eitaa logo
کانال ‌متن روضه
78.7هزار دنبال‌کننده
780 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•ادب نموده و شکر خدا.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس استاد حاج منصور ارضی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا مَوْلاَتِی یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ «وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ» ادب نموده و شکر خدا کنیم همه به گریه حق نمک را ادا کنیم همه به شکر اینکه رسیدیم بر عزای حسین به گریه محشر کبری به پا کنیم همه همه حسینیه ها تحتِ قبه‎ یار است رسیده وقتِ اجابت دعا کنیم همه به نام، یک یک ما را صدا زده زهرا به اذنِ او پسرش را صدا کنیم همه دوباره فاطمه در عرش مو پریشان شد ز سینه عقده ی‎ یک ساله وا کنیم همه حسین کشته‎ اشک استُ ما حبیبِ حسین به اشک، زخم تنِ او دوا کنیم همه خدا به عشقِ حسینش گناهِ ما بخشید از این به بعد زِ آقا حیا کنیم همه قسم به عشق، محرم بهار مُردن ماست تمام زندگی خود فدا کنیم همه حلال تیغ هلالت خون سینه زنان حرام باد که چون و چرا کنیم همه قسم به نام خمینی و غیرتِ شهدا در این مسیر به او اقتدا کنیم همه به یک سلام از این راهِ دور بر ارباب دلِ شکسته‎ ی خود کربلا کنیم همه تنی بدونِ کفن روی خاک صحرا بود همیشه گریه بر آن بوریا کنیم همه سلام بر بدن بی سری که عریان شد دوباره فاطمه در عرش مو پریشان شد *شبِ عاشورا شنیدید تا حضرت فرمود همه تون برید اینا با من کار دارن، ظهیر بلند شد عرضه داشت آقا ما تازه شما رو پیدا کردیم کجا بریم !! بعد یک یک شروع کردن خطبه خواندن آقامون حضرتِ اباالفضل اتمام کننده کلام بود .. این بچه هی تو دامنِ عمو بی قرار میکرد اشکای عمو رو پاک میکرد هی میگفت قربونت برم بابا .. تو دلش گفت فردا کاری میکنم آبرویِ بابامو حفظ کنم .. اگه اون نتونست سپر بشه من میشم .. اگه اون نتونست دستشو بیاره گوشواره ی مادرمون افتاد ولی من انجام میدم .. ای آبرویِ حسن آبرو بخر .. از اولِ صبح هنوز کسی میدان نرفته، گفت زینب جان خیلی حواست به یادگارِ حسنم باشه دستای این بچه رو با طنابی به دستِ عقیله بستن .. از صبح همه چیزُ دیده عبدالله .. یه وقت دید عمو رو دوره کردن .. شمشیرا بالا و پایین میشه .. دست عمه رو رها کرد زد به دلِ میدان .. تا رسید به ابی عبدالله یه نگاه به قاتل کرد، صدا زد « ویلک یابن الخبیثة اتقتل عمی »؟! .. تا دید شمشیر داره فرود میاد دستشُ حائل کرد .. گرچه تنهاست عموجانُ سراپا خشمم عمه جان هرچه بگویی تو به رویِ چشمم به شهیدان حرم، دلهره دارم نرسم دست من را تو گرفتی که به یارم نرسم؟! ای که عزت همه اش در نظر رحمت توست آن چه خیر است برایم به خدا حکمت توست خودت ای عمۀ سادات بگو تا چه کنم؟! بغض پنهان شده در بین گلو را چه کنم؟! عمویم روی تراب است، به خود می پیچد جگرش تشنۀ آب است، به خود می پیچد بنشینم ز تنش پیرهنش را بدرند رمق آخر مانده به تنش را ببرند گرگ ها دور تن محتضرش ریخته اند چند تایی ته گودال، سرش ریخته اند آه عمامه ی جدش ز سرش افتاده شمر با خنجرِ کندش شده است آماده به پرستوی زمینگیر و اسیر اذن بده دست خود را کمی آرام بگیر اذن بده من نمُردم که کسی سنگ به سویش بزند نانجیبی برسد، دست به مویش بزند منم عبدالله و مجنونِ اباعبدالله قتلگه پر شده از خون اباعبدالله حرمله، شمر، سنان، خولی و اخنس، همه را دور سازم، برهانم پسر فاطمه را دست خود را جلوی تیغ سپر می سازم سر خود را به فدای سر او می بازم عمه جان، تاب ندارم که بمانم دیگر می زنم مثل اباالفضل به قلب لشگر جد من شیر اُحد حیدر خیبر شکن است ذکر طوفانی من ذکر أنا ابن الحسن است رفتم و در دل گودال دلیری کردم بین روبه صفتان یک تنه شیری کردم تا که خنجر نخورد بر بدن ثارالله قطع شد دست من و ناله زدم وا اماه ایستادم به روی پنجه روی پاهایم حرمله دوخت تنم را به تن مولایم نام بابا حسنم بین گلو .. جان دادم چه یتیمانه روی پای عمو جان دادم آه عمه بنگر، روضه چه مبسوط شده خون من با پسر فاطمه مخلوط شده شاعر : عبدالله من، ابنُ الکریمم بِسم الله الرَحمن الرحیمم من بی قرارم، ارثِ جمل دارم ده ساله ام اما حیدرِ کرارم جانم حسن جانم .. بودم اسیرِ دستانِ عمه سویِ گودال است چشمانِ عمه دستم کشیدم سوی تو دویدم گیسویت را دستِ یک بی حیا دیدم یا ذبیح الله یا اباعبدالله .. دستم سپر شد بر حنجرِ تو افتادم بی دست بر پیکر تو گشتم در غوغا، دست و پا گیر اینجا از تو جدا کردن با نیزه جسمم را یا ذبیح الله یا اباعبدالله ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•از سرِ شب، غربت و .. و توسل اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ» اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ.. از سرِ شب، غربت و دلشوره‌ام بسیار شد غصۀ یک عمر، بین سینه‌ام انبار شد خواب بودم، غافل از احوالِ خود، تا ناگهان با صدای ناله‌ای محزون، دلم بیدار شد ناله می‌فرمود:« یا عَطشان... بُنیَّ یاحسین» از همین ناله، دو چشم عرشیان خونبار شد چشم وا کردم لباسِ غرق خون دیدم به عرش تا نظر کردم بر آن، از گریه چشمم تار شد شاعر: *هر کسی سفر میره یه سوغاتی میاره .. همچین که کاروان رسید مدینه هر کسی سفر میره یه سوغاتی میاره .. یه مرتبه دیدن بی بی شتابان رفت بالا سرِ قبرِ رسول الله .. دیدن یه بقچه در آورد .. از تو بقچه یه پیراهن غرق در خون و پاره پاره رو درآورد .. بعضیا تعجب کردن این چیه بی بی از تو ساروق بقچه درآورد یه مرتبه پیراهنُ رو دست گرفت .. این پیراهنِ داداشمِ .. اینا جای نیزه و شمشیر و نعل اسباست که رو بدنِ داداشم تازوندن .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•باحق بگو از نوکران.. و توسل به حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ» اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ.. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ باحق بگو از نوکران غم را نگیرد دار و ندارِ ماست ماتم را نگیرد *شنیدم هرجایی نامت برده بشه حرمتِ .. فلذا فرقی نمیکنه کجا بگم حسین .. انگار تو حرمت دارم میگم حسین .. به تو از دور سلام به سلیمان نبی از طرف مور سلام به تو از دور سلام به حسین از طرف وصلۀ ناجور سلام* ماه حسین آمد بخواه از مادر او از ما گنه کاران محرم را نگیرد از چشمهای گریه کن های حسینش ارث به جا مانده از آدم را نگیرد دلبستگی ها را بگیرد صحبتی نیست اما فقط، ذکر حسینم را نگیرد پرچم بماند بر زمین و زنده باشد حاشا برا نوکر که پرچم را نگیرد گمراه خواهد شد یقیناً ،هر کسی که دامان او این حبلِ محکم را نگیرد یک عمر با هم در عزایش گریه کردیم از ما خدا این اشکِ با هم را نگیرد ای کاش! شمشیر و سنانُ خنجرُ تیر جسم ولیُّ اللّهِ أعظم را نگیرد حداقل ای کاش در گودال قاتل در پنجه موی شاه عالم را نگیرد کس نیست تا با ساربانِ او بگوید اینگونه از انگشت، خاتم را نگیرد شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•خراب آمده ام.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهم» «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولا و نعم النصیر» «السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی .. » خراب آمده ام، باز رو به راهم کن مسیحِ من بِدَم و عاری از گناهم کن نیامدم به تمنای آب و نان سویت کمی به حُرمت ام البنین نگاهم کن فدای جُون شوم ، روسپید عالم شد نگاه لطف به ظرف دل سیاهم کن عطا به جای خودش ، جای این همه گریه برای سینه زنت ، ذوالکرم! دعا هم کن به زیر بار گرانِ علامتت گفتم: گذر ز توشه‌ی سنگین اشتباهم کن مقدّم است به کارم ، همیشه کار شما بیا و پیر همین راه و دستگاهم کن *یه کاری کن غیرِ درِ خونه‌ی تو درِ خونه‌ی کس دیگه رو نزنم .. * عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم براتِ کرب و بلای مرا فراهم کن *همه میدونن، من به همه گفتم شبِ سوم براتِ کربلا رو باید بگیریم .. امشب شبِ دستای کوچیکِ .. امشب شبِ کسیه که درسته دستاش خیلی کوچیکه، درسته دستاش دستاش مثه مادر بزرگش بالا نمیاد .. اما گره های خیلی بزرگُ باز میکنه ..* میان گودی قبرم ، زمانِ تلقینم اسیر روضه‌ی گودی قتلگاهم کن شاعر: حسین .. اون لحظه ای که میخوان منو تو قبر بزارن یکی بیاد بالاسرم بگه حسین .. منو اینجوری داخل قبر نزارید .. ان شالله روضه خوانا باشن، گریه کنا باشن، سینه زنا باشن دور و برم .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•ربی که کار یار ما را.. و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ربی که کار یار ما را دلبری کرد ما را به بازار عزایش مشتری کرد بی ارزشیم اما گرفتار حسینیم چشمان زهرا خوب، ذره پروی کرد حاشا که در داغ حسینش کم گذاریم زهرا برای تک تک ما مادری کرد عمری است دود پاک اسفند مُحرّم از هر بلایی جسم و جانم را بری کرد مثل دم‌عیسی که جانبخش است بر جسم چای عزایش سال ها پیغمبری کرد بی اعتقادی ها تماماً ریشه کن شد تا پرچمش هر سال سایه گستری کرد پاکار باشیم ای رفیقان، مشکل این است کم کاری ما، دشمن دین را جری کرد مداح، شاعر، سینه زن، خدام هیئت پرشورتر امسال باید نوکری کرد بدجور جا مانده است از سِیر حسینی هر کس در این دربار ، حس برتری کرد کاری نمی ماند زمین ، محتاج ماییم هر بار کاری را نکردم ، دیگری کرد آتش زده بر سینه ها صوت بُنَیَّ … در قتلگاهش فاطمه نوحه گری کرد هر کس به مقتل رفت فورا باز می گشت اما چه کرد این شمر؟! آخر خودسری کرد وقتی لباس کهنه اش را پاره کردند باید به یاد غارتش جامه دری کرد تا که نفس باقی است باید با تعصب گریه برای زینب و بی معجری کرد شاعر: روایت میگه، پیغمبر نشسته این خانواده وارد شدن ، امیرالمومنین، بی بی دوعالم فاطمه، حسن و حسین .. همچین که وارد شدن تا پیغمبر چشمش افتاد به این خانواده شروع کرد گریه کردن .. چی شده آقا؟! چرا گریه میکنید .. فرمود علی جان الان جبرییل به من وارد شد یکی یکی خبرِ شهادتِ شماها رو به من داد .. علی جان خبرِ شکافته شدنِ فرقِ تو رو به من داده .. یه نگاه به بی بی کرد زهرا جان خبر سیلی خوردنِ تو رو به من داده .. یه نگاه به حسنش کرد ، حسن جان خبرِ زهر دادن به تو رو به من داده .. تا نگاه به حسینش کرد، بی بی یه نگاه به پیغمبر انداخت .. (چی میخواد بگه در مورد حسین؟!) پیغمبر تا دید دخترش نگران شده فقط همین جمله رو فرمود: حسینم خبرِ شهادتِ تو رم تو کربلا به من دادن .. تا این خبر رو بی بی شنید روایت میگه بی بی یه ناله ای زد، غش کرد زمین افتاد ..بی بی رو بهوش آوردن، فقط یه خبرِ شهادت به این خانم دادن .. من میخوام بگم خانم جان اینجا باباتون فرمودن پسرتُ کربلا تشنه میکشن اینجوری زمین افتادی .. کجا بودی کربلا اون لحظه و ساعتی که نیزه دار داره با نیزه میزنه .. شمشیر دار داره با شمشیر میزنه .. یه عده ام که نیزه و شمشیر نداشتن دامن ها رو پر از سنگ کردن .. امشب، شبِ گودالِ .. امام صادق فرمودن هزار و نهصد و پنجاه زخم به بدن جد غریب ما خورده .. بعضیا سوال کردن مگه یه بدن چقدر جا داره .. یه مرتبه آقا گریه کردن نیزه جای نیزه میزدن .. شمشیر جایِ شمشیر میزدن .. ای حسین ... تا که نفس باقیست باید با تعصب گریه برای زینب و بی معجری کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•دیدی از غصه وغم.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۰به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دیدی از غصه و غم، خسته و مالامالم آمدی باز خودت زود به استقبالم از وفایت چه بگویم که شبیه مادر هر کجا رفته‎ام و آمده‎ای دنبالم مرگ همسایه و اقوام مرا زنده نکرد بسکه با حرص و طمع در طلب آمالم از سیه‎رویی و احوال بدم هیچ مپرس شرمسارم چه بگویم به همان منوالم چه گرفتاری و بیماری سختی دارم! شب به شب وقت مناجات و دعا بی‌حالم نظری کن که فقط جَلد نجف باشم و بس نکند گم بشوم مُهر بزن بر بالم! بی علی هر دم و هر بازدمی معصیت است با علی حکم عبادات، گرفت اعمالم سفر کرب و بلا تذکره‎اش با زهراست آه مادر چه شده تذکره‎ی هر سالَم من همان سینه‎زن داغ حسینت هستم که پریشان شده از تشنگی‎اش احوالم کاش بودم به کنارش که تنش پا نخورد سال‎ها گریه‎کن آن بدنِ پامالم کاش بودم که به او این همه نیزه نخورد یاد آن جسم مقطع شده در گودالم *بی بی زینب اومد نگاهی به بدن انداخت یهو دیدن دست روسرش گذاشت صدا زد وامحمدا..واعلیا...رو کرد سمت قبر رسول الله صدا زد.. یا رسول الله!صلو عَلَیک و مَلیکُ السَما هذا حُسینٌ بِالعَرا مُرَمَّلٌ بِالدِّماء مُقَطَّعُ الأعضاء..* کاش بودم که شوم غارت و غارت نشود داغدار تن غارت شده در جنجالم *شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•آلوده دامانم... ومناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت در دست‌های خالی‌ام حتی کلافی نیست یکبار شد توبه کنم مردانه برگردم؟ شرمنده‌ام که توبه‌ام چون بُشرحافی نیست هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن یارب! چیزی بگو! بخشیدنِ تنها که کافی نیست سرچشمه‌ی توحید امیرالمؤمنین باشد این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست تا نورِ راهم از نجف هست و از ایوانش راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست گفته می آید وقت مرگ و در کنارم هست حق است حیدر، وعده هایش را خلافی نیست لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب طوری علی را زد که قادر بر مصافی نیست درد علی اما، شکاف سینه‌ی زهراست زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست دور سر حیدر چنان پروانه می‌چرخید آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟! بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می‌دوخت سهم حسینش جز لباس دست‌بافی نیست ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می‌فهمید پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop