#آموزش_نقاشی
♧نقاشی های اثر دست♧
نقاشی اثر دست یکی از بازی ها و سرگرمی های مهیج برای بچه هاست. با کمی رنگ و کاغذ و دست های کوچولوشون میتونید کلی نقاشی های بامزه بکشید و شناخت رنگ ها و اشکال هندسی مختلف را به آنها بیاموزید.
❣@bache_shiee
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
یار منم حسینه 1.mp3
4.45M
#صوت
#امام_حسین علیه السلام
اگه کسی یاری داره یار منم حسینه🥀
عشق منو و ماه شب تارِ منم حسینه🥀
#پیشنهاد_دانلود
🍏#کودکانه
❣@bache_shiee
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پودینگ_موز_شکلاتی
🌺مواد لازم:👇
🥛شیر:1 لیتر
🥚زرده تخم مرغ:2 عدد
🍌موز:2 عدد
🍚شکر:1 و نیم فنجان چای خوری
🍙آرد:3 ق غ
🥣نشاسته:2 ق غ
🥡خامه:1 ق غ
🍫شکلات:80 گرم
🍪بیسکویت پتی پور کاکائویی: نصف بسته
‼️پ.ن: وقتی دسرموم رو داخل ظرف مورد علاقه مون میریزیم بعدش به مدت 2 ساعت داخل یخچال قراز میدیم
‼️پ.ن: آرد رو الک کنید بعد بریزید
#خوشمزهجات
❌بچه های گلــم دست به گـــاز نزنیــد بــدون نظــارت مــامــان خانومــیا☺️ ❌
🍏#کودکانه
🍎#نوجوانانه
❣@bache_shiee
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#آموزش_نمدی
#عروسک
خوب بریم سراغ اولین آموزش نمدی که خیلی ساده و آسون هست. 👌🏻
۱.اول مطابق شکل الگو رو میکشیم. روی نمد میذاریم و میبریم.
☆میشه همین ابتدا چهره رو بکشیم، میتونیم هم اخر کار بکشیم.☆
۲.گوش رو به بدن متصل میکنیم.
۳.فقط نیاز هست که از الگوی بدن دوتا بکشیم، گوش ها یک الگو کافیه.
دورتادور بدن رو میدوزیم.
☆یک قسمت رو باز میذاریم تا پنبه یا الیاف داخل بدن بکنیم و در انتها اون قسمت رو هم میدوزیم☆
#عروسک خرگوش نمدی ما حاضره😇
🦋اگه کنار قسمت گوش، بندینک هم متصل کنیم به عنوان جاکلیدی و آویز موبایل میشه ازش استفاده کرد🦋
#به_وقت_هنرانہ
❣@bache_shiee
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
🦋 #من_میترا_نیستم 🦋
🌸 #قسمت_هشتم🌸
مادرم بین بچهها فرق نمی گذاشت ولی به مهران و زینب وابسته تر بود.
مهران نوه اولش بود و عزیزتر. زینب هم که مثل من عاشق خدا و پیغمبر بود همیشه کنار مادرم می نشست و قصههای قرآنی و امامی را با دقت گوش میکرد و لذت میبرد.
مادرم قصه و حکایت های زیادی بلد بود هر وقت به خانه ما می آمد زینب دور و برش می چرخید و با دقت به حرفهایش گوش میکرد.
مادرم زینب را شبیه ترین نوه اش به من می دید برای همین به او علاقه زیادی داشت.
بابای بچه ها ساعت ۵ صبح از خانه بیرون می رفت، بعد از ظهر برمیگشت
روزهای پنجشنبه نیمروز بود ظهر از سرکار میآمد.
در باغچه خانه گوجه و بامیه و سبزی می کاشت.
زمستان و تابستان باغچه سبز بود و سبزی خوردن و خورشتی را از باغچه خانه برداشت می کردیم.
حیاط خانه های شرکتی سیمانی بود با تابش آفتاب در طول روز آتش می شد روی زمین که راه میرفتیم کف پای ما حسابی می سوخت.
تا بعد از به دنیا آمدن شهرام کولر نداشتیم، شبها در حیاط میخوابیدم
جعفر بعد از ظهرها آب را توی حیاط باز میکرد و زیرِ در را میگرفت
حیاط خانه تا نیم متر از دیوار پر از آب میشد این آب تا شب توی حیاط بود شب زیر در را برمی داشتیم و آب با فشار زیاد به کوچه سرازیر میشد با این کار حیاط سیمانی خانه خنک می شد و ما روی زمین زیر انداز می انداختیم و رختخواب پهن می کردیم
هوا را نمیتوانستیم خنک کنیم و مجبور بودیم با گرمای ۵۰ درجه در هوای آزاد بخوابیم اما زمین را میتوانستیم برای خوابیدن قابل تحمل کنیم.
خانه های شرکتی دوتا شیر آب داشت شیر آب شهری که برای خوردن و پخت و پز بود و شیر آب شرکتی که مخصوص شستوشوی حیاط و آبیاری باغچه و شمشادها بود
گاهی که شیر آب شط را در حیاط باز میکردیم همراه آب یک عالمه گوشماهی میآمد
دخترها با ذوق و شوق گوش ماهی ها را جمع می کردند.
بعد از ظهرها هر کاری میکردم بچه ها بخوابند خوابشان نمیبرد و تا چشم من گرم میشد میرفتند و توی آب حیاط بازی می کردند...
❤️ #شهیدانه
🍎 #نوجوانانه
❣@bache_shiee
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