eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.6هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• توسل به باب الحوائج ابالفضل العباس سلام الله علیها اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت بر چهره‌ی حسین ، همان دم اثر گذاشت درجا آقامون پیر شد ... زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت حسین آقام آقام آقام آقام ... بعد عباس ، حسین غریب شد ... حسین .. غریب کربلا حسین حسین .. غریب کربلا حسین همه باهم زمزمه کنیم جان اباعبدالله .. حسین.. روضه خونایی که توی مجلس هستید صدای منو می‌شنوید ، روضه هایی که من و شما می‌خونیم به اندازه‌ی اخلاص و توجه و معرفتمون اثرگذاره... اما هرجا دیدی روضه‌ت نمیگیره از همون روضه هایی بخون که خودشون خوندن .. عین کلمات خودشونو استفاده کن .. اونوقت ببین چه آتیشی به مجلس میفته .. من بشینم کنار امشب حسین روضه بخونه .. أخا .. ألان إنکَسَرَ ظَهري این عبارت رو باید اهل علم جلسه برامون معنی کنند که عبارت « وَ قَلَّت حیلَتي » یعنی چی .. چه بلایی سر آقامون اومده ... چی شد که دیگه نتونست از جا بلند بشه .. چی شد که هی دور خودش می‌چرخید .. حسین گفت داداش بیچاره شدم .. ألان إنکَسَرَ ظَهري وَ قَلَّت حیلَتي .. نمیدونم چیکار کنم ... چاره ساز همه بیچاره شده .. حسین آقام آقام آقام آقام ... خوش به حالتون ، چشماتون سالمه دارید برای آقا گریه میکنید .. گفت حسین جان ، این تیر رو بیرون بیار .. امشب به این سادگی شعر نمی‌خونم .. شب تاسوعاست .. زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت بر چهره‌ی حسین همان دم اثر گذاشت یازهرا مددی شد پاره مثل چشمهای تو عباس ، مشک آب یعنی چی ؟! چی داری میگی ؟! تیر اگر اصابت هم بکنه فقط سوراخ می‌کنه .. اما حواست نیست ، پیکان داره .. وقتی وارد میشه فقط سوراخ می‌کنه ، حالا گفته تیر رو بیرون بیار .. حسین با یه دست تیر رو گرفت ، با یه دست قلبشو .. یا زهرا .. آقا تنهاست دیگه هیچکس نیست ، نه زینب ، علی اکبر ، نه قاسم ، تنهای تنها ، دید عباس رو نمیتونه برگردونه ، دهنه‌ی ذوالجناح رو گرفت برگشت .. رفقا شما خیال میکنید وقتی حسین رفت ، دشمن هم رفت توی خیمه‌هاشون ؟! .. دیگه حرفمو گفتم دیگه ... هرچی شد عباس رو بستن به یه نخل .. تیر اندازان با تیر ... نیزه زنان با نیزه ... تبر به دستا با تبر ... یکبار اینقدر زدند ... نخل افتاد ، بستند به یه نخل دیگه ... حسین ... کسی آروم نباشه ها ... شب تاسوعای ابی عبدالله ... روضه قمر بنی هاشم ... اینجا نباشیا کربلا باش ... حسین ... خوش به حالتون وقتی رفقاتون خودشون رو میزنند ، شما هستید دستشو میگیرید ، مواظبت میکنید ... اما .... ابی عبدالله که برگشت یه دست به عنان ذوالجناح ، یه دست به کمر ، سکینه دوید توی خیمه بچه ها ، گفت دیگه کسی اسم آب نیاره ، دیگه عمو نداریم ... تو خیمه ها کسی نبود دست کسی‌رو بگیره ... لطمه به صورت می‌زدند ، گیسوان می‌کشیدند ... حسین .... از همه‌ی حرفام گذشتم ... امام زمان ، آقا جانم ، شما خودتون فرمودید ببین کجا روضه‌ی عموجانم عباس خونده میشه ، منم توی همون خیمه هستم ... پسر نرجس خاتون ... کجا نشستی ، برای عموجانت گریه می‌کنی ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_نهم_محرم_الحرام.mp3
4.86M
|⇦• توسل به باب الحوائج ابالفضل العباس سلام الله علیها اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اُمُّ‌الـبَنین خـواسـته بود که او فدائیِ حسین(ع) و راهِ مـولـایـش بـشـود فَنِعمَ الاَخَ الموَاسی... ارباب هـم فرمـود که چه خوب برادری بود ... 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛ خدا ، سلطان کربلا پیشاپیش از همه چیز عذرخواهی میکنم ... شب عاشوراست دیگه ... همه باهم امشب روضه خون بشیم ... مادرش توی مجلسه ... کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛خدا ، سلطان کربلا از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس به امام صادق عرض کرد آقا جان ، شنیدم فرمودید هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم به بابات زدن، مگه میشه ، مگه جا میشه ... آقا انگشترشون‌رو در آوردند فرمودند به اندازه نگین این انگشتری جای سالم به بدن بابام نذاشتن ... نیزه جای خنجر زدن ، خنجر جای شمشیز زدن ... یه جوری بشه امشب بمیریم دق کنیم خیلی خوبه ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس چرا شما برای این موضوع اینقدر گریه می‌کنید ؛ مگه تازه شنیدید ، مگه همچین چیزی تازه پیش اومده ، خب مدینه مادرش هم همینجور بود دیگه ... با هر نفسی که زهرا میکشید ، خون تازه از سینه جاری می‌شد ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس کشتن تورو به قتل صبر ، عین روایته (پرسید آقا قتل صبر چیه ...) هرکس یه ضربه میزنه ، به مرغ تو قفس فرمود بابامو به قتل صبر کشتند ، مثل مرغی که توی قفس بذارنش ، هرکس از یه طرف ، یه خنجری ، یه نیزه ای ... بندای قلب من داره ، از هم جدا میشه (خانوم بالای تل زینبیه داره نگاه می‌کنه ، اومد بالای گودال دید ...) بندای قلب من داره ، ازهم جدا میشه این لعنتی کی از رو سینه پامیشه ای صید و پا زده ، در خون برابرم حتی یه بوسه رو تنت ، به سختی جا میشه حسین .... عصر غریبیه ، سردار بی‌سپاه اسفند روی آتیشم ، بالای قتلگاه دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته (بیشرف توی مدینه اومد دشنه‌رو کشید ، از رای درز در ، فاطمه بین در و دیوار ... ) دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته که جا گرفته تو ، پهلوی مادرم حالا شده یه نیزه و اومده کربلا نشسته توی پهلوی ، عزیز برادرم این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن یه بی‌حیایی اومد توی گودال ، اول یه نگاه کرد یه صورت ابی عبدالله ، کثافت نجس قبل از اینکه بزنه دهنشو باز کرد ... همینقدر بگم خیلی آدم فحاشی بود ... بعد هم نیزه رو ... این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن جوونای بی‌رحمشون ، با هربه میزدن مقتل نوشته پیراشون ، عصازنون زدن پیرمردای کوفه و شام ، از خیمه‌ها اومدن بیرون ... بسم الله الرحمن الرحیم ، بریم قربة إلی الله حسین ر‌و بزنیم ... اومدن توی گودال ، یه عده از این پیرمردا ، بجای عصا «خَشَب» دستشون بود ، خَشَب چیه ! ... بپرسید از اعراب ... به چوبی که سر این چوب رو میخ کوبیدن ... با خشب اومدن توی گودال ... بسم الله الرحمن الرحیم ... حسین ... یه جوری بگو دل خانوم زینب آرام بگیره ... حسین لبیک یاحسین ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_دهم_محرم_الحرام.mp3
3.31M
|⇦• توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مِصباح‌الهُدی و سَفینهُ النجاه تنها تویی که میتوانی مرا به راه راست هـدایت کنی ... ❤️ 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 «مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع)» الحمدالله با یاری شما عزیزان مرحلۀ اول خرید ، و جهت ارسال برای پویش انجام شد. ____ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
کانال ‌متن روضه
🎞#ببینید «مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع)» الحمدالله با یا
رفقا ؛ دم غنیمتِ ، تا نفس داریم و هستیم اسم خودمونُ در جرگۀ برپا کنندگان روضۀ سیدالشهدا (ع) ثبت کنیم .. با توجه به شرایط ایجاد شده ، ان شالله با مساعدت های مالی و معنوی شما خوبان تا پایان ماه صفر طرح ادامه خواهد داشت. راه های مشارکت : 🌐درگاه اینترنتیhttps://idpay.ir/babolharam 💳 شماره کارت↶ ➠ 6362 _ 1410 _ 4400 _ 3854 ↜به نام محمد معمارزاده ____ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْك مولای یا سیدنا الغریب یا حسن ابن علی، سیدنا الفرید، سیدنا الوحید، یا مولایی نه این که حرف تو باشد نه این که حرف من است حسین گفتن ما از عنایت حسن است یکی مدینه یکی کربلا به ظاهر لیک حکایت دو برادر دو روح یک بدن است نه هرکه لایق خونین بدن شدن بوده است نه هر غریب سزاوارِ خون جگر شدن است که گفته صلح به معنایِ ترس از جنگ است که گفته رزم توان یکی از این دو تن است تفاوتی ست میانِ رباب با جعده که فرق این دو برادر ز فرق این دو زن است گمان کنم به دلیل همین تفاوت نیز میان این دو برادر غریب تر حسن است یافتم در گذرِ راه بر این از شه تشنه تو مظلوم تری همسری داشت حسین همچو رباب بود عمری ز غمش در تب و تاب لیک دلها همه غم پرور تو که بود قاتل تو همسر تو غریب آقام .. غریب آقام .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5897612326500042545.mp3
2.32M
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ |یَحزَنُونَ لِحُزنِنا و یَفرَحُونَ لِفَرَحِنا| با شادی شما مَسروریم و با غُصّه‌‌ی‌تان محزون 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جانِ عالم فدای این دو تا آقازاده .. شب ششم ماه محرم ؛ روضه ، روضه قاسم ابن الحسن .. دهه ی عاشورا ، کربلا غوغا .. آروم آروم زائرا میان ، عاشورا کربلا باشن .. روز عاشورا غوغایه دسته هایِ عزا میان به سر میزنن به سینه میزنن .. شب جمعه زائرا از اطرافِ کربلا آروم آروم میان حرم ابی عبدالله باشن .. این یه برادر ، اما بمیرم مدینه کنارِ قبرِ خاکیِ امام مجتبی نه زائری ، نه گریه کنی ، نه شمعی .. گل آوردن تو مجلس ، کاشکی این دسته گلا رو میزاشتن میبردیم بقیع .. کاشکی کنارِ قبر امام مجتبی میزاشتن یه روضه قاسم بخونیم .. دستِ قاسم رو گذاشت تو دست ابی عبدالله ، برادر؛ خودم کربلا نیستم یاریت کنم جانمُ فدات کنم .. قاسممُ پیشکش قبول کن .. او فدایی توِ .. با عمو بزرگ شد ، با عمو قد کشید تا اومد کربلا .. شب عاشورا ، دونه دونه رو حسین نشانشون داد شهادتشون رو .. مودب گوشه خیمه نشسته هی رو پا بلند میشد دیگه طاقت نیاورد ، عمو جان فردا منم شهید میشم یا نه ؟؟.. سیدالشهدا فرمود فردا اوضاع یه جوری میشه شیرخوارَمَم شهید میشه .. یعنی اینا اینقدر به خیمه ها نزدیک میشن .. دلش طاقت نیاورد ؛ عمو من چی؟! همه رو گفتی ، من چی!! فرمود قاسمم مرگ در نظر تو چگونه ست؟! حرف حسین تموم نشده ، با شوق صدا زد : احلَی مِنَ العَسَل .. از عسل شیرین ترِ .. ابی عبدالله یه نگاهی کرد فرمود قاسمم تو هم شهید میشی و به بلای عظیم دچار میشی .. آمد از خیمه همچو قرصِ قمر آنکه آماده بهر پرواز است اشتیاق است و ترس جاماندن بندِ نعلین او اگر باز است نو غزال هاشمی میکند نسلِ گرگ را گر عوض میکرد دستی از قضا تقدیر را قدرت بازوی او در بند بازوبند بود باز کرد از دست شیری نامه ای زنجیر را *حمید بن مسلم میگه من ایستادم دارم نگاه میکنم یه وقت دیدم یه ماهپاره از خیمه بیرون آمد .. مثل ماه شب چهارده میدرخشه .. خود ابی عبدالله عمامه دورِ سرش پیچید ، روی قاسم رو پوشاند .. عباس قاسم رو سوار مرکب کرد .. حمید بن مسلم میگه من نگاه میکردم پاهاش به رکاب نمی رسید .. اما عموها و عمو زاده ها و اهل حرم دورش بودن تا بره میدان .. آمد از خیمه همچو قرصِ قمر آنکه آماده بهر پرواز است اشتیاق است و ترس جاماندن بندِ نعلین او اگر باز است کربلا با نسیم گل برگش رنگ و بویِ گلاب میگیرد حسنی زاده است و حق دارد چهره اش را نقاب میگیرد آخر او ماهپاره می باشد مثلِ خورشیدِ عرشه ی زین است آن گلی که به چشم می آید زودتر در نگاهِ گلچین است قامت سبز و قد کوتاهش بویِ کامل ترین غزل دارد این که شوق زبان زدِ عشق است سیزده شیشۀ عسل دارد ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ عمو بهش یاد داده ، مقابل دشمن قرار گرفتی چشم ها رو تنگ کن دشمنُ حقیر ببین ؛ رجز خواند ، هفتا از پسرایِ ازرق حرامزاده رو به درک واصل کرد .. خودشم به درک واصل کرد ، فریاد تکبیر اهلِ حرم بلند شد .. دیدن حریفش نمیشن .. در نبردِ تن به صد تن هم هماوردی نداشت چون کند با یک سپر باران سنگ و تیر را گفت اینطوری نمیتونید جلوشُ بگیرین حریف همه لشکر هست ‌‌.. گفت اینجوری فایده نداره ، زره که نداره .. کلاه خود که نداره .. جوشنی به تن نداره .. حسینم داره نگاه میکنه .. یه وقت صدا زد برید به نجمه بگید دعا کنه برای پسرش .. دوره کردن قاسمُ .. بد کشتن قاسمُ .. حالا معنای بلای عظیم رو آدم میفهمه .. علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من .. دوره کردن نتونست ازحلقه محاصره فرار کنه .. خم شدن سنگ ها رو برداشتن .. آی بی رحم مردم کوفه .. هدف ثابته هدف ایستاده .. (ناشی ترین هام دیگه تونستن بزنن).. آخه نوجوان ۱۳ ساله باید گل بارون بشه ولی جایِ این گلا رو سرش سنگ میریختن .. هر سنگی به صورتش میخورد نالش بلند میشد .. یه نامردی اومد با نیزه به پهلوش زد .. از رو مرکب افتاد .. جشن دامادی و بلوغش بود که به تکلیف خود عمل می کرد مثل یک غنچه زیرِ مرکب ها داشت خود را کمی بغل می کرد سینه گاهش کمی تحمل داشت آن هم از دستِ نعل ها وا شد معجزه پشتِ معجزه آمد نونهالی شبیه طوبی شد گر عمو را شکسته می خواند گر کلامی به لب نمی آرد در مسیر صدایِ بی حالش استخوانِ مزاحمی دارد دو نفر کربلا بدنشون زیر سم اسب ها رفت .. یکی خود حسین بود ، یکی هم این آقازاده ..( ولی یه فرقی داشتن ) .. ابی عبدالله سر به پیکر نداشت ولی این آقازاده نفس میکشید .. تجسم کنید یه نوجوان ۱۳ساله .. اسب ها بیان .. واویلا .. (میخوای بدونی بلای عظیم یعنی چی ؟!) ابی عبدالله اومد ، هر جوری بود شمشیر کشید دشمن فرار کرد از کنار قاسم .. گرد و خاک خوابید دیدن حسین نشسته سر قاسم رو گذاشته روی زانو .. دیگه نفسش بالا نمیاد .. میخواد بگه عمو کمکم کن .. دید هی داره پاشنه ها رو رو خاک میکشه .. یعنی عمو نفسم بالا نمیاد .. فرمود قاسمم برا عمو سخته کمکی از او بخوای نتونه انجامش بده .. همون بالاسر قاسم دلش رفت مدینه .. در استخوانِ خورده ، جناغ تو دیده ام تصویر درب و سینه و مسمار و مادرم *حمید بن مسلم میگه من ایستاده بودم ببینم آخر سر این بچه رو حسین چه جوری بر میگردونه! وقتی میدون میرفت پاهاش به رکاب اسب نمیرسید .. اما یه وقت دیدم از بین جمعیت حسین داره میاد .. آقایِ ما رشید بوده ، پنجاه خوردی سال سن داره ابی عبدالله ، قاسم رو سینه به سینه چسبوند بود ‌‌.. اما دیدم عقب سر پاهاش رو خاک کشیده میشه ..‌ همه مادرایِ شهدا فیض ببرن .. آورد قاسم رو خیمه دارالحرب گذاشت کنار بدنِ علی اکبر خودش نشست بین این دو تا بدن .. گاهی صدا میزد پسرم علی .. گاهی صدا میزد پسرم قاسم .. زن ها خبر دار شدن همه اومدن خیمه دارالحرب جمع شدن دور کشته ی قاسم ، ابی عبدالله یه چشم گردوند دید همه دارن گریه میکنن ، اما نگاه کرد دید نجمه داره خیره خیره نگاه میکنه ... آی بیچاره مادرت .. هیچ جا امام حسین نگفت به زنها بلند گریه کنید (زبانِ حال دارم میگم) ولی اینجا صدا زد زنا بلند گریه کنید ..بلند گریه کنید مادرش باهاتون هم نوا بشه .. آخه قاسم شده هم قد علی اکبر .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5897612326500042546.mp3
5.34M
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ |یَحزَنُونَ لِحُزنِنا و یَفرَحُونَ لِفَرَحِنا| با شادی شما مَسروریم و با غُصّه‌‌ی‌تان محزون 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net