|⇦•روزگاره اسیریِ زینب..
#روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
روزگاره اسیریِ زینب
مثل شب هایِ شام تاریک است
کوچه پس کوچه هایِ اینجا هم
مثل شهر مدینه باریکه است ..
*یه وقت شما یه جایی گیر کردی طرف دستشو بلند میکنه جا داری صورتتو بکشی .. مادرمم میخواست صورتشُ بکشه .. اما همین که اومد صورتشو بکشه چنان زد ..*
تو خودت خوب واقفی که چرا
صورتِ خواهر تو رنگین است
مثل نامردِ کوچه هایِ فدک
دستِ مردان شام سنگین است
حسین ...
* نه! یه حسینی بگو ان شالله کربلاتم امضاش رو گرفته باشی .. هرکجا نشستی بگو حسین ..*
حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم
*میشینم تو روضه ت میدونن تو هم هستیا حسین جان ، انقدر احساس بزرگی میکنم .. گاهی اوقاتم فکر میکنم خدا هم دیگه از من خوشش میاد با همه آلودگی هام ..جانِ مادرت بیا و مارو بدجوری اسیر خودت کن آقا .. جانِ مادرت بیا ما رو در به در خودت کن حسین جانم ..*
حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم
درگیرِ چشم هایِ تو باشم رها ترم
*من کجا و این حرفا کجا .. گفت اینا خیال میکنن منو اسیر کردن ، من تا وقتی اسیر توام آزادم حسین جانم ..*
دلتنگیم کم از غم تنهایی تو نیست
من هرچه بیقرار ترم بی صدا ترم
*نمیدونی چه شوری میزنه دلم .. (شور چی میزنه زینب جان دیگه چی میخاد بشه؟!..)
رأست به روی نیزه ولی بی تعادل است..
فقط خدا میدونه تو دل زینب چه خبر بوده اگر یه قطره ایی از عشق و محبت بی بی زینب تقسیم بشه انشالله همه عالم دیوونه حسین میشن ..*
قلبی که کنجِ سینه من میزند تویی
من با غم تو از خودِ تو آشنا ترم
*(زبانِ حال) تو که خودت داغ خودتو ندیدی .. تو که خودت بدنِ خودتُ ندیدی .. تو که ندیدی اسبها چه کردن ..*
تو خودت خوب واقفی که چرا
صورت خواهر تو رنگین است ..
*اون موقع ها هرچی از حسن پرسیدم چیشده تو اینجوری شدی " هی گفت نپرس ..
تو خودت خوب واقفی که چرا
صورت خواهر تو رنگین است ..
مثل نامردِ کوچه هایِ فدک
دستِ مردان شام سنگین است
*بعد مدتی اومد خدمت آقا زین العابدین عرض کرد یابن رسول الله من مسیحی ایم اومدم مسلمان بشم.
حضرت فرمود چیشده حالا اومدی؟! جد ما پیغمبر فرمود ، جد ما علی فرمود ، بابام حسین ، عمو جانم حسن فرمود نیمدی مسلمون بشی! حالا چیشده اومدی مسلمون بشی؟!
عرض کرد یابن رسول الله خوابی دیدم در این خواب تمام ماجرایِ کربلا رو از ابتدا تا انتها تو خواب به من نشون دادن این خواب منو رهنمون شد که شما حقید ، اومدم مسلمان بشم ..
امام سجاد فرمود من از اولین لحظات ماجرا کربلا بودم تا الان .. خوابتُ بگو ببینم آیا رویایِ صادقه ست یا نه!..
شروع کرد یکی یکی تعریف کردن ، محدث نوری میگه این مرد خوابشُ میگفت آقا زین العابدین گریه میکرد .. می فرمود درسته ..
آقا یه جوونی رو دیدم داره با باباش خداحافظی میکنه .. فرمود درسته .. آقا چه صحنه ایی بود اون وقتی که عباس میخواست بره آب بیاره .. آقا دیدم وقتی بابات میخواست بره میدون عمه جانت زیر گلوشُ بوسید .. هی میفرمود درسته درسته گریه میکرد .. محدث نوری میگه این مرد ادامه داد یه وقت دید زین العابدین بلند شد چنان به سر مبارکش زد پیشانی شکست از سر مبارک خون جاری شد ..
محدث نوری میگه این مرد مسیحی وقتی گفت این اسرا رو وارد شام کردن ریختن سر این زنُ بچه ها .. مثل گله ی گرگی هر کدوم این زنُ بچه رو از یه طرف میکشیدن .. اینا رو به ریسمان بسته بودن .. بچه ها ریسمان به گردن ..
تو این کشاکش یه وقت سر ابی عبدالله از رو نیزه افتاد .. امان از دل زینب ..
تا این جا هر وقت میزدن زینبُ از جاش تکون نمیخورد .. آخه میترسید اگه کشیده بشه این ریسمانا گردن بچه ها رو اذیت کنه اما اینجا دیگه قید همه رو زد خودشُ انداخت رو سر حسین ..
زیر دست و پا افتاد .. هی داد میزد رهاش کنید .. این سر دیگه جای سالم نداره .. حسین ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•ای شاهدِ اسیریِ من..
#روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس کربلایی حسن حسینخانی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ای شاهدِ اسیریِ من ای غیور محض
قبل از غروبِ روز دهم ای حضورِ محض
از قوم ما زنی به اسارت نرفته بود
حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود
در کوفه بود همینجا پرم شکست
نزدیک خانه پدریم سرم شکست
تا شهر شام رفتمُ معجر نداشتم
تقصیر من چه بود برادر نداشتم
بعد از تو کار ما به کجاها کشیده شد
در حالت فرار موی ما کشیده شد
به روی دل غمو داغ تورا گذاشتم
به روی شانه خود کربلا گذاشتم
برای انکه مرا غصه تو پیر کند
رویِ تمام جوانیم پا گذاشتم
برای آنکه بگویم هنوز فکر توام
ببین که پیرهنت را کجا گذاشتم
نشد اگر که تنت را کفن کنم اما
هنوز هم کفنت را سوا گذاشتم
ببین که خون گلوی تو رنگ موی من است
گمان مبر که به زلفم حنا گذاشتم
اگر بناست ببینی مرا بیا گودال
که خویش را لبِ گودال جا گذاشتم
*عرضم تمام ، دو بیت و از همه التماسِ دعا .. با ناله و گریه ت حقشُ ادا کن ...*
دیدم لگ از قفا زدن را
افتادن و دست و پا زدن را
سدّ نفسِ گلو شدن را
آن لحظۀ پشت و رو شدن را
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متون روضه در سایت و کانال های مرتبط با فضایِ روضه بدون ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسن_حسینخانی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•دختر آواره دید و گریه کرد...
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج محمود کریمی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بی گهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد
او چهل سال است کارش گریه است
این چهل سال افتخارش گریه است
دست بسته از زنان شرمنده شد
از تمام کاروان شرمنده شد
بیشتر از دختران شرمنده شد
مجلس مِی ، آنچنان شرمنده شد
در میان راه تنها مرد بود
بین یک جمعیتی نامرد بود
از غم ویرانه رفتن اشک ریخت
پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت
هم زیارتنامه اش آتش گرفت
هم سر و عمامه اش آتش گرفت
کوچه های شام خیلی سخت بود
سنگ های بام خیلی سخت بود
طعنه ودشنامخیلی سخت بود
جاموبزمعامخیلی سخت بود
خنده های شمر یادش مانده است
ماجرای شمر یادش مانده است
چکمه های شمر یادش مانده است
جای پای شمر یادش مانده است
کندی خنجر عذابش می دهد
ضربه ی آخر عذابش می دهد
آمد و بال و پرش را جمع کرد
دست بی انگشترش را جمع کرد
با حصیری پیکرش را جمع کرد
روی دستش حنجرش را جمع کرد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حجت الاسلام پناهیان •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"صلی الله علیک یا اباعبدالله"
ما تو اربعین از نجف اشرف راه میوفتیم کربلا، اگه بهمون بگن که آقا پیاده دوباره این راه رو برگرد به خدا بهم میریزیم، هلاک میشیم میخواهیم زودتر برسیم، میدونید رفقا اهل بیت رو آوردن از کربلا به کوفه، دوباره از کوفه اومدن از کنار کربلا عبور دادند بردن تا شمال عراق و جایی که الان جزو ترکیه است و شمال سوریه و بعد جایی که الان جزء لبنان و بعد دور زدن جایی که الان تو فلسطین و بعد آوردن شام، دیگه کجا بود که دور نزده باشند یه مشت زن و بچه بی پناه، امام زین العابدین هم ماموریتش این بود که فعلاً جوری نباشه وضعیت بدنی و جسمیش که دشمن طمع کنه ایشون رو به شهادت برسونه، خدا حفظ کرد امام زین العابدین رو، سلسله امامت قطع نشد، ولی چه زجری امام سجاد تحمل کرد؟
حضرت رو به یه شتر لَنگ سوار کرده بودند در هر حرکتی که میکرد یه ضربه به کمرحضرت میشد، این شکنجه ها ، اهل بیتت رو جلوی چشمش کتک زدن که عمه سادات رو جلوش کتک زدن...
میگه من نزدیک امام سجاد شدم در شام پنهانی در گوش ایشون گفتم: آقا من از دوستان شما هستم تو بازار شام کاری دارید من انجام بدم؟
آقا فرمود: یه مقدار دِرهم و دینار داری؟ گفتم: بله .گفتن: دستمالی هم داری؟ گفتم بله. آوردم اینا رو فرمود: زنجیری که توگردن منه بردار یه دستمالی زیرش بذار. میگه تا زنجیر رو برداشتم خون تازه از گردن مبارک حضرت جاری شد. امام سجاد: گفتم این پول مختصری که فرمودین برای چیه؟ فرمود: به این نیزه دارها که سر مطهر اباعبدالله الحسین و اصحاب رو نگه داشتن بده اینهارو ببرن اون طرف تر مردم به بهانه سر مطهر حسین به اهل بیت نگاه نکنند...
امام سجاد! تو شاهد همه این صحنه ها بودی ما نمیدونیمچی گذشت. گفتن: آقا کدومقسمت از کل این مصائب به شما سخت گذشت ؟ آقا عاشورا دیده، آقا کوفه دیده ،آقا شب شامغریبان دیده، آقا کنار گودی قتلگاه دیده ،آقا از عمه اش زینب خواسته سوار بر محمل بشه، آقا گرسنگی بچه هارو دیده، آقا صحنه ها دیده ،خرابه نشینی ها، سرما ها، تو راه اهل بیت یکی پس از دیگری به شهادت برسند دیده، اما نمیدونم چی بود که فرمود: امان از شام از شام بدترین صحنه هایی بود که ما ملاحظه کردیم .
"علی لعنت الله علی القوم الظالمین"خدایا ما را ببخش و بیامرز، آنی و کمتر از آنی مارو به خودمون وامگذار،در دو دنیا ما را از امام زمان ارواحنا له الفدا جدا مگردان، مارا مقدمه ساز ظهور عاجل مهدی فاطمه قرار بده،خدایا! دست مجروح رهبر عزیز انقلابمون هرچه سریعتر مقابل دیدگان ما به دستان با برکت مهدی فاطمه متصل بفرما...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حجت_الاسلام_پناهیان
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•ای ملکا، قبلهی آسمان زینب ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین طاهری •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
ای ملکا، قبلهی آسمان زینب
ای ملکا، نغمهی جاودان زینب
خواهر شش تا پهلوان زینب
غیرت عباس قهرمان زینب
نور قدسی تو، نور صبح ازل
به فدای تو یا همشیرۀ شیر جمل
جانم خانم ..
من فقط آفتاب می بینم
لشکری در عذاب می بینم
کوفه وحشت زده است و می گوید
حیدری در حجاب می بینم
زینب زینب زینب یازینب ...
ای ملکا، خطبه کن فتح خیبر را
ای ملکا تیره کن کاخ کافر را
فاتح شامات، فتح کن در را
دارد این پیکر روح حیدر را
رجز علوی، جان تازه گرفت
دخت فاطمه از فاطمه اجازه گرفت
جانم خانم ..
می رود شام را خراب کند
یاد آقا ابوتراب کند
روی هر قلعه عکس حیدر را
دره قلعه به دست قاب کند
زینب زینب زینب یازینب ...
ای ملکا، تا ابد منزلت داری
ای ملکا در دلم مملکت داری
بر گدایانت مرحمت داری
زینبی زینب عظمت داری
ای که چادر تو زره و سپرت
جانم به تو و جانم به دو تا پسرت
جانم خانم ..
مَلَک نُه فلک گدای شما
ایل ام وهب فدای شما
علی اکبر سواره میدان رفت
یک نفس عمه جان به جای شما
زینب زینب زینب یازینب ...
ای ملکا، خطبه کن فتح خیبر را
ای ملکا تیره کن کاخ کافر را
فاتح شامات، فتح کن در را
دارد این پیکر روح حیدر را
رجز علوی، جان تازه گرفت
دخت فاطمه از فاطمه اجازه گرفت
جانم خانم ..
می رود شام را خراب کند
یاد آقا ابوتراب کند
روی هر قلعه عکس حیدر را
دره قلعه به دست قاب کند
زینب زینب زینب یازینب ...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به کلام حجت الاسلام علی عزلتی مقدم •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
رسیدن به هر صورت به دروازه ی کوفه، بعضی ها سئوال کردن، شما چه کسانی هستید؟ معلوم میشه اینها چنان تبلیغات کرده بودن، حتی خیلی ها خبر نداشتن قصه چیِ؟ تبلیغات مسموم کرده بودن،گفته بودن: یه گروه از اُسرا و خارجی ها دارن میان. مردم برا همین اومده بودن سَرِ دروازه ی کوفه ببینن، تماشا کنن، سئوال کردن از حضرت زینب سلام الله علیها شما چه کسانی هستید؟ حضرت فرمود:" نَحْنُ اُسارا آلِ مُحَمَّد" ما اسیرانِ آلِ محمد هستیم.میگن اونجا حضرت زینب، پست ترینِ لباس رو بر تن داشت،لباس کهنه نبود، لباس پاره پاره و خاک آلود بود.
مردم به چه کنم چه کنم افتادن، اولین چیزی که به ذهنشون رسید این بود که رفتن نان و خرما برداشتن آوُردن، یعنی ببخشید، اینها یه مشت سائل دیدن روبروشون، مثلاً دلشون رحم اومد رفتن نان و خرما آوُردن، که یک مرتبه زینب کبری سلام الله علیها اینهارو پس زد، صدا زد:" یَا أَهْلَ الْکُوفَة إِنَّ الصَّدَقَة عَلَیْنَا حَرَامٌ" صدقه بر ما حرامِ، می دونید ما کی هستیم؟...به ظاهر مردم کوفه اینجوری اهلبیت رو خار کردن.
در همین زمان سرهای شهدا، که سر امام حسین در جلویِ اونها بود رو آوُردن از کنار اُسرا عبور دادن، همه نگاهاشون معطوف شد به سرها، پیشاپیش سرها سَرِ اربابِ ما بود، مورخین نوشتن:رأس امام حسین بالای نیزه همینجور داشت می رفت، محاسنِ آقارو باد میزنه اینور و اونور میبره...جوری این سر رو حرکت میدادن، نسیم هم می وزید، روای میگه من می دیدم: انگار باد هم داره با محاسن بازی میکنه...روش نمیشه بگه با سر بازی می کردن، میگه: باد با محاسن بازی می کرد...
ما این عباراتی رو که میگیم، فقط می شنویم، خیلی هنر کنیم تصور کنیم، اونم بعد از هزار و چهارصد سال بعد، ولی پخش زنده رو خودِ زینب کبری داره می بینه، خیلی دیدن فرق داره تا شنیدن، برا همین باید هی بگی: امان از دلِ زینب...
•✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠•
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حجت_الاسلام_عزلتی_مقدم
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به نفس حاج حسین سازور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند
کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند
عدهای شاگردهایم عدهای دیگر کنیز
کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند
در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک
دختران از هول دادنهایِ آنها ریختند
بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند
مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند
نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد
اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند
آتشِ خیمه , کشیدنهای تا کوفه چه کرد
گیسوان بچهها یا سوخته یا ریختند
بی هوا بر ناقهها زد تا که از آن ارتفاع
دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند*
مردمانی که درِ این خانه میخوردند نان
کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند
با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد
آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند
خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو
در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند
*حرام زادهای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقهها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل)
شاعر: حسن لطفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نزدیک دروازه رسیدم تا دلم سوخت
خیلی میان این شلوغیها دلم سوخت
اوباشِ شهر کوفه دورم را گرفتند
در بینشان بودم تک و تنها دلم سوخت
وقتی کنیز سابقم نان دست من داد
چیزی نگفتم به کسی اما دلم سوخت
اینها که میخندند من را میشناسند
از چشم های آشنا آقا دلم سوخت
هرجا سرت را روی نی دیدم دلم ریخت
دیدم سرت را زیر دست و پا دلم سوخت
پیرزنی که با عصا بر پهلویم زد
هی ناسزا میگفت بر زهرا دلم سوخت
دارند عبایت را حراجی میفروشند
پس بیشتر از هرکجا اینجا دلم سوخت
زندانی کوفه شدم چشم تو روشن
دیدی همینکه جای خوابم را دلم سوخت
ای حسین ..
از بالای محملِ بی پرده یه نگاهی کرد .. دید یه عده ای دارن از بالای بام ها خاکستر میریزن .. یه عده ای جلو ناقه ها دارن پای کوبی میکنن .. هی این نیزه ها رو تاب می دادن .. یا الله .. بعد از آن خطبه ای که دختر امیرالمومنین ایراد کرد، دید همۀ مردم دارن گریه می کنن .. فرمود گریه میکنید!! بسیار باید گریه کنید .. خدا چشماتون رو همیشه گریان کنه .. همینطور که داشت حرف میزد با مردم یه وقت دیدن لحن خطابۀ زینب با مردم عوض شد .. رو از مردم برگرداند، نگاه کرد دید سر بریدۀ حسین مقابلِ محملشِ .. انقدر دلِ زینب سوخت .. حسین جان اصلاً باور نمیکردم یه روز زنده باشم من روی ناقه .. تو رویِ نیزه .. حسین جان باور نمیکردم یه روز تو و عباس دور و برم باشید حالا چشم باز کن ببین یه طرف شمرِ .. یه طرف سنانِ .. اوباش دورِ منو گرفتن .. صدا زد داداش دلم برا صدات تنگ شده، اگه با من حرف نمیزنی با دخترت حرف بزن .. خواهش زینب بی جواب نموند ای مردم .. یه وقت شنیدن یه صوتِ زیبای قرآن میاد .. بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ..
صدای سر بریده به قرآن بلند شد .. بابا قاری قرآن احترام داره .. اما چه کردن .. انقدر به سر بریده سنگ زدن .. ای حسین ....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•در وسعت شب، سپیدهای...
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به نفس حاج حسن خلج •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
در وسعت شب، سپیدهای آه کشید
خورشیدِ به خون تپیدهای آه کشید
آن لحظه که زینب به اسارت میرفت
بر نیـزه سَرِ بریدهای آه کشید
از سینه آه در غمت ای ماه می کشم
بارِ غم تو را چو پَرِ کاه می کشم
*من زینبم، به غم و درد عادت دارم، چهار سالم بود جلو چشمم مادرم رو کشتن، چهارسالم بود جلو چشمم سینه ی مادرم رو شکستن، هنوز غمِ مادرم یادم نرفته بود، دیدم از آسمان صدا میاد"یا اَهلَ العالَم قَد قُتِلَ المُرتَضی" در رو باز کردم، دیدم بابام رو با فرق خون آلودش، یه روزی هم حسنم صدا زد گفت: زینب! تشت رو بیار...بعد هم که کربلا، یکی یکی برادرام رفتن، پسرهام هم رفتن، این هم از اسارت...همه رو تحمل می کنم...*
از سینه آه در غمت ای ماه می کشم
بارِ غم تو را چو پَرِ کاه می کشم
*اما اونی که داره زینب رو میکُشه اینه: سَرِ عشقِ من، سَرِ حسینِ من، نوک نیزه، تو دست یکی دیگه*
بر نوک نیزه، جانِ اَخا غبطه می خورم
او حنجرِ تو بوسد و من آه می کشم
نشود فاشِ کسی، آنچه میانِ من و توست
تا اشاراتِ نظر نامه رسانِ من و توست
*حسین جان!هیچ کی نمی فهمه ما بهم چی می گیم...بی بی جان! به ما هم بگو، بذار ما هم کمی بفهمیم،ساده تر بگو بی بی جان!...*
خزان زود هنگامِ تو ای گُل، بهارم را به زردی آشنا كرد
نگه كن تا ببینی غربتِ عشق، مرا با كوچه گردی آشنا كرد
*یه نگاه کن ببین اون زینبی که باباش وقتی میخواست من رو ببره کنار قبرِ پیغمبر، می فرمود: زینب جان! صبر کن، بذار نیمه شب بشه، مَردم تویِ خونه هاشون باشن، جلو جلو مردها رو می فرستاد میگفت: اگه چراغی روشنِ، اگه مشعلی روشنِ خاموش کنید، بابام علی جلو می ایستاد، حسینم!خودت سمتِ راستم، حسن سمتِ چپم، عباس با وجودی که سنی نداشت، از پشت سر می اومد، شمشیرش رویِ سینه اش، هی اطراف رو نگاه می کرد، تو اون تاریکیِ دلِ شب، چشمی به قد و بالایِ زینب نیاُفته...من همون زینبی ام که...*
نیست فلک به قدر، هم پایه ام
سایه ی من ندیده همسایه ام
*اما داداش! الان پاشو نگاه کن ببین چه خبرِ، شهر رو چراغان کردن...*
کوفه چراغانی شده
زینب تماشایی شده
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•آقای ما رو از قفا ..
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به نفس حاج حسن شالبافان •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
آقای ما رو از قفا با دشنه کشتن
بابای ما رو با لبای تشنه کشتن
با تیغ و نیزه، جسمشُ صد چاک کردن
آخر دهاتیا تنش رو خاک کردن ..
جای یه خنجر، رو حنجرش بود
جای هزاران زخم روی پیکرش بود
هم خواهرش بود، هم مادرش بود
چشم یه نامرد پی اون انگشترش بود
لعنت بهاون که پیکرش رو پشتُ رو کرد
توی رگای حنجرش خنجر فرو کرد
لعنت به اون خولی که دنبال سرش بود
با ساربانی که پی انگشترش بود
شاعر: امیر حسین الفت
روضۀ امام سجاد سخترین روضۀ اهل بیتِ .. شهدامون فیض ببرن .. اونی که سوریه رفته متوجه میشه، از دروازه ساعات تا دم کاخ اون ملعون راهی نیست پیاده .. (چرا بعضیا گریه میکنن؟! مگه من چیزی گفتم؟!) .. امام سجاد فرمود طلوع آفتاب ما رو از دروازه ساعات وارد کردن .. دم دمایِ غروب رسیدیم دم کاخ این نامرد .. یعنی انقدر این زن و بچه رو تو این کوچه ها نگه داشتن ... داداش:
خبر داری مرا بازار بردن ..
