eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88هزار دنبال‌کننده
819 عکس
496 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•من در پی آب وتو بی تابی... به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من در پی آب و تو بیتابی نه اشکی مونده و نه گلم آبی لالا لالا چرا نمیخوابی؟ بخواب عزیزم.. دیگه برام نمونده شیر مادر لبِت شده مثِ کویر مادر لالا لالا آروم بگیر، مادر بخواب عزیزم .. تا وقتی راه علقمه وا بود مشک عمو مثِ یه دریا بود همه امید ما به سقا بود بخواب عزیزم... رو دستِ من نخوابیدی مادر از وقتی بابات و‌ دیدی مادر گلوت و هی نشون‌ میدی مادر برات بمیرم.. من غرقِ دردم و تو‌ دلسردی از تشنگی دوباره تب کردی بری می دونم‌ بر نمی گردی برات بمیرم.. فدای این دستای تب دارت برو‌ علی، دستِ علی یارت ای کودکم خدا نگه دارت برات بمیرم.. *حالا ابی عبدالله اومده تو‌میدون بچه رو، رو‌ی دست گرفته، حرفش تموم نشده تیر به گلو‌ی علی اصغر زدن ...* روی من‌ و زمین زدن بابا به روی این دستای من بابا اینجوری دست وپا نزن بابا وای از غریبی.. دارم برات لالایی میخونم ولی سرت افتاده رو شونم چه جوری برگردم نمیدونم وای از غریبی.. بمیری حرمله پیرم کردی با خنده هات زمین‌ گیرم کردی از اشک‌ و آه سرازیرم‌ کردی وای از غریبی... *اینقدر داغ علی اصغر سخت بود، اینقدر بزرگ‌بود، کوچکترین فدایی بود ولی داغش از همه بزرگتر بود... برا هیچ شهیدی کربلا پیغام‌ِ تسلیت، مستقیم‌ از طرف خداوند نیومد، اما دیدن ابی عبدالله این دستا رو‌ میبره زیر گلوی علی اصغر، خونها رو به آسمان میپاشه. ندا اومد:"دَعهُ يا حُسَين" علی رو به ما بسپار. به مادرش هم‌ بگو‌ اینقدر بی تابی نکنه، ما یک دایه ای در بهشت قرار دادیم علی رو سیراب کنه، ای حسین ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•کجایی من از تو‌ ندارم .. به حضرت رقیه سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کجایی من از تو ندارم یک نشانه خبر از من نداری دلم گیرد بهانه بیا تا بخوانیم به جسمِ کودکانه غزل های غمت را به خطِ تازیانه من و این مصیبت به حیرت مانده ام من شگفتا عزیزم پس از تو زنده ام من نبودی ببینی عدو سوی ما حمله ور شود سرِ تو به نیزه همه خیمه ها شعله ور شد همه طفلان به تاب و تب همه ذکرِ عمو بر لب به گِردِ عمه زینب ای بابا بیا، امشب کن دعا بیایم بَرت، گر بینی مرا دیوارم عصا، شدم مادرت به خود گفتم بیایی تا نِشینی در کنارم ولی دیر آمدی و می نشینی بر مزارم دیدم شَیب خضیبت در خون خَدِّ تَریبت ای باب نازنینم عمو جان کجایی؟در آغوشت بگیرم تو رفتی و پس از تو زِ جانم سیرِ سیرم عمو جان کجایی در آغوشم بگیری به دستت لخته ی خون تو از گوشم بگیری تو رفتی ندیدی گذشت از حد جسارت نگهبان نبود و عدو مشغولِ غارت عمو جان نظر کن به این طفلِ قامت هلالی عمو جان خجالت زِتو میکشم با چه حالی دو دستم بِشکند یارب که آوردم به تاب و تب برایت مشک خالی آمد جان به لب، ماندم نیمه شب، من از قافله پیشِ من نِشین پایم را ببین پر از آبله عدو برده به یغما گاهواره گوشواره بر این رخ مانده برجا، جای سیلی گوشِ پاره گر بودی تا به این حد دشمن ما را نمیزد ای عمو جان ..ای عمو‌جان .. در زیر تازیانه عمویم مرا ندید انگار دستِ غیبِ خدا چشم او، گرفت لَختی کنارِ من بِنشین درد دل کنم آن گوشواره یادگار تو را هم عدو گرفت ای پدر کاش به جای سرِ تو میبردن سرِ دخترِ تو کی به پیشانی تو سنگ زده؟ کی زِخون روی تو را رنگ زده؟ ابتاه یا ابتاه ... گاهی تقاص خصم‌ زِما بهر ناله بود اما گاهی تقاص از لبِ خاموش میگرفت ما هیچی نمیگفتیم ما رو میزدن شتر ها آروم میرفتن مارو میزدن عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•سِرُّ الله تو‌ گوداله و توسل به حضرت عبدالله بن حسن سلام الله علیه اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سِرُّالله تو گوداله، پنهونه تیر و نیزه لاله، لاله، لاله از خونِ تیر و نیزه هوای ابریِ چشمام، امونم نمیده تا پیدا کنم عمومو، قاتلش رسیده دیر شد بَسِّه گریه دیر شدبَسِّه ناله دیر شد ای خدا جون دیر شد تو گوداله دامن‌ها پُر از سنگه، دستا گرمه نبردن زخمی گیرت آوردن، گودال و دوره کردن خدایا تو کمک کن که عمه جون نبینه حالا که قاتل نشسته، دیگه روی سینه ای وای غرق خون، زخمه بی حسابش تا گفت تشنه هستم، نیزه شد جوابش آغوش عمو‌جونم‌، آخر شد قتلِگاهم توی گودال اما سمت خیمه است نگاهم نیا ای عمه‌جون برگرد برو‌ توی خیمه دارن این بی حیاها میرن سمت و سوی خیمه لب هات گرمه ذکره چشمات نیمه بازه میریم هر دو باهم زیرِ نعل تازه *عبدالله تو بغل عمو افتاد.دست به پوست آویزان، از چند قدمیِ عبدالله حرمله نشست.ابی عبدالله داشت حرف میزد یه وقت خون گلوی عبدالله پاشید تو‌صورت حسین‌...... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•روایت است که چون به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روايت است كه چون تنگ شد بر او ميدان فتاد از حركت ذوالجناح و زِ جولان نه سيد الشهدا بر جدال طاقت داشت نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت هوا زِجورِ مخالف چو قيرگون گرديد عزيز فاطمه از اسب سرنگون گرديد بلند مرتبــــه شاهــي زصـــدر زين افــــتاد اگــر غلط نكـــنم، عــرش بر زميــن افتاد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•معصومه اگر بر سرم‌ آید.. به حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ معصومه اگر بر سرم‌ آید‌ نشناسد از جانِ بر لب آمده، بر جان‌ گله دارد *طبق وصیت موسی بن جعفر که فرمود: من و با همین غل و زنجیرها دفن کنید قیامت با همین غل و زنجیرها محشور بشم. ولی شیعیان اینقدر گل روی این بدن ریخته بودن، ادب کردن به بدن موسی بن جعفر... ولی این بدن کجا و اون بدنی که عمه سادات اومد تو‌ی گودال، نگاه کرد دید‌ گودال پره نیزه و شمشیره، هرکاری کرد حسین رو‌ پیدا نکرد. دست آخر از گلوی بریده صدا بلند شد..أُخیَّ اِلَیَّ..... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ای سائل سائلت کرامت.. به حضرت جواد سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای سائلِ سائلت کرامت مرهون تو جود تا قیامت ای ثبت به خط و خال و حُسنت توحید و نبوت و امامت مانندِ نهال در بَرت خم خوبانِ همیشه راست قامت هم کوچَکِ کوچکت بزرگی هم بنده بنده ات زِعامَت تا هست خدای را خدایی تو جود کنی و ما گدایی *نامه نوشت امام رضا علیه السلام به میوه ی دلش جوادش گفت: عزیزم شنیدم از در کوچک خانه خادمها بیرونت میارن، اینا نمیخوان از تو خیری به مردم برسه، عزیزِ دلم! از در بزرگ خانه بیرون برو، همیشه همراه خودت پول برای تصدق داشته باش، به همه برسون خیرت رو ...* دردا که گشت با من بیگانه یارِ جانی با دست خود مرا کُشت، لب تشنه در جوانی من از نفس فِتادم بر خاک رخ نهادم او میزند به مرگم لبخندِ شادمانی آه عُمرم! چو عُمر یک آه کوتاه بود کوتاه شد اولِ حیاتم پایانِ زندگانی لب تشنه ام ثوابی، ای اُمِّ فضل! آبی بِالله این نباشد پاداش مهربانی برون حجره همه پای کوب و افشان ولی درون حجره یکی بود و دست و پا میزد *یه کنیزی میگه: دلم سوخت گفتم یه جرعه آب ببرم برا جواد الائمه، اونقدر که میگفت جگرم میسوزه. نزدیک که شد ملعونه اُمِّ فضل! دوید ظرف آب رو گرفت جلو چشای جواد الائمه هی آب رو به زمین ریخت... قبل از اینا این صحنه یه بار دیگه کربلا تکرار شده بود... ده نفر شدن، مشکارو پر از آب کردن، ارباب ما امام‌حسین میگفت جگرم از تشنگی میسوزه، هی آبارو دور گودی قتلگاه میریختن......حسین ....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•افتخار دین و آیین .... به حضرت خدیجه سلام الله علیها اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ افتخارِ دین و آیین را اگر میشد سرود شعر، اول از خدیجه لب به گفتن میگشود ای که بر شأن بلندت، کوهها زانو زدن وی که بر خاک های قدم هایت فلک دارد سجود تو که هستی که شدی همراه ختم الانبیا در نزول وحی یا در جاده ی قوسِ صعود حق تعالی گر که احمد را ستایش کرده است تو که هستی که مقامت را پیمبر می ستود از مقاماتِ تو بس که مادرِ زهرا شدی غیر تو بانو کسی شایسته کوثر نبود اولین فردی که هر چه داشته بخشیده است جودِ تو شد مبدأ تاریخی هجریِ جود هر شب از چادر نمازت رنگ و بوی نور داشت هر سحر با دیدنِ تو بختِ خود را می گشود آبرو جبریل از آبِ وضویت میگرفت در پی این بحر میشد هر اقیانوس رود بود با چُنین شأن و مقامی در زمانِ احتضار غیر زهرای سه ساله کس به بالینت، نبود بی کفن بودی عبای همسرت را خواستی *حضرت خدیجه به دخترش فرمود: فاطمه جان! من هر چه داشتم برای خدا بخشیدم، هیچی نمونده برام، حتی برام کفنی هم نمونده، به بابات رسول الله بگو همون عبایی که با اون نماز شب میخوندی اون رو کفنِ من قرار بده...* بی کفن بودی عبای همسرت را خواستی آهِ پیغمبر، زِدل برخواست تا ربِّ وَدود ناگهان از سوی حق، بر دست های جبرییل پنج پیراهن برای پنج تن آمد فرود * از عرش ندا شد: کفن خدیجه با خود ماست یا رسول الله... کنار این کفن کفن های دیگه هم اومد...* اما پنجمین پیراهن این پنج تن شد قسمتت بر تو سهمش را حسین از عرش حق هدیه نمود فاطمه که دید که می ماند حسینش بی کفن بافت پیراهن، برای یوسفش یاسِ کبود بافت تا عریان نماند بین صحرای بلا بافتش تا اشک تار و بافتش با آهِ پود از حریر کهنه ای آن پیروهن را بافت تا وقتِ غارت درنیاید از تنش؛ اما چه سود وقت غارت گشت یک لشکر به آن گودال ریخت یک نفر باخود زره را برده یک نامرد خود *ابا عبدالله لباس رو به تن کرد، با خنجری هم پاره پاره کرد. زینب سلام الله علیها عرضه داشت: برادر جان! این پیراهن خودش کهنه است چرا دیگه داری با خنجر پاره پاره میکنی؟ فرمود: خواهرم میخوام این ها حیا کنن این پیراهنِ پاره پاره رو از بدنم بیرون نیارن...* لباسِ کهنه چه حاجت که زیرِ سُمِّ سُتور تنی نماند که پوشند جامه یا کفنت.