eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.7هزار دنبال‌کننده
64 عکس
257 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
مناجات و روضه جانسوز _ امام زمان روحی له الفدا_روضه حضرت علی اصغر(ع)_ ویژه شب جمعه _ استاد حجت الاسلام میرزامحمدی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ* از کسانی که سال های سال بی قرار امام زمانش بوده مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست . سالها از این شهر به آن شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده، خسته شد با خودش گفت میرم کربلای معلی ، آگه اونجا زیارتش کردم که می بینمش، اما اگه اونجا هم ندیدمش، دیگه دنبالش نمی گردم. (بعضی ها عجب نشونی هایی بلد بودن) یه قصیده ای گفت،گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم ان الله دیگه این تیر آخر به هدف می خوره. از حله با چه امیدی،پای پیاده آمد کربلا ، ان شاالله وعده ی هممون اربعین ابی عبدالله با پای پیاده بریم زیارت ... وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند : "اتری تجی ء فجیعه _ بأمض من تلک الفجیعة؟" *یعنی تو عالم مصیبتی جان گداز تر از فاجعه ی کربلا سراغ نداریم* "حیث الحسین علی الثری" *اون ساعتی که از مرکبش رو خاک ها افتاد* "خیل العدی طحنت ضلوعه" *اون ساعتی که ده نفر سوار بر اسب بر بدن نازنینش اسب تازوندن ... دونه دونه ی این ابیات رو داره میخونه، تا رسید به این بیت : "و رضیعه بدم الورید مخضب فاطلب رضیعه" *یعنی این آقایی که اینجا خوابیده یه بچه ی شیرخواره داشت ، چه جوری سیرابش کردن؟ به خون حلقش اون رو سیرابش کردن ... آقا بیا انتقام شیرخواره ی حسین رو بگیر ... تا رسید به این بیت،دید یه دستی از پشت سر به شانه اش خورد ،یکی میگه سید حیدر دیگه بسه ... ادامه نده،منه مهدی طاقت ندارم ... (رمز سخن گفتن با امام زمان رو گرفتی ؟!!) من میخوام بگم آقاجان سید حیدر که چیزی نگفت، فقط گفت این آقا یه بچه ی شیرخواره داشت .. پس چه گذشت بر جد غریبتون حسین ... اومد این بچه ی شیرخواره رو از خواهرش زینب گرفت ، مرحوم سید ابن طاووس می نویسد ، همه یاراش رو زمین افتادن ، یه نگاه کرد دید دیگه براش یاری باقی نمانده ، یه مرتبه صدا زد : "هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه"ِ همین که اهل حرم استقاثه ی حسین رو شنیدن، انقده این زن و بچه ضجه زدن ... که ابی عبدالله نگران شد ، سراسیمه آمد سمت خیمه ها، اول خواهرش رو صدا زد : "فنادا یا زینب ایتینی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ" این بچه ی صغیر و شیرخواره ام رو بده باهاش وداع کنم ... به به رحمت خدا بر این ناله ها ... روضه ی شیرخواره ی ابی عبدالله از روضه هایی هست که حضرت تو چند تا تشرف سفارش کرده، روضه ،روضه ی باب الحوائجه ... از همه التماس دعا ، برا پیروزی مدافعان حرم زینبی هم دعا کنید ... همین که خواهرش رو صدا زد ، عقیله ی بنی هاشم این بچه رو بغل گرفت ، عجیبه به خدا این بچه رو مادر به ابی عبدالله نداده ، همه ی مقاتل نوشتن زینب این شیرخواره رو به حسین داد ؛ شاید رباب مادرش خجالت کشید، تا این کودک رو تو بغل برادر قرار داد یه جمله ای رو زینب گفته ، عرضه داشت داداش سه روزه که این بچه آب نخورده" "فأطلب له شربة من الماء فاخذ الحسین علی یدا" ابی عبدالله این شیرخواره رو ، رو دست گرفت ،بعضی ها نوشتن اونقده بالا آورد که زیر بغل حسین پیدا شد فرمود :«ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل الرضیع» آگه به من رحم نمی کنید لااقل به این شیرخواره رحم کنید «اما ترونه کیف یتلظی عطشا» مگه نمی بینید از شدت عطش لب هاشو پشت سر هم باز و بسته می کنه ... گریه کنا ، ناله زنا ، هنوز حرف ابی عبدالله تمام نشده بود ، حسین هم متوجه نشد تیر حرمله از کدام طرف آمد ... یه وقت دید ... «فَذُبحَ مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن ... » چنان گوش تا گوش علی دریده شد ... ناله بزن یا حسین ... ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ @babolharam ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
⛔روش دسترسی آسان به کلیه مطالبِ ماه محرم و صفر 👌با تایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک بر روی عبارات پایین (متن آبی رنگ) علامتی (↑ و ↓) شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت . یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌با توجه به مناسبت ها : 👌مناجات و دعا : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خانمایِ حرم بچه م نمیره داره از تشنگی آتیش میگیره کسی اینجا یه ذره آب نداره ؟ روی دستم داره از هوش میره * بالام لای لای .. گُلوم لای لای .. علی م لای لای .. من هیچی نمیخونم روضه هیچی متن روضه نمیخونم دیگه اهل روضه بودی و هستی و حق روضه رو هم ادا کردی فقط زبان حال مادر میخونم* میترسم از غم فردات مادر بمیرم خشکِ دست و پات مادر ندارم مرهمی تو خیمه حالا براِ زخم روی لب هات مادر *قرار شد با رباب آروم بریم جلو* ما گریه کردیمُ دشمن چه شاده چه کاری تشنگی دستِ تو داده بمیره مادرت دارم میبینم ترک رویِ لبات خیلی زیاده چرا این غصه ها آخر نمیشه روزایِ بی کسی مون سر نمیشه بیا زینب ببین هر کاری کردم چرا حال علی بهتر نمیشه *شب هفتمِ به خدا دلم نمیاد بچه رو بغل کنم .. آروم تو بغل فقط میخوام تصور کنی .. شروع کرد با بچه حرف زدن قبل از اینکه بخواد بدش به عمه گفت:* داری میری تو میدون زود برگرد میشه مادر پریشون زود برگرد به دلِ من بد افتاده عزیزم برو اما علی جون زود برگرد میشد ای کاش موتُ می پوشوندم زیر خورشید روتُ می پوشوندم یه جوری کاش میشد قبل رفتن سفیدی گلوتُ میپوشوندم *تا بچه رو روی دست گرفت ... نانجیب تیر رو رها کرد ..* شنیدم آه مادر تیر خوردی یه جرعه خون به جایِ شیر خوردی گلویی رو که من دیدم گمونم عمیقاً ضربه‌ی شمشیر خوردی *آخه گلوی شش ماهه تیر نمیخواد ..* هوا گرمه ولی دستام سرده کمون حرمله با تو چه کرده دعا کردم علی رو دستِ بابا گلوت پاره نشه ، سر برنگرده *خدایا دیگه جلوتر نرم ..* غمت راه نفس میبنده مادر لبت تو حالت لبخنده مادر نمیتونم ببینم بند جونم گلوی تو به مویی بنده مادر *هیچ شهیدی رو خود ابی عبدالله ننشست برای هیچ شهیدی خودش قبر نکند .. تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. (خیلی روضه‌ی علی اصغر منحصر به فرده) تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. تنها شهیدی که خودش خاک ریخت رو بدن .. (من دلم رفته مدینه) کجای رفته دلم .. همه دیدن رفت پشت خیمه ها کاش مثل باباش امیرالمومنین چهل تا صورت قبر برای علی اصغر درست میکرد .. (زود میگمُ رد میشم هرکی گرفت ..) کاش مثل باباش چهل تا صورت قبر درست میکرد کسی نفهمه قبر مادرش کجاس .. یدونه قبر درست کرد پشت خیمه وقتی لشکر حمله کرد دیدن یه عده رفتن پشت خیمه ها هی با نیزه میزنن تو زمین .. اجازه بدید روضه م رو اینجور جلو ببرم .. مادر .. شما هم شش ماهه از دست دادید .. شما هم محسن از دست دادید .. اما محسنت به دنیا نیومده رفت (مادرا حرف منو بهتر میگیرن) مادری که بچش به دنیا نیومده سقط بشه از دنیا بره سخته ، داغ هر جوری باشه سخته . اما به دنیا نیومده بره راحت تره زود برمیگرده به زندگی زود با این غصه کنار میاد چون تصویری از بچه تو ذهنش نیست .. اما وای به دل مادری که شش ماه بچشُ بغل کنه .. دستاشُ ببینه .. چشماشُ ببینه .. شش ماه بچه شُ شیر بده صدای گریه و خندش تو گوشش باشه .. چیکار کرد رباب ؟!! ببخشید نمیشه نگفت میتونی تصور کنی رباب تو کربلا بالا سر علی گریه نکرد؟! الله اکبر .. تو رو خدا امروز تا صبح فکر کن چرا یه مادر میتونه اینقدر محکم باشه؟! دلیلش چیه جز عشق به حسین ..! جز اینکه نمیخواست امامش اذیت بشه ..! دیدی به داغ دیده میگن گریه کنه سبک بشه آروم بشه داغ دیده گریه نکنه همه میگن نکنه یهو دق کنه ، نکنه سکته کنه . هی زینب میگفت رباب گریه کن .. خیره خیره نگاه میکرد .. رباب گریه کن .. بعضیا میگن شام غریبان گریه کرد . اینی که میگن شام غریبان رباب آب خورد شیر امد تو سینه ش من میگم آب نخورد بعیده از این مادر تا آب آزاد شد آب بخوره .. آخه کسی که تو سایه نرفت بعد حسین .. (چرا ؟!!) چون دیده بود بدن حسینش زیر آفتابه ، آب بخوره ؟! عاشورا گریه نکرد شام غریبان گریه نکرد گلوی پاره دید گریه نکرد هی ریخت تو خودش کجا گریه کرد؟ واسه کی گریه کرد؟ نگاه کرد دید یه سر بریده رو تو تشت .. عبیدالله چوب برداشت ، دیدن از تو جمعیت یه زنی خودشُ انداخت رو سر بریده .. هی سر حسینُ بغل کرد .. حالا گریه کن رباب ..* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قرار بود دمادم به پات غم بخورم هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند بگو فراق ببینم کنایه هم بخورم *چقدر زود شبِ هفتم اومد .. صدایِ گریه‌ بچه میاد .. چشماتُ رو هم بذار از خیمه‌ی رباب هم صدای گریه میاد .. علی لای لای .. علی لای لای ..* شراب داد با من روزگار لب نزدم ولی تو زهر بده قول میدهم بخورم * بریم خیمه‌ی حضرت رباب معطلت نکنم : * نفس هات مثل آتیشِ علی جان گلویِ نازک و لب هات کبابِ چی میشه رویِ دست من بخندی که اشکت باعثِ مرگ ربابِ میخونم از چشم بابا بعیده برگرده عمو به خاطر قلبِ حسین بغضا مونده تویِ گلو ببینید رویِ دستم بیقراره سراغ آبُ با چشماش میگیره همه درنده ها سیرابند اما داره از تشنگی بچه م میمیره حرمله میگه من میخوام سر از تنش جدا کنم وقتی که پرپر میزنه باباشو من نگاه کنم .. لای لای علی ، علی علی .. یه جوری حرمله زد با سه شعبه سر نازِ تو رویِ دوشم افتاد صدایِ شیونی از خیمه اومد گمونم مادرت تو خیمه جون داد تنت رو دستمه ولی روم نمیشه برم حرم جوابِ مادر تو رو چی بدم من ای پسرم لای لای علی ، علی علی .. * فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ .. گوش تا گوش پاره شد ..* مانده ام سنگ رویِ سنگ چرا بند شده شمر از دیدن این صحنه چه خرسند شده سر شش ماهه به یک پوست فقط بند شده حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل کوتاه به حضرت رباب سلام الله علیها اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گلویت را زِ هم پاشیده بودند بساط آب را برچیده بودند تمام تارهایِ صوتی تو زِ بی آبی به هم چسبیده بودند چرا قهری مگر تقصیر دارم؟! به جایت بر کفم زنجیر دارم *کیا مثه من یه سال منتظر بودن .. رفیق ، دو سه شب دیگه سفره دهه اولُ جمع میکنن .. معلوم نیست سالِ دیگه باشیم بتونیم ناله بزنیم ..* کف آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین شیر دارم .. چه حسرت ها چشیدم بچه ام را چه سختی ها کشیدم بچه ام را کنارِ بچه هایِ نیزه دارش به رویِ نیزه دیده ام بچه ام را .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لالا لالا گلم ، ای پاره ی تنم هر جور شده برات آب پیدا میکنم الان میاد عمو ، یه کم طاقت بیار عمو نمیزنه زیر قول و قرار آروم بخواب عمو میاد جون ربابِ عمو میاد به هرکی رو زدم نداشت یه قطره آب عمو میاد .. از تشنگی سرت ، خمِ رو گردنت وای اگه با یه تیر ، از شیر بگیرنت می‌ترسم تیر اگه پیچیده شه به موت رو دستایِ بابا ، گیر کنه تو گلوت از حرمله بدم میاد اون قاتل بدم میاد چون بین حلقُ پیکرت زد فاصله بدم میاد .. ــــــــــــــــــ چرا قهری مگر تقصیر دارم؟ به جایت بر کفم زنجیر دارم کف آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین شیر دارم مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی مرا سوزاند وقتی کنارم طفل خود را شیر میداد سرم شد خاک عالم نیزه رد شد به پشتِ خیمه دیدم نیزه رد شد به دنبال تو می‌گشتم بر خاک چنان زد از سرت هم نیزه رد شد کاش میشد که حسینم به کسی رو نزند کاش میشد که سنان نیزه به پهلو نزند تو اگر بی سر و سامان بشوی می‌میرم وسط معرکه عریان بشوی می‌میرم ــــــــــــــــــ بس کن رباب نیمه‌ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است کم خیره شو به نیزه علی را نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان مده با دست هایِ بسته مزن چنگ بر رُخَت با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود اینجا دوباره حلقه انظار میشود ترسم که نیزه‌ دار کمی جابه‌جا شود از روی نیزه رأس عزیزت رها شود یک شب ندیده‌ایم که با غم نیامده حتی هنوز زخم گلو هم نیامده گرچه امید چشم تَرت ناامید شد بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد پیراهنی که تازه خریدی نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان نده با خنده خواب رفته ، تماشا نمیکند مادر نگفته است و زبان وا نمیکند اینجا به نیزه کودکِ تو خواب میکنند فرقی نمی‌کند که چه پرتاب می‌کنند بر نیزه‌های قافله سنگی اگر خورد هر سر که کوچک است بر او سخت‌تر خورد •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیها اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از هُرم تشنگی ، میسوزه گریه‌هات گلبرگ صورتت علی خشکِ مثل لبات با گریه‌ی گرسنگی ، آبم نکن علی مادر نمونده از عطش شیری به سینه‌هاش آتیش زده به قلب من ، اشکِ رو گونه‌هات می‌خوام تورو بغل کنم ، می‌لرزه دستُ پام روی ضریح کوچیکِ لبای تو علی افتاده جای بوسه‌ی خشکیده‌ی رباب بستم دخیل حاجتی پای ضریح تو الهی که عمو بیاد با مشک پر ز آب عزیزم صبر کن عمو رفته آب بیاره ... امشب مجلس واقعا روضه‌خون نمیخواد، من با زبان حال شروع کردم فقط یه بهانه دستت بدم .. ز ضرب تیغ چنان دست و پای خود گم کرد .. عزیز دردونه ای که توی بغل ابی عبدالله توی خیمه هرچی حسین سرشو بلند میکرد ، این سر میفتاد ، رمق نداشت بچه سرشو نگه داره ، یهو یه حرکتی ... ز ضرب تیغ چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند ، در عوض تبسم کرد وقت قرائت و صوت یه کودکه این که تو رحل دستامه ، قرآن کوچکه گفتن حسین قرآن آورده مارو به قرآن قسم بده ، راوی میگه ابی عبدالله فرمود بچه‌مو بدید باهاش وداع کنم ، علی اصغر رو بغل گرفت ، رباب متوجه شد ابی عبدالله میخواد علی‌رو به میدان ببره ، عرض کرد آقاجان میخواید ببریدش میدان ، اجازه بدید من لباس نو تنش کنم ، علی‌رو برد لباس گران قیمت به تنش کرد ، قنداقه‌ی سپید بهش پیچید ، گردنبند گردنش انداخت ... پسرکم با بابات میخوای بری میدون ... اینقدر این خانوم مؤدبه ،خودشم ایستاد فقط نگاه کرد ... وقت قرائت و صوت یه کودکه این که تو رحل دستامه ، قرآن کوچکه من موندم و تلظّیِ ... بعضیا تلظی رو اینجور معنا کردن گفتن که دیدید ماهی وقتی از آب میفته بیرون چه جور رنگش سفید میشه ... من موندم و تلظّیِ ماهی کربلا من موندم و یه مادر مضطر تو خیمه ها علی جون جواب مادرتو چی بدم ... اینا برای حنجرت ، نقشه دارن علی من موندم و یه لشکر دلسنگ بی‌حیا گفت چنان علی‌رو بلند کرد ، راوی میگه زیر بغل ابی عبدالله پیدا شد ، فرمود اگر شما حساب می‌کنید من آب برای خودم می‌خوام ، یکی بیاد بچه‌مو ببره دو قطره آب بهش بده ... ان شاالله که این حرف دروغ باشه .. مُنُّوا عَلَینا .. (بر من منت بذارید) همه‌ی دعواها سر علیه ، صدا زد حرمله چرا جوابشو نمیدی ، گفت امیر پدر رو بزنم یا پسر ؟! گفت اونی که اسمش علی هست ... آقا داشت حرف میزد ، هنوز حرف مولا تموم نشده بود ، یه وقت دید علی یه تکون شدیدی خورد .. من گمانم اینه ابی عبدالله همونجا یاد توی کوچه افتاد .. مادرش داشت حرف میزد، هنوز حرف فاطمه تموم نشده بود ، بی ادب بی‌هوا زد .. یکی یکی قتله‌ی کربلارو می‌گرفت و میکشت ، نوبت رسید به حرمله لعنت الله علیه ... گفت بی ادب ، بی حیا ... سه تا تیر زدی ، سه جای قلب زهرارو مجروح کردی ، یه تیر زدی به چشمای خوشگل عباس ، یه تیر زدی به گلوی نازک علی ، یه تیر هم اون وقتی آقای غریبمون دامن عربی‌رو بالا زد ، خون پیشانی رو پاک کنه به قلب آقا .. شد یه جا دلت بسوزه ؟! گفت حسین رو زدم دلم نسوخت ، عباس‌رو زدم دلم نسوخت ، اما یه جا اینقدر دلم برای حسین سوخت .. گفت همین که تیر رو زدم ، نگاه به بچه کرد .. دیدم ابی عبدالله حیرون مونده ، دو قدم میاد سمت خیمه چشمش به رباب میفته برمیگرده ، میاد سمت لشکر همه دارن هو میکنن .. حسین ... همه رو گفتم یه بیت روضه دارم امشب ... یکی نبود به این بیشرف بگه ... جنگ هم اصولی داره .. تیری که استخوان اباالفضل را شکست آن تیر را به حنجر این پسر زدی هرکجا نشستی این نفستو آزاد کن بگو ، عالم رو خبردار کن ، فردا آب رو به روی آقامون می‌بندن .. یاحسین .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لالا لالا .. چشم به راه تو چشم به راه من بخواب آروم لالا لالا .. یه نگاه تو یه نگاه من بخواب آروم لالا لالا .. بخواب آروم گل بابا بخواب آروم لالا لالا .. خواب ببینی خوابِ دریا بخواب آروم لالا لالا .. تو نگاتو به نگاهِ من میدوزی بخواب آروم لالا لالا .. بیا بابا زیر سایم که نسوزی بخواب آروم لالا لالا .. بخواب آروم گل بابا بخواب آروم امام حسین داره حرف میزنه : داری میری، مثه خورشید تو بتابُ برو بابا داری میری، یه نگاه کن به ربابُ برو بابا داری میری، واسه بابا یه دل سیر بگو بابا داری میری، شده یک بار به من پیر بگو بابا تو میریُ .. رویِ دستام همه جونم داره میره نرو بابا تو میریُ .. خوب میدونم قدُ بالات قدِ تیرِ نرو بابا مثه ماهی بیرون از آب پا میکوبی گلِ بی تاب .. لالا لالا .. بخواب آروم روی دستم شدی بی جون منِ بی جون با تو موندم رویِ دستم میکنی جون منِ حیرون با تو موندم روی دستم .. آرزو هام پرکشیدن همه چیم رفت توی چشمام .. اضطرابُ همه دیدن همه چیم رفت *فرمود آب بهش بدید و ندید این بچه میمیره .. از حال رفته بود علی ، چشماشُ دیگه به سختی باز میکرد ..* وای وای وای وای متوسل به لبِ تو شده بابا پاشو دیگه وای وای وای وای این چه وقته که بخوابی آخه اینجا پاشو دیگه پاشو بابا .. نخواب اینجا نذار بابا منو تنها لالا لالا .. بخواب آروم یهو دیدم .. که صدایِ تو نمیاد داد بی داد یهو دیدم .. رویِ دستم سرت اُفتاد داد بی داد یهو دیدم .. که میخندن داد بی داد داد بی داد یهو دیدم .. خون حلقِت بند نمیاد داد بی داد وای وای وای وای .. نمیدونم که بمونم یا بریم باز سویِ خیمه وای وای وای وای .. چی بگم من چشم به راه مادرِ تو توی خیمه لالا لالا .. بخواب آروم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت باب الحوائج حضرت اصغر علیه السلام و حضرت رباب سلام الله علیه به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یکی از صحنه های حیرت انگیزه کربلا اینه .. اگر کسی روضه بخواند روضۀ مادرانۀ احساسی ، که نگاهِ حضرت رباب روحی له الفدا به گهواره خالی می افتاد چی میشد ؟! این حرف غلط نیست" حضرتِ رباب به اندازۀ یه مادرِ عادی ، مادرِ معمولی که بچه هاشون رو دوست دارن ، بچه ش رو دوست داشته که! ولی عظمتِ این زن روحی له الفدا و اون چیزی که خیلی عجیبه اینه این آقازاده وقتی شهید شد تا دفن شد حضرت رباب بیرون نیامد امام حسین خجالت نکشه .. هیچ جایی نقل نشده ، هیچ جا نگفتن که رباب سلام الله علیه جایی مینشست (رفقا همه ما مادر شهید تو محل و تو فامیل دیدم) اون چیزی که از ایشون نقل شده اینه که این یک سالی که زنده بود فقط برا سیدالشهدا گریه میکرد .. چرا نمیری توی سایه؟! میگفت : إن الذي كان نورا يستضاء به .. اونی که نور زندگیم بود ، همه وجودم بود حسینم بود .. بكربلاء قتيل غير مدفون .. تو کربلا سه روز بدنش زیر آفتاب بود ... ما به تو اعتماد میکردیم .. قد كنت لي جبلا صعبا ألوذ به ... ما به تو پناه میبردیم .. هیچ جا نقل نگفتن اظهار کنه برا فرزندم عزاداری میکنم ... این جگر معلومه سوخته .. سلام الله علیها .. اینا رو نگیم؟! خو اینا رو نگیم برا خودمون؟! آدمی زاد معصوم هم نباشه میتونه انقدر بلند پرواز کنه .. مولای ما رفت تو میدان .. تنها شده بود .. النظر عن اليمين والشمال.. چپ و راست رو نگاه کرد دید این کشته ها رو زمین افتادن .. کسی باقی نمانده بعضی نقل ها میگن یه نگاهی کرد فرمود یا مسلم ابن عقیل یا هانی ابن عروه .. یا حر یا بریر یا ظهیر .. پسر پیغمبر تنها شده .. بعد فرمود حق دارید جواب ندید ، شما اینجور نبود جواب ندید .. صداش بلند شد هل من ذاب عن یذب عن حرم رسول الله .. تا صدای غربت سیدالشهدا رو شنیدن غیرت زن ها قبول نکرد صدای گریه ی زن ها بلند شد .. نمیتونستن تحمل کنن .. حضرت سجاد سلام الله علیه فرمود امام صادق هم فرمود سخت ترین لحظه برا این زن و بچه ها حمله به خیمه ها نبود ، لحظه ای که آقا تنها شد .. برا تنهایی آقا بود ... اینا خیلی از ما شیعه ترند ، اینا جگرهاشون پاره شد برا غربت سیدالشهدا .. صدای گریه زن ها بلند شد ، مولای ما برگشت .. وقتی برگشت سید ابن طاووس می نویسه وقتی نزدیک شد به این خواهران دید که یه آقازاده ای رو اینا دارن دست به دست میکنن ، نمیدونن چطور آرامش کنن ، صدای گریه اش بلند شد .. فرمود ایتینی بولدی الصغیر ... دیگه میخوام برم به خدا ملحق بشم .. کی بوده این باب الحوائج که لحظه معراجش سیدالشهدا با او وداع کرده میخوام با او وداع کنم .. نقل مختلفِ من یه نقلُ عرض میکنم .. این آقازاده رو آوردن در آغوش گرفت .. نگاه به رنگِ صورتش کرد دید چشم ها رفته ، توان نداره ، گریه ش صدا نداره .. لب های مبارکشُ نزدیک کرد به صورت این نازدانه بوسه بزنه .. خون به صورت مبارکش پاشید ... نمیدونم چه جوری جگرشُ سوزاندن ، یه دفعه آسمانُ نگاه کرد فرمود خدایا بر ما صبر عطا کن .. هیچ جای کربلا این اتفاق نیفتاده اینجا نمیدونم چطور جگرش رو سوزاندن که کاتب غیب فریاد زد ... حسین جان رهاش کن .. دل بکن .. الان به دست جدت سیراب میشه .. آقای ما رفت پشت خیمه ها زینب کبری هم هست ، حضرت رباب هم نیومد ، ادب کرد .. توان نداشت چشم های شرمنده سیدالشهدا رو ببینه .. نمیخواست آقا رو اذیت کنه .. سیدالشهدا با قلاف شمشیر یه قبر کوچکی کند .. قبل از آنکه قبرُ بکنه فرمود خزینی یا زینب ، زینب جان این بچه رو بگیر .. به پوست آویزان شده بود .. یه قبرِ کوچکی کند .. دیگه آداب دفن نداره این بچه ای که سر از بدنش جدا شده .. این بچه رو که داخل قبر گذاشت قبر پر خون شد .. اینجا حسین ابن علی روحی له الفدا شرم کرد و مراعاتِ مادرش رو کرد .. زینب رو صدا کرد .. یه روزی هم تو مدینه بود ، مادرِ سادات بینِ در و دیوار که قرار گرفت شرم کرد امیرالمومنین رو صدا بزنه .. بهتر بگم دلش نیومد امیرالمومنین رو صدا بزنه صدا زد یا فضه خزینی ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
میدونم تشنه‌ای مادر، ولی من.. و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اجازه بدید روضه بخوانم .. امام صادق نشسته بود ، اون روضه‌خونم اومد وارد شد، نشست کنار حضرت. آقا بهش فرمود: میشه برای ما یه‌کم از جَدمون بخونی؟! گفت: بله آقا .. شروع کرد شعری خوندن. روایت میگه به شدت امام صادق گریه میکرد؛ اون طرفِ پرده هم زنها به شدت شیوَن، ناله، گریه. یهو دیدن پرده کنار رفت، یه کنیزی اومد، یه بچه‌ی شیرخوار گذاشت تو دامن امام صادق. آقا تا این بچه رو دید گریه‌ش بلندتر شد. همه گریه می‌کردن، امام صادق هم گریه میکرد، این بچه هم گریه می‌کرد (همه رو به‌هم ریخت این بچه) فلذا می‌بینید اینایی که بچه‌هاشونو امشب آوردن، از زمان امام صادق همین جوری بوده.. امام سجاد بعد از واقعه‌ی کربلا توو بازار رد میشد دید یه خانومی بچه‌ش توو بغله داره رد میشه، دید این بچه داره بی‌تابی میکنه، هی گریه می‌کنه. صداش زد: _خانوم ببخشید! گفت: بله یابن رسول الله؟ فرمود: فکر کنم این بچه تشنه‌شه! گفت: بله آقا، یه مسیر طولانی امروز رفتم، نرسیدم بهش آب بدم. فرمود : برو سریع آبش بده..... امام سجاد شروع کرد گریه کردن . گفت: آقا بی‌ادبی کردم، ببخشید، حالا میرم بهش آب میدم، چرا گریه میکنین؟! فرمود: آخه داداش منو توو کربلا آب بود و بهش ندادن و کشتنش.... میدونم تشنه‌ای مادر، ولی من.. به جز اشک چشام آبی ندارم تو بازم تشنه خوابت برده اما من از داغ لبات خوابی ندارم بخواب آروم، بخواب آرومِ جونم بخواب ای حیدر شیرین زبونم برای اون کویر خشک لبهات تا صبح لالاییِ بارون میخونم دلم از مَردم این شهرْ خونه اینا گمراهی رسم و راهشونه نمیدونم چرا دلشوره دارم گمونم حرمله همراهشونه شنیدم حرمله رحمی نداره یه رَد خون همیشه تو چشاشه شنیدم بین تیرایی که داره یه چندتایی سه‌شعبه هم باهاشه میگن خیلی دقیقه توو هدف‌هاش نشونه‌گیری‌هاش رَدخور نداره نترس مادر، بهت قول میده مادر دیگه اسمِ کثیفش رو نیاره نترس مادر، عمو عباس هستش تا اون هستش که آزاری ندارن همیشه جنگ با آدم بزرگاست اینا با بچه‌ها کاری ندارن ایشالله فردا از این دشت میریم برات گهواره‌ی تازه میگیرم همین حالا دارم از شوقِ روزی که رو لبهات میگی مادر میمیرم تو هم مثل علی‌اکبر میمونی که از پشتِ نقابش نور پیداست بابات وقتی در آغوشت میگیره سفیدیِ گلوت از دور پیداست بخواب آروم و آهسته عزیزم که تنها نیست بابا، غم نداریم علی‌اکبر، عمو عباس، قاسم خدا رو شکر چیزی کم نداریم جوونای بنی هاشم زیادن نترس، باباجونت تنها نمیشه ایشالله فردا از این دشت میریم خدای من! چرا فردا نمیشه؟! عموجونت بهت قول داده فردا بره از خواهرت مشک‌و بگیره بهم قول داده دریا رو بیاره اگه دستاش بره قولش نمیره شاعر : ‌حسن لطفی رباب هی لالایی که میخوند، می‌گفت علی‌جان عمو رفته، عمو که قولش ردخور نداره .. اگه دستاش بره قولش نمیره .. اما همه‌جا شرم مال سقا شد، دیدن این بچه داره گریه می‌کنه؛ هی از این خیمه به اون خیمه، همه اومدن بغلش کردن دیدن فایده نداره. همچین که اباعبدالله اومد دَم خیمه، صدا زد: خواهرم، برو علی و بیار، اینا این بچه رو ببینن شرم میکنن.. سریع دویدن تو خیمه بچه رو بغل کردن تو دستای اباعبدالله که قرار گرفت آروم شد. همچین که اومد بچه توو بغلش، بچه رو گرفت رفت وسط میدان که صداش به همه برسه. بچه رو روو دست گرفت، آروم آروم بلندش کرد. همچین که این سر برگشت، سفیدی گلو که مشخص شد، اون نانجیب دید لشکر به‌هم ریخته، همه دارن به‌هم میگن چه خبره؟! قرار ما نبود با بچه بجنگیم.. دید لشکر داره به‌هم میریزه، گفت برید حرمله رو صدا کنید الان لشکرم میپاشه. حرمله نفس زنان اومد؛ _ چیه امیر؟! گفت: لشکر داره به‌هم میریزه، یه کاری بکن . گفت: چی کار کنم؟ کدوم‌ُ بزنم؟ بابا رو بزنم یا بچه رو؟! گفت: مگه نمی‌بینی بچه خیلی راحت‌تره زدنش؟! اباعبدالله بچه رو آورده بالا ؛ میبینی زیر گلوشو؟! میبینی سفیدی زیر گلو رو؟! تیر سه شعبه رو برداشت، تا این تیرُ زد به بچه، بعضیا میگن زیر عبا این بچه رو پنهان کرد، هی میرفت سمت خیمه‌ها، برمی‌گشت. علت داره میدونی علتش چیه؟! آخه دیدی یه مرغُ سَر میبُری، تا یه چند دقیقه هی دست و پا میزنه. تا این تیر خورد، اباعبدالله سریع بچه رو زیر عبا پنهان کرد. هی میرفت سمت خیمه، میدید بچه دست و...... 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نگات میکنم با پریشونی.. و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نگات میکنم با پریشونی نه شیری نه آبی نه بارونی گرفتار شدیم تو بیابونی، که پُر گرگه میدونم چقدر سخته انتظار یه‌کم چشماتو روی هم بذار عموت برمیگرده دووم بیار، خدا بزرگه شرمنده میشم از ، چشمای پر غمت ای کاش بمیرمُ، این جور نبینمت تا کِی دل من آب ، از گریه‌هات بشه طاقت بیار گلم ، مادر فدات بشه با من داره حرف میزنه نگات ولی در نمیاد دیگه صدات می‌لرزونی هربار با گریه‌هات، دلای مارو کسی قطره‌ای آب به ما نداد بچه‌م داره جونش به لب میاد خدا واسه هیچ مادری نخواد، این ماجرا رو سخته که بچه‌ای ، یه قطره آب بخواد مادر ولی ازش ، هیچ کاری بر نیاد رو دستای بابات ، میذارمت علی میری و به خدا ، می‌سپارمت علی کجا رفته لبخند آخرت سه شعبه چی آورده به سرت حالا چی بگم من به مادرت، ببین بابا رو دوباره منو یاری کن علی اصن گریه و زاری کن علی بیا آبروداری کن علی، همین یه بارو ای من به قربونِ ، رگهای گردنت باور نمی‌کنم ، ‌از من گرفتنت لبهات حالا نیست ، دنبال آب دیگه لالا لالا گلم ، راحت بخواب دیگه شاعر: میلاد حبیبی یه وقته میگن ذبح. (ذبح یعنی چی؟!) میخوام امشب برات معنا کنم .. آخه برا این شیرخواره نوشتن: "فَذُبِحَ الطِفْل مِنَ الاُذُنِ اِلَی الاُذُن" خیلی معنا تاحالا شنیدین، اما من امشب درست میخوام معنا کنم. ذبح میدونی یعنی چی؟! یعنی یه نفر رو زنده زنده سرش رو ببرن، ذبحش کنن، اینو میگن ذبح... دونفر رو تو کربلا ذبح کردن؛ هر دوتاش همه رو میکُشه. اولیش علی اصغر بود؛ تا ابی عبدالله روو دست گرفت، داشت دست و پا میزد. هنوز این بچه زنده‌ست؛ چشما بازه ، داره بابا رو نگاه میکنه ، یهو این تیر که خورد زیر گلو ، دستای بابا رو یه فشاری داد. حسین... ذبح بعدی میدونی کٖی بود که زنده زنده کُشتنش؟ اون لحظه‌ای که شمر اومد نشست رو سینه‌ی حسین ... هنوز ابی عبدالله داره نفس میکشه، هنوز ابی عبدالله داره حرف میزنه، مناجات میکنه؛ این خنجرو در آورد ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
تمـام ملـک خـداونـد .. و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تمـام ملـک خـداونـد غـرق مـاتـم توست فقط نـه مـاه محـرّم زمــان محـرم توست بهشت و حور و قصـورم تویی امام حسین هـزار شکر کـه در سینه‌ام فقط غـم توست *چشم بهم زدیم شبِ هفتم محرم رسید .. شبِ هفتم دیگه روضه خوان نمی خواد از امشب دبگه آبُ رو به خیمه ها بستن .. یه سال صبر کردی شبِ هفتم برسه .. علی لای لای ..* غـم تـو را نفـروشـم بـه ثـروت دو جهــان چه اعتناش به درهم کسی که درهم توست *از امشب دیگه عباس خجالت میکشه .. از امشب همه چشما به دست اباالفضلِ ... بشتاب ای عموجان درخیمه قحط آب است اصغر فتاد مدهوش در دامن رباب است شد آب اگر میسّر اول بده به اصغر این طفل شیخواره از تشنگی کباب است حسین .... نفس هات مثل آتیشِ علی جون گلویِ نازکُ لب هات کبابه چی میشه رویِ دستِ من بخندی که اشکت باعث مرگ ربابه میخونم از چشم بابا بعید برگرده عمو *وقتی بچشو رو دست گرفت بلند بلند خندیدن بهش.. گفتن ببین کارش به کجا رسیده بچشو رو دست گرفته اومده .. آتش به جانِ باغِ یاس افتاد اربابِ ما به التماس اُفتاد .. علی لای لای .. گلوم لای لای ..* ببینید رویِ دستم بیقراره سراغ آبُ با چشماش میگیره همه درنده ها سیرابند اما داره از تشنگی بچه م میمیره .. حرمله میگه من میخوام سراز تنش جدا کنم وقتی که پرپر میزنه من باباشو نگاکنم یجوری حرمله زد با سه شعبه سر ناز تو رویِ دوشم افتاد صدای شیونی از خیمه اومد گمونم مادرت تو خیمه جون داد مانده ام سنگ روی سنگ چرا بند شده شمر از دیدن این صحنه چه خرسند شده سر شش ماهه به یک پوست فقط بند شده حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت علی جانم .. خدا به دلِ آقامون چی گذشت .. گوش تا گوش پاره شده حسین دید بچه داره دستُ پامیزنه .. صبر کرد گفت دیگه جون داد تموم شد چندقدم رفت دید دوباره داره بال بال میزنه .. راوی میگه هیچ وقت حسینُ تو این حال ندیدم چندقدم طرفِ خیمه میره .. هی دوباره برمیگرده طرف میدان .. هی میگه خدا چه کنم .. جواب ربابُ چی بدم .. (میدونی چرا برمیگشت؟) تا میرفت طرف خیمه میدید یه خانم منتظره ..هی میگه الان بابام داداشمُ میاره .. داداشم دوباره لبخند میزنه .. دوباره تو خیمه دورش میشینیم .. بده فرصت پر قنداقۀ تو باز کنم سخت جان میدهی ای راحت جانم پسرم با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک باز هم جانِ تو بابا نگرانم پسرم آوردش پشت خیمه با غلافِ شمشیر یه قبر کند .. گفت زودی دفنش کنم رباب نبینه اگه رباب ببینه گوش تا گوش پاره ست طاقت نمیاره .. همچین که قنداقه خون آلودُ تو خونۀ قبر گذاشت رفت خاک بریزه عمه جان زینب هی میگه مهلاً مهلاً یابن زهرا .. داداش صبر کن رباب داره میاد .. چند قدم میاد رو خاکا میشینه هی میگه پسرم برات آروزها داشتم .. یکیشو بگم : آرزویم همه این بود زبان باز کنی .. ابی عبدالله خانم زینب رباب رسیدن ، حسینی که تا الان عجله داشت خاک بریزه رو قنداقه.. حالا تعلل میکنه ؛ زینب گفت داداش تا حالا عجله داشتی؟.. حالا تعلل میکنی.. گفت زینب یه نگاه کن بچه م هنوز داره میخنده .. چشماش بازه داره میگه بابا جوابی دادی بهم...گفت : گلایه زیر لب از تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیر دارم دو دستم را به زیر آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم آواره ام میانۀ هر شهر کرده ای آبت نداده ام نکند قهر کرده ای *بزار از خرابه نشین بگم اینم برا پدر مادرامون .. تو خرابه رباب دستایِ خالیشُ تکون میداد میگفت : عمه زینب پس علی اصغر کجاست ؟.. جای دستش مانده رویِ گردنم .. انگشتر بابا به یادش مانده بودُ تا دید دست ساربان زد زیرِ گریه وقتی که دستش برلب خشک پدر خورد با دیدن او حرمله زد زیر خنده •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
عمریست تشنه کام تو هستیم و.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ عمریست تشنه کام تو هستیم و آب نیست عمریست بی قرار نشستیم و تاب نیست عمریست در نبود تو همسایۀ شبیم در آسمانِ هیچ دلی آفتاب نیست باید خودت برایِ ظهورت دعا کنی در دستِ ما دعایِ فرج مستجاب نیست ما گوشمان نمیشنود پاسخ تو را ورنه سلام های کسی بی جواب نیست ای مرد انتقام زمانی که میرسی دیگر بقیع مثل گذشته خراب نیست بهتر بمیرد آن که دلش بین روضه ها از داغِ خشکیِ لب جدت کباب نیست *شب عطشِ .. از امشب آبُ به خیمه هایِ حسین میبندند .. روضه عطشُ خودِ خدا خونده برا حضرت موسی سلام الله. فرمود صغیرُهُم یُمیتُ لعطش ... بچه هاشون از عطش جون میدن .. آی حسین ..* حالا که حرف تشنگی آمد مصیبتی بالاتر از مصیبت طفل رباب نیست •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
چقدر بی خبر و بی هوا زدینُ.. و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چقدر بی خبر و بی هوا زدینُ چه کرده بود مگر با شما ؟ زدینُ *طفل من که هنوز به زبون نیومده بود این روضه امشب، خیلی روضۀ سنگینیه برا این روضه اول خود خدا گریه کرده .. بعد ملائکه گردن ، بعد پیغمبر گریه کرده شما هم اگه امشب چشمت اشک بار شد به خودت قره نشی .. سنگ دل ترین دشمنم واسه این روضه گریه کرده .. سنگ دل ترین دشمنُ مختار آورد بیرون گفت جایی شد توام دلت به حال حسین بسوزه؟.. گفت فقط یه جا وگرنه من باقی جاها جزو کسایی بودم که هلهله میکردن دست میزدن گفت کجا دلت برا حسین سوخت؟.. گفت اون موقعی که وسط میدون بچه زدن .. هی یه قدم میومد سمت خیمه ها دوباره یه قدم برمیگشت سمت میدون .. الهی برات بمیرم که وسط میدون مستأصل شدی... هی میگفت جواب مادرشو چی بدم؟! همین که تیر رها شد علی به خود پیچید صدای تیر در آمد چرا زدی نامرد .. نوشته اند که حتی سپاه جا خوردند صدا زدند چرا بچه را زدی نامرد؟.. *گفت بچه رو بزنم یا بابا رو؟ گفت اگه بچه رو بزنی با یه تیر چند تا نشون زدی!..* پدر خمید و پسر رفت و مادرش افتاد سه شعبه را تو مگر چند جا زدی نامرد *بابا برید یه خورده اگر بررسی کنید ، دیگه هیچ موقع شب هفتم احتیاج به روضه خوان ندارید .. تاریخُ ببین ؛ مخصوصاً تو عرب تیر سه شعبه رو کجاها به کار میگرفت .. نوشتن اگه یه حیون قوی هیکلی رو میخواستن از پا در بیارن .. مثلا اسبی رو میخواستن از پا در بیارن با تیر سه شعبه میزدن .. تیر سه شعبه روهم میخواستن بزنن اول حرارتش میدادن .. نانجیب تیرُ داغ کرد .. تا تیر و زد یه مرتبه سر افتاد رو دست ابی عبدالله .. فَذُبِحَ طِفل مِنَ الُاذُنِ اِلَی الاُذُن .. حسین دور خودش بین دشت میچرخید چگونه خنده بر این ماجرا زدی نامرد بگو که این سر کوچک چقدر می ارزید که پشت خیمه روی نیزه ها زدی نامرد *گفت وقتی دستور غارت داده شد یه عده تو سپاه ابن سعد ملعون مشخص بودن به حریص بودن . ولعی داشتن تو غارت کردن .. یه دونه از حرص ترینشونُ دیدم آروم یه جا ایستاده .. همه ریختن تو خیمۀ دارالحرب هی سر هارو از بدن جدا میکردن میبردن جایزه بگیرن .. دیدم این نانجیب آروم ایستاده گفتم چرا این کاری نمیکنه؟؟ نگو از قبل گنجشُ هدف قرار داده بود .. دیدم آروم اومد پشت خیمه ها .. ان شالله مادرش ندیده باشه .. نیزه رو تو خاک زد .. این بیت میکشه آقا .. اگه بخوای یه داغ دیده ای رو زیاد اذیتش کنی باید اون چیزی که بیشتر از همه رنجش میده رو هی نشونش بدی .. رباب را چقدر با همان کمان از عمد میان کوفه و کربُبَلا زدی نامرد إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ .. بخدا همین روضه باید آتیشت بزنه .. کسی که همۀ عالم میرن دم خونه ش منت میکشن حالا اربابتون وسط میدون ایستاده داره منت میکشه .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
به من حق بده از خجالت بمیرم.. و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لالایی .. به من حق بده از خجالت بمیرم دعا کن نیوفته به خیمه مسیرم آخه اوردم تورو تا برات آب بگیرم لالایی لالایی *وقتی لالایی میگی این دستاتو مثل گهواره تکون بده .. حاج رسول ترک وقتی تو روضه حضرت علی اصغر لالایی میخوندن دستاشو اینطوری تکون میداد .. از دنیا رفت خوابشو دیدن گفتن حاج رسول چه خبر؟ گفت تو این چند روزه که منو آوردن اینجا چند بار بی بی قنداقه علی اصغرُ آورده گذاشته تو بغل من ، گفته حاج رسول خوب بلده لالایی بخونه برا بچه م ..* لالایی .. به اشکم داره حرمله هی میخنده سر تو عزیزم به یه مویی بنده ولی خندۀ تو دل من رو کنده الهی نبینه ، دیگه مادر تو که با تیر رو دستم ، جدا شد سرِ تو ندارم زیر لب ، دعایی نگفته الهی سرت از رو دستم نیوفته لالایی لالایی .. لالایی لالایی .. لالایی .. برو زیر خاک ای گل آسمونی برو که زیر سم مرکب نمونی ایشالا رو قبرت نزارن نشونی لالایی .. از الان میبینم اینا که نامردن دارن دنبال قبر مخفیت میگردن میبینیم با نیزه تورو پیدا کردن بمیرم که باید دو چشم ربابه ببینه عزیزش رو نیزه خوابه بمیرم عزیزم که نیزه بلنده نمیتونه مادر چشاتو ببنده لالایی .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَأتُوبُ إلَيهِ *چشم به هم زدیم شب هفتم ماه محرم رسید .. هر شب به یه صحنه ای از کربلا استغفار کردیم امشب این جمله رو بگم ارباب ما با یه نقلی کربلا فقط یه جا اینطوری دستاشو برد طوری که نقل میگه حتی زیر بغل ارباب ما نمایان شد میدونید کجا بود اون موقعی که عمامۀ پیغمبرُ به سر بست اون موقعی که عبای پیغمبر رو روی دوش انداخت اون موقعی که مرکبشم عوض کرد دیدن حسین سوار بر شتر شده کدوم موقع رو داری میگی اون موقعی که اومد جلویِ لشکر ایستاد ببینید ببینید گلم رنگ ندارد اگر آمده میدان سر جنگ ندارد به اون ساعتی که دید یه مرتبه بچه داره دست و پا میزنه مثل اربابت دستتُ بیار از سرت بالاتر زن و مرد حالا که گفتم ارباب ما اینطوری دستشُ بلند کرده اگر کسی میتونه دستش پایین نمونه به دم المظلوم الهی العفو ..* بیا قشنگ ترین یوسف زهرا گریه کنِ این روز و شب ها بیا ای همۀ یار و کَس ما یه نیم نگاهِ تو بسه ما خوش اومدی به مجلس ما مارو برای گریه، کنار خود سوا کن سینه زنِ حسینُ، از کربلا دعا کن جمعه های محرم قدم بذار رو چشم ما بیا برای ما بده دم امشب حرم آل نبی آب ندارد ندارد طفلان حسین خواب ندارند ندارند.. عمو جرعه‌ی آبی .. عمو جرعه ی آبی .. آقا مگه میشه نیایی شب علی اصغر گمون کنم جلو در نشستی پیش مادر باید خودت بخونی روضه‌ی قحط آبُ شرم دل عموتُ داغ دل ربابُ *تا رسیدن کربلا ، منزل های زیادی رو اتراق کرده بودن، رباب یه مرتبه یه نگاه کرد گفت الحمدلله آب هم اینجا هست.. گفتن آره رباب اون فراتِ ، اون دجله ست.. اما از امشب که آبُ بستن هی از این خیمه به اون خیمه میدوید هی میگفت یه چکه آب ندارید بچه م داره میمیره .. میخوام یه حرفی بزنم زودم برم تو روضه وقت نیست اذیتت نکنم ، وقتی رسول ترکُ در عالم خواب دیدن بهش گفتن رسول چه خبر از اون طرف بگو گفت اینقدری بگم هر چند روز یه بار میان منو میبرن میگن بیا گهوارۀ علی اصغرُ تکون بده.. گفتن آقا رسول به چه دلیل چرا؟!.. گفت آخه هر موقع تو روضۀ علی اصغر بودم تا روضه خوان میگفت لالایی بخونید من دستامو میاوردم بالا تکون میدادم حالا میخوام لالایی بخونم .. امشب خانوما میوندار روضۀ خودشون باشند ماهم اینجا خودمون گریه میکنیم..* لالا لالا لالایی لالا ای اصغرِ من لالا لالا عزیزِ من ، لالا لالا یکم بخواب لالا لالا آروم بگیر ، بخاطر دل رباب چند روزه که هلاک شدی برای یک قطره‌ی آب میون گریه هات نخند نزن به زخم دل نمک از تشنگی شده لبات، مثل کویر ترک ترک عمو رسید به نهر آب *الحمدلله صدای تکبیرش داره میاد دویدن به رباب گفتن رباب دیگه نگران نباش بابام میگه عمو رسیده به شریعه .. رباب دوید گفت بچه مئ بیارید الان آب میارن..* عمو رسید به نهر آب خبر آورده قاصدک شیر نداره مادر تو به غم اسیره خدا رو چه دیدی شاید بارون بگیره الهی که به جای تو رباب بمیره گریه نکن گل پسرم، نمونده آب توی حرم لای لای علی .. لای لای علی .. بیا و شرمنده نکن مادرتُ بیشتر از این از سوز گریه های تو حال رقیه رو ببین یکم دیگه طاقت بیار، حاجت من شده همین الان عمو از شریعه میرسه با یه مشک پر اینقدر به چشمام زل نزن برایِ من غصه نخور از چشم شورِ حرمله تو رو بپوشونم چطور عمو اباالفضل ت سر قولش میمونه *بذارید روضه مو شروع کنم، امشب شب پریشونی تو روضه ست .. عاشورا یه وقت صدای ابی‌عبدالله *هل من ناصر..* بلند شد تا صدا زد کسی هست؟! اصلا شبای هفتم روضه خوان نمیخواد فقط یه نفر یه بچه بیاره تو نگاش کنی .. تا صدا ابی‌عبدالله بلند شد کسی هست حرم پیغمبرُ کمک کنه؟! (تازه این الان مادرش حسابی شیر بهش داده سیرابش کرده) یه وقت دید صدایِ شیونِ زن ها از خیمه بلند شد.. ارباب ما گفت نکنه اینا به خیمه ها حمله کرده باشن .. سراسیمه برگشت، صدا زد خانم زینبُ ، بی بی اومد بیرون فرمود مگه نگفتم کسی بلند گریه نکنه؟! گفت آقاجان تا صدای هل من ناصرت بلند شد دیدم علی اصغرت داره تو گهواره دست و پا میزنه.. اینقدر تکون خورد خودشُ انداخت رو زمین.. ــــــــــــــــــ •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کاش می شد با لالا آرومت کنم یا که بی سر صدا آرومت کنم تو همین جا بمون و هی گریه کن نکنه نیزه ها آرومت کنن خیمه خیمه با شتاب رفتم علی هر طرف خونه خراب رفتم علی هفت دفعه هاجر دوید به آب رسید صد دفعه دنبالِ آب رفتم علی راستی خندون شدنت مبارکه مَردِ مِیدون شدنت مبارکه گریه کردی و همه کِلْ کشیدن آخْ رجز خون شدنت مبارکه یه خبر فقط برام بیاد بسه خیلی نه ! یه خط برام بیاد بسه حالا که بابات می ره پشت خیام بند قنداقت برام بیاد بسه کاش بشه تیرُ یه گوشه چال کنم زبون سپاه شام و لال کنم من اگه که ببخشم همه رو محاله حرمله رو رها کنم *زن تکیه اش به مردِ .. اول کسی که تو حوادث متزلزل میشه زنِ .. خدا نیاره برای مردی جلوی زنش گریه کنه .... آی مردم ، دیدن حسین داره میاد داره گریه میکنه .. تا تیر خورد گلوی اصغر فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ .. خون هارو با مشتش گرفت به آسمون پاشید ... یه نگاهی عقب سرش کرد دید رباب داره گریه میکنه.. یه مرتبه بچه رو زیر عبا پنهان کرد رباب نبینه ..* اومدم پشت حرم خاکت کنم یه گوشه با قد خم خاکت کنم بابا میگه دیر شده خاک و بریز چه کنم نمیتونم خاکت کنم یا حسین .... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده روز هفتم محرم ۹۸ به نفس استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ عَنِّي مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِيَّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ اللَّهُمَّ إِنِّي‏ أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً فِي رَقَبَتِي اللَّهُمَّ كَمَا شَرَّفْتَنِي بِهَذَا التَّشْرِيفِ وَ فَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ وَ خَصَصْتَنِي بِهَذِهِ النِّعْمَةِ فَصَلِّ عَلَى مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَائِعاً غَيْرَ مُكْرَهٍ فِي الصَّفِّ الَّذِي نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ هَذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. شرمنده ایم کار برایت نمی کنیم جز وقت احتیاج صدایت نمی کنیم جا میزنیم وقت عمل تا که میرسد ترکِ گناه محض رضایت نمی کنیم در باتلاقِ نفس گرفتار تر شدیم تنها برایِ اینکه دعایت نمی کنیم با اینکه دست توست شفا لکل داع در اوجِ درد میل شفایت نمی کنیم تنگیِ دست ما اثر کاهلی ماست این دست را دخیلِ عبایت نمی کنیم تو روز و شب حمایتِ ما میکنی ولی ما از توی غریب حمایت نمی کنیم بد کرده ایم با تو دلت را شکسته ایم باز اعتنا به این گله هایت نمی کنیم حتی اگر ندیده حرم جان دهیم ما تصمیم با شماست شکایت نمی کنیم اما چه بهتر است که ما را طلا کنی این روزها مسافر کرببلا کنی .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت رباب سلام الله علیها اجرا شده روز هفتم محرم ۹۸ به نفس استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از کربلا رنگ خوشی دیدم ندیدم بی شیر ماندم بین هر خیمه دویدم دیشب فقط تا صبح طفلم داد میزد خیلی خجالت از بنی هاشم کشیدم * ای بی بی جان یا رباب چرا خجالت کشیدی؟!.. خدایا یه حالی به ما بده بتونیم گریه کنیم .. واقعا احساس مادری به همین شیر دادنه مادرِ .. وقتی نتونه شیر بده ها اصلا میریزه بهم ..* ای کاش این داغی که دیدم خواب باشد طفلم سلامت محضرِ ارباب باشد گفتم حسینم حاضرم در بین این دشت تشنه بمیرم اصغرم سیراب باشد مولایِ من حیران و سر افکنده آمد رو زد سویِ دشمن ولی شرمنده آمد وقتی که برمیگشت با چشم پر از آب از لشکرِ دشمن صدای خنده آمد تیری در این لشکر نبود الا سه شعبه چیدن آخر غنچه ام را با سه شعبه ای حرمله انصاف داری بی مروت اصغر سه شعبه حضرتِ سقا سه شعبه! مانده حسینُ کل آغوشش پر از خون صورت پر از خون بر رویِ دوشش پر از خون چشمم پر از خون شد که شد از ضرب آن تیر شش ماهه ام از گوش تا گوشش پر از خون باور کنم شش ماهه‌ی من اصغرم رفت از نعره‌ی تکبیر این لشکر سرم رفت خیلی مرا سوزانده این غصه که طفلم با حالت قهر آخرین بار از برم رفت *به قول مرحوم آرام ، میگفت وقتی رسید تو بغل باباش حرف که نمیزد پنجه هاشُ نشون داد یعنی ببین مادرم شیر نداشت اینقدر پنجه به سینه ش کشیدم این خونِ مادرمه ..* نشنیدم آخر صحبت نشنیده اش را بستن بر نی حنجرِ پاشیده اش را خیلی خجالت میکشم آبی بنوشم بر نیزه اش دیدم لب خشکیده اش را مردم من محزون غم دیده ربابم هم قافیه نه همنشینِ آفتابم تا آب میبینم سرم پایین می افتد هم قافیه نه داغدار مشک آبم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
⛔روش دسترسی آسان به کلیه مطالبِ ماه محرم و صفر 👌با تایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک بر روی عبارات پایین (متن آبی رنگ) علامتی (↑ و ↓) شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت . یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌با توجه به مناسبت ها : 👌مناجات و دعا : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam