🕸نبوت در بهاییت
آنچه از منابع رسمی فرقه بهایی درباره اصل مهم نبوت به دست میآید، دیدگاه بهاییت را درباره بنیان گذارانش به درستی روشن نمی کند و واقعاً روشن نیست که رهبران فرقه بهایی چه جایگاهی دارند: آیا خدایند؟ پیامبرند یا هیچ کدام نیستند؟
چیدمانی از عبارتهای رسمی فرقه را کنار هم مینهیم و مرور میکنیم:
الف) اشراق خاوری، مبلّغ بهایی به نقل از میرزا بهاءالله آورده است:
مقام این ظهور عظیم و موعود کریم از مظاهر سابق بالاتر است؛ زیرا
نبوت به ظهور محمد رسول الله ختم شد و این دلیل است که ظهور موعود عظیم، ظهور الله است و دوره نبوت منتهی شد؛ زیرا رسول الله خاتم انبیا بوده. [۱]
----------
📗[۱]: نک: عبدالحمید اشراق خاوری، رحیق مختوم، ج ۱، ص ۷۸.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۸۷
#نبوت_در_بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
🕸نبوت در بهاییت
او در جای دیگری با تأکید بر این مطلب، مقام نبوت و رسالت را از بهاءالله سلب کرده و چنین آورده است:
همانا خداوند در قرآن مجید، حضرت رسول را خاتم انبیا نامیده و سلسله نبوت را به وجود مبارکش ختم کرده و در سوره احزاب نازل شده است: «ما کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ. » و از این مطلب در کمال وضوح، عظمت مقام مظهر الهی و موعود ملل و ادیان ظاهر میشود؛ به این معنا که مقام آن حضرت، رسالت و نبوت نبوده و نیست، بلکه ظهور الله و مظهر مقدس نفس غیب الغیوب است.... [۱]از ملاحظه گزارههای یاد شده میتوان چنین برداشت کرد که مظهریت ادعایی باب و بهاءالله، چیزی غیر از نبوت و پیامبری است و این دو نفر شخصیت و مأموریت دیگری داشته اند.
----------
📗[۱]: قاموس توقیع منیع، ج ۱، ص ۱۱۴.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۸۷-۸۸
#نبوت_در_بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
🕸نبوت در بهاییت
ب) در فرهنگ لغات بهاییت موسوم به نوزده هزار لغت که از نوشتههای اشراق خاوری است، ذیل واژه نبوت آمده است:
نُبُوَّة - نُبُوَّت (در اصل نُبُؤءَة بوده که قلب و مُدغَم به نُبُوَّة شده است): اِخبار از خدا، رسالتِ الهی، آوردن وحی الهی و هدایت خلق، پیغمبری، در فارسی، به معنای خبر دادن از غیب و پیش گویی نیز
مصطلح است و جمع آن را نُبُوّات آورده اند.
برداشت از این عبارت نیز این است که آوردن وحی الهی و داشتن رسالت و اخبار غیبی و هدایت خلق در شمار مأموریت انبیا بوده که این مأموریتها نیز با اتمام دوره رسالت حضرت ختمی مرتبت پایان یافته است.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۸۸
#نبوت_در_بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
🕸نبوت در بهاییت
ج) در همین فرهنگ لغات درباره مَظهَرِ الهی چنین توضیح داده شده است:
مَظهَرِ الهی: محل تجلی و ظهور شئون و کمالات و صفات الهیه یعنی هر یک از پیغمبران. [۱]
نکته مندرج در این گزاره نیز آن است که همه پیامبران گذشته از مقام مظهریت الهی برخوردار بوده اند. در همین زمینه، پرسشهایی به ذهن میرسد، مانند اینکه:
۱. وظیفه باب و بهاءالله در صورت فرض صحت ادعا چه بوده است؟ با همین فرض، خدا آنها را برای چه مقصودی میخواسته است؟
۲. مهم تر اینکه آنان در طول دوره ادعایشان چه کاری کرده اند؟
بررسی در منابع بهایی به ما در رسیدن به پاسخ پرسش نخست کمکی نمی کند؛ زیرا هیچ جوابی برای آن یافت نمی شود.
در پاسخ پرسش دوم میتوان گفت:
۱. با کمال تعجب، بهاییان به تبعیت از عباس افندی (عبدالبهاء) با وجود تصریح بهاء به اتمام دوره نبوت و رسالت، اینان را دو تن دیگر از انبیا و
مرسلین شمرده اند. عبدالبهاء در کتاب مفاوضات نوشته است:
آن مظاهر نبوّت کلیّه که بالاستقلال اشراق نموده اند، مانند حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت مسیح و حضرت محمّد و حضرت اعلی و جمال مبارک. [۲]
۲. با بررسی رفتار و مرور آثار آنها این نتیجه به دست میآید که باب و بها کوشیده اند از عملکرد انبیا تقلید کنند. آنها کتاب آسمانی و احکام و دستورهای شرعی وضع کرده اند. با این تفاوت که آوردههای شان اعم از کتابهای به اصطلاح آسمانی شان و شریعت سازیهای عجیب و غریبشان هیچ نفعی برای بشر قرون اخیر نداشته و سرشار از تناقض و ابهام است.
اشاره به غلطهای صرفی و نحوی بی شمار موجود در کتابهای این دو نفر، احکام خشن و بی منطق باب در صدور حکم قتل عام غیر بابیان و امر به محو کتب قدیم و جدید غیر از کتابهای خودش و نیز نماز نه رکعتی به سرقت رفته بهاییت برای اثبات این ادعا کافی است.
📗[۱]: نرم افزار نوزده هزار لغت، مرکز جهانی بهایی، ذیل واژگان توضیح داده شده.
📗[۱]: مفاوضات عبدالبهاء، ص ۱۲۴.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۸۸-۹۰
#نبوت_در_بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
🕸نبوت در بهاییت
نکته دیگری که میتوان بر این نکات افزود، این است که هرگاه همه پیامبران، مظاهر الهی باشند و باب و بها کاری به جز تقلید از آنچه انبیا کردند، نکرده باشند، پس معنای ختم و به انتها رسیدن عصر نبوت و شروع دوره جدید چیست؟ آیا این کاری عبث از سوی پروردگار حکیم نیست؟ البته خود میرزا نیز ظاهراً از این همه تناقض آشکار در کار خویش به تحیُّر افتاده و آورده است:
تالله قد ضلّت رأس الخیط فی امری و صرت متحیّراً. [۱] به خدا قسم که سر نخ را گم کردم و متحیر شده ام.
----------
📗[۱]: آثار قلم اعلی، ج ۲، ص ۲۱۸.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۹۰
#نبوت_در_بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
🕸عالم بعد و قیامت (رستاخیز) در بهاییت
🔹الف) عالم بعد
در دیدگاه بهایی از عالم بعد به صورت مبهمی سخن به میان آمده است که تنها از آنها میتوان فهمید پس از مرگ، عالم دیگری نیز وجود دارد. در کتاب اقدس تنها دو [۲] و [۳] بار و از عالم بعد صحبت شده است، ولی درباره کیفیت و چگونگی آن مطلب آشکار دیده نمی شود.
عبدالبهاء درباره دیدگاه بهاییت در مورد مسائل مربوط به جزا و مکافات اعمال، مطالبی آورده است. با این حال، تأمل در دیدگاه وی نشان میدهد بیشتر آنها تأویلاتی است نسبت به کسانی که باب و بهاء را پذیرفته یا نپذیرفته اند و نشانی از مختصات عالم بعد با خود ندارد. برای نمونه بنگرید:
امّا مکافات اخرویّه که حیات ابدیّه است و حیات ابدیّه مصرّح در جمیع کتب سماویّه و آن کمالات الهیّه و موهبت ابدیّه و سعادت سرمدیّه است. مکافات اخروی، کمالات و نعمی است که در عوالم روحانی بعد از عروج از این عالم حاصل گردد. اما مکافات وجودی، کمالات حقیقی نورانی است که در این عالم تحقق یابد و سبب حیات ابدیّه شود؛ زیرا مکافات وجودی ترقی نفس وجود است. مثالش انسان از عالم نطفه به مقام بلوغ رسد و مظهر «فتبارک الله
احسن الخالقین» گردد و مکافات اخروی، نعم و الطاف روحانی است مثل انواع نعمتهای روحانی در ملکوت الهی و حصول آرزوی دل و جان و لقای رحمان در جهان ابدی.
----------
📗[۱]: اقدس، ص۸۰، بند ۸۴.
📗[۲]: همان، ص ۳۴، بند ۱۴۱.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۹۱
#نبوت_در_بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
🕸عالم بعد و قیامت (رستاخیز) در بهاییت
🔹الف) عالم بعد
و همچنین مجازات اخرویّه یعنی عذاب اخروی، محرومیّت از عنایات خاصّه الهیّه و مواهب لاریبیّه و سقوط در اسفل درکات وجودیّه است و هر نفسی که از این الطاف الهی، محروم و لو بعد از موت باقی است، ولی در نزد اهل حقیقت حکم اموات دارد. [۱]
بهاییت آنچه را در قرآن کریم درباره ویژگیهای عالم برزخ و بهشت و جهنم نظیر حور و قصور یا نار و عذاب آمده است، تشبیهاتی معرفی میکند مربوط به بشر نابالغ اعصار پیشین؛ چون آن بشر قادر به درک حقایق نبوده است. و البته مقصود بهاییت این است که خداوند آن بشر را مانند کودکان به وعده و وعید فریفته است. برای روشن شدن اینکه این ادعا صرفا یک ادعای بی دلیل است، ذکر قصه رؤیای بهاءالله در شب ولادت باب شنیدنی است. در این قصه میبینید او که حور را تنها وعده ای برای فریب معرفی میکند، چگونه داستانی از معاشقه خویش با حوریه بهشتی آن هم به صورت گزارش لحظه به لحظه شرح میدهد. [۲]
----------
📗[۱]: مفاوضات عبدالبهاء، ص ۱۷۰.
📗[۲]: انتهی رساله ایام تسعه، لوح مبارک رؤیا، صص ۱۶ - ۲۰.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۹۱
#نبوت_در_بهائیت
🚫@bahaiyat🚫