|⇦•خرما نتوان خورد...
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بسم الله الرحمن الرحیم
خرما نتوان خورد از این خار که کِشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رِشتیم
پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
ما را عجب ار پشت و پناهی بود آنروز
کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشتیم
افسوس بر این عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم
گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت
باید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم
سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان
یک خوشه ببخشند که ما هیچ نکشتیم
*تازه آفتاب زده بود ماموران اومدن تو خرابه ده نفر ده نفر دستهاشون را با طناب به هم بستند، گفتند آماده بشید میخواهیم شما را ببریم به دربار یزید. بچهها پا به پای بزرگترا نمیتونستند راه برن بچهها را با تازیانه میزدند. همه رو آوردند نمیگذاشتند بنشینند روی زمین، همه ایستاده بودند که یک مرتبه دیدند یک تشتی را وارد مجلس کردند سر بریده ابی عبدالله میان تشته.. جلوی یزید گذاشتند چوب خیزرانش را برداشت. دختر سیزده ساله طناب را از دستش کشید دوید اومد پای تخت یزید بابام را نزن یزید بابام را نزن، فدای بابات بشم عزیزم...یزید! من دیشب یه خوابی دیدم، یزید! دیشب برای بابام خیلی گریه کردم سرم را روی خاک گذاشتم و خوابیدم خواب دیدم تو یک بیابانی گم شدم راه را پیدا نمیکنم ترسیدم یک مرتبه دیدم چند نفر نورانی زیر بغل یک آقایی را گرفتند هر یه قدمی که برمیدارد هی ناله میزنه.. عزیز دلم!" قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک حسین" من دویدم گفتم این آقا کیه؟گفتند سکینه این جدت پیغمبره..کجا داره میره؟گفتند داره میره دیدن سر بریده بابات...یزید اومدم برم پیش پیغمبر، دیدم یه خانمی از پشت سر داره صدام میزنه إلی إلی برگشتم.. سکینه جان من مادرت زهرا هستم آغوشش را باز کرد خودم رو انداختم تو بغل مادرم زهرا..گفتم: مادر! اکبر ما را کشتند، عموم رو کشتند، بچه شش ماههٔ ما رو با تیر سه شعبه کشتند.. صدا زد سکینه جان اینقدر جگر منو آتیش نزن من میرم این گیسوانم را با خون گلوی بابات رنگ بزنم..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلام_انصاریان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه خانگی - روضه اسارت در شام - 1632.mp3
زمان:
حجم:
10.32M
|⇦•خرما نتوان خورد..
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
آنچه از کربلا با خود برد، یادگار بزرگی از صبر و شکیبایی بود. در سالروز وفات حضرت سکینه (س)، به روح بزرگش درود میفرستیم.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•دوستان عیب کنندم...
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو بستم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی؟
عشقو درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهل است تحمل نکنم بار جدایی
حلقه بر در نتوانم زدن از بیم رقیبان
این توانم که درآیم به محلت به گدایی
*از بچگی دستم به طرف تو دراز بوده، چون میدونستم تو خزانهدار پروردگاری"السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یا رحمت الله الواسعه"..*
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
گر بیایی دهمت جان ور نیایی کُشدم غم
من که میمیرم از این غم، چه بیایی چه نیایی
*این اسب با تربیت، این اسب ادب شده، با یه نهیب رکاب خیز برمیداره، چرا هرچی میخوام برانمش عکسالعمل نشون نمیده، گیره چیه مرکبم؟ خم شد دید دختر سیزده سالهاش اومده دستهای اسبو بغل گرفته، اونایی که دختر ندارن راستی نمیدونن من امشب چی دارم میگم، از اسب پیاده شد رو خاک نشست، عزیزشو رو دامن قرار داد، اول به او میدان داد او حرف بزنه، بابا از صبح تا حالا که رفتی میدان برمیگشتی این بار هم برمیگردی؟ نه عزیز دلم دخترم دیگه برنمیگردم، بابا حالا که میخوای بری و برنگردی خودت بیا ما رو به مدینه برسان، ما همسفر شمر و خولی و عمر سعد نشیم، آخه ما ناموس خداییم بابا، بابا ما با این اشرار چگونه همسفر بشیم بابا، دخترم برگرداندن شما دیگه از من گذشته، خواستتو نتونستم جواب بدم، حالا من از تو یه درخواست دارم، دختر بلند شد، صورت ابی عبدالله را بغل گرفت، سر و صورت بابا رو میبوسه، بابا از من چی میخوای؟ عزیز دلم اونی که من از تو میخوام اینه برابر من اینقدر اشک نریزی، گریه تو قلب منو آتش زد.*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلام_انصاریان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه خانگی - حضرت سکینه(س) - 1225.mp3
زمان:
حجم:
9.15M
|⇦•دوستان عیب کنندم..
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت سکینه علیهاالسلام علاقه زیادی به شعر داشت و افزون بر این که خود شعر می سرود، منزلش نیز محفلی برای نقد و بررسی اشعار شاعران بزرگ و معروف عرب به شمار می آمد. هرگاه اختلاف نظری بین شاعران پدیدار می گشت، نزد آن حضرت می رفتند و داوری او را ملاک قبولی یا رد اشعار خود می دانستند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•دلا تا به کی...
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بسم الله الرحمن الرحیم
دلا تا به کی، از در دوست دوری
گرفتار دام سرای غروری
نبر چهره از خاک آن کوی گردی
نبر دل تو را از غم دوست دردی
چرا این چنین عاجز و بینوایی
بزن بکن های و هویی بزن دست و پایی
سوال علاج از طبیبان دین کن
توسل به ارواح آن طیبین کن
دو دست دعا را برآور به زاری
سپس گو به سر عجز و صبر خواستاری
*سه تا دختر از ابی عبدالله تو کاروان بودند فاطمه که شوهرش فرزند امام مجتبی است. رقیه که سه سالش بود. سکینه که سیزده سالش بود. اول صبح مامورین ریختن تو خرابه ده تا ده تا رو به طناب بستن.. پنج تا زن پنج تا دختر بچه..زینب کبری میفرماید: اگر ما معمولی میخواستیم راه بریم بچهها نمیتونستن با ما همراهی کنند میریختن بچهها رو میزدند، اگر ما قدم آهسته برمیداشتیم میریختن با تازیانه ما رو میزدند. آفتاب طلوع نکرده بود ما هشتاد وچهار تا رو با یک مرد زین العابدین وارد بارگاه یزید کردند تشنه و گرسنه نذاشتن ما بشینیم ما رو سر پا نگه داشتند، یه مرتبه دیدیم یزید چوب خیزرانش رو برداشت سکینه علیهم السلام مچ دستش رو از طناب کشید پوست دست کنده شد خون اومد سریع اومد کنار تخت یزید گفت یزید بابامو نزن یزید نزن تا من خوابی رو که دیشب تو خرابه دیدم بگم.. دیشب تو خرابه برای بابام خیلی گریه کردم خوابم گرفت صورتم رو روی خاک خرابه گذاشتم و خوابیدم خواب دیدم در یک بیابانی گم شدم راه پیدا نمیکنم ترسیدم یه مرتبه دیدم چند نفر شخص نورانی زیر بغل یه آقایی رو گرفتن هر چند قدم میشینه میگه حسین من "قتلوا و ما عرفوا و من شرب ماء منعوا همون پنج نفر هم با خوندن این زارزار گریه میکنند رفتم جلو یزید به یکی از اون نورانیها گفتم این آقا کیه بی طاقته؟گفتن سکینه این جدت پیغمبر اسلامه داره میره دیدن سر بریده بابات، یزید اومدم برم پیش جدم دیدم از پشت سر صدای یه خانومی میاد داره میگه سکینه جان إلی إلی، بیا پیش خودم برگشتم دیدم یه خانمی بغل باز کرده خودم رو انداختم تو بغلش قبل از اینکه بگم تو کی هستی فرمود: سکینه جان مادرت زهرا هستم دارم میرم گیسوان سرم را به خون گلوی بابات رنگین کنم،گفتم مادر میدونی با ما چه کردند؟ مادر! بچه شش ماهمون رو تیر سه شعبه زدن مادر برادرم اکبر رو قطعه قطعه کردند، مادر! فرق عمومو شکافتن، مادر! برای بدن بابام یه جای سالمی نذاشتند.
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلام_انصاریان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه خانگی - حضرت سکینه(س) - 1829.mp3
زمان:
حجم:
9.33M
|⇦•دلا تا به کی..
