|⇦•نام آن پروانه عبدالله...
#روضه و توسل به ابن الکریمحضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شب_پنجم_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج مهدی سماواتی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شمع ها از پای تا سر سوخته
مانده یک پروانه ی پر سوخته
نام آن پروانه عبدالله بود
اختری تابنده تر از ماه بود
*امروز روز یتیمنوازیه، روز یادگار امام حسن مجتبیست حضرت عبدالله بن حسن علیهم السلام..*
کرده از اندام لاهوتی خروج
یافته تا بامِ «أوْ أدنی» عروج
خون پاکش زاد و جانش راحله
تار مویش عالمی را سلسله
صورتش مانند بابا دلگشا
دستهای کوچکش مشکلگشا
رخ چو قرآن چشم و ابرو آیهاش
آفتاب آیینه دار سایه اش
مجتبایی با حسین آمیخته
بر دو کتفش زلف قاسم ریخته
از درون خیمه همچون برق آه
شد روان با ناله سوی قتلگاه
پیش رو عمو خریدارش شده
پشت سر عمه گرفتارش شده
بر گرفته آستینش را به چنگ
کای کمر بهر شهادت بسته تنگ
ای دو صد دامت به پیشِ رو، مرو
این همه صیاد و یک آهو، مرو
*آخه تا صدای ناله ذوالجناحو شنیدن همراه عمه دوان دوان اومدن به طرف میدان دید دور عمو رو گرفتن، نتونست طاقت بیاره، عمو رو غریب و تنها ببینه، دوید به طرف میدان افتاد چشم عم افتاد صدا زد "یا اختا احبسینی" بگیر یادگار برادرمونو، این آقازاده هم فریاد میزد "والله لا فارغ عمی"یعنی به خدا از عموم جدا نمیشم او رو تنها نمیگذارم..*
ای دو صد دامت به پیشِ رو، مرو
این همه صیاد و یک آهو، مرو
کودک ده ساله و میدان جنگ
یک نهال نازک و باران سنگ
دشمن اینجا گر ببیند طفلِ شیر
شیر اگر خواهد زند او را به تیر
*یعنی اینها به صغیر و کبیر ما رحم نمیکنند..*
تو گُل و صحرا پُر از خار و خس است
بهر ما داغ علیاصغر بس است
با شهامت گفت آن دَه ساله مرد
طفل ما هرگز نترسد از نبَرد
بیعمو ماندن همه شرمندگی است
با عمو مُردن کمال زندگی است
تشنگی با او لب دریا خوش است
آب اگر او تشنه باشد، آتش است
بوده از آغاز عمرم انتظار
تا کنم جان در رهِ جانان نثار
جانِ عمه، بود و هستم را مگیر
وقت جانبازی است دستم را مگیر
عمهجان در تاب و تب افتادهام
آخر از قاسم، عقب افتادهام
نالهای با سوز و تاب و تب کشید
آستین از پنجهٔ زینب کشید
تیر گشت و قلب لشکر را شکافت
پَرکشید و جانب مقتل شتافت
دید قاتل در کنار قتلگاه
تیغ، بگْرفته به قصدِ قتلِ شاه
تا نیاید دست داور را گزند
کرد دستِ کوچک خود را بلند
*دوان دوان اومد دید شمشیر برهنه بالا سر عمویه، چه کنه وسیله دفاع نداره، تا رسید دستاشو سپر قرار داد..*
تا نیاید دست داور را گزند
کرد دستِ کوچک خود را بلند
*دیگه معلومه چی میشه، چی به سرش میاد..*
در هوای یاری دستِ خدا
دستِ عبدالله شد از تن جدا
گفت نه تنها سر و دستم فدات
نیستم کن ای همه هستم فدات
آمدم تا در رهت فانی شوم
در منای عشق، قربانی شوم
کاش میبودم هزاران دست و سر
تا برای یاریات میشد سپر
تو سلامت، گرچه ما را سر شکست
دست ساقی، باز اگر ساغر شکست
ای همه جانها به قربان تنت
دست عبدالله وقف دامنت
چون به پاسِ دستِ حق از تن جداست
دست ما هم بعد از این دستِ خداست
هر که در ما گشت فانی، ما شود
قطره دریایی چو شد، دریا شود
تا دهم بر لشکر دشمن شکست
دست خود را چون عَلَم گیرم به دست
با همین دستم تو را یاری کنم
مثل عبّاست علمداری کنم
بود در آغوشِ عمّش ولوله
کز کمان بشتافت تیرِ حرمله
*شمشیر دستشو از بدن جدا کرد، ناله میزد میگفت عمو دستم، با دست بریده تو بغل عمو افتاد، اینجا بود یه داغ دیگه به دل حسین گذاشت اون ملعون ازل و ابد، حرمله یه تیر دیگه تو چله کمان گذاشت، گلوی این آقازاده رو نشانه گرفت..حسین حسین حسین.... *
تیر زهرآلود با سرعت شتافت
چون گریبان، حنجر او را شکافت
گوشهچشمی به عمو باز کرد
مرغ روحش از قفس پرواز کرد
با گلوی پاره در دشت قتال
شه تماشا کرد و او زد بال بال
همچو جان بگْرفت مولا در برش
تازه شد داغِ علیِّ اصغرش
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_مهدی_سماواتی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•بزم ما را حسن...
#روضه و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شب_پنجم_محرم۱۴۰۳به نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سخن اهل عشق این سخن است
کربلا در احاطه ی حسن است
هر کسی رو به کربلا کرده
باطنش رو به مجتبی کرده
«حسن جان،حسن جان..»
بزم ما را حسن فراهم کرد
او حسین را عزیز عالم کرد
*شب پنجم محرم خواسته و ناخواسته دلت میره پشت پنجره های بقیع، مدینه رفته ها یه لحظه مجسم کن تاریکی بقیع شبهای محرم مقایسه کن با بین الحرمین کربلا الان جا سوزن انداختن نیست اما مدینه، بقیع تاریک و سوت و کوره..از بچه گی دلت رو شکستن چرا ؟..*
دیدم گوشواره شکست
مادر چشاشو بست
از همون جا جگر پاره پاره شد
*خدا رحمت کنه مرحوم علامه ی حسن زاده رو میگن علما نشسته بودن روضه ی حضرت زهرا بود. روضه تموم شد ایشون هی نیز پشت دست می گفت: خدا کنه دروغ باشه..انقدر زد پشت دست، دست کبود شد. همه به گریه ی علامه گریه کردن روضه حضرت زهرا بود اینقدر پشت دستش زد سرخی نمایان شد. بعد یه جمله گفت: چقدر خوبه یه زن جوون میره بیرون یه پسر بچه همراهش باشه.. اونی که امام حسن رو کشت همین بوده. اگه امام حسن نبود نامرد میکشت فاطمه رو..*
بزم ما را حسن فراهم کرد
او حسین را عزیز عالم کرد
خیر ها را به ما حسن داده
او به ما اذن سوختن داده
میوه ی نور میدهد شجرش
ای به قربان هر دو تا پسرش
*وقتی زهرش دادن اولین نفری که فهمید زینب بوده خودش رو رسوند بعد دونه دونه داداش ها اومدن دورش رو گرفتن حسن جانم کی تو رو به این روز انداخته حسن جونم ؟؟ وقتی خواهر برادرا رسیدن نگاه کردن دیدن خون از گوشه ی لبش داره میاد..داداش بزرگتره نباید کسی شکستنش رو ببینه..یه عمر غرورش رو نگه داشت تو کوچه دید مادر سیلی خورد دم نزد.چون اگه حسن جزع فزع کنه بقیه از هم میپاشند یه عمر تو سینه اش نگه داشت اما وقتی زهرش دادن دید پاره های جگر ریخت بین تشت. همه گریه می کردن. اما
مرحوم شیخ صد ق رحمهالله علیه میفرماید: حسین بیشتر ناله زد یه جوری گریه کرد تو تاریخ نوشتن امام حسن فرمود: حسین تو دیگه برا من گریه نکن
