خیلی حق بود .

قسمت هفتم -

برای اولین بار کتاب برنده شدم بزن دست قشنگه رو.

میخوام برم اینجا خوشحالی بخرم .

فقط امیدوارم گرون نشده باشن😭😭😂

وسایلاش خیلی گرون‌تر شدن و عوضش رفتم یه جوراب چارخونه بنفش خریدم . از خریدای امروز راضیم همشون بنفشن ")))

-مثل‌ماه؛ نه‌همیشه‌کامل،‌اماهمیشه‌زیبا💛🌙...

به این نتیجه رسیدم اصن نشونه‌ای از دختر بودن ندارم ، دخترای دیگه عاشق لوازم آرایشی و لاکن من متنفرممم ؛دخترای دیگه هر مهمونی‌ای که میرن گوشواره‌‌شون رو عوض میکنن من یه دقیقه‌م نمیتونم با گوشواره باشم .

اینا خوبه بازز من سه چهار سال پیش از خرید متنفر بودم اعصابم خورد میشد برم خرید از رنگ صورتی اوقم می‌گرفت .

دخترای دیگه از بچگی وسط خاله بازی بودن من وسط فوتبال و کشتی و بزن بزن :)))

من تو بچگیام از عروسک متنفر بودممم ولی به جاش مثل پسرا یه عالمه ماشین داشتم :))

یگانه دیقه آخری که داشت به دنیا میومد تغییر جنسیت داد یهو ، برا همین اینطوری شد . -m.a