eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.5هزار دنبال‌کننده
818 عکس
495 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦• روضۀ جناب حر ابن یزید ریاحی اجرا شده شبِ چهارم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• حالا امشب بگو آقاجان شب چهارمِ .. شنیدم حر یه قدم اومد طرفت .. شنیدم حر اومد جلو خیمه ت یه سوال کرد. هل لِی مِنْ تَوْبَةٍ؟ آیا من اجازه دارم توبه کنم؟ ابی عبدالله گذشتۀ حر رو یادش نیاورد. اصلا انگار نه انگار حر راه رو بسته، آب رو بسته، دل بچه هارو ترسونده، دل زینبُ شکونده، انگار نه انگار. حسین اینِ ... تا گفت اجازه دارم توبه کنم دیدم ابی عبدالله دست گذاشت زیر محاسن حر .. سر حر رو بالا آورد .. «إرفع رأسکَ یا حرّ» ... سرتو بالا بگیر ... یه حرفی بزنم ان شاالله امشب حسین به منو توام بگه ارفع راسه .. تو گریه کن منی .. تو سینه زن منی .. سرتو بالا بگیر ... ان شاالله امشب مثل حر بیای دم خونه ش ،پشیمون بیای، شکسته بیای، خاضع بیای، شرمنده بیای. اینجوری در خونه خدا قشنگه، اینجوری ابی عبدالله تورو میخره، اگه اینجوری بیای، مورد خطابِ حسین قرار میگیری، دید حر اینجوری اومده.* ای شده در عالم زر یار من خوش آمدی حُرِ گنهکارِ من تو از ازل یار ولی بوده ای حر حسینِ بن علی بوده ای ظرفِ وجود تو ز ما بوده پر مادرت از روز ازل خوانده حر سنگ بُدی با نِگَهم دُّر شدی با نفسِ مادر من حر شدی *چرا میگه مادر من؟ آخه همه کارۀ عالم مادرشِ .. فرمودن قیامت همه می ایستن مادرِ ما رد بشه. اصلاً قیامت بدون فاطمه معنا نداره .. حر هم حر شد به خاطر اینکه ادب کرد. تا ابی عبدالله گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین بدنش لرزید، گفت آقاجان اگه هر کی غیر از شما اسم مادرمُ می آورد خونشُ می ریختم .. اما چه کنم تو مادرت فاطمه ست؟ دستم بسته ست ، احترام مادرت واجبه .. همون ادب عاقبت به خیرش کرد ..* حضرت صدیقه تو را برگزید حر حسینی تو نه حر یزید دیدم از آغاز که یار منی دوست من در سپه دشمنی خار بُدی ، حال گل یاس باش همدمُ هم سنگرِ عباس باش تو حر ریحانۀ پیغمبری برایِ من جایِ علی اکبری *دو بیت ، روضه بخونم ..* وفایِ خویش را نشان می دهی در بغل حسین جان می دهی غم مخور ای عاشق سرمست من بسته شود فرقِ تو با دستِ من حر رفت میدان. چه جنگی، چه رشادتی، وقتی به فرق سرش شمشیر زدن ، حر افتاد رو خاکِ کربلا .. اصلاً باورش نمی شد حسین بیاد بالا سرش .. اما این حسینِ .. یه مرتبه دید یه دستی سر حر رو از رو خاک برداشت عبارت مقتل میگه سر حر رو برداشت بغل کرد. مقتل نوشته وقتی سر حر رو بغل کرد دید خاک و خون با هم قاطی شده .. دیدن ابی عبدالله یه دستمالی از کمرش باز کرد .. فَجَعَلَ یَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ .. صورتِ حر رو شروع کرد پاک کردن .. خاکارو از صورتِ حر پاک کرد .. دید فرق سر شکافته شده ..همون دستمالُ دور پیشانی حر بست .. با دستایِ خودش چشمای حر رو بست. صدا زد وَ یَقُولُ أَنْتَ الْحُرُّ کَمَا سَمَّتْکَ أُمُّکَ حُرّاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ .. چی میخوام بگم؟ همه اینارو گفتم به یه جمله برسم. حسین جان! آدم صورتش خاکی میشه دستمال برمیداره .. پیشونیش خونی میشه با دستمال پاک می کنه .. دستمالتُ بستی دورِ سر حر .. (آه.. بعضیا از من جلوترن) چی میخوای بگی؟ میخوام بگم دستمالشُ بست دور سر حر .. کاشکی اون وقتی که پیشونی خودت خونی شد، تیر به پیشونیت زدن ، سنگ به صورتت زدن .. کاشکی پیراهنتُ بالا نمی زدی، پیراهن عربی رو بالازد ، حرمله نشست رو کندۀ زانو ... حسین .. این پیرهن بالازدن، تیر سه شعبه به قلب زدن بمونه، اگه زنده بودیم شب عاشورا حرف زیادِ میخوام یه جا دیگه ببرمت یه جمله .. بادستمال خاکای صورت حر رو پاک کردی ، ای کاش وقتی سر تورو تو تنور خولی گذاشتن .. یه نفر میومد با دستمال خاکارو از رو صورتت برمیداشت .. (چرا؟) آخه مادرت اومد سر تورو خاکی دید .. هی گفت بُنَّی، حسین ... هر کی دلش میخواد آشتی کنه با خدا ،هر کی از عرفه جا مونده ... هر کی از شبهایِ قدر جامونده ... میخوای برسی باید امشب ناله بزنی .. بالحسین الهی العفو ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهMirdamad Shab4 Babolharam.mp3
زمان: حجم: 7.4M
⇦• روضۀ جناب حر ابن یزید ریاحی اجرا شده شبِ چهارم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا الکَریم وابن الکَریم، اَيُّهَا الْغَريبُ (امشب خیلی خاطرتونُ حضرتِ زهرا خواسته ، این اشک برا امام حسن رو به همه نمیدن . خیلی باید خاص باشی تا اجازه بهت بدن برا امام حسن گریه کنی ..) اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یا امام الْغَريب .. این عبارت فقط برای امام مجتباست .. یعنی تو زیارت نامه هیچ امامی حتی ابی عبدالله که مصیبتش مصیبتاً ما اعظمهاست ، حتی برا امیرالمومنین که میگن اول مظلومِ عالمه ، این عبارت نیست. این عبارت فقط برای امام مجتباست .. شهادت می دم تو مظلوم زندگی کردی .. آقاجانم ...* تا شود راضی زِ اعمالم خدا گفتم حسن *امشب و فردا شب که هم میخوای غریب نوازی کنی هم یتیم نوازی کنی ، یه جوری گریه کنید امام حسن همین دهه به داداشش بگه یه کربلا به اینا بده* تا شود راضی زِ اعمالم خدا گفتم حسن باز شد درهایِ رحمت زود تا گفتم حسن *ای جانم .. این حسنی که میگی مادرش میگه جانم حسن ، پیغمبر میگه جانم حسن ..* مظهر جود خداوندند معصومین ولی وقت حاجت خواستن من ابتدا گفتم حسن مرحم درد گدایان چیست جز نام کریم هر زمان دل شد به دردی مبتلا گفتم حسن بهترین توشه در این عالم دعایِ فاطمه ست خواستم سهمی برم از این دعا ، گفتم حسن نام او راهِ رسیدن به حسین بن علی ست پس برای رفتن تا کربلا گفتم حسن نام او راه رسیدن به حسین بن علی ست پس برای رفتن تا کربلا گفتم حسن اربعین فریاد زائرهاست لبیک حسین گریه کردم یاد قبرش بی صدا گفتم حسن *به جز غمت آقا غمی تو سینه نیست شلوغه کربلا کسی مدینه نیست نواده هایِ تو حرم دارن ولی چقدر غریبی ای حسن بن علی* اربعین فریاد زائرهاست لبیک حسین گریه کردم یاد قبرش بی صدا گفتم حسن خاک عالم بر دهانم هر زمان دیدم زنی ناگهان افتاد بین کوچه ها گفتم حسن *امشب دستتُ مشت کن ، بکوب به سینه ت .. بگو وای مادرم .. من با این وای مادرم کار دارم .. اصلاً روضه امشبِ من همینه .. وای مادرم ... رسید به امام مجتبی گفت آقا منو میشناسی؟ حضرت گفت آره می شناسمت سالهاست . گفت آقا من با شما هم سن و سالم ، از بچگی تو مدینه با شما بزرگ شدم اما من یه دونه مویِ سفید ندارم شما همه موهاتون سفید شده .. حضرت سرشُ انداخت پایین فرمود ما بنی هاشم زود پیر میشیم .. تا مرد عرب رفت ، میگن یه نگاهی کرد (انگار میخواست نامحرمی نباشه) یه نگاه به کوچه کرد .. هی زیر لب میگفت یا اماه .. میخوای بدونی چرا پیر شدم؟ ان شاالله هیچ کسی جلو چشمش مادرش زمین نخوره .. (نمی دونم کیا تو مجلس آذری زبانن ..) به اینجا که میرسن هی میزنن تو سینه یارالی نَنَه ... یعنی ای مادر زخمی ... این وا اماه گفتن ، ارث رسید به بچه هاشون ، امام صادق فرمود ما اهل بیت تو شدائد و مصائب ، تو سخت ترین لحظه ها میگیم وا اماه ... زنده باشم شب عاشورا بهت بگم ابی عبدالله کجا گفت وا اماه .. اگه بدونی کجا گفت وا اماه ، می میری ... بریم یتیم نوازی کنیم ، امام مجتبی امام غریب و بی یار و مظلومِ ، امامی که خودش یار نداشت اما دو تا یار برا حسینش آماده کرد .. الله اکبر از این دو تا آقازاده. امشب شب پنجمِ .. از آقازادۀ یازده ساله ش روضه بخونم که نشون داد به همه عالم مرد بودن به سن و سال نیست ، به اصل و نسبِ .. نشون داد نوۀ علی بودن یعنی چی؟ نشون داد خونِ علی تو رگهات باشه یعنی چی .. نشون داد پایِ امام ایستادن تا دم آخر یعنی چی .. خیلی روضه عبدالله بن حسن جانسوزِ ، امشب میخوام روضه گودال بخونم ، اگه مردِ ناله ای که هستی ، بسم الله .. کوچکترین دلیر پس از شیرخواره بود طفلی که در سپهر شجاعت ستاره بود ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• *انقدر ابی عبدالله رو این امانتِ برادرش حساس بود ، روزِ عاشورا به خواهر گفت دست این بچه رو رها نکنی این بزرگ شدۀ دامنِ منه .. این یه سالش بوده باباش به شهادت رسیده .. انقدر وابسته به ابی عبدالله بود ، اصلاً یه لحظه از بغل عمو تکون نمی خورد .. از صبح عاشورا که ابی عبدالله این بچه رو داد دستِ زینب دیگه قرار نداشت. هر وقت عمه از خیمه اومد بیرون ، اینم دنبال عمه اومد .. هی میدونُ نگاه میکرد ، عمه ؛ عموم کجاست الان؟ هر وقت عمو می رفت و برمیگشت هی میومد خودشُ پیش عمو جا می کرد.. هی میومد می دید عمو یه بدنُ آورد تو خیمه .. عبدالله ابن حسن آخرین شهید قبل از حسینِ .. شهیدیِ که تو بغل ابی عبدالله ، دقایقی قبل از شهادت خود ابی عبدالله به شهادت رسیده. یعنی عبدالله همه چی رو دیده. عبدالله بدن قاسمُ دیده ،بدن علی اکبرُ دیده ، (دلشو داری؟ ناله شو داری؟) عبدالله قنداقه غرق خونُ دیده .. عبدالله کمر خم شده عمو رو دیده .. یه نگاه کرد دید هیشکی نمونده .. هر چند که اجازه جنگاوری نداشت آماده باش منتظر یک اشاره بود از اینکه رفته اند همه داشت می شکست از اینکه مانده بود دلش پر شراره بود دستش به دست عمه و چشمش پی عمو در جستجویِ یافتن راه چاره بود *همه صحنه هارو از دور داره می بینه ، وداع عمو و عمه رو دید ، زیرگلو بوسیدنارو دید .. پیراهن دادنارو دید .. داره از دور نگاه می کنه ، دستش تو دست عمه ست چشمش دنبال عموِ .. یه مرتبه دید: بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد حسین .. عمو کی افتاد؟ وقتی افتاد که تیر حرمله به قلبش خورد ، تیرو از کمر درآورد .. خون مثل ناودان از سینه می ریزه .. دیگه نتونست خودشُ از رو اسب نگه داره .. دیدن میگه بسم الله و بالله و فی سبیل الله .. دید عمو با صورت افتاد .. حسین ... یه لحظه آروم نباش .. امام حسن داره می بینه .. یه مرتبه دید دورِ عمو محاصره شد .. لااله الاالله .. نگاه کرد دید عمو افتاد ، دورِ عمو محاصره ست؛ دیگه عمو رو نمی بینه ، گرد و خاکه .. یه مرتبه گردوخاک افتاد .. امام زمان منو ببخش میدونی عبدالله چی دید؟ تا گردوخاک افتاد دید موهایِ عمو تو دست قاتلِ دید ابن کعب شمشیرشُ بالا برده .. دستشُ از دست عمه کشید. دوید وسط میدان ، سپر نپوشید، زره نپوشید، کلاهخود نداشت ، کفش نداشت ، شمشیر نداشت ، پابرهنه می دوید .. فقط یه رجز داشت هی میگفت والله لاافارق عمی ... رسید بالا سر عمو ، دید الانِ که سر جدا بشه ، دستشُ سپر کرد ... دست از بازو قطع شد ... تا دستش از بازو قطع شد افتاد تو بغل عمو یه ناله زد ، یه حرفی زد جیگر حسینُ کباب کرد. یه بچه یازده ساله تا افتاد تو بغل عمو گفت : وای مادرم ... خیلی دیره .. باید زود بیام تویِ گودال عمو خیلی دیره .. داره دورِ تو میشه جنجال عمو خیلی دیره .. داره خواهرت میره از حال عمو می رسونم خودم رو من میگیرم علم رو مثل عباس قبول کن این بازویِ قلم رو .. موهات تو دست باده زخمات خیلی زیاده لبهات خشکه هنوزم هیشکی آبت نداده ... *شب یتیم امام حسنِ هر چی گریه کنی کمه، برا این روضه ای که روضه گودالِ .. این بچه با دست قلم شده افتاد تو بغل عمو .. آخ ادامه روضه بیچاره میکنه .. ببرمت وسط میدان ، حرفم تمام ... می دونی با این آقازاده چه کردن؟ .. عبدالله تو بغل حسینِ داره دست و پا می زنه .. یه مرتبه نانجیب صدا زد حرمله بیا .. (تورو خدا راحت از کنار این روضه نگذرید) حرمله تیر آخر سه شعبه شُ گذاشت تو چلۀ کمان ... یه جوری تیر زد سرِ بچه به سینۀ عمو دوخته شد .. خیلی سخته .. بسوزه با تیر حنجر من عمو خیلی سخته .. جدا شه رو دستات سر من عمو خیلی سخته .. ببینه اینو مادر من عمو از اون سخت تر همینه که مادرت ببینه اسبا دارن میان گودال میشه مدینه .. جای نعلا می مونه به روی پیرهن ما تا قیامت نمی شه از هم جدا وقتی اسبا اومدن رو بدنِ ابی عبدالله ، وقتی بدن ابی عبدالله زیر سم اسب رفت، بدن عبدالله کجا بود؟.. یه بدن یازده ساله ... بلند بگو حسین ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهMirdamad Shab5 Babolharam.mp3
زمان: حجم: 7.84M
⇦•روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ يا ربَّ الحُسَين بِحَقِّ الحُسَين اِشفِ صَدرِ الحُسَين بِظُهورِ الحُجَّة یا ربَّ الحُجَّة بِحَقِّ الحُجَّة اِشفِ صَدرِالحُجَّة بِظُهورِ الحُجَّة از روز عهد روز ازل نه ، قدیم تر مارا نبود غیر تو شاهی کریم تر ایها الکریم .. آقا سفره ، سفره شماست. امشب میخوایم برا آقازاده ت گریه کنیم ، کریم اهل بیت ؛ آقاجان همه این خاندان، خاندان کرمند ..* از روز عهد روز ازل نه، قدیم تر ما را نبود غیر تو شاهی کریم تر اول تو با خدا به سخن لب گشوده ای موسی کلیم بوده ولی تو کلیم تر *هر شب که میره جلوتر، این سینه ت حرارتش بیشتر میشه، ناله ت قشنگ تر میشه، نوایِ زمزمه ت قشنگ تر میشه ..* ای بی سلام بر لب تو آب خوش گوار از آب های داغِ جهنم حمیم تر از اینکه چشمهای مرا خشک تر کنی آیا سراغ داری عذابی الیم تر ؟ *ان شاالله هیچ محرمی نیاد چشمت خشک باشه .. هر چی میخوای ازم بگیری بگیر ، این اشک چشم منو شبایِ محرم نگیر .. آره والا ،حقیقت این اشک همینِ .. اول خدا باید به منو تو توجه کنه ، او باید بخواد. وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‌ .. بعد هم امام صادق فرمود ما اهل بیت باید نگاتون کنیم .. حضرت فرمود تا ما گریه نکنیم، شما گریه نمی کنید .. بذار راحتت کنم امام صادق فرمود تو کامل الزیارات هست، حضرت فرمود اول باید مادرِ ما گریه کنه .. چراغ عزارو مادر روشن می کنه .. کافیِ یه بار بگه بُنَّی ... عالم به هم می ریزه ..* چون راه گریه بر غم بی انتهایِ تو راهی ندیدم به خدا مستقیم تر این شغل خانوادگیِ چشمهایِ ماست بودند در عزایِ شما از قدیم تر *خدا ان شاالله هر کی مادر داره براش نگه داره .. باور کنید که این اشکهای ما اثر اشکِ مادرامونِ .. از پر قنداق داری اگه الان تو محرم مثه اسپندِ رو آتیشی ... اگه موقع شیر دادنمون اشک نمی ریختن ، الان ما اینجا نبودیم ...* این شغل خانوادگیِ چشمهایِ ماست بودند در عزایِ شما از قدیم تر ایمان تو تمام بلارا چشیدُ گفت ساقی بیار جام بلایی عظیم تر *بلای عظیم چیه؟ شب عاشورا حرفاشُ که زد ، هر کدوم از یارانِ ابی عبدالله بلند شدند مسلم یه جور، حبیب یه جور ، زهیر یه جور ، سعید یه جور. حضرت به تک تک خبر داد شهادتشونُ .. یهو این نوجوان بلند شد ، حضرت بهش فرمود مرگ در نظرت چگونه است؟ گفت احلی من العسل .. از عسل شیرین ترِ .. بعد حضرت فرمود حالا که اینو گفتی بذار بهت بگم قاسمم ، تو رَم می کشن اما کشتن تو با بقیه فرق داره .. عمو تورو به بلایِ عظیمی دچار می کنند ..* مردن به زیر پای تو احلی من العسل پرپر شدن برایِ تو احلی من العسل بی شک برای من پدری کرده ای عمو آن طعم بوسه هایِ تو احلی من العسل آه ای عمو به شکل یتیمانِ پر زدن با نیزه تا خدایِ تو احلی من العسل من مثلِ مادرت سپرِ جان حیدرم پهلویِ من فدای تو احلی من العسل ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• *بذار روضه بخونم .. نوجوونا امشب مجلسُ گرم کنن .. الله اکبر .. سه بار ابی عبدلله تو کربلا قاسمُ بغل کرد. روضۀ من همینه ، هر کجاش دیدم آماده ای حرفمُ می زنم .. کجا بغل کرد قاسمُ سه بار؟ بار اول وقتی بود که داغِ علی اکبرُ دید .. مقتل میگه تو خیمه دارالحرب، اومد دید عمو کنار بدن داره بلند گریه میکنه .. کنار بدن علی اکبر هی می گفت واغربتا .. واقلتنا الثراء ... تا نگاش افتاد دید عمو داره بلند گریه می کنه کنار بدن پسرش اومد جلو ، سه بار گفت لبیک لبیک ... عمو من که نمردم ، خودم میرم برات جون میدم .. نوشتن اینجا ابی عبدالله بغل کرد قاسمُ .. انقدر گریه کردن از حال رفت .. بار دومی که بغلش کرد لحظۀ وداع بود .. میخواست بره میدان فرمودن این عمو و برادرزاده جوری همدیگر و بغل کردن صدایِ گریه شون به دشمن رسید .. اما بار سوم ... امان از این بار سوم ... نوشتن محاصره ش کردند. بذار من یه ذره بهتر مطلب رو بگم بذار من یه ذره باز کنم حرفُ .. چند تا شهید رو کربلا سنگ بارون کردن ... حرُ رو سنگ بارون کردند ، مقاتل نوشتند دورش حلقه زدن اونقدر سنگ زدن صورتش پر خون شد .. عابسُ سنگ بارون کردند چون برهنه بود انقدر سنگش زدند .. یه نفر دیگه رو هم سنگ بارون کردن اونم خود ابی عبدالله رو سنگ بارون کردن ... (چی میخوام بگم؟) میخوام بگم این سه نفر که اسم بردم مردِ جنگی بودن ، سپر داشتن،زره داشتن ، کلاه خود داشتن، اما یه نوجوون سیزده ساله، لباسِ عربی به تنش بود .. جوشن نداشت .. سپر نداشت ..* خیلی سخته .. برا من که جوشن ندارم عمو خیلی سخته .. جلو سنگا طاقت بیارم عمو خیلی سخته .. نمیخواد بیای تا کنارم عمو خیلی تا اینجا راهِ عمرم قد یه آهِ رویِ آیینۀ تو ، جایِ سنگ سپاهِ خیلی سخته برا تو عمو کاش می بستی چشاتو تو هر زخمم می بینی تابوت مجتبی تو این عبارت عجیبه مقتل میگه تا صدای واعماه رو ابی عبدالله شنید ، عین باز شکاری سوارِ اسبش شد خودشو رسوند وسط میدان از اسب پیاده شد دید گردُخاکِ .. اسبا دارن هی میرنُ میان .. یه بدنی زیر اسبها زنده زنده داره تکون میخوره .. خوب نگا کرد ، این بدن کیه؟ دشمنُ دور کرد ؛ (من همین یه جمله روضه مِ . همینُ بشنوی بمیری جا داره ..) یه نگاه کرد دید قاسم داره پاهاشُ رو زمین می کشه .. عمو استخوان هام شکست .. ابی عبدالله قاسمُ بغل کرد .. سینه رو به سینه چسباند .. دید داره زیر لب میگه آخ مادر ... حسین ... همین امشب مدینه تو بگیر .. همین امشب کربلاتُ بگیر ... بغلش کرد ، حالا ابی عبدالله داره باهاش حرف می زنه :* خیلی سخته .. که آتیش به قلب خدا می زنی خیلی سخته .. ببینم داری دست و پا میزنی خیلی سخته .. که اینجور عمو رو صدا می زنی *آخ بمیرم ، این بار سومی بود که بغلش کرد .. سینه رو به سینه چسباند ، پاهاش رو زمین کشیده میشد .. یه جمله و التماسِ دعا .. دو تا بدن تو کربلا شکلشُ از دست داد .. دو تا بدن حجمش تغییر کرد .. (داد داری بزنی یا نه؟) یه بدن کوچیک بود کشیده شد .. قاسم نوجوون بود ، اما وقتی عمو به سینه چسبوندش پاهاش رو زمین کشیده شد .. یه بدنم رشید بود ، دستاشُ زدن .. پاهاشُ زدن .. انقدر تیر بهش زدن ... حسین ...* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهMirdamad shab6 Babolharam.mp3
زمان: حجم: 5.86M
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
🕊💕 سرود زیبا ویژۀ عیدِ ولایت عیدالله الاکبر غدیرِ خُم و میلاد مشکل گشای عالم امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه 💕 •┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈• سر سفرۀ تو ، مهمونم علی تویی لیلا و من ، مجنونم علی ای جونم علی .. من یه عمره که ، حیرونم علی نیومدم حرم ، داغونم علی ای جونم علی .. تو آسمونِ تو ستاره میشم نبینمت آقا بیچاره میشم جابهم ندی آقا آواره میشم ، حیدر شوقِ دیدنت میکشه منو مثه شبای بیقراری میشم مثه بارونایِ بهاری میشم ، حیدر «روحُ الله عینُ الله اسَدُالله ولیُ الله حیدر ..» می پیچه اسمتُ رویِ ماذنها زیر سایۀ تو همۀ ماسوا ای جونم علی .. ریزه خارِ توِ همۀ کبریا ایونِ طلات پُرِ برو بیا ای جونم علی .. یه روزی میرسه به هوایِ تو سرمو میدم آقا برایِ تو میامُ میشم خاک پایِ تو ، حیدر سرمُ روی پای تو میزارم مثه بارونا میامو میبارم چه جوری بگم دوست دارم ، حیدر «روحُ الله عینُ الله اسَدُالله ولیُ الله حیدر ..» اگه نداشتمت ، میمردم علی هی غصه وغم ، میخوردم علی میمُردم علی .. من بنده و تو ، مولامی علی ساده بت بگم ، بابامی علی آقامی علی .. الهی سایه ت بالاسر من دلیل خوشیُ چشِ تره من بیا نفساِی آخرِ من ، حیدر در خونۀ تو قد کشیدم مثه تو بخدا کسی ندیدم امیدمُ از همه بریدم ، حیدر بی همتا ، علی یا علی مولانا ، علی یا علی ذکر من ، علی یا علی تنها ، یا علی یاعلی «روحُ الله عینُ الله اسَدُالله ولیُ الله حیدر ..» سر سفرۀ تو ، مهمونم علی تویی لیلا و من ، مجنونم علی ای جونم علی .. من یه عمره که ، حیرونم علی نیومدم حرم ، داغونم علی ای جونم علی .. تو آسمونِ تو ستاره میشم نبینمت آقا بیچاره میشم جابهم ندی آقا آواره میشم ، حیدر شوقِ دیدنت میکشه منو مثه شبای بیقراری میشم مثه بارونایِ بهاری میشم ، حیدر «روحُ الله عینُ الله اسَدُالله ولیُ الله حیدر ..» ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهBanifatemeh - Babolharam.mp3
زمان: حجم: 1.38M
🕊💕 سرود زیبا ویژۀ عیدِ ولایت عیدالله الاکبر غدیرِ خُم و میلاد مشکل گشای عالم امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه 💕 •┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
🕊💕 شور بسیار زیبا ویژۀ عیدِ ولایت عیدالله الاکبر غدیرِ خُم به نفسِ سید رضا نریمانی 💕 •┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈• «عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهُ چه گدایی دارد من بین صفا و مروه هم می گویم ایوانِ نجف عجب صفایی دارد ..» روزِ خلقتش آدم ، گفت یا علی لبیک از خروشِ او عالم ، گفت یا علی لبیک این صدا الهی بود ، ذکر دادخواهی بود هر نفس بنی آدم ، گفت یا علی لبیک .. «عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهُ چه گدایی دارد من بین صفا و مروه هم می گویم ایوانِ نجف عجب صفایی دارد ..» قبل خلقتِ انسان ، شد ملائکه حیران دید عرشِ مستحکم ، گفت یا علی لبیک این بشر قدیمی بود ، با خدا صمیمی بود زان زبان و جان هر دم ، گفت یا علی لبیک مُرده گر شود احیا ، شک نکن که در آنجا روحِ عیسیِ مریم ، گفت یا علی لبیک «عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهُ چه گدایی دارد من بین صفا و مروه هم می گویم ایوانِ نجف عجب صفایی دارد ..» تا وِرا حقِ داور ، خواند ساقیِ کوثر سلسبیل با زمزم ، گفت یا علی لبیک هر که راه را گم کرد ، رو به مرتضی آورد نور دید و شد خُرّم ، گفت یا علی لبیک «عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهُ چه گدایی دارد من بین صفا و مروه هم می گویم ایوانِ نجف عجب صفایی دارد ..» در مراحلِ منهاج ، پله پله در معراج خود پیمبر اکرم ، گفت یا علی لبیک مستی مَلک از او هستی فلک از او نور نیّر اعظم گفت یا علی لبیک هر کجا ظفر دیدی ، صاحب هنر دیدی هر نفس بدان او هم ، گفت یا علی لبیک سویِ کربلا کن رو ، با حسین شو همسو در مُحرّمْ آن مَحرم ، گفت یا علی لبیک با تواضع و اخلاص ، ساقی وفا عباس بر فرات زد پرچم ، گفت یا علی لبیک «عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهُ چه گدایی دارد من بین صفا و مروه هم می گویم ایوانِ نجف عجب صفایی دارد ..» این شعار زیبا را ، فاطمه به ما آموخت آن معلم اعلم ، گفت یا علی لبیک .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهBabolharam Narimani-EydeGhadir1397-001.mp3
زمان: حجم: 2.38M
🕊💕 شور بسیار زیبا ویژۀ عیدِ ولایت عیدالله الاکبر غدیرِ خُم به نفسِ سید رضا نریمانی 💕 •┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir