eitaa logo
من‌بچہ‌شیعہ‌هستم🎒
502 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
58 فایل
اینجاکانال دوم ماست✌🏻 مختص نوجوان های عزیزمون💛 چی داریم تو کانالمون⁉️ هرآنچه یه نوجوون دهه هشتادی میخواد🥰 منتظر شما نوجوونهای گل و دوستاتون هستیم🌼 کانال انیمیشنمون📺 @bache_shiee_anime 🌻 @bache_shiee_nojavan 🌻 متولد⑧/⑧/①⓪④①🎉روزملی نوجوان😎✌🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جذاااب و دلبر❤️😍 ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بنگاه دروغ ‌پراکنی نباشیم... ❌اینجوری نباش: هر وقت خبرها و اتفاقات رو در فضای مجازی دنبال می‌کنم بدون اینکه بدونم خبری درسته یا از صحت خبری اطلاع داشته باشم اون رو برای دیگران می‌فرستم یا درباره هر اتفاقی اظهار نظر می‌کنم ! ✅اینجوری باش: در فضای مجازی درباره هر اتفاق و خبری اظهارنظر نمی‌کنم و اگه میخوام خبری رو برای کسی بفرستم اول از صحت اون باخبر می‌شم و هر چیزی رو منتشر نمی‌کنم. ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ هر وقت موقع درس خواندن از درس خواندن خسته شدی..🥀 هر وقت فکر کردی دیگه نمیتونی ادامه بدی.. هر وقت فکر کردی هیچی از درس نمیفهمی..📗 هروقت هیچ امیدی برای درس خوندن نداشتی.. هروقت فکر کردی نمیتونی و نمیفهمی و خلاصه..📝 یادت باشه، امید این کشور تو هستی! آینده این کشور برای ما دهه هشتادی هاست رفیق...📚 به عنوان سرباز، باید بتونیم از پس این جهاد بر بیایم چون سخت تر از اینها در انتظارمونه🍃 ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه دوم😍 معرفی بخش موسیقی و بوم ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بریــــــــم کتاب بخونیـــــــم؟؟؟ 📙👉🏻🧡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[°•💔🥀•°] 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 این قسمت : امام موسی کاظم علیه السلام ∞°مـن بچـہ شٻعـہ هسٺـم°∞ ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[°•💔🥀•°] 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 این قسمت : اهمیت نماز انیمیشن دیدنی از زندگی امام موسی کاظم علیه السلام ∞°مـن بچـہ شٻعـہ هسٺـم°∞ ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه امام موسی کاظم علیه السلام ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
rangamizi shahadat emam kazem (www.mplib.ir).pdf
1.71M
💢 رنگ آمیزی به مناسبت شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام)💢 ⭕️ طراح : خانم معصومه قلعه یی ╭┅─────☆•°💔°•☆────┅╮ 🥀 @bache_shiee_nojavan 🥀 ╰┅─────☆•°💔°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانهایی از امام کاظم(ع) یکی از یاران امام صادق می گوید:روزی به حضور امام صادق(ع) رفتم، دیدم کنار گهواره ای پسرشان موسی(ع) ایستاده اند و با او سخن می گویند. به نزدیکشان رفتم به من فرمودند:«نزد مولایت(در گهواره)برو و بر او سلام کن.» من کنار گهواره رفتم و سلام کردم. امام موسی(ع) با کمال شیوایی جواب سلام مرا دادند و فرمودند:برو نامی که دیروز بر دخترت گذاشتی عوض کن و سپس نزد من بیا؛ زیرا خداوند چنین نامی را ناپسند می داند.یعقوب می گوید: امام صادق(ع) به من فرمود:«برو به دستور او عمل کن تا هدایت گردی.» من رفتم و نام دخترم را عوض کردم 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 من و دوستم به ملاقات امام کاظم(ع) رفتیم تا هم ایشان را زیارت نمایم و هم از سخنان حضرت(ع) استفاده کنیم. در آن دیدار با برکت ، امام(ع) به ما فرمود:« مؤمنان با هم برادرند و باید با یکدیگر مهربان باشند. هر کس به برادر مسلمانش تهمت بزند، از رحمت خدا دور می­شود. کسی که برادر مسلمانش خیانت کند از رحمت خدا دورمی­گردد. مسلمان باید به یکدیگر خیرخواه باشند. برادر مسلمان پشت سر برادردیگراش غیبت و بد گویی نمی­کند زیرا از رحمت خدا دور می­شود. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 امام کاظم(ع) و دوستانش در حال رد شدن از بازار بودند که متوجه مرد غریبه ای شدند تنها نشسته است. امام(ع) با مهربانی کنار او رفت و سلام کرد و به او گفت: من برای خدمتگذاری آماده­ام. هرکاری داری بگو برایت انجام دهم و نشانی خانه­اش را به او داد و با او خداحافظی کرد. دوستان امام(ع) پرسیدند: آیا این مرد را می­شناسی؟امام(ع) فرمودند: نه! اما این مرد بنده ای از بندگان خدا و برادر دینی من است و خداوند می­فرماید با یکدیگر همکار و دوست و مهربان باشید و با کسی با­غرور رفتار نکنید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ╭┅─────☆•°💛°•☆────┅╮ 🌻 @bache_shiee_nojavan 🌻 ╰┅─────☆•°💛°•☆────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قصه امام کاظم علیه السلام و مرد کشاورز سلام غنچه ها، بچه های خوب و زیبا، امیدوارم خوب باشید، همیشه محبوب باشید. قصه خیلی قشنگ و آموزنده ای داریم از امام هفتم، امام موسی کاظم علیه السلام. روزهای آخر تابستان بود و تمامی کشاورزان شهر مدینه بعد از گذشت روزهای سخت و طاقت فرسای کار کردن در زیر آفتاب گرم، از این که امسال باران بسیار زیادی باریده بود و تمامی درختان پر بار شده بودند بسیار احساس رضایت می کردند. خوشه های گندم طلایی رنگ، سیب های آب دار سرخ و انگور های یاقوتی بسیار درشت از میان درختان خود نمایی می کردند. بلبل ها در بین گل ها و درختان چه چه می زدند و شادی می کردند. در آن سال کشاورزان که دست رنج زحمات خود را دریافت کرده بودند به خاطر آن همه نعمت شکرگزار خداوند متعال و بخشنده بودند. در میان این همه کشاورز که همگی خوش حال و شکرگزار بودند، یکی از این کشاورزان در کنار زمین کشاورزی خود با ناراحتی نشسته بود و زانوی غم بغل گرفته بود. اتفاقاً این مرد غمگین یکی از دوستان نزدیک امام هفتم ما یعنی امام موسی کاظم بود. آن مرد که برای زمین کشاورزی خود بسیار زحمت کشیده بود ثمره خوبی از آن دید و تمام محصولات گندم را برداشت کرد. پس از اینکه آخرین خوشه های گندم را برداشت کرد نفس راحتی کشید و با خوش حالی به منزل رفت. در تمام طول شب در فکر پول هایی بود که از فروش آن گندم ها به دست می آورد. صبح روز بعد بعد از نماز به سمت گندم های خود رفت بچه های خوب چشمتان روز بد نبیند مرد ملخ های قرمز رنگ بسیاری را دید که به محصولات گندم او حمله کرده‌ بودند. با نا امیدی در کنار زمین خود بر روی زمین نشست و به خوشه های گندم خیره شد. چند دقیقه گذشت و تمامی ملخ ها رفتند اما دیگر گندمی باقی نمانده بود. مرد کشاورز با ناامیدی و غصه بسیار زیاد بر روی زمین نشسته بود و آرام آرام اشک می ریخت، در همین حال بود که ناگهان متوجه حضور مردی شد. وقتی سرش را بالا آورد امام موسی کاظم علیه السلام را دید که به او لبخند میزند. مرد غمگین به احترام امام کاظم علیه السلام بلند شد و سلام کرد. امام کاظم علیه السلام جواب سلام او را با لبخند داد. مرد با ناراحتی و گریه گفت: ای فرزند رسول خدا من تمام تابستان را تلاش کردم و در زیر نور خورشید با تحمل آفتاب طاقت فرسا محصولات خود را به ثمر رساندم اما ملخ ها تمام محصولات من را خوردند و دیگر هیچ چیز برایم باقی نمانده است. امام با مهربانی از مرد غمگین پرسید: ارزش این محصولات چقدر بود؟ مرد با ناراحتی آهی کشید و گفت: ۱۲۰ دینار. امام کاظم علیه السلام فرمودند: صد و پنجاه دینار به همراه دو عدد شتر به این مرد بدهید. مرد که بسیار خوشحال شده بود از امام بسیار تشکر کرد و گفت: لطف کنید و به زمین من وارد شوید تا زمین من با دعای شما پربار و پرثمر باشد. امام کاظم علیه السلام در خواست او را پذیرفت، وارد زمین کشاورزی او شد و دست به دعا برداشت. پس از آن مرد کشاورز زندگی و کشاورزی پر رونق و با برکتی داشت. سالیان سال زندگی پربرکت و پر باری را تجربه کرد و حتی دو عدد شتری که امام به او هدیه داده بودند بچه های زیادی به دنیا آوردند که بعد از فروش آن ها بسیار ثروتمند شد. بچه های خوب و نازنین ما در طول زندگی برای رسیدن به اهداف نیازمند تلاش فراوان هستیم. حتما می دانید که هیچ کس بدون تلاش به اهداف خود نمی رسد. در رسیدن به موفقیت علاوه بر تلاش و کوشش فراوان نیاز به کمک دیگران داریم. همه انسان ها برای رسیدن به آرزو ها و اهداف خود نیازمند حضور و کمک های دیگران هستند. در بین مردم بهترین انسان ها ائمه و امامان معصوم هستند. بهترین کار این است که همیشه در زندگی تلاش کنیم و در کنار تلاش از ائمه و امامان معصوم کمک بخواهید. بله بچه های عاقل، امامان معصوم هر چند در این دنیا حضور فیزیکی ندارند اما هر وقت آن ها را صدا بزنید صدای شما را می شنوند و به شما کمک می کنند. ╭┅─────☆•°💛°•☆────┅╮ 🌻 @bache_shiee_nojavan 🌻 ╰┅─────☆•°💛°•☆────┅╯