eitaa logo
بچه های مسجد ( روستای هاردنگ)
547 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
51 فایل
ارتباط با خادمین کانال @Amir_259 @Ahmad_239
مشاهده در ایتا
دانلود
کوتاه به چند سوال در مورد و بچه ها ۱. 🔺به كودك كمك كنيد به خود اعتماد كند. او را به‌طور مستقيم تصحيح نكنيد. اشتباهاتش را با تنبيه و دادزدن جواب ندهيد. بگذاريد بداند همه اشتباه می‌كنند. ۲. 🔺وقتی فرزندتان به سراغ شما می‌آيد، كارتان را قطع كنيد (صحبت با تلفن، حرف‌زدن با يك دوست، تماشای تلويزيون) و به چشمانش نگاه كنيد. اگر لازم بود به او بگوييد صبر كند تا كار شما تمام شود. ۳. 🔺با او قهر نكنيد. ۴. 🔺نام فرزندتان را با آهنگی خوش بيان كنيد. ۵. 🔺پدر و مادر بايد در مقابل فرزندشان عضوی واحد باشند. اگر اختلاف برای انتخاب روش تربيتی داريد اجازه ندهيد فرزندتان از آن آگاه شود. ۶. 🔺از شش‌سالگی برای فرزندتان مربی ورزشی بگيريد تا در رشته‌یی خاص موفق شود. ۷. 🔺احساسات فرزندتان را تاييد كنيد. "مي‌دونم می‌ترسی" به‌جای، اين‌كه "ترس نداره". "مي‌دونم خسته‌يی" به‌جای، "بسه غر نزن" ... ۸. 🔺گاه با سليقه او برای خود خريد كنيد و وقتی با او هستيد از آن وسيله استفاده كنيد. ۹. 🔺گاهی از او معذرت بخواهيد تا بداند ما همه اشتباه می‌كنيم. ۱۰. 🔺گاهی در جواب سوالش بگوييد نمي‌دانم تا بداند ندانستن بد نيست. ۱۱. 🔺به او مسئوليت‌هايی در حد توانش بدهيد. ۱۲. 🔺عزت‌نفس خود را افزايش دهيد. كودكان از ما الگو می‌گيرند. ۱۳. 🔺بر نقاط قوت فرزندتان تاكيد كنيد. ۱۴. 🔺اجازه دهيد فرزندتان ريسك‌های کم‌خطر بكند. بگذاريد اشتباهات کم‌خطر انجام دهد. ۱۵. 🔺بگذاريد در مورد غذا، لباس، بازی و مسايل خصوصی زندگيش خودش تصميم بگيرد و در صورت نياز به كمك شما، به آن‌ها احساس گناه ندهيد. ۱۶. 🔺هرگز فرزندتان را مخصوصا در مقابل ديگران مسخره نكنيد. ۱۷. 🔺فرزندان بايد بدانند پدر و مادرشان آن‌ها را بی‌قيد و شرط و در هر شرايطی دوست دارند. ۱۸. 🔺به همسرتان مقابل فرزندتان بی‌احترامی نكنيد. ۱۹. 🔺اگر به كسی آسيب زدند يا به حقوق كسی تجاوز كردند متوقفشان كنيد، و به ديگران هم اجازه ندهيد به حريم فرزندتان تجاوز كنند. شما هم حريم و مالكيت فرزندتان را محترم بدانيد. ۲۰. 🔺برد و باختشان برايتان بی‌اهميت باشد. وقتی تلاششان را كردند حتی اگر برنده نبودند،تلاش آنها را تحسین کنید. ۲۱. 🔺فرزندان را وارد اختلافات خانوادگی نكنيد. ۲۲. 🔺هرگز بر او برچسب بد، بی‌ادب،  بی‌تربيت، چلفتی، ترسو ... نزنيد. ۲۳. 🔺بر سر فرزندتان فرياد نزنيد. ۲۴. 🔺برای كارهایی كه برايشان می‌كنيد بر سرشان منت نگذاريد. ۲۵. 🔺او را با هيچ‌كس مقايسه نكنيد. ۲۶. 🔺هرگز بدی كسی را جلو فرزندتان يا به فرزندتان نگوييد. ۲۷. 🔺با كودك درد‌دل نكنيد. ۲۸. 🔺زمانی كه فرزندتان اشتباهاتش را با شما در ميان می‌گذارد، او را مقصر خطاب نكنيد. ۲۹. 🔺او را جلوی ديگران حتی خواهر و برادرش تنبيه نكنيد.
مداحی آنلاین - حضرت مهربان.mp3
4.83M
♨️حضرت مهربان 👌 بسیار شنیدنی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. https://eitaa.com/bachehaymasjedhardeng
4_6019605383574719047.mp3
6.76M
▫️اجر و پاداش سربازی در رکاب امام زمان علیه السلام https://eitaa.com/bachehaymasjedhardeng
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ۲دقیقه را ببینید/ چیزی که در هیچ کجا نخواهید دید. ▪️تنها امید ما در این وانفسای آخرالزمان اربعین است😭 https://eitaa.com/bachehaymasjedhardeng
🌷توی چشم بروجردی زل زده بود و هرچی از دهنش در می‌یومد می‌گفت. بهش سلام کرد.... عوض جواب سلام، گفت: من تحمل سلام و جواب آدمکشارو ندارم. تو اومدی کردستان کشتار راه بندازی! خون این همه بی‌گناه گردن توئه! اصلاً چی از جون این مردم می‌خوای!؟ کی تو رو گذاشته این‌جا؟ 🌷دردش رو می‌دونست، می‌فهمید منظوری نداره و اتفاقاتی که براش افتاده، غیرقابل تحمل بوده.... سکوت کرده بود و لبخند می‌زد، می‌خواست آرومش کنه که جلوی نیروها دستش رو بالا برد و سیلی محکمی به صورت بروجردی زد!! 🌷....خون، خونِ بچه‌ها رو می‌خورد. خواستند باهاش درگیر شن که حاجی نذاشت. صورت جوون رو بوسید و بردش سمت محراب، گفت: من دعا می‌کنم، شما آمین بگید. -- خدایا! به مقربان درگاهت، اگه ما دچار اشتباه شدیم، ما رو هدایت کن. اگه هم قابل هدایت نیستیم از میون برمون دار.... 🌹خاطره اى به ياد قهرمان لرستان، سردار سرلشکر پاسدار شهید محمّد بروجردی
مداحی_آنلاین_غفلت_از_یار_گرفتار.mp3
2.64M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد 🍃از شما دور شدن زار شدن هم دارد 💔 ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنگام نماز مغرب و عشا در مسجد صاحب الزمان عج ثبت نام کربلا انجام میشود تاکنون ۳۷ نفر ثبت نام نمودند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نوجوان من ناسازگاره، اصلاً حرف گوش نمیده! ⭕️ همسر من لجبازه، همش ساز خودشو میزنه! https://eitaa.com/bachehaymasjedhardeng
💞عشاق الرضا 🔻داستان بسیار زیبای جعفر پلنگ و غذای حضرتی ✍ آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، در شب میلاد امام جواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن: 🔸زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید 🔸تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟! از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه، گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی، جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم 🔸به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم به خودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاریم در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟! گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم 🔸به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو! وقتی نا امید شدم و خواستم‌ به خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!. هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ. که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه ،یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده ام بردم •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🎙حجت_الاسلام_عالی سید محمد باقر شفتی فقیر محض بود! یه مرتبه گوشت خرید، شب بیاد بار بزاره بعد از مدتها یه دلی از عزا دربیاره...! تو راه که داشت میومد، دید یه سگی کنار کوچه انقد لاغر هستش که اصلا انگار استخوناش از زیر پوست پیداست این توله هاش هم چسبیدن به سینه های مادرش! شیر نداره بده بی رمق افتاده...! ایشون این گوشتی که دستش بود صاف انداخت جلوی این سگ! یعنی واینساد که فکر بکنه و محاسبه بکنه، معامله بکنه باخدا! یعنی بگه من این رو میدم در عوض تو اونو بمن بده! از اون به بعد زندگی سید شفتی زیر و رو شد. این مجتهد مسلم حکومت داشت تو اصفهان. ثروتش به قدری بود که یک روز رو وقتی اعلام میکرد فقرا وقتی میومدن در خونش چنگه چنگه پول میداد بهشون...!!نمی شمرد..!! ثروت عجیبی خدا بهش داد.. مردم فوق العاده دوسش داشتن.. حکومت قاجار بدون اجازه ایشون تو منطقه اصفهان نمی تونست کاری بکنه انقدر محبوب بود...! این همون آدم فقیر یه لا قبایی بود تو نجف که هیچی نداشت! یه کار یه عمل صالح تو یه لحظه..اینجوری زیر و رو شد. https://eitaa.com/bachehaymasjedhardeng