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به یاد بانوی کربلا، حضرت سکینه (س) که در صبر و استقامت سرآمد بود، با قلبی اندوهگین سالروز وفات ایشان را تسلیت میگوییم
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•هر شب به دل غم زده...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امامحسنعسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر شب به دل غم زده غوغای تو دارم
نقشی به دل از قامت رعنای تو دارم
گر پیش نظر باشی و در قلب هویدا
اما چه کنم میل تماشای تو دارم
ای یوسف زهرا سر بازار محبت
با رشته کلافی سر سودای تو دارم
*خودمونی حرف بزنیم یابن الحسن نکنه بمیریم نبینیمت آقا..از قدیم یه بیتی در گوشمون همیشه گفتن..*
لب تشنه اگر آب نبینم سخت است
نوکر رخت ارباب نبیند سخت است
* آجرک الله یا صاحب الزمان شب شهادت بابای مظلومش هرجا نشستی صدا بزن یابن الحسن...*
آنکه بر محضر شما نرسد
مطمئناً که تا خدا نرسد
بهتر است این که زیر خاک رود
آن سری که به سامرا نرسد
نرسد عطر سرداب را نفهمیده
آنکه بر سُرِّ مَن رایٰ نرسد
چشم بر خاک آن اگر بکشی
آسمان هم به گرد ما نرسد
سامرا رفته ها به من گفتند
هیچ جایی به کربلا نرسد
از کفن کردنی دوباره بخوان
تا که روضه به بوریا نرسد
با حسینیم با حسن هستیم
ما گدای دو تا حسن هستیم
نام ما را که از قدیم نوشت
از گدایان این حریم نوشت
تا خدا حال روز ما را دید
بعد نام حسن کریم نوشت
تا که پیش تو درد دل کردی
نام ما را خدا کلیم نوشت
دل ما را اسیر کرد آن که
بال جبرئیل را گلیم نوشت
رفته بودیم مشهد و آقا
باز هم روزی عظیم نوشت
سامرا واجبیم امام رضا
نه کبوتر که یا کریم نوشت
با حسینیم با حسن هستیم
ما گدای دوتا حسن هستیم
این طرف صحن صاحب کرم است
آن طرف یک غریب بی حرم است
این طرف هرچه هست زائر هست
آن طرف بی چراغ بی عَلم است
این طرف احترام میبینی
آن طرف ناسزا که دَم به دَم است
*یادته خراب کرده بودن چه حالی شدی..*
سامرا تا شد خراب فهمیدم
چقدر روضهها شبیه هم است
مادری اند هر دو تا آقا
مو سفید است هر که غرق غم است
پیش هر دو به گریه میشنوی
روضهٔ پهلویی که محترماست
با حسینیم با حسن هستیم
ما گدای دوتا حسن هستیم
کاش پلکت کمی تکان بخورد
به زمین ورنه آسمان بخورد
پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد
*آقا یا امام عسکری! آخرین ساعتا همشون یا یاد مادرشون افتادن. یا یاد جدشون افتادن. امام رضا هفتاد بار هی میشست رو زمین بلند میشد.. والله تو کوچه دو نفر بودن هی میشستن بلند میشدن یکی امام رضا یکی مادرش فاطمه.. امام عسکری هم هی میگفت جیگرم..گاهی میگفت مادرم ..*
پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد
ظرف آبی به دستهایش
تا پدر آبی نفس زنان بخورد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امامحسنعسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فرمود: جیگرم داره میسوزه لبا خشکه..آقا حجت بن الحسن العسکری خودشون ظرف آبی رو آوردن مقابل دهان بابا گرفتن. همه بچهها زودی میان بالا سر باباشون اگه کاری داشته باشه. همه ی بابا هم عشق میکنن میگن موقع جون دادن بچهمون بالا سرمون باشه.. تشنه بودی میدونم اما مهدی برات آورد. یه نفرم گفت من آب ببرم سپرشو آب کرد تا رسید نزدیک گودال دید شمر داره بیرون میاد. گفت: بگو ببینم هلال کجا میری؟ گفت میخوام حسینو سیرابش کنم. یه وقت نگاه کرد گفت من حسینو سیرابش کردم..*
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه آبی برسان
که من از سوز عطش شعلهورم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنهٔ دیوار و درم مهدی جان
لحظهای نیست عزیزم که تداعی نشود واقعهٔ کرب و بلا در نظرم مهدی جان
قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک
عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان
بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد
به رخ عمه نیکو سیَرم مهدی جان
*بازم بیحرمتی کردن به حضرت چند تا از این بچههای حضرت زهرا بوده ریختن تو خونَشون به هم زدن اما آقای من شما رو آزار دادن خونه زندگیتونو به هم ریختن ریختن تو خونَتون، امام صادقم به همین شکل، امام عسکری هم به همین شکل، اما فقط یه در خونه رو آتیش زدن.یا امام عسکری خیلی اذیتت کردن ی ابن الحسن خیلی غربت شنیدی و غربت کشیدی آقا جان.. درسته شما چهار ساله بودید باباتونو شهید کردن بارها و بارها حرمت باباتونو نگه نداشتن.. اما من بمیرم برای اون بچههای قد و نیم قدی که بعد پیغمبر همه دور مادر و گرفتن برا پیغمبر عزاداری میکنن که ریختن تو خونه در خونه رو آتیش زدن دستای باباشونو بستن.
علامه امینی گریه میکرد. گفتن آقا چرا اینجور گریه میکنی؟ گفت الان تو این فکر بودم.. اگه برا مادر اتفاق بیفته بچهها پناه میبرن به بابا، اگه برا بابا یه اتفاق بیفته بچهها پناه میبرن به مادر. تو کوچه بچهها به کی پناه بردن؟ یکی علی رو میکشه یه عده حرومی خانمی رو میزنن.. جانم بعضی روضهها گریه داره اما بعضی روضهها داد داره بلدی داد بزنی یا نه چرا داد نزنم، چرا فریاد نزنم، یه کاری کردن مادر هجده ساله امون مثل پیرزنا راه میرفت. یا الله میدونی چرا مثل پیرزنا راه میرفت؟ الان یه بیت میخونم..*
از آن روزی که سیلی خوردم دشوار میبینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار میبینم
دلم میخواست چشمانم نمیدیدن جایی را
که خون محسن خود بر در و دیوار نمی دیدم
« آخ مادر...»
*بیادب میگه بچه ای که به دنیا نیومده مگه میشه براش روضه بخونن الان یه روضه فقط برای زنا میخونم مردا رو نمیدونم چیکار میکنن..اما بدون زنی که میخواد بچه به دنیا بیاره قبلش براش لباسا آماده میکنه..بعد در و دیوار نیمای شب هر وقت بچهها میخوابیدن مادرمون لباس بچه اشو بغل میگرفت هی میگفت: محسن مادر خیلی دوست داشتم ببینمت اما این مغیره تو کوچه امون نداد...شبیه این مادر فقط یکیه، تو شام یه وقت زینب نگاه کرد دید رباب دستش رو تکونمیده چی شده عروس مادرم ؟ گفت خانوم مابین این زنا دیدم زنی بچه اشو بغل گرفته یاد علی اصغرم افتادم..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netemamhassanasgarii - 4 - 128 - musicsweb.ir.mp3
زمان:
حجم:
25.78M
|⇦•هر شب به دل غم زده..
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه آبی برسان
که من از سوز عطش شعلهورم مهدی جان
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای آفتاب مهر تو...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امامحسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجعباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات در سجود
نور تو بود مشعل کانون کاف و نون
روزی که هیچ جلوهٔ شمس و قمر نبود
ای میر عسکری لقب ای فاطمی نسب
آن را که نیست مهر تو از زندگی چه سود
این افتخار گشته نصیبت که از شرف
در خانه ی تو مصلح کل دیده برگشود
قربان دیده ای که به بزم تو فاش دید
جای قدوم عیسی وموسی و شیث و هود
ای قبله ی مراد که در برکه الصباع
شیران به پیش پای تو آرند سر فرود
*سالها زندان بود امام عسکری علیه السلام یکی از زندانبانها خیلی شقی و پست بود
به دستور خلیفه تصمیم گرفت حضرت عسکری علیه السلام رو ببرد مقابل شیران درنده به زعم اینکه شیران درنده حمله میکنن حضرت رو از بین میبرند هر چی همسرش بهش اسرار کرد که این کار رو نکن فرزند پیغمبر خداست اما گوش نداد امام عسکری علیه السلام رو آورد وارد قفس شیران درنده کرد نگاه میکرد،دقت میکرد فکر میکرد الان شیران درنده حضرت رو میدرند. اما دید حضرت با آرامش تمام آمدن میان شیران ایستادن به نماز.. شیران درنده دور حضرت حلقه زدن ملتمسانه نگاه به قد و بالای حضرت میکردند. همین جا یه جمله عرض کنم بگم یا امام عسکری شیران درنده احترام کردن دور شما را گرفتند آقا جان.. اما چه گرگهای درنده ای بودند کربلا...یکی نیزه میزد، یکی شمشیر میزد، یه عده سنگ میزدن، یه عده پیرمردها با عصا میزدن.. "فرقه بالسیوف فرقه بالرماح فرقه بالحجاره فرقه بالعصا "آقا جان امروز دل همه ی شیعیان شما سامراست..*
پر میزند دوباره دلم در هوای تو
دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو
*سامرا رفتی الان خودت رو تو اون حرم با صفا ببین برو کنا ضریح حضرت یه زائر قطعا داره اون هم امام زمان ارواحنا له الفداء مجلس امروز با همه ی مجلسها فرق داره امروز آقا و مولامون شال عزا به گردن انداخته عزای پدر بزرگوارشونه.امروز اگر سری بزنن بگن کجا برای پدر بزرگوارشون عزا گرفتن بگن لحظاتی شرکت کنم. عزاداران پدر بزرگوارشون را ببینن *
اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر
زائر شوم دوباره سوی سامرای تو
ای دومین حسن چو حسن ذره پروری
پر میشود دو دست گدا از عطای تو
هم تو غریب هستی و هم مرقدت غریب
اما غریب نیست دمی آشنای تو
دشمن نهاد به زندان و بیخبر
از آنکه هست از عالم امکان برای تو
*اما حرف من همینه...*
مانند مادرت به جوانی شکسته ای
امام بیست وهشت سال داشت اما زهر کاری با حضرت کرد بدنشون میلرزید دستش میلرزید به عقیده گفت
برو تو حجره پسرم رو بگو بیاد..*
کاسه ی آب بدستم بنگر میلرزد
زهر افکنده شرر در جگرم مهدی جان
*تصور کنید طفل پنج ساله ای دور بابا میگرده بابای غریبم بابای غریبم ..اما غریب تر از بابا خود امام زمانه چرا؟*
بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز
باشد از حالت زارت خبرم مهدی جان
بابا دشمن دور خونه ی نا را محاصره کرده میخواد تو را دستگیر کنه بابا....
میان این همه دشمن چها کند مهدی
ز غربت پسر من خدا خبر دارد
*سر بابا را رو زانو گذاشت ،سر بابا رو رو سینه گذاشت بگم یا امام عسکری سرت رو زانوی عزیز دلبندت بود آقا..اما من فدای اون سری که السلام علی الراس المرفوع صلی الله علیک یا ابا عبدالله..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه خانگی - امام حسن عسکری(ع) - 1277.mp3
زمان:
حجم:
11.68M
|⇦•ای آفتاب مهر تو..
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجعباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر
زائر شوم دوباره سوی سامرای تو
ای دومین حسن چو حسن ذره پروری
پر میشود دو دست گدا از عطای تو
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•سلام ما به سامره...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امامحسنعسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"السلام علیک یا حسن بن علی ایها الزکی العسکری یابن رسول الله"
محیط معرفت یگانه گوهرش تویی
سپهر نور اگر دهد مَه منورش تویی
مَلک اگر مَلک شده امام و رهبرش تویی
سلام ما به سامره که سایه گسترش تویی
مزار تو در آن زمین، نموده نورگستری
تویی امام عسکری تویی امام عسکری
در آسمان معرفت شمس تویی،قمرتویی
تمام نخل علم را ریشه تویی ثمرتویی
بحار نور را همه صدف تویی، گوهر تویی
به ده امام و یک ولی؛ پدر تویی،پسر تویی
ز وصف ما،ز مدح ما تو بهتری،تو برتری
تویی امام عسکری،تویی امام عسکری
توچشمه ی علوم حق زِ دَه یَمِ ولایتی
تو حُسن کردگار را جمال بی نهایتی
تو برتر از حدیثی و تو فوق هر روایتی
تو مظهر حقیقتی تو مشعل هدایتی
تو آن ستوده حضرتی،تو آن بزرگ آیتی
که میکند جمال تو، ز ،خالقِ تو دلبری
سلام روح و انبیا به پیکر مطهرت
چه شد که زهر دشمنان شراره زد به پیکرت
به وقت مرگ مهدیت چو جان گرفت در بَرت
دگر نگشت تشنه لب، بریده از قفا سرت
دگر به نیزه برسرت نشد جفا ز همسری
تویی امام عسکری تویی امام عسکری
نماز خواند مهدیات به پیکر مطهرت
به احترام شد نهان، به خاک، جسم اطهرت
آقای من مولاجانم!
دگر میان شهرها نشد اسیر؛ خواهرت
نخورد چوب بر لبت نرفت نوک نی سرت
نگشت توتیا دگر زِ سُم اسب؛ پیکرت
نشدتن تو غرق خون ز تیر و تیغ و خنجری
تویی امام عسکری تویی امام عسکری
دوباره پر زند دلم به محفل عزای تو
شراره بر دلم فکند که سوزم از برای تو
چه میشود سفر کنم به شهرِسامرای تو
سلام من درود من به صحن باصفای تو
وجود و بذل دست تو ،میثم وخاکِ پای تو
نمیزنم جز در این حرم دری
تویی امام عسکری تویی امام عسکری
#شاعر:استاد سازگار
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#حاج_مهدی_سماواتی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net