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•هرچند غیر ناله... و توسل به حضرت خدیجه سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دیروز یا امروز تو بستر بیماری مادر حرفاش رو با دختر میزنه، از رفتار فاطمه با پیغمبر معلومه سفارش پیغمبر رو به فاطمه کرد. حواست به بابات باشه، بابات غریبه... لذا بعضی موقع ها که پیغمبر از جنگ برمیگشت پرستارِ پیغمبر فاطمه بود. سر و صورت پیغمبر رو می شست... امیرالمؤمنین در جنگ اُحد نود زخم کاری بر داشت... پیغمبر بعد از جنگ اُحد یه پرستار برای امیرالمؤمنین در نظر گرفت که زخم‌های امیرالمؤمنین رو التیام ببخشه و مولا در یک خانه ای ساکن شد... پرستار پرسید چرا نمیری خونه ات؟ مولا گفت: فاطمه من‌ رو با این‌حال ببینه اذیت میشه... تو همین ماه رمضان، چند روز دیگه فرق اميرالمؤمنين شکافته میشه لذا شاید به امام حسن علیه السلام وصیت کرد که : ببند آن گونه فرقم را که در قبر نببیند فاطمه زخمِ سرم را *وصیت کرد خدیجه اون دم آخر به فاطمه اش که حواست به بابات باشه... روزای آخر هم فاطمه تو بستر بیماری زینب روصدا زد، دخترم!..* هر چند غیر ناله به بستر نداشتم دردی به غیرِ غربتِ حیدر نداشتم زینب! دیگر برای ماندن مادر دعا مکن من هم عروس گشتم و مادر نداشتم مادر نداشتم که زدم فضّه را صدا نزدیک تر از او به پَسِ در نداشتم *اما...* اكنون دو سرو قد، دو برادر كنار توست من پشتوانه ای ز برادر نداشتم "صَل اللهُ عَلیک یا ابا عَبدالله" این برادرا کجا بودن صبح یازدهم؟ دستاش رو زد زیر بغلش...* چون چاره نیست میروم و میگذارمت ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•جوانان بنی هاشم... به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید بگویید مادرش لیلا بیاید تماشای قَد اکبر نماید این بیابان جای خوابِ ناز نیست ایمن از صیّادِ تیر انداز نیست «یک آه سردِ سوخته جانی سحر زند در خرمن وجود جهانی شراره ها» خیز باهم تا از این صحرا رویم اینک به سوی خیمه ی لیلا رویم آگَه از حالت اگر لیلا شود بعد از این مجنونِ این صحرا شود ای پسر، من پدرِ پیرِ توأم پدرِ پیرِ زمین گیر توأم خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•لاله ی خشکی و از خون ... به حضرت قاسم سلام‌الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ لاله ی خشکی و از خون خودت تر شدی بی سبب نیست که اینگونه معطر شدی سنگ بر آیینه ات خورده و تو پخش شدی مثلِ غم های دلم چند برابر شدی دست و پا میزنی و من جگرم میسوزد خیلی امروز شبیه علی اکبر شده ای ماه دامادِ کفن‌ پوش هِلالم‌ کردی شاخِ شمشاد عمو، قدِ صنوبر شده ای *بدن رو برگردوند خیمه دارالحرب، بدن قاسم رو گذاشت کنار علی اکبر خودش نشست بین این دوتا بدن گاهی میگفت: پسرم علی! گاهی میگفت: عزیزم قاسم! هر بدنی رو برگردوند امر فرمود: به خانم ها آرام گریه کنید. ولی وقتی این بدن رو برگردوند یه نگاه به نجمه کرد دید داره دق میکنه، گفت خانما بلند گریه کنید آخه دید قاسم هم قد علی اکبر شده...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•آمدم با خویش آوردم... ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آمدم با خویش آوردم دلِ بیمار را شسته ام با اشک هایم دیدهٔ بیدار را آمدم بلکه ببینم صورتِ دلدار را گر کمی قابل بدانی جان بی مقدار را میخرم با نقدِ جانم لحظهٔ دیدار را وقت آن شد تا بهارم را گل افشانی کنی چشم ها را آشنا با ابر بارانی کنی ماه را در چین پیشانی زِندانی کنی با سِیه مویت شبم را شام طولانی کنی تا شب قدری بدانم قدرِ روی یار را میوزد از سمت اقلیمِ لبت بوی بهشت که تمام عالمی گشته ثَناگوی بهشت با تو حق برداشته امشب پرده از روی بهشت تا بیایی یوسفِ زیبای بانوی بهشت دسته دسته لاله میکارم سر بازار را از دلم تا سمتِ باب قبله ات پل میزنم من برای بوسه بر خاکت فقط هُل میزنم چشمه ام میجوشم و در پای تو قُل میزنم من به شالِ سبز تو دستِ توسل میزنم کس ندیده رد کنی این قوم حاجت دار را من اویست بودم و از تو قَرَن میخواستم از لبِ جَدّت کمی جانم حسن میخواستم من تو را با التماس و خواهشن‌میخواستم از کفِ خود فِدیه دادی هر چه من میخواستم من سرِ این سفره دارم روزی بسیار را من اسیرِ تاب موی تابناکت میشوم بادِه بادِه مستِ یک انگور نابت میشوم پاک مجنون و اسیرِ عشق پاکت میشوم زیر پا له کن جَمل را که هلاکت میشوم یک سره کن با نگاهی کار آن پیکار را صبح از پیدایش صبح ظهورت مست شد هر که عاقل بود با جام طَهورت مست شد گندم ما خوشه خوشه از تنورت مست شد یک‌ مدینه از تماشای عبورت مست شد یک مدینه گشت منصور و به پا کن دار را جان حسن، جانان حسن، ایمان حسن، قران حسن معنی بابُ الشفا هم درد و هم درمان حسن جان به قربان حسین عالم سنه قربان حسن بانی ماه خدا و سفره احسان حسن نه فقط با نام تو وا میکنم افطار را بر مزاری که نداری من کبوتر میشوم شور میگیرم غلامِ کوی شبر میشوم نوکرآن آستان تا روز محشر میشوم مثل پروانه به نور روت پرپر میشوم خوب میسازم خوب میسوزم مهیا کنم برایم نار را موسم حج است با موی بلندت ناز کن لب گشا و یا علی گو و عشق را آغاز کن در طوافت نغمه ی الله اکبر ساز کن بند از پای جنونِ عاشقانت باز کن تا ببینی در مِنایت فوجی از کشتار را چشم هایت جا نماز و ابرویت محراب بود دستِ حیدر گِرد ماه صورت تو آب بود فاطمه در تاب مژگانت دلش بی تاب بود اولین سر گشته ی خودِ ارباب بود ای بنازم این دو نَجل حیدر کرّار را اقاجان خاک قبرت کربلای آل هاشم میشود قلب ما پیش بقیع تو ملازم می‌شود جنس نامرغوب هم یک روز لازم میشود سیزده دفعه فدای روی قاسم میشود حق بده باید بپوشانند آن رخسار را حیف شد که سنگ ها از رخ نقابش را گرفت نیزه ای در تشنگی ها آب و تابش را گرفت یاسمن بود و سُم مرکز گلابش را گرفت از شکسته خواندش آقا جوابش را گرفت ریخت داغش بر سر دوش عمو آوار را *ابی عبدالله رسید بالا سر قاسم، یه نگاهی کرد دید داره پاهارو‌، رو خاک میکشه صدا زد.. ولی بگوی به گلچین تلاشِ بیهوده کردی گلی که آب نخورده دگر گلاب ندارد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•حسن‌گرفته زیر شونه ی .. زنی وتوسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسن گرفته زیرِ شونه ی بابا رو یادش اومد مدینه واون روزگارو یادش اومد با دیدن ابروی زخمی دوباره اون میخِ درو پهلوی زخمی ای روزگارِ علی سی و پنج ساله روضه دارِ علی اول مظلوم علی! اول مظلوم... سایه ی غربت رو سر مسجدِ کوفه که قتلگاهِ حیدره مسجدِ کوفه درد دلاشو آخه باید بگه با کی؟ عمامه ی خونی کجا چادر خاکی؟ آه ای خدایِ علی! شهرکوفه شد کربلایِ علی اول مظلوم علی! اول مظلوم... فدای گریه های مادرِ اباالفضل یه روز مثه علی میشه، سَرِ اباالفضل هلهله و لحظه ی آخرِ اباالفضل نامَحرم و گریه ی خواهرِ اباالفضل وای! شهر شام‌ و عزا چه کنه زینب، توی بزمِ شراب؟ یا ثارالله حسین! یا ثارالله... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop