eitaa logo
من‌وبچہ‌شیعہ‌ هام🪴
3.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
7.4هزار ویدیو
270 فایل
من یه مامان طلبه با ۳ فرزنـدم👶🏻 💞مدرس و پژوهشگر حوزه زن وخانواده 👈اینجا باشگاه توانمندسازی بانوانه💪😍 مهارت هـمسرداری/تربـیـت فـرزند روباهم تقویت میکنیم😍 کپی ممنوع⛔ 💛کانال نوجوان و انیمیشن ما: @bache_shiee_nojavan @bache_shiee_anime
مشاهده در ایتا
دانلود
diffrent-madahan-madahi-sham-ghariban1.mp3
4.69M
🍃 شــــــــــــــــــــام غریبان حسیـــــن امشب است ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اے که دلخوشی.mp3
6.62M
🍃 ڪاری ڪردی دل من میخواد هرجوریه به چشم تو بیاد ♥️ ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤
چه جمعه دلگیری بود!💔 حسین (ع)شهید شد عباس ازفرات برنگشت اکبر وقاسم رفتند علی اصغر پرپرشد زینب به اسارت رفت بازهم جمعه گذشت.... وازظهورمهدی فاطمه(سلام الله)خبری نیست.... أللَّھُمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْفرج😭 ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیئٺ تمام شد همہ رفتند و تو هنوز بالاے تل نشستـہ و خون گریـہ میكنى 🖤 آجرڪ الله یا صاحب‌الزمان آری ، سالهاست صبح و شب خون گریه میکنی... و در انتظار ۳۱۳ علمدار که عباس‌وار یاری ات کنند تا بیایی و ندا دهی: الا یا اهل العالم، انَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا | ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤
من‌وبچہ‌شیعہ‌ هام🪴
★☆﷽☆★ °•|🖤『🎼🎶』🖤|•° ◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 🎧صوت زیبای زیارت عاشورا امام صادق علیه الس
. امروز به نیت شهدای گمنام زیارت عاشورا رو خوندیم🌹 شما به نیت کدوم شهید خوندین؟؟؟ روز دهم: شهدای گمنام
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
★☆☆★ °•|🖤『🎼🎶』🖤|•° ◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 🎧صوت زیبای زیارت عاشورا امام صادق علیه السلام فرمودند: 👇👇👇 🌱 «هر ڪس زیارت عاشورا بخواند ، شب اول قبر در آغوش علیه السلام قرار خواهد گــرفت.»..❤️ 🌱اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَج بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🏻 📖‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تلاوت دسته جمعی زیارت عاشورا به نیت سلامتی و ظهور عجل الله تعالی فرجه الشریف💚 و حاجت روایی اعضای کانالمون🌹 🏴 ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من اگر روضه‌خوان بودم برای شام غریبان قرارِ جلسه را جایی بیرون شهر می‌گذاشتم، وسط یک تکه بیابانِ تاریک، کنار جاده‌. بیابان همینجوریش هول دارد. شب هم که باشد دیگر جای خود دارد. می‌گفتم حاشیه‌ی جاده موکت پهن کنند، تا رد نور و صدای ماشین‌هایی که گاه و بی‌گاه از آن طرفها عبور می‌کنند، فضا را وهم‌آورتر کند! مستمعهایم را برمی‌داشتم و با خودم می‌آوردم توی بیابان و می‌گذاشتم سُکر و سکوتِ صحرا رعب به دلشان بیندازد. شام غریبان را نمی‌شود توی حسینیه گرفت، آخر برای آدمهایی که وسط بیابان نباشند چطوری باید روضه‌ی بیابان خواند؟ برای زنهایی که خیالشان از بابت فرزندها تخت باشد چطور باید روضه‌ی اضطرابِ مادرها خواند؟ جمعیتی را که هیچ دلهره و هیچ ترسی ندارند چطور باید برای ترسیده‌ها گریاند؟ دلِ زنهای تکیه داده به پشتی و صندلی را چطور می‌شود با یاد زنهای تکیه زده به چوبهای نیم‌سوخته سوزاند؟ آدمهای زیر یک سقف امن را چطور می‌شود به یاد آواره‌های وسط یک بیابان گریاند؟ مستمع‌ها را میاوردم توی بیابان و می‌گفتم مثل امشبی یک جایی شبیه اینجا، هشتاد زن و بچه‌ی داغ‌دیده‌ی لطمه‌خورده‌ی آواره را زینب از دور تا دور دشت جمع کرده و زیر یک چادر نیم‌سوخته پناه داده، این‌ بچه‌های زخمی، این زن‌های شلاق‌خورده، این طفلهای ترسیده، این مخدره‌های آسیب‌دیده، این حرم غارت‌زده، این لشکر ورشکسته، این لب‌های ترک‌خورده، این پاهای تاول‌زده، این جان‌های رمق از دست‌داده، این آدمهای مصیبت‌دیده، این‌ها را همه باید زینب تیمار می‌کرده، باید نفر به نفر تسکینشان می‌داده، باید تسلیِ قلبِ مادرها می‌شده، باید بچه‌ها را آرام می‌کرده، تازه باید بیرون خیمه را هم می‌پاییده و نگهبانی می‌داده... باید از فرات هم آب می‌آورده و به این آدمهای لت و پار می‌نوشانده، باید توی این فاصله که تا لب فرات می‌رفته حواسش به قهقه‌ی دشمن هم می‌بوده که یه وقت دوباره سمت حرم خیز نگیرد، تازه باید لحظه لحظه حرارتِ تنِ زین‌العابدین را هم می‌سنجیده که یک موقع زیر تب از دست نرود. باید بچه‌ها را در آغوش می‌گرفته شاید کمی آرام شوند، باید زنها را دلداری می‌داده شاید کمتر بی‌تاب شوند. بعد همانطور که اشک امانم را بریده بود می‌گفتم همه‌ی این زنها که از قبیلِ زینب و رباب و سکینه نبودند، خیلی‌هایشان زن و بچه‌ی اصحاب بودند، همین زنهای معمولیِ شهر که کمتر صبوری بلدند، کمتر از عهده‌ی اشکها و غمهای خودشان برمی‌آیند، بار همه‌ی اینها را زینب به دوش کشیده، زینبی که خودش نباید اشک می‌ریخته، آخر چشم همه‌ی این هشتاد و چند زن و بچه دنبال زینب بوده، کافی بوده زینب یک ذره ضعف نشان بدهد تا اینها همه از هم بپاشند. امشب را زینب چطور به صبح رسانده؟ چطور اینهمه زن و بچه‌ی بی‌تاب را آرام کرده؟ اینها را می‌گفتم و می‌گذاشتم اهل مجلسم چند دقیقه فقط به گریه‌های بی‌تاب سرکنند. نگاهشان را سمت بیابان بچرخانند و از خودشان بپرسند یک زن وسط یک بیابان چطور از عهده‌ی اینهمه برآمده؟! خوب که گریه‌هایشان را کردند باز ادامه می‌دادم کاش فقط همین یک شب بود، کاش فقط غصه‌ی جراحتهای همان یک عصر بود... تازه صبح یازدهم که حرامی‌ها شتر بی‌جهاز آورده‌اند زینب این هشتاد و چند نفر را دانه دانه بر مرکب نشانده، حساب کنید فقط همین یک کار چقدر توان از زینب برده؟ چقدر آب دهانش را خشکانده؟ تازه اینها هنوز شروع واقعه بوده، این کاروان باید چهل منزل می‌رفته، زینب باید چهل منزل هر چه حادثه گرد این کاروان بوده را به دوش می‌کشیده، جای همه‌ی‌شان کتک می‌خورده، خواب به چشمش حرام می‌کرده، گرسنگی و تشنگی به جان می‌خریده، باید خودش را سپر همه‌ی بلاها می‌کرده... با خودتان حساب کنید زینب چطوری اینهمه را از سرگذرانده؟! بعد همینجور که اشک می‌ریختم از جا برمی‌خاستم رو به بیابان با گریه‌های بلند می‌گفتم یک جایی شبیه اینجا، نَه خیلی بدتر و ترسناک‌تر از اینجا زن و بچه‌ی ابی‌عبدالله آواره و بی‌کس شب را سرکرده‌اند، گِل به سر بگیرید و برای بچه‌های حسین از غصه بمیرید... اینها را می‌گفتم و می‌رفتم سمتِ تاریکی تا مستمعها هم از جا برخیزند و همان حوالی پراکنده شوند، هر کدام نزدیک یک بوته خار بنشینند و تا خود صبح دم یا زینب بگیرند... ✍ملیحه سادات مهدوی اجر این روضه و اشکهایش تقدیم به آن مجلل‌بانویی که ابی‌عبدالله به قنوت نماز شبِ او توسل جسته... @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من‌وبچہ‌شیعہ‌ هام🪴
💐روزے یڪ صفحہ از ‌#قرآن ڪریم💐 ✅به همراه ترجمه و تفسیر😍 🌟 #سوره_توبه ☘ #صفحه_196 ⊰᯽⊱≈─🕊📖─≈⊰᯽⊱ http://eitaa.com/bache_shiee ⊰᯽⊱≈─📖🕊─≈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ali-fani-8.mp3
21.06M
🏴بسمـ رب‌الحجة‌عجل‌اللہ‌تعالــــــی‌فرجـــہ‌الشریفـــــ 🍃السلام علیک یا فارس الحجاز🍃 🍃السلام علیک ایها الحجه الثانی عشر🍃 - دعای عهد🌱 _وَاللّٰهُ‌یَعلَمُ‌ما‌في‌قُلوبِکُم🌱 چهل روز درکنار یکدیگر ..... چهل روز عاشقی با خداوند تا تاسوعا و عاشورای حسینی..... به نیت تعجیل در فرج و حاجت روایی مخاطبین کانال❤️ و نه 🏴 ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🍃 ســــــــــــــــــــلام بہ مھربون هاے خونہ☺️ عزادارےهاتوݩ قبول درگاه الھے ... الھی از فاطمه زهرا یہ برات مشتے ڪربلا بگیرید 🍃 حال دلتون چطوࢪه؟ مگہ میشہ بعداز ده روز گریه بر امام حسیݩ ؏ حال دل کسے بد باشہ ؟ ♥️ اگہ بده ببین کجاے دلت خرابہ ؟ یہ جاے کار مےلنگہ😉 چطوࢪے روزمون رو قشنگ ترش کنیم؟ یہ هیئت هرروزه باچاشنے زیارت عاشورا خانوادگے ..🍃 باچاے و خوشمزه اے کہ بہ نام هیئتہ ☕️🍪 سردر آشپزخونہ مون کہ پرچم سیاه ارباب داره ...و پایینش یہ نوشتہ زدیم "این آشپزخانہ تا اربعین امام حسیݩ ؏ باصلوات درخدمت شماست "🏴 و چندتا قوڵ کوچیک کہ اول محرم با آقا امام حسین دادیم و قراره ان شالله تا اربعین عملیش کنیم💪 اینجوری میگیم "حسیـــــن جان ما ڪربلا نبودیم ارباب ولی توے زمانہ پسرت تابتونیم با رفتار و کارهامون برات نوڪری مےڪنیم و خادم پرورش مےدیم♥️ " ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤
🌀🎈 🔰چرخاندن طناب و پریدن 🤾‍♂از روی آن 🔹یک نفر، طنابی را به دست✋ می‌گیرد و آن را دور سرش 👤طوری می‏ چرخاند که با ارتفاع کمی از روی زمین🌗، قرار داشته باشد. 🔸افراد دیگر باید طوری بایستند 👬که در شعاع طناب، قرار داشته باشند. 🔹طناب به هر کسی که رسید، به گونه‏ ای می‏ پرد 🤾‍♂که طناب به پای او اصابت نکند❌. طناب به پای هر کسی بخورد، می‏ بازد🤦‍♂ و باید به جای فردی که طناب را می‏ چرخاند💫، قرار بگیرد. 🔸این بازی تا وقتی که افراد خسته شوند😴، ادامه می‏ یابد. 🔹اگر تعداد بازیکنان در این بازی بیش از پنج 5⃣نفر باشد، بازی، جذّابیت 😃بیشتری می‏ یابد. 🔸برای این که طناب راحت‏تر بچرخد، بهتر است انتهای⤵️ آن را گِره زده یا توپی🎾 را به انتهای آن ببندید. 🔹نوع دیگری از این بازی، سه‌نفره3⃣ است. دو نفر رو به روی هم می‌ایستند و طناب را طوری می‏ چرخانند که از بالای سر نفرِ سوم رفته🙄، از زیر پایش👣 رد شود. 🔸این بازی، نوعی ورزش⛹‍♂🤾‍♂ محسوب می‏شود که عضلات پای بچّه‏ ها را تقویت کرده💪، سرعت عمل و هماهنگی میان دیدن 👀و حرکت اعضای بدن👂🖐 را بالا می ‏برَد. 📚 بازی ، بازوی تربیت ؛ محسن عباسی ولدی ⊰᯽⊱≈─🌱🖤─≈⊰᯽⊱ http://eitaa.com/bache_shiee ⊰᯽⊱≈─🌱🖤─≈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✂️🖌📍 🔆دست‌های هنرمند!👐🏻 🍃کاردستی به مناسبت محرم 🚩🕯 🔷 ببینید و بسازید!👀✂️📏 ⊰᯽⊱≈─🖤🖤─≈⊰᯽⊱ http://eitaa.com/bache_shiee ⊰᯽⊱≈─🖤🖤─≈⊰᯽⊱
🌿🌟🌿 🌷 چیستان و معمای مذهبی 🤔 🌷 موضوع : حضرت زینب علیهاالسلام 🕌 ۱. نام پدر حضرت زینب ؟! 👈 امام علی علیه السلام 🕌 ۲. نام مادر حضرت زینب ؟! 👈 حضرت فاطمه علیها السلام 🕌 ۳. لقب حضرت زینب ؟! 👈 عقیله بنی هاشم 🕌 ۴. معنی کلمه زینب ؟! 👈 زینت و شرافت پدر 🕌 ۵. محل تولد حضرت زینب ؟! 👈 مدینه منوره ⊰᯽⊱≈─🖤🖤─≈⊰᯽⊱ http://eitaa.com/bache_shiee ⊰᯽⊱≈─🖤🖤─≈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید روز یازدهم: شهید 🌷🕊شهیدی که پس از شهادتش اشک ریخت🥺 نفیسه(دختر شهید) گفت بابا اگر هستی یک نشانه بده. حالا مراقب است بغض اش جلوی حرف هایش را نگیرد و می گوید: هر سه نفر بالای سر آقا مرتضی بودیم. شروع به حرف زدن کردم. گفتم سلام آقا مرتضی دل مان خیلی برایت تنگ شده. نفیسه هم گفت بابا جان می گویند شهدا زنده اند، اگر هستی به ما یک نشانه بده… نفیسه سر به زیر دارد و مادر تصویر همسرش را در گوشی تلفن اش نشان مان می دهد و می گوید: حرف نفیسه که تمام شد دیدیم از گوشه چشم چپ آقا مرتضی یک قطره اشک سرازیر شد و بخشی از پارچه کفن خیس شد... ᘜ⋆⃟݊🖤•✿❅⊰━━━•─ @bache_shiee ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🖤