بردن این زن و بچه رو محلۀ یهودیا .. ان شالله مادرش اجازه بده حق روضه رو ادا کنیم .. وقتی رسیدن محله یهودیا یکی از این پیرزن ها پنجره خونهش رو باز کرد پرسید اینا کیهان؟! گفتن یه عده اند از دین خارج شدن .. مرداشون رو کشتن ، زن و بچه هاشون رو اسیر کردن .. گفت از کدوم طائفه اند، بزرگشون کیه؟ گفتن بزرگشون حسین ابن علیِ .. گفت کدوم علی؟.. گفتن همون علی خیبر شکن .. میگه پول داد به یه عده گفت یه سنگ بزرگ برام میارید .. رفت تو ایوان خانه ش گفت: به نیزه دار بگید جلو بیاد .. دیدن این پیرِزن سنگ رو برداشت .. چنان سنگُ به سرش زد .. دیدن سر از رو نیزه افتاد زیرِ دست و پا .. ای حسین ...
روضه اینه که وقتی از آقا پرسیدن کجا به شما سخت گذشت، حضرت سه بار فرمودند الشام .. الشام .. الشام .. ان شالله به زودی بریم حرم بی بی عرض ادب کنیم .. همۀ شهر رو خبر کرده بود .. همه چشمایِ هیز .. یه عده شون مست بودن .. یعو اشاره کرد الان دخترِ علی رو وارد کنید ..
تا زینبش وارد بزم یزید شد
بالای نی محاسن سقا سفید شد
زینبُ و دستای بسته
زینبُ و سرِ شکسته
زینبُ و مردای شامی
زینبُ و یه مشت حرامی ..
حسین ... ای تشنه لب
حسین ... ای بی کفن
کیا دلشون تنگِ کربلاست .. اینا تازه گوشه ای از مصیبت شام بود که گفتم .. یادِ همه شهدا به خیر ، حاج قاسم عزیزمون فیض ببره .. نزدیک به دو ساله این مرد خدا از پیش ما رفته .. اما اون چیزی که ما رو آتیش میزنه اینه بی هوا زدنش .. اما رفقا حاج قاسم مردِ جنگی بوده .. من بمیرم برا اون خانمی که تو کوچه ها نامرد چنان بی هوا زد تو صورت .. این یه دونه بی هوا زدن .. بزارید اینم بگم .. زیرِ یه بوته افتاده بود .. زجر از اسب پرید پایین، این بچه دستاشو آورد بالا .. من یتیمم .. اما نانجیب چنان با سیلی به صورتش زد ..
به نیت فرج امام زمان صدا بزن ای حسین ....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•در نگاهِ مشتري...
#قسمت_اول / #روضه امام سجاد سلام الله علیه و ایام اسارت خاندان آل الله به نفسِ سيدرضا نريماني •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر
أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ، الْحَىُّ الْقَیُّومُ ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمى وَ جُرْمى و إِسْرافى عَلى نَفْسى وَ أَتُوبُ إِلَیْه
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ في اَرْضِه يا صاحِبَ الزمان
در نگاهِ مشتري گر جنس درهم خوب نيست
ميخري اما تو بارم را اگر هم خوب نيست
*مي دونم به دردِ تو نمي خورم، مي دونم به دردِ دستگاهت نمي خورم، اما تو من رو ميخري آقا!...*
مشتري وقتي تو باشي، سودِ عالي با من است
گرچه اينجا صحبت از سود و ضرر هم خوب نيست
*مگه ميشه كسي بياد تويِ روضه ي ابي عبدالله و ضرر كنه؟ مگه ميشه كسي اسمِ تو بر لبش جاري بشه ضرر كنه...آقاجان! گُلِ نرگس!..*
دور از تو هستم و شد حاصلم بي حاصلي
آفتاب هر وقت كم باشد ثمر هم خوب نيست
در رهِ ديدار تو بايد كه سختي ها كشيد
آري آري، وصلِ تو بي دردِ سر هم خوب نيست
*از دهه ي دوم محرم روضه ها خلوت تر ميشه، اعتقاد من اينه كه روضه ها خصوصي تر ميشه،دعوتي تر ميشه، بعضي ها رو بي بي ميخره، ميگه شما خوب گريه كرديد. حتما جوري گريه كرديد بي بي خوشش اومده، گفته: شما بياييد...*
در قنوتِ اين شب بايد كه پيدايت كنم
انتظارِ يار بي اشكِ سحر هم خوب نيست
گرچه باشد ناز كردن رسمِ معشوقان ولي
اينكه يك عاشق بياُفتد از نظر هم خوب نيست
*نكنه من از چشمت افتادم؟ نكنه نتونستم خوب برا جدت گريه كنم؟...*
تا نكشته زخم هجرانت مرا كاري بكن
اي طبيبا زخمِ بي درمان و مرهم خوب نيست
باز هم با دستِ خالي آمدم يا ذَالكَرَم
دستِ خالي راندنم از پشت در هم خوب نيست
با رضا در وقت جان دادن به بالينم بيا
منتظر باشد نگاهِ محتضر هم خوب نيست
ضربه ي سيلي جايِ خود، اينكه بياُفتد مادري
بين كوچه پيش چشمان پسر هم خوب نيست
تا بگيري انتقامِ مادرِ قامت كمان
العجل يا مُنتقم يا حضرتِ صاحب زمان
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نشستم یه گوشه ...
#قسمت_دوم / #روضه امام سجاد سلام الله علیه و ایام اسارت خاندان آل الله به نفسِ سيدرضا نريماني•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نشستم یه گوشه با حال خراب
شدم نِی که از غم حکایت کنم
گِلوم و گرفته یه بغض غریب
میخوام قصه ای رو روایت کنم
ابوحمزه میگه که وارد شدم
تویِ خونه ی سیدالساجدین
دیدم آسمونِ چشاش اَبریه
بازم خیسه سجاده ي روی زمین
تحمل نکردم به حرف اومدم
با یه حالی گفتم که جونم فدات
چهل ساله که حال و روزت اینه
چقد گریه آخه فدای چشات؟
شده زخمْ پلکات بمیرم برات
چقد گریه آخه گُلِ فاطمه؟
شهادت که ارث تبارِ شماست
شهادت که ارث بنی هاشمه
مگه حمزه کشته نشد تو اُحد
مگه سجده گاهِ علی خون نشد
نیفتاد زهرا مگه پشت در
مگه مجتبی تیر بارون نشد
*ابوحمزه ميگه: گفتم:آقا! چقدر گريه مي كنيد؟ شهادت كه تويِ خانواده ي شما رسمِ، اميرالمؤمنين، امام حسن،حمزه ي پيغمبر همه به شهادت رسيدن، چرا اينقدر بي تابي مي كنيد؟حالا آقا ميخواد جواب بده....*
رسید اینجا تا حرف دیدم امام
هنوزم دلش انگاری کربلاست
صدا زد ابوحمزه رحمت به تو
شهادت همیشه تو تقدیر ماست
ولی میدونی تا که یادم میاد
میگم کاش عُمرم به فردا نبود
شهادت آره ارثِ ما طایفه است
اسارت ولی ارثِ ماها نبود
*وقتي از امام سجاد سئوال كردن: از مدينه تا مكه، از مكه تا كربلا، از كربلا تا كوفه، از كوفه تا شام، همراه اين كاروان بوديد، كجا به شما بيشتر از همه سخت گذشت؟ نه يه بار، نه دو بار، سه مرتبه آقا فرمود:" الشام،الشام، الشام" آقا فرمودن: كاش از مادر زاييده نشده بودم و اين صحنه ها رو نمي ديدم...
مگه چه صحنه هايي ديديد؟ خودم با چشم هاي خودم ديدم چطوري اين دست و پاي زن و بچه رو دارن با طناب مي بندن، همه ي مارو با يه طناب به هم بستن، جلوتر از همه من بودم، عقب تر از همه عمه ام زينب، وسط هم بچه هارو بسته بودن، اون جلو هي من رو با تازيانه ميزدن، مي گفتن: تندتر حركت كن، تند حركت مي كردم بچه ها زمين ميخوردن....*
نبودی ندیدی که تو کربلا
چطور خواهرام میدویدن رو خار
فرار کردن از خیمه ها عمه هام
بیا و دیگه رو دلم دست نذار
#شاعر ميلاد حسني
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نگفته ام غم دل را...
#قسمت_پایانی / #روضه امام سجاد سلام الله علیه و ایام اسارت خاندان آل الله به نفسِ سيدرضا نريماني•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نگفته ام غم دل را نگفته بسیار است..
غمی که میکُشدم عاقبت غمِ یار است
به یاد خواب رقیه به یاد حمله ي زجر
زمان خواب،دو چشمم همیشه بیدار است
*غلام حضرت ميگه وقتي براي آقا غذا مي آوُردم آقا نمي خورد، اول مي نشست يه دلِ سير گريه مي كرد، آب مي آوُردم گريه مي كرد، مي گفتم: آقا چي شده مگه؟ حدودِ سي و پنج سالِ داريد گريه مي كنيد... مي دونيد آقا چي فرمودن؟ "قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً،قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اللَّهِ عَطْشَانا" يعني بابام هم تشنه بود و هم گرسنه بود كُشتنش...
هر وقت از كربلا تا كوفه و شام، مَردم از آقا سئوال مي كردن: شما كي هستيد؟ آقا مي فرمودند:" أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا" يعني من فرزندِ اون آقايي هستم كه با قتلِ صبر كشتنش، يعني بابام رو يواش يواش كشتن، يعني نيزه دار با نيزه ميزنه، شمشير دار با شمشير ميزد، اونايي كه شمشير و نيزه نداشتن با چوب و عصا و سنگ بابام رو ميزدن...*
تورو خدا جلویم گوسفند سر نبرید
دلم ز دیدن این صحنه سخت بیزار است
صدای گریه نوزاد میکُشد مارا!
خداکند که بخوابد!رباب تبدار است
نمیروم سَرِ بازار دردسر دارد
عذاب هرشب من ازدحامِ بازار است..
حصیر پهن نکردم به خانه ام اصلاً
حصیر، روضه ی مکشوفه ی من زار است
هنوز بعد چهل سال درد پا دادم
هنوز بر کف پایم نشانی خار است
هنوز جای غل وسلسله بر گردنم است
هنوز چشم من از مشت بی هوا تار است
آهای مردم "اَذَلَّ عزیزنا"یعنی
محله ای بروی که هجوم اشرار است
مقابلم به زن و بچه ام اهانت شد
امان ز غربت مردی که بدگرفتار است
#شاعر سید پوریا هاشمی
*بدن اربابِ مارو رها كردن رويِ خاكِ كربلا...*
سپردمت به خدا و به ریگ های بیابان
سپردمت به غبار و به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش و به شیرهای درنده
به مردمان دهاتی به آهوان پریشان
سپردمت به هر آنچه كه هست
اما تو سپرديم به كه رفتي؟
سپرديم به كه رفتي؟ به دلقكان و به كنيزان؟
به شمر و خولي و اَخنَس، به حرمله به سنان؟
تو كس و كارِ مني، شمر جلو دار شده
با سرت راهنمایِ من و طفلان شده ای
*سهل بن ساعدي ميگه: از مسافرت برگشتم به شهرِ شام، تا از دروازه ميخواستم وارد بشم، ديدم چه خبر شده، شهر رو آذين بستن، شلوغ شده، قيامتي شده، سئوال كردم عيدِ، خبري شده؟ گفتن: عيد نيست، يه عده خارجي قرارِ واردِ شهر بشن...
در كتاب كاملِ بهايي اومده: اينقدر شلوغ شده بود، صبح زود كاروانِ اهلبيت رو وارد كردن، از دَمِ دروازه تا كاخ يزيد ملعون راهي نبوده، اما فقط همين رو بگم: دَمِ غروب بود كاروان واردِ كاخِ اون ملعون شد، نميذاشتن اين كاروان حركت كنه.
يه عده از رو پشت بام سنگ ميزدن، يه عده خاكستر مي ريختن، يه عده ناسزا ميگفتن، نمي دونم چه جوري سنگ ميزدن، بعضي از مقاتل ميگن: اين سر چندين بار از نيزه افتاد زمين، اي حسين...ديدن اين سر به زبان اومد، هي مي گفت: " اَنَا المَظلوم..."
امام سجاد ميگه: همين كه مارو مي بردن، به هم بسته بودن، همه به هم وصل بوديم، با يه طناب مارو به هم بسته بودن به هم، همينجور كه حركت مي كرديم، تا رسيديم مجلس يزيد، هر چي اين طناب رو مي كشيدن ديدن اين سلسله حركت نميكنه، اين قافله حركت نميكنه، چه خبر شده؟ نگاه كردم ديدم، عمه ام زينب ايستاده، ميگه: من كجا! مجلسِ نامَحرم كجا!؟ ميگه: اينقدر با تازيانه زدن...اي حسين
اينجا يه جا بود بازويِ يه خانوم رو با تازيانه زدن، يه جا ديگه هم من سراغ دارم، تو كوچه ها همچين كه كمر بندِ علي رو گرفته، مي گفت: نميذارم عليم رو جايي ببريد، اينقدر با تازيانه و با غلاف شمشير به اين بازو زدن...ناله ات رو آزاد كن، با همه ي وجودت،بگو: يا حسين...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net