eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.6هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_اول_محرم_الحرام.mp3
4.86M
|⇦• توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گران در ماجرای به اعمال‌شان نرسیدند همین هم شد که دوباره در نقشه‌ی قتل را کشیدند 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
✉️⚜️دوستانی که تمایل دارند به صورت افتخاری با کانال متن روضه"بابُ الحَرَم" ،در زمینه تایپ متن روضه،نوحه و مولودی...همکاری داشته باشند.لطفا به آیدی زیر پیام ارسال نمایند.👇👇👇 @OnlySeydALI
فاطمه(س) مُبلغ بود پس همان شد که خانه‌‌اش را به آتش کشیدند یعنی برای (ع) باید از خود بگذریم @babolharam_maktab
|⇦• توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السلام علیک یا مولانا المظلوم یا اباعبدالله آقا خوش اومدی .. اون روز که کسی نبود خوش آمد بگه اما امروز ببینید اومدن همه دوستان شما .. همین که پاشو گذاشت روی خاک کربلا ، راوی میگه تمامی خاک مثل زعفران سرخ شد ، چنان غباری از این خاک به احترام امام حسین بلند شد تمام سر و صورت ابی عبدالله همون لحظه اول .. خانوم زینب یه نگاه کرد ، نبینم صورتت خاک آلود بشه قربونت برم .. رفقا معطل روضه خون نباشید ، حس کن کربلایی .. خودت برای خودت زبون بگیر ،خودت برای خودت روضه بخون .. حسین .. از همون لحظه های اول شروع شد ، دیدن همون زینب نیست .. علی اکبر هم همیشه نزدیک دست ابی عبدالله بود .. فرموده باشد بابا جان ، ببین عمه‌ت کجاست دیدن یه گوشه زانوهاشو بغل گرفته ، وای داداشم .. زینب جان چی شده ؟! چرا اینجور گریه می‌کنی ؟! پنجۀ هجر ، گریبان مرا می‌خواهد غصه ، گیسوی پریشان مرا می‌خواهد داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، دلشوره رهام نمیکنه داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، گمان میکنم دیگه اینجا آخر کاره هجمۀ باد خزانی تبری آورده همه گل‌های گلستان مرا می‌خواهد بوی خون می‌دهد این دشت شماها چرا صداهاتونو حبس می‌کنید ، اینجا کسی با شما کاری نداره ، شما راحت گریه کنید دیگه کسی کتک نمیزنه ، شما دیگه چرا میترسید داد بزنید ، کتکا فقط برای بچه های ابی عبدالله بود .. حسین .. دستورات بزرگان برای حسین خیلی گریه کنید به روی چشم ، به چشمات دستور بده ،بگو اگر برای ابی عبدالله گریه نکنی ازت راضی نیستم ، اصن نمیخوامت .. این چشما اصلا برای این خلق شده ، اگه برای حسین گریه نکنی نمیخوامت .. بوی خون می‌دهد این دشت ، خدا خیر کند حتم دارم سر و سامان مرا می‌خواهد زینب جان آرام بگیر .. وقتی من و بابام و داداشم حسن از صفین برمیگشتیم ، رسیدیم به این سرزمین .. پدرم پاش به این سرزمین که رسید نشست ، برادرم حسن کنارش نشست، بابام سرشو گذاشت روی دامن حسن ،یه چند لحظه ای چشمانش روی هم رفت، یه وقت دیدم بابام بلند شد داره بلند بلند گریه می‌کنه ، هی داد میزنه ... داداشم عرض کرد آقا ، مولا ، ابتا .. چی شده اینجور بلند بلند گریه میکنید ، چه اتفاقی افتاده .. فرمود حسن جان همین الان خواب دیدم این سرزمین دریای خونه ... حسینم یکه و تنهاست .. توی این دریای خون دست و پا میزنه .. هرچی کمک میخواد هیچکس نیست کمکش کنه .. لشکر نیزه که چشم از تو نمی‌گیرد باز جان تو آمده و جان مرا می‌خواهد دهه محرمه ، هیأت کربلاست ، اجازه بدید منم محرمی روضه بخونم گفت حسین جان : چکمۀ کیست که کُفرانه رجز می‌خواند رفقا خرده نگیرید محرم هست باید بگم .. نمیدونید چه خبر بود توی این سرزمین .. وقتی حُر اومد خدمت ابی عبدالله ، اینو از روضه خونا شنیدم جایی ندیدم .. ابی عبدالله دست انداخته دور گردنش ،احساس غریبی نکنه ، دست برد زیر چانه‌ی حر .. سرتو بلند کن ، تو مردی ، درِ خونۀ مرد عالم اومدی .. داشت عذرخواهی میکرد دید یه نازدانه دامنشو گرفته.. من میگم ،این حرف منه ، بچه من و شما هم وقتی ببینه ما با یه کسی داری دوستانه حرف میزنی ، دست دور گردنش انداختی ، میاد جلو میگه عمو سلام .. دامن حر رو گرفت .. عمو سلام .. جان عمو.. گفت عمو شنیدم این لشکر ، لشکر شماست اگه میشه بگو کمتر طبل بزنن ، ما می‌ترسیم ... یا الله ، یا اباعبدالله ... چکم، کیست که اینگونه رجز می‌خواند نکند سین، قرآن مرا می‌خواهد افتاده بین قتلگاه تو چنگ کین، سپاه نداره دیگه جون پناه پناه عالم رفقا خوب گریه کنیم شاید عاشورا نبودیم .. گفت جد منو به قتل صبر کشتند ..یعنی چی ؟! یعنی اون پرنده ای که توی قفس میندازن ، هرکس از هرطرف یه تیغی ، یه نیزه ای ، یه خنجری .. دورش پر از کمینه زینب داره می‌بینه رو سینه‌ی داداشش شمر لعینه حسین .. صدات برسه تا حرم ارباب لطمه زنا لطمه بزنند ، گریه کنا گریه ، ناله کنا ناله ، بگم بقیشو یا نه .. امام سجاد فرمود پیرمردای کوفه و شام عصازنان اومدن کنار گودال ، بابامو با عصا میزدن .. قربة الی الله .. دورش پر از کمینه زینب داره می‌بینه رو سینه‌ی داداشش شمر لعینه بالای گودال ، هی می‌ره از حال پیر شده زینب ، قد هزار سال سالار زینب .. هرکجا نشستی تا نفس داری فریاد بزن یاحسین.. ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_دوم_محرم_الحرام.mp3
4.9M
|⇦• توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ را که آن‌گونه کُشتند، قتل برایشان راحت‌تر شد! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
15.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 صحبت های قابل تامل و شنیدنیِ ذاکر و شاعر آل الله پیرامونِ اظهار نظر در مورد برپایی مجالس روضه و ... 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفس سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جمعیتِ ارباب وفا ،‌ نگسلد از هم این سلسله تا روز جزا ، نگسلد از هم تا اسم تو در حلقه ی ما سینه زنان ست این حلقه به امید خدا ، نگسلد از هم حسین .. اتحادِ ما حسین ‌.. اعتقادِ ما حسین .. تا ابد غمت ، در نهادِ ما «الحسین یوحدنا ...» جمعیتِ ارباب وفا ،‌ نگسلد از هم این سلسله تا روز جزا ، نگسلد از هم تا اسم تو در حلقه ی ما سینه زنان ست این حلقه به امید خدا ، نگسلد از هم حسین .. اتحادِ ما حسین ‌.. اعتقادِ ما حسین .. تا ابد غمت ، در نهادِ ما «الحسین یوحدنا ...» حسین جانم ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
97062111.mp3
5.74M
|⇦• تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفس سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قُلُوبَهُم مَعَک و سُیوفَهُم عَلَیک! قلب‌ها با حسین‌ ، شمشیرها بر حسین؛ این‌میشود ! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
کانال ‌متن روضه
📝 #گزارش_پایانی_رمضان_۹۹ بسم الله الرحمن الرحیم #هو_الشاهد ضمن عرض سلام و قبولی طاعات و تبریک به من
بسمه تعالی سلام خدمت شما عزیزان که همیشه در کار خیر بانی و ثابت قدم بوده اید ، دو تا طرح تا محرم ان شالله مد نظر هست که مثلِ همیشه حضور گرم و سبز شما عزیزان رو میطلبه، اما : ۱۱۰ تا خانواده نیازمند شناسایی شده اند و با توجه به سفارش های بسیار زیاد برای و مشکلی که امسال پیش اومده ، میخوایم به صورت خام و بهشون برسونیم؛ اما : بازم با توجه به شرایط ایجاد شده و تلاش برای رونق بیشتر جلسات عزاداری در ماه محرم ، طرح رو کلید زدیم 🙄🤔 کلیات طرح به این صورت هست که عزیزان در سراسر کشور که واقعا به خاطر قادر به برگزاری جلسات روضه نیستند به ما پیام میدهند و ما ، و رو براشون ارسال میکنیم و اون عزیزان هم از جلسه روضه خانگی شون برامون کلیپ های کوتاه ارسال میکنن و ماهم نشر میدیم در آخر هم به پر بازدید ترین کلیپ ارسال شده از طرف مجموعه هدیه ی نفیسی تقدیم میشه. اما هزینه هر جلسه و ارسال بسته ها برای ماه محرم تقریبا ۷۰ هزار تومان میشه. ان شالله هرکسی که بانی این امر هست ولو با هزار تومان ، خونه ی دنیا و آخرتش مملو از نور اهل بیت علیهم السلام بشه. ببخشید عامیانه نوشتیم ، باید یه جور توضیح میدادیم که دوستان براشون سوالی پیش نیاد☺️ در آخر دوستان و خادمین مجموعه را که از بعد از ماه مبارک رمضان ساعت ها وقت گذاشتن و متون روضه رو تایپ و تصحیح کردن و همچنین مریضان درگیر با در سراسر جهان رو از دعای خیر محروم نفرمایید. یه نکته دیگه که خیلی خیلی مهمه : دوست عزیزِ ذاکر و امام حسینی که در عوام به شناخته میشی! اگه برا همه مستحب باشه برا شما از اوجب واجبات و نشون دهنده و هیئتی هاست ، پس لطفاً مراقب رفتارمون باشیم که بی معرفتا نگن هیئتی ها اهل مراعات نیستند. دم شما گرم التماسِ دعا راه سهیم شدن در این دو طرح : 🌐درگاه اینترنتی↶ https://idpay.ir/babolharam 💳 شماره کارت↶ ➠ 6362 _ 1410 _ 4400 _ 3854 ↜به نام محمد معمارزاده ____ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نیمه‌ی شب شده و خواب پریشان دارم همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند غرق خون غنچه‌ی لبهاست ، خدا رحم کند شام هرچند پر از سایه‌ی اهریمن بود تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا به روی دامن بود .. حسین .. غریب کربلا حسین .. تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا ، به روی دامن بود چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود *توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیره‌ای برید پرس‌وجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانه‌ی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریده‌ی بابارو گذاشتن جلو بچه‌ی یتیم .. حسین ..* تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیله‌ی قدر من امشب چقدر زیبا شد *أبتا ... من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی تربیت شده‌ی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه ساله‌س ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست ... همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همه‌ی حواسش به حجت خداست ..* بابا ... راضی‌أم این که نگیری به بغل دختر را شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه : می‌تکانم ز سرِ سوخته خاکستر را حسین .. این ناله رو رها کن بگو حسین .. چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته حسین ... گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده ... می‌خوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین .. مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه می‌کنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟ فرمود عباس هم به این غم گریه می‌کنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه‌.. این چه غمی هست؟! فرمود شهادت‌ها حق ماست ، شهادت‌ها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمه‌های منو ببنده .. رفقا ما برای چی نمی‌میریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم .. تا که با عمه‌ی خود وارد بازار شدم مورد مرحمت خنده‌ی اغیار شدم هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم متوسل به عموجان علمدار شدم من نگویم که چه‌ها بر سر من آوردند چادری را که برایم تو خریدی ، بردند دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت می‌کنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام .. آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور می‌کنی .. گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا .. حسین .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_سوم_محرم_الحرام.mp3
5.96M
|⇦• توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ، حربه‌ای قدیمی از طـرف بود! ،مغلوبِ تاکتیکِ دشـمن شدند، چون بازیچه‌ی عملیاتِ روانیِ آنها بودند 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• توسل به امام سجاد علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را در یک غروب سرخ بلای عدیده را *چه خوب شد امشب دور هم جمع شدیم ، یه مجالی شد کمی درد دل کنیم ..* با ناله ام زمین و زمان گریه میکند از مادر ارث برده‌ام این اشک دیده را من با همین لبان خودم نیمه های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را *از کدوم غم و غصه براتون بگم؟!همینقدر براتون بگم بابام اینقدر غریب بود که باید وقتی سلام میدم عرض کنم: السلام علیک یا من دفَنه أهل القُریٰ .. یه مشت دهاتی جمع شدن بابامُ به خاک بسپارند.. توی همین صحرا حیرونُ سرگردون مونده بودن ، بدنهای بی‌سر روی خاکها ، من اومدم یکی یکی معرفی کردم .. بنی اسد ؛ این پیغمبر نیست .. داداش اکبرمه .. بنی اسد ؛ این پسرعموم قاسمه .. از کدوم غم امام سجاد بگم ؟! از کدوم غصه‌ش بگم ، از همه‌ی شهادتا بگم از آقا گفتم .. از همه‌ی اسارتها بگم از آقا گفتم ، بذارید دنبال دلم برم .. بنی اسد دیدند آقا همه‌رو رها کرد ، اومد پشت خیمه گاه خاک‌هارو زیر و رو می‌کنه .. یه قنداقه‌ی خون‌آلود پیدا کرد .. امشب شب گریه‌س .. اصلا مُلک گریه دربست در اختیار زین العابدین علیه السلام هست .. آب میدید گریه میکرد آتش میدید گریه میکرد جوون میدید گریه میکرد پیر میدید گریه میکرد چهل سال آقا گریه کرد .‌ دلم میخواد همینجور آرام آرام بسوزی... بیصدا گریه کنی همون‌طور که مادرشون بیصدا گریه میکرد همسایه‌ها خبردار نشن ..* من با همین لبان خودم ، نیمه های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را *یادت نره امام زمان شاهد و حاضر و ناظر در جلسه هست ، یه جور روضه نخونیم قلب آقا رنجیده بشه .. خیلی دارم خودمُ حفظ میکنم آنچه به نظرم میرسه نگم اما اجازه بدید این جمله رو عرض کنم .. یه وقت هست سر رو با یه ضربه جدا می‌کنند.. حسین .. غریب کربلا حسین .. حسین .. شهید سر جدا حسین .. از همه عذر میخوام .. اگر قرار باشه گفته بشه ان شالله شب عاشورا عرض میکنم ..* یادم نمی‌رود که چگونه مقابلم بستند دست عمه‌ی محنت کشیده را یادم نمی‌رود سر شب لحظه‌ی فرار *صدا زد عزیز برادرم ، چه کنیم ؟! فرمود علیکن بالفرار ..* یادم نمی‌رود سر شب لحظه‌ی فرار فریادهای دختر گیسو کشیده را *حسین .. جانِ اباعبدالله نخواه که من ازت بخوام ناله بزنی .. کربلا رفتی یا نه ؟! ان شاالله که کربلا نرفته توی مجلسمون نباشه .. شاید جای قدم های تو همون گیسوان ریخته باشه .. شاید همون جایی که توی کربلا پا گذاشتی دختر خورده باشه زمین .. شاید همون جایی که نشستی استراحت کنی خار رفت توی پای دختربچه ها ..شاید همون جا که نشستید روی خاک کربلا اشک بریزید ، زینب میدویده .. نمی‌دونم .. غم و غصه من یکی دو تا نیست ..* هنگام جابجائی سر روی نیزه ها *توی هر منزلی سرهارو از روی نیزه ها برمیداشتن ، صبح دوباره میخواستن این سرهارو روی نیزه ها .. یه جوری ناله بزن تا من نتونم حرف بزنم .. جلوی چشم این زن و بچه ، جلوی چشم عمه جانم ، که هروقت سرشو بلند میکرد سر داداششو میدید ..* ای جان من ، به نیزه‌ی اعدا چه میکنی آغوش ماست جای تو ، آنجا چه می‌کنی *ما اومدیم برای حسین بمیریم ، دق کنیم ، گریه چیزی نیست ، سینه زدن چیزی نیست ..* هنگام جابجایی سر .. *چاره نداشته گفته سر ، باید می‌گفت سرها... حالا یکی یکی در صندوقهارو باز میکنند ، سرهارو یکی یکی دوباره میارن نصب میکنند روی نیزه ها .. لیلا داره نگاه می‌کنه ، نجمه خانوم داره نگاه می‌کنه ، وای از وقتی که رباب یه نگاه میکرد . چرا فقط سر ابی عبدالله رو داره میگه چون امام همه جا امام هست ، امام امام همه چیز توی این عالم هست ..* هنگام جابجایی سر روی نیزه ها دیدم شکاف حنجر و خون چکیده را *آقاجانم ،توی مصائب جدتون هر مصیبتی رو دست میذاری خیال می‌کنی این دیگه آخرشه میری جلوتر میبینی واویلا .. شاعر یه مصیبتی رو داره متذکر میشه قبلش میخواد شمارو محکم کنه ، آرام کنه ، لذا میگه بدانُ گاه باش ..* یک تار موی عمه‌ی مارا کسی ندید *این دیگه گریه داره ؟!.. پس همه این حرفایی که می‌زدیم تا حالا ، غارت چادر و معجر دروغ بود ؟!؟ نه نه ..* یک تار موی عمه‌ی مارا کسی ندید پوشانده بود نور حسین آن حمیده را زود بگمُ رد شم .. بزم شراب و تشت طلا جای خود ولی خون کرده صحنه ای دل محنت کشیده را دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش طفل یتیمُ وحشت و رنگ پریده را ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net