی بابا .. تو تاریکیا ..
صدا زدم انگار ، نمیدیدنم ..
کجایی بابا که درد میکنه تموم تنم ...
چی بگم از کبوترای خونی
آتیش معجر و سرایِ خونی
*دختر دارا اینو میفهمند ..
دختر دلش پر می کشد بابا که می آید
موهای شانه کرده اش در معجری باشد ..
روسری سر کنه جلو بابا..*
بابا
چی بگم از کبوترای خونی
آتیش معجر و سرای خونی
چی بگم از شب و خرابه ، خودت که میدونی
قلبم به تو وابسته اس
جونم به جونت بسته اس
پاهام دیگه بی جون و چشام خسته اس
بابا اگه شد ، موهامو نبین
تو روخدا تاولای پاهامو نبین
منم اگه شد ، گلویِ تو رو
نمیبینم و گریه هامو نبین
بابا اگه شد بی حرمتیای شامُ نبین
بابا
غم تو قامت منو که خم کرد
نگاه شامیا اذیتم کرد
*راستی از سرِ بازار خبر داری که
هر کسی خواست به ما چشمِ تماشا انداخت
من گفتم سیلی نزدند ، فقط تازیانه زدند .. حرومی ها نگاه میکردن .. یه کار دیگم کردن بابا! ابن جوزی نوشته: اهل ذِمِّه اومدند، غیر مسلمون ها اومدند، تو بازار دمشق صف کشیدند، فقط ایستاده بودند؟ نه! اینها زخم خورده های حیدرَند .. اینها با آل علی مشکل دارند ... فقط نیامدند تماشا، آمدند عزت آل علی را لکه دار کنند! .. آمدند حریم امیرالمؤمنین را تماشا کنند .. اما یه کار دیگه هم کردند (الله اکبر ..) : وقتی قافله رد میشد؛ به صورتِ این دختر بچه ها آب دهان مینداختند! ... *
بابا
غم تو قامت منو که خم کرد
نگاه شامیا اذیتم کرد
بگو که از سر رقیه
کی سایهتُ کم کرد؟
هربار سرتو دیدم
از دور تو رو بوسیدم
تو چی زیر لب گفتی؟ نفهمیدم
بابا اگه شد، اجازه بده
بگم به همه من هم بابایی دارم
ندیدی آخه، نگاهشونو
بزار ببینن آشنایی دارم
بزار بدونن خدایی دارم خدایی دارم
بابا
میدونی چی به زخم من نمک زد؟
میدونی چی سر سه ساله ت اومد؟
جلوی چشم تو یه شامی
منو کتک میزد
آه از تن آوارهت
از دختر بیچارهت
آه از سر خاکی و لب پارهت
قلبم به تو وابسته اس
جونم به جونت بسته اس
پاهام دیگه بی جون و چشام خسته اس
حسین وای ، حسین وای
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن»
نغمه پرداز و شاعر بند1: اکبر شیخی
شاعر بند 2 و 3: امیررضا یزدانی
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Shab03Moharram1397[03].mp3
15.74M
⇦• زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• زمزمه و توسل زیبا اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
محرمه ، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
یکی واسه ، دیدنِ کرب و بلا
شب به شب ، داره صدات میکنه
یکی با گریه میگه: «خواب آقامُ دیدم
رسیده بود کربلا ، نالههاشُ شنیدم
خیره میشد ، به صحرا
با همون حالتِ بی قراریش
خیره میشد ، که شاید
کسی از راه بیاد برا یاریش»
واویلا ... واویلا ...
محرمه، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
*همه مشغولن ، هر کی هرجا تونسته مشغوله ناله زدنِ برای حسین ، همه ی عالم حسینیه شده .. قربونت برم آقا*
محرمه، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
اونکه ازت ، رزقِ شهادت میخواد
شب به شب ، داره صدات میکنه
یکی که جامونده از ، رفیقایِ شهیدش
اومده با خجالت ، با موهایِ سفیدش
یک نفر هست ، که پارسال
تویِ شام و حلب سینه میزد
اشکِ حسرت ، تو چشماش
که چرا زنده از حرم اومد
واویلا ... واویلا ...
محرمه ، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
خواهر تو ، دلنگرونه واسه ت
این شبا ، همش دعات میکنه
چرا نگاه زینب، همش به حنجر توس؟
آخه کدوم خواهری، شبیه خواهر توس؟
خیره مونده ، چرا هی
سمت قدِ رشیده علمدار؟
زیر لبها ، میگه که
ای خدا ساقیمونُ نگهدار
واویلا ... واویلا ...
شاعر : امیر رضا یزدانی
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_میثم_مطیعی
#ورود_به_کربلا
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Shab03Moharram1397[14].mp3
6.73M
|⇦• زمزمه و توسل زیبا اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦•مناجات و توسل بسیار جانسوز به امام زمان روحی له الفدا به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد
این گدایِ بیوفا هم واقعاً نوکر نشد
*آخرشم اون چیزی که میخواستی نشدم آقا ...*
درد و غمهایم زیاد و این دلم آلوده است
معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
*اصلاً انگار برام عادت شده .. دیگه به دوریِ تو عادت کردم آقا .. قبلاً بیشتر دلم برات تنگ میشد آقا .. یه شب صدات نمیکردم اصلاً انگار شبم صبح نمیشد .. اما الان یه شب گناه نکنم انگار نمیتونم بخوابم .. چه بلایی سرِ خودم آوردم ... ظَلَمْتُ نَفْسِي، وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي ...*
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
*هر چی سنم بالاتر میره انگار ازت دورتر دارم میشم آقا ... هرچی داره محاسنم موهام سفید میشه انگار دارم تو رو فراموش میکنم ... «لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَى ...» کاش الان میدونستم کجایی یوسف فاطمه «بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى أَ بِرَضْوَى أَوْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًى ، عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى ، وَ لَا أَسْمَعَ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى » خیلی برام سخته همه رو میبینم و تو رو نمیبینم ... صدایِ مادر مادرِ همه رو می شنَومُ فقط صدایِ مادر مادر گفتنِ تو رو نمیشنوم آقا ... آقا یه گوشه از مجلس میشینه هی به سینه ش میزنه .. هی میگه مادرِ پهلو شکسته ام ...*
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
توبهها کردم ولی توبه شکستم بعدِ از آن
این چنین بودم که دردِ من دوا دیگر نشد
*میبینی این مرگ ها چه جوری شده ! .. بهو میگن فلانی مُرد .. زودم همه فراموشش میکنن ... رفقا به امام حسین میاد انقده جمعه ها منو تو زیرِ خاک باشیم ... *
با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم
منکه دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد
خوب کن بدحالیام ، رو برنگردان از گدا
غیر تو اصلاً برایِ من کسی یاور نشد
*آخرشم فقط منو تو می مونیم به خدا .. آخرشم اون لحظه همه تنهامون میزارن و میرن .. به امام حسین آخرشم فقط من میمونمُ تنهایی قبرم .. من میمونمُ تاریکی .. من میمونمُ فشارِ قبرم .. مگه اینکه تو بیای یه سری به ما بزنی آقا ...*
نوکر ..
امیدش اربابِ ... امیدش اربابِ ...
*شاعر : روح الله پیدایی
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_رضا_نریمانی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Narimani Babolharam.mp3
9.9M
|⇦•مناجات و توسل بسیار جانسوز به امام زمان روحی له الفدا به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
هدایت شده از کهف الحسن علیه السلام
#طرح_بلند_بگو_یاعلی(شماره یک)
👈 برپایی یکصد وده ایستگاه صلواتی بلند بگو یاعلی در دهه ولایت درحاشیه شهر مشهد
👈بانیان ومتقاضیان محترم جهت مشارکت در طرح عظیم بلند بگو یاعلی می توانند با شماره های۳۳۷۱۲۴۸۶و۰۹۱۵۱۰۶۵۹۲۶تماس حاصل فرمایند ویا به آدرس شهرک شهید رجایی حر۹شهید معقول۱۰(کهف الحسن علیه السلام)مراجعه فرمایند.
#بلند_بگو_یاعلی
#ستاد_مردمی_بزرگداشت_عید_سعیدغدیر
#کهف_الحسن
@kahfolhassan
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ »
تاریخ هی ورق خورد و کهنه تر شود
اما حسین تازگی اش بیشتر شود
بی کربلا ، بهشتِ خدا مشتری نداشت
حق با حسین مشتری اش بیشتر شود
محشر خیال کرده ای اصلاً برایِ کیست
بی کربلا برایِ همه دردسر شود
این زندگی بدونِ حسین ارزشی نداشت
گردِ حسین هیئتِ ما مفتخر شود
یک قطره اشکِ روضۀ او ضدِ دوزخ است
با یا حسین گفتنِ ما دیده تر شود
تنها نه از محرم او دل نمی کَنیم
با او همیشه زندگیِ مابه سر شود
روزی که گریه بر تو نکردیم ، شب نشد
هر وقت شد ، یقین شبِ زنگِ خطر شود
ما آمدیم و باز ازین دار میرویم
بهتر که با حسین سرِ دار ، سر شود
بی سر نشد مگر به دلیلِ هدایتم
اصلاحِ اُمت است که او دَربِدَر شود
زینب اسیرِ عهد شکن هایِ کوفه شد
تا کوفه هست عمۀ ما در سفر شود
شبهایِ حمعه فاطمه تا صبح کربلاست
آنقدر سخت گریه کند تا سحر شود
مادر همیشه منتقمش را دعا کند
تا مستجاب روزِ ظهورِ پسر شود
صل الله علیک یا اباعبدالله ...
«جهت بهبود و شفایِ همۀ مریضان مخصوصاً ذاکر با اخلاص حاج حسین سازور حمد شفایی عنایت بفرمایید»
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
sazvar shab 1 Babolharam.mp3
5.58M
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• ⇦• روضه و توسل شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع) به نفسِ حاج حسین سازور✨✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
«السلام علیک یا سفیر الحسین»
مینویسم رویِ هر دیوار واویلا حسین
مینویسم با لبی خون بار واویلا حسین
هر قدم تکرار در تکرار واویلا حسین
مینویسم زیرِ این آوار واویلا حسین
بینِ کوفه بینِ این آزار واویلا حسین
من که دنیایم تویی معنایِ دنیایم علیست
من که غم هایم تویی آشوبِ شبهایم علیست
دردِ امروزم تویی اندوهِ فردایم علیست
آمدم در کوفه و گفتم که آقایم علیست
بارها گفتم علی این بار ، واویلا حسین
از علی گفتم ولیکن قلبِ طفلانم شکست
از علی گفتم ولی یک سنگ دندانم شکست
از علی گفتم ولی پهلوم میدانم شکست
آنقدر خوردم که این بازویِ بی جانم شکست
میزنم با دست بسته زار واویلا حسین
دستگیرم کرده اند از بام میبینم تورا
با تنی پر خون در این احرام میبینم تورا
میرسی با دختری آرام میبینم تورا
بین کوفه در میان شام میبینم تورا
آه آه از زینب و انظار واویلا حسین
کوفه و در سینه ها بغض غدیرش را ببین
وای من زنجیر های سختگیرش را ببین
کوچه هایش بام هایش را اسرش را ببین
بوریایش را ببین تکه حصیرش را ببین
دارم اینجا قبل تو یک کار واویلا حسین
هرکه اینجا بود حتی اندکی میزد مرا
آن یکی میبُرد من را این یکی میزد مرا
پیرمردی میکشیدُ کودکی میزد مرا
کاشکی جایِ یتیمت کاشکی میزد مرا
دخترت هستُ شب استُ خار واویلا حسین
یک نفر آمد نوکِ نیزه به پهلویم کشید
یک نفر با چکمه اش بدجور بر رویم کشید
خنجرش را کافری آمد به اَبرویم کشید
حلقۀ زنجیر آورد و به بازویم کشید
ناله ام شد با تنی خون بار واویلا حسین
مَردَم اما گریه ام تقصیرِ تیرِ حرمله ست
جانِ تو ذهنم فقط درگیرِ تیرِ حرمله ست
بینِ کوفه صحبتِ تاثیرِ تیرِ حرمله ست
گرچه عمری تیر دیدم ، تیر تیره حرمله ست
دیدم و گفتم ولی دشوارواویلا حسین
جانِ من حتی برای آب اینجا رو نزن
یا برایِ کودکی بی تاب اینجا رو نزن
شرمگین از مادری بیخواب اینجا رو نزن
پیش این لبخند ها ارباب اینجا رو نزن
رو مزن آبی ولی بردار ، واویلا حسین
آب نه از صبح تا حالا فقط غم خورده ام
آتشُ سنگ و عصا و نیزه در هم خورده ام
*حریفِ مسلم نبودن ،مرحوم شیخ عباس مینویسد روایت داره انقدر حضرت قوی بود لشکرِ کفر رو میگرفت با دست رویِ بام ها می انداخت.
عبیدالله چند بار برایِ ابنِ اشعثِ ملعون لشکر فرستاد ،بعد گفتن بابا مگه شما به جنگِ یه لشکر رفتید ،بابا یه نفرِ ..؟ پیغام داد عبیدالله ما رو به بقالِ سرکوچه حواله ندادی ،اینا خونِ علی تو رگ هاشونِ ،اینا از طائفۀ حیدرِ کرارند .. دیدن حریفِ مسلم نمیشن گودالی کندن ، روشُ با حصیر پوشوندن، بهش وعده دادن تسلیم شو امانت میدیم .. حضرتُ همینجور کشوندن کشوندن یه مرتبه زیرِ پاش خالی شد، با سر تو گودال سقوط کرد .. ریختن سرِ مسلم .. نی هایِ آتش زده رو از بالا ریختن رو سرش .. انقد سنگ بارانش کردن .. سر شکست ، دندان شکست .. دستگیرش کردن بردنش پیشِ عبیدالله .. سلام نکرد ،گفتن چرا به امیر سلام نمی کنی ؟ گفت امیری حسینٌ و نعم الامیر ..
گفتن مسلم چرا گریه میکنی ؟عبیدالله گفت آخرِ حکومت خواهی همینه "گفت بیچاره من برا خودم گریه نمیکنم من نامه نوشتم .. یه پیکی بفرستید به آقام بگه کوفه نیاد..
ببریدش بالایِ بام سرِ مسلمُ از بدنش جدا کنن ؛ گفت صبر کن من یه سلامی به آقام بدم « السلام علیک یا اباعبدالله » حسین جان به کوفه نیا .. همینجور داشت نجوا میکرد نانجیب بی هوا ضربه رو زد .. بدنشُ از بالایِ دارالعماره به زمین انداختن .. خاکِ عالم به سرِ دنیا کنن.. سفیرِ حسینُ ریسمان به پاهاش بستن .. گفتن بدنشُ رو خاک بکشید ببرید بازارِ قصابا ، از پا آویزانش کنید.
انقد بالایِ دروازۀ کوفه سرِ مبارکش موند تا سرِ حسین واردِ کوفه شد .. دو تا سر مقابلِ هم قرار گرفتن .. اما این سر کجا اون سر کجا .. این سر بالایِ نیزه رفت هی رو زمین افتاد ..این سرِ رو نیزه رفت زیرِ دستُ پا افتاد .. این سر رو نیزه رفت تنورِ خولی رفت .. رفقا منو ببخشید .. این سر رو نیزه رفت راوی میگه دیدم زلفِ حسینُ به یالِ اسب گره زدن .. این اسب هی سر پایین می آورد ، صورت رو زمین میخورد .. آی حسین .. مسلم جان دیگه با سرِ تو این کار رو نکردن .. اماقربانِ اون سری که گذاشتن داخلِ یه گونی ... آی حسین ...
حق داشت دخترت نشناسه .. گفت عمه این سر برام آشنا نیست .. عمه سرِ بابام رو کجا برده بودن ... ای حسین ...*
________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Sazvar rozeh shab 1 Babolharam.mp3
13.87M
|⇦• ⇦• روضه و توسل شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع) به نفسِ حاج حسین سازور✨✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• دمِ آغازینِ جلسه ویژۀ دهۀ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« وای وای وای .. حسینا ... »
جان حسینِ .. جانان حسینِ
ایمان حسینِ .. سلطان حسینِ
ای تشنه لب ، بنویس اسممُ تو دعات
ای ماهِ من ، خودمُ پدر و مادرم فدات
هر صبحُ شام میخونه مادرت نوحه برات
وا حسینا .. ذبیحاً بالقفا
وا حسینا .. قتیلاً بِالدِّمآءِ
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
#حاج_حسین_سازور
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shoar Babolharam.mp3
4.76M
|⇦• دمِ آغازینِ جلسه ویژۀ دهۀ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ »
هر دلی خرجِ مسیحایِ محرم بشود
مرده هم باشد اگر ، زنده از این غم بشود
چند وقتی ست برایِ تو خودم را نزدم
منتظر بود دلم تا که محرم بشود
وای اگر تشنۀ دنیا شوم و در اثرش
عطشِ روضۀ تو در دلِ من کم بشود
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا که اسبابِ عزایِ تو فراهم بشود
عرش جارو به رویِ فرش حسینیه کشد
باد مشغولِ تکان دادنِ پرچم بشود
ماه در روضۀ خورشید بسوزد چون شمع
اَبر از هُرم لبت بارشِ نم نم بشود
در قیامت به ستونهایِ جنان تکیه زند
هر که در سینه زنی قامت او خم بشود
همه هیچند در این جا همه کاره زهراست
چای حتی اگر او دم بزند ، دم بشود
سائل غیرتِ یارانِ شهیدم هستم
تا نصیبم سفر خط مقدم بشود
گفت چشمم ز غم جدّ غریبم خون شد
کاش اشکِ رضوی روزیِ من هم بشود
*یابن شبیب .. برا هرچی خواستی گریه کنی .. برا حسین گریه کن .. شبِ دومِ .. میگه اومدم دیدم آقام داره گریه میکنه .. زانو بغل گرفته .. آقاجان چشماتونُ گریان نبینم ؟ .. فداتون بشم ، چه خبره؟ .. فرمود پسرِ شبیب مگه نمیدونی محرم شده .. *
زِرِهش رفت، عبا رفت، لباسش هم رفت
شب که شد نوبتِ انگشتر خاتم بشود
خواهرش رفت مرتب کند او را ، اما
این تنِ پاره محال است منظم بشود ..
حسین ....
«جهت بهبود و شفایِ همۀ مریضان مخصوصاً ذاکر با اخلاص حاج حسین سازور حمد شفایی عنایت بفرمایید»
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 2 Babolharam.mp3
9.95M
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادیِ مقدس کربلا به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
آینه در آینه تابید عالم شد علی
نفسِ خود را دید خود را دید خاتم شد علی
اولین صبحِ ظهورِ حی اعظم شد علی
حق تماشا کرد خود را تا مجسم شد علی
با علی جان میدهم با یا علی تب میکنم
حرفِ مولا میزنم یا مشقِ زینب میکنم
آنکه اقیانوسِ آرامِ علی شد زینب است
آنکه او آغاز و انجامِ علی شد زینب است
آنکه او معنایِ اسلامِ علی شد زینب است
آن که آمد زینتِ نام علی شد زینب است
ما نمی فهمیم از این اعجاز هیچ
شعرها را ساده تر میگویم اما باز هیچ
او هزاران شیر زن بود او فقط زینب نبود
او ظهورِ پنج تن بود او فقط زینب نبود
سوختن در سوختن بود او فقط زینب نبود
او حسین و او حسن بود ، او فقط زینب نبود
شد تمامِ آیۀ "قالو بلی" وقتی رسید
با نزولش کربلا شد کربلا وقتی رسید
شرح لیلی را اگر منزل به منزل گفته اند
شرحِ این تکلیف را جمعِ مقاتل گفته اند
کعبه را با بودنش در راه محمل گفته اند
گَردِ صحرا نه ، غبارِ پرده را دل گفته اند
به حسینش که دل زینب به دستِ اکبر است
پرده هایِ محملِ زینب به دستِ اکبر است
کشتیِ کرببلا در کربلا پهلو گرفت
خواست تا پایین بیاید آسمان زانو گرفت
تا بیاید جبریئل از شهپرش جارو گرفت
او نه از عباس جان عباس از بانو گرفت
پای او بر زانویِ مردانۀ عباس بود
بعدِ بابا دستِ او بر شانۀ عباس بود
دورِ خود تا دید اکبر را خیالش جمع شد
عون و عبدالله و جعفر را خیالش جمع شد
دید در گهواره اصغر را خیالش جمع شد
بینِ خیمه چند دختر را خیالش جمع شد
دید فوجِ دشمنان را گفت عباسم که هست
نیزه و تیر و سنان را گفت عباسم که هست
ناگهان بی حال شد گودال را وقتی که دید
روضه اش اطفال شد گودال را وقتی که دید
ماتِ استقبال شد ، گودال را وقتی که دید
حرمله خوشحال شد گودال را وقتی که دید
آمد و افتاد بر پایِ برادر بازگرد
جان خواهر جان من نه ، جانِ مادر بازگرد
شامِ غم ای وای ، اکبر را نمیبیند چرا
عون و عبدالله و جعفر را نمی بیند چرا
پشتِ خیمه قبرِ اصغر را نمی بیند چرا
بینِ حجمِ شعله دختر را نمی بیند چرا
*تا پا گذاشت رویِ خاکِ کربلا .. دیدن دخترِ علی بی تاب شد .. اجازه بدید یه مقدار برگردم عقب تر ؛ دستور رسید بارها رو پیاده کنید .. اینجا محلِ ریخته شدنِ خون هایِ ماست .. دستور داد خواهرم رو پیاده کنید .. همۀ بنی هاشم ریختن دورِ محملِ زینب ... پردۀ محمل کنار رفت یه نگاه به این سرزمین انداخت .. یه نگاه تو صورتِ حسین .. دید عباس زانو گرفته علی اکبر دست دراز کرده .. خواهرم پیاده شو .. جایی داری پیاده میشی که گردی رویِ چادرت نمی نشینه ... اون وقت این راوی میگه من بودم دیدم .. با چه جلالی زینب پیاده شد .. واقعاً همینطوره از بس که بنی هاشم و محارم زینبُ دورشُ گرفته بودن ، گردِ خاک به چادرش نَنِشست .. اما روزِ یازدهم .. راوی میگه دیدم همه حسینُ رها کردن برگشتن سمتِ دخترِ علی .. چادری که یه ذره خاک روش نشسته نشد .. دیگه جایِ سالمی نداشت .. از جایِ پا پر شده بود ... ای حسین ....
«صل الله علیک یا مولای یا اباعبدالله»
مزنیدم مبریدم که در این دشت مرا کاری هست
یه جمله دیگه بگمُ التماسِ دعا .. همه رو سوارِ ناقه ها کرد .. یه نگاه به خودش کرد ، یه نگاه به دورُ برش .. دید همه ایستادن دارن دخترِ علی رو خیره خیره نگاه میکنن .. کسی که قامتشُ زن هایِ همسایه هم ندیده بودن .. یه نگاه کرد تو گودال صدا زد : حسین جان نگاه کن بین نامحرمان گیر کردم ..داداش یه کاری بکن .. بابا زینبِ عمقِ جانِ حسینُ نشانه گرفت .. راوی میگه یه وقت دیدم رگ هایِ گلو به تلاطم افتادن .. صدایِ تکبیر از حلقوم بلند شد .. همه صورت ها رو برگردوندن عمۀ سادات سوار شد ... ای حسین ...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#روضه_ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar rozeh shab 2 babolharam.mp3
13.87M
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادیِ مقدس کربلا به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ »
هرکجا نام تو را بردیم کوهِ طور شد
آفت و شر و بلا فوراً از آنجا دور شد
جای لبهای تو دیشب اشک هجران خوردم و
کام من شیرین با این قطرههای شور شد
در فراق یوسفش اُفتاد بر جان خودش
آنقدر گریه زلیخا کرد آخر کور شد
روضههایِ خانگی برکت به خانه میدهند
خانۀ تاریکِ ما با روضه غرقِ نور شد
جفت و جور اصلاً نمیشد کارهایم تا شبی
کفش روضه جفت کردم ، کارهایم جور شد
صبح محشر که شود ، مأمور قصرت میشود
آنکه در روضه دم در خادم و مأمور شد
وای بر آن روضه خوان و شاعری که پاکتی ست
یا که با سواستفاده نامی و مشهور شد
شاه ما خیلی سفارش کرده: فابْک للْحُسیْن
نزدِ ما ایرانیان این جمله اش دستور شد
قبل از آنکه شمر در گودال مذْبوحش کند
بر گلویش نیزهای بوسه زد و منْحور شد
آنقدر خنجر زدند و آنقدر نیزه زدند
که بلاتشبیه مثلِ لانۀ زنبور شد
موقع دفن پدر وقتی پسر ، انگشت را
از زمین پیدا نمود ، اعضایِ بابا جور شد
از دلش اصلاً نیامد بوریا پیچش کنند
اولش نگذاشت ، اما آخرش مجبور شد
شاعر : رضا قربانی
«جهت بهبود و شفایِ همۀ مریضان مخصوصاً ذاکر با اخلاص حاج حسین سازور حمد شفایی عنایت بفرمایید»
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 3 Babolharam.MP3
7.75M
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir