🍁🍂* #قسمت_اول روضه شهادت حضرت عبدالعظیم الحسنی و حمزه سیدالشهداء علیهما السلام_ سید مهدی میرداماد_94*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته
صراط را زهمین راه مستقیم گرفته
تو از عشیرۀ عشقی تو از قبیلۀ قبله
که عطر، مرقدت جنه النّعیم گرفته
گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی
سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته
*چه زیارتی...زیارتی که هرچی سلام میدی آخرش میره کربلا...*
گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی
سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته
همیشه سفرۀ دل باز کرده ام به حضورت
که فیض باز شدن ، غنچه از نسیم گرفته
همیشه عبد ، حقیر است در برابر معبود
به جز تو کی سِمت عبد با عظیم گرفته؟
همیشه عبد ، حقیر است در برابر معبود
به جز تو کی سِمت عبد با عظیم گرفته؟
مَلک غبار زِ قبر تو تا نرُفته نرفته2
که هر کبوتر تو ذکر یا کریم گرفته
*حالا میخوام قلبتو نشونه بگیرم...امشب برای تک تک ما دارن یه چیزایی مینویسن،خوش به حال اونایی که زرنگن...اما من اعتقادم اینه شب وفات سیدالکریم گدایی هم بلد نباشی دست خالی نمیری...این آقا فرزند کسیه که میومد بهش ناسزا میگفت،نمیذاشت دست خالی بره؛دشمن مسلم...این آقا از اون نواده هاییه که نمیذاره دست خالی بریم..*
کسی که زائر تو شد ، حسین را شده زائر
*امام صادق علیه السلام فرمود:میخوای اهل ایمان رو بشناسی علامت ایمان اینه:یه بار جلوش بگو"صلی الله علیک یا اباعبدالله" اگر دیدی دستش رو روی قلبش گذاشت....*
کسی که زائر تو شد ، حسین را شده زائر
که رنگ و بو حرم تو از آن حریم گرفته2
*دلم برای کربلا یه ذره شد..بعضیا اصلا نرفتید،نه؟!
من با همه اعتقادم میگم هر کی میخواد ملامتم کنه عیبی نداره...من میگم خوش به حال اونایی که نرفتند،میدونی چرا؟درد نرفته ها یه درده...هروقت اسم کربلا میاد میگه الهی من یه دفعه برم؛ندیده زیر خاک نرم اما درد رفته ها یه درد نیست که....همچین که یکی میگه بین الحرمین هی میزنه رو پاش...همچین که یه نفر بگه قتلگاه؛میخوای داد بزنی بگی حسین...کربلا کربلا...بذارید یه جایی دلتون رو ببرم که همه بیان...سفره ی کریم همینه...
فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید
کریم کاری ندارد به اسم و رسم کسی2
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید
(تعجب نکنی هر راهی میری تهش یه جای دیگه هست...)
ملامتش نکنید آن که را مدینه نرفت2
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید...
کربلا...کربلا....کربلا...
چیزی تا عرفه نمونده...آماده ای؟!
کربلا...کربلا....کربلا...
این دل تنگم عقده ها دارد
گوییا میل کربلا دارد
یا حسین مارا کربلایی کن
یا حسن مارا کربلایی کن
بعد از آن با ما هر چه خواهی کن...
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┈┈••✾••✾••┈┈
@babolharam_ir
┈┈••✾••✾••┈┈
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
🔴بابُ الحَرَم درسروش↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
🔴بابُ الحَرَم درایتا↶
http://eitaa.com/babolharam_ir
🍁🍂* #قسمت_پایانی روضه شهادت حضرت عبدالعظیم الحسنی و حمزه سیدالشهداء علیهما السلام_ سید مهدی میرداماد_94*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
فرمودند:یه عبا پیغمبر رو بدن حمزه انداخت؛خوب شد یه عبا بود بندازه روی بدن...میخوام امشب برات از چند تا عبا بگم...این عبا خیلی قصه ها داره...خیلی روضه ها داره...میخوام امشب خرق عادت کنم اگه این آقا اجازه بده؛ همه از مدینه میرن کربلا امشب بیا از کربلا برو مدینه...چی میخوام بگم؟میخوام بگم عبا خرج بدن حمزه شد...عبا بدنو پوشوند؛نذاشت صفیه این بدنو ببینه...کربلام چند جا این عبا به کار برده شد:یه جا وقتی نگاه کرد دید بدن پاره پاره و قطعه قطعه هست...
جوانان بنی هاشم بیایید....بیایید2
علی را بر در...
زین العابدین روضه رو اینجوری میخونه؛میگه:تو خیمه تو تب دارم میسوزم یه مرتبه دیدم صدای ضجه عمم بلند شد،گوشه ی خیمه رو بالا زدم دیدم جلو،عمم زیر بغل بابامو گرفته...بابام همه محاسنش غرق خونه...سر و روش آشفته هست...پشت سر دیدم جوونا یه عبا رو گرفتند..حالا یه قدم جلوتر...یه جا دیگه این عبا به درد حسین خورد...
ببینید2 گلم رفت....
بچه ها دست بابا خونی شده2
گمونم شیش ماهه قربونی شده...
دیدند یه قدم میاد یه قدم برمیگرده...بچه دست و پا میزد...دیگه کجا ببرمت؟زود میبرمت مدینه...بگم ناله بزنید...یه جا دیگه هم عبا تو روضه آمده...از کربلا میبرمت مدینه...علامه طباطبایی میگه:علی آمد پشت در...دید زهراش رو زمین افتاده...یه زنی که بارداره...بچه سقط شده...دید زهرا افتاده...خون رو زمین ریخته...مادر ما از هوش رفته...دیدند علی عباشو رو زهرا کشید...وااای...
به زیر دست و پا گاهی نگاهم سوی حیدر بود2
گهی در آن کشاکش فکر جان بچه ها کردم
من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی
(خدا کنه نفهمی...من فاطمه یه طرف...چهل نفر یه طرف...)
من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی
چنان قنفذ مرا میزد که دامانش رها کردم
شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند
دستم شکست و...
وحشی آمد توبه کرد؛قاتل حمزه سیدالشهدا با اون جنایت عظیم...پیغمبر بهش فرمود:دین ما دین رافت و رحمته.. در توبه بازه؛من کیم تو رو نبخشم اما وحشی سعی کن خیلی جلو چشم من راه نری،من نبینمت..تورو میبینم یاد بدن مثله شده ی عموم میفتم،بمیرم برا دلت هی تو کوچه ها نگاه کرد مغیره یه طرف...بلند بگو یا زهرا...*
"شاعر:علی لسانی"
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┈┈••✾••✾••┈┈
@babolharam_ir
┈┈••✾••✾••┈┈
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
🔴بابُ الحَرَم درسروش↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
🔴بابُ الحَرَم درایتا↶
http://eitaa.com/babolharam_ir
🍁🍂*روضه و توسل جانسوز _15 شوال شهادتِ حضرتِ عبدُالعظیمِ الحَسنی و حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا سلام الله علیهم اجمعین _ حاج حسین سازور*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
اینجاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست
خیلی گران تمام شده ، مُلکِ خون بهاست
هرگوشه زین دیار اگر هیئتی بپاست
پشتِ قباله و سندش یک سر جداست
زان روز که معامله شد سرزمینِ ما
ری نیست نام آن و شده وادی البکاء
از آن به بعد فاطمه زین خاک رو گرفت
این سرزمین به گریۀ عشاق خو گرفت
آنقدر گریه شد که کمی شستشو گرفت
از خانۀ امام حسن آبرو گرفت
اوضاع را امام حسن رو به راه کرد
زهرا دوباره جانبِ ایران نگاه کرد
عبدالعظیم آمد و عبدِ خدا شدیم
با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم
همسایۀ عزیز دل مجتبی شدیم
در هر طواف زائرِ کرب و بلا شدیم
پیچیده باز در حرمِ یار عطر سیب
صلی علی الحسینُ و صَلی علی الغَریب
یا ذَالکرم عزیز حسن سید الکریم
امشب زنامِ توست سخن سید الکریم
پرده زرُخ کنار بزن سیدالکریم
سر می نهم به پای تو من سیدالکریم
گریه میان صحنِ شما مستی آور است
با گریه در حریم حسینی برابر است
پر می کشیم از حرمت محضر حسین
پرواز می کنیم به دورِ سر حسین
عمری شدیم با مددِ خواهر حسین
شبهایِ جمعه هم نفس مادر حسین
فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید
با قد خم به کرب وبلا فاطمه رسید
فریاد می زند پسرِ من سرت کجاست
قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست ...
جایِ لبش که هست ولی خواهرت کجاست
سیمین گلو عزیزِ دلم حنجرت کجاست ....
*فرمود هر کسی عبدالعظیم الحسنی رو زیارت کنه کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا ... آقاجان ... آبرویِ شهرُ دیارِ ما شمایید ...قبلۀ پایتختِ ما شمایید آقا ... یاسیدالکریم ، اما امروز ، روزِ شهادتِ سیدالشهداءِ اُحد ، حمزۀ سید الشهداست ... انقدر پیغمبر گریه کرد برایِ حمزه ... (اجازه بدید من دیگه شعر نخونم ، روضه بگم ، همه گریه کنیم ...) ان شالله دستِ جمع بریم اُحد کنارِ پنجره هایِ اُحد اونجا زیارت کنیم ...
جنگِ اُحد تمام شد،پیغمبر فرمود کیه منو از عموم حمزه خبری برساند،همه سر به زیر انداختن،می دونستن حمزه به شهادت رسیده ... راه افتادن بینِ کشته ها تا رسیدن بالایِ سرِ حمزۀ سیدالشهدا (یاالله) چشمِ پیغمبر به بدنِ حمزه افتاد،دید این بدن رو پاره پاره کردن ...سینۀ مبارکش رو شکافته بودن،لبها رو بریده بودن،گوش ها رو بریده بودن ... اولین بدنی هست که تو اسلام پاره پاره کرده بودن و مُثله کرده بودن ... پیغمبر کنارِ بدن نشست شروع کرد بلند بلند گریه کردن ... یکی صدا زد یا رسول الله عمۀ بزرگوارتون ، صفیه خانم داره میاد ... به عجله پاشد ، فرمود جلوش رو بگیرید ، نزارید بیاد ... با این که فاطمه همراهیش می کرد ، قولِ پیغمبر رسید ، صفیه خانم برگشت،رسولِ خدا فرموده شما رو برگردانیم،شروع کرد گریه کردن ... پیغمبر آمد ، افتاد به پایِ پیغمبر ... رسول خدا اجازه بده من یه بار برادرم رو ببینم،انقده اصرار کرد ... انقده گریه کرد پیغمبر اجازه داد ... فرمود یه عبا رو بدنش بندازید پاهاش رو با خارِِ بیابان پوشاندن ، خواهر اومد کنارِ بدن ... اجازه بدید صورتِ برادرم رو ببینم ... آخ گوشۀ عبا رو کنار زدن ... چشمش افتاد به بدنِ پاره پاره ...مُثله شده ... به ناگاه صیحه ای زد ، زمین افتاد ... زن ها دورش رو گرفتن ... فرمود رسولِ خدا ، نگفتم خواهر برادر رو نمی تونه اینگونه ببینه ... ببریدش ....
اما با احترام بردنش،زن ها با احترام صفیه خانم رو بردن،دیگه کسی تازیانه نزد ... دیگه کسی لگد نزد ... دیگه کسی قلافِ شمشیر نزد ... کعبِ نی نزد ... (حالا می خوای روضه بخوانم ..(
اومد کنارِ بدنِ حسین،یه نگاه کرد به بدنِ پاره پارۀ برادر ... یارسول الله گفتی خواهر طاقت نداره برادر رو اینگونه ببینه ... آخ چه گذشت به عمۀ سادات ... همچین که بدن رو دید رو کرد سمتِ مدینه ... اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا جَدّا ،بعد از سلام صدا زد «هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُقَطَّعُ الاعَضاء مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ» شروع کرد با بدن حرف زدن،داداش هرگز گمان نمی کردم من زنده باشم سر از بدنت جدا ببینم ... بدنتُ زیرِ سّمِ اسب ها ببینم ... بدنتُ غارت شده ببینم .*آی حسین ...
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┈┈••✾••✾••┈┈
@babolharam_ir
┈┈••✾••✾••┈┈
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاح_حسین_سازور
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
#روضه_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
🔴بابُ الحَرَم درسروش↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
🔴بابُ الحَرَم درایتا↶
http://eitaa.com/babolharam_ir