چرا؟"لا یوم کیومک یا ابا عبدالله "یعنی حسین هیچ روزی مثل روز تو نمیشه
اینجو ری ناله نزن جگرم میسوزه حسین جانم..گفت داداش اونروز میرسه شمشیر ها بالا میره پایین میاد نیزه ها بالا میره پایین میاد پیر مردها با عصا میزنند..*
حسین ای تشنه لب حسین
حسین جان زینب حسین
فرمود: حسین جان من کربلا نیستم کمکت کنم. قاسم رو میفرستم عصای دستت بشه، علی اکبر رفته قاسم به جاش هست
گفت: حسین اونجایی که نه دیگه علی اکبر داری نه قاسم داری نه اباالفضل داری،یه سرباز یازده ساله به نام عبدالله..بالای تل زینبیه داره نگاه میکنه اینقدر پا کوبید ،عمه دستم رو رها کن برم..*
بسته ای دست مرا انصاف نیست
گیر گرگ افتاده راه چاره چیست
*عمه مگه نمیبینی گرگها ریختن دارن میدرن یوسف زهرا رو..عمه ببین عمو رو*
داغ دیده،تشنه بی پشت و پناه
بی تعادل گشته روی ذوالجناح
از چه دل دل می کنی از حال رفت
شمر هم با چکمه در گودال رفت
*مگه نمیبینی شمر داره میدوه بذار برم نامرد رو سینه ی عموم نشینه ..*
آسمان را بر زمین انداختن
بی هوا از روی زین انداختن
*آخه یهوقت نگاه کرد دید نانجیب با سنگ به پیشونی عمو ، رو اسب دیگه تعادل نداشت با صورت زمین خورد.*
سوختم سر نیزه در پهلوش رفت
زخم روی زخم خورد از هوش رفت
*نمیدونم گودال شلوغ شد شایدعبدالله هم اینجا نذاشت عمه اش ببینه*
عمه نیزه را به مشت گرفته اند
موی عموی مرا زپشت گرفته اند
*دیگه تحمل نکرد دستش رو کشید دوید نانجیب شمشیر رو کشید مگه من مردم به عموی من جسارت میکنید..شمشیر پایین اومد دست سپر شد دست این بچه به پوست آویزان شد..افتاد رو سینه ی عمو جانش حسین..تا افتاد رو سینه ی حسین گفت: ببین عمو اباالفضل منم دستم قلم شد من هم دستم شبیه دست تو شد.*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_محمد_عطااللهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•صدام هی نزن...
#زمزمه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شب_پنجم_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثممطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
صدام هی نزن نمون پیش من!
نخون هی رجز نگو از حسن
نباید بگی که بابات کیه
وگرنه تو رو همش میزنن
این مردم از حسن همیشه کینه دارن
واسهی کشتنت همه در انتظارن
خنجرِ کهنه رو روی گلوت میذارن
ای گل مجتبی ... برو خدا به همرات
یا حسن یا حسن.ببخش منِ غریبو
*یا حسن من تمام تلاشمو کردم...از دست من خودش رو رها کرد.بمیرم برای دل زینب نگاه می کرد به برادر و بردارزاده...*
حسن جان ببخش که طفل تو رو
جلو چشم من کتک میزدن
*حسن جان! خودت مدینه خبر داری چه خبر بود...*
اگه دستشو بریدن ببخش
که به زخم من نمک میزدن
دستایِ عباسم، همینجوری قلم شد
طفلِ تو رو سینه ام ، مدافع حرم شد
یه مردِ دیگه از میون خیمه کم شد
یا حسن یا حسن ... ببخش من غریبو
یاحسن یاحسن ... بگیر امانتی تو
#شاعر: رضا یزدانی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net