eitaa logo
فرقه های بابیت و بهائیت
18هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹عنوان: بهائیت دین نیست(۱) 📗کتاب بهائیت دین نیست،نویسنده: ابوتراب ، ص۸ 🚫@bahaiyat🚫
🕸عنوان: بهائیت دین نیست(۲) 🔹مقدمه ی چاپ سوم نصیحت برادرانه بسم الله الرحمن الرحیم عزیزان محسوس تر چیزی که انسان قادر بر انکار آن نیست این است که این سرای ناپایدار، رهگذر است و با سرعت زمان از این صحنه بیرون میرود. هیچ برهانی برای اثبات این مطلب محکم تر از این نیست که بنگرد، روزی در رحم و جنین بود و روزی پیر و شکسته شد و نیرو و نشاط و امید و آرزو را خواه و ناخواه از دست داد و در خلال دوران گذران عمر حسا و وجدانا دریافت که بدون برنامه و دستور نمی توانست قدمی بردارد و راهی بسپارد بلکه در تمام کارهایش دستوری را زیر نظر داشت که طبق آن امورش را منظم میکرد پس بشر مسافر است و این مسافر بدون دستور و راهنمائی راهنما نمی تواند حرکت کند مطلبی را درک میکند لکن در فراگرفتن دستور گاه به اشتباه می افتد و از پی کسی می رود که او خود حیران حرکت می کند و هر دم خیالی و پریشانی در کردار و گفتارش آشکار است. کسی که اندک بهره ای از عقل داشته باشد نمی تواند برای این کارگاه عظیم که خود نیز جزئی از آن است معتقد به صانعی باشد نمی تواند خود را بلا تکلیف و خلقت و وجودش را که در آفرینشش مهارتی عجیب به کار رفته که با کلید فکر قفلهای بسته ی اسرار خلقت را می گشاید مهمل بداند و نمی تواند خود را بی نیاز از راهنما ببیند از طرفی هم فطرتش ممد و کشاننده ی او است به این طریق، چنان که وجدانا می بیند هر گاه دو نفر که با یکدیگر به سر میبرند اگر یکی تابع دیگری نباشد ولو على سبيل البدليه، که گاهی این یک آمر باشد. و گاه آن یک برای آنها زندگی تلخ است و زیستن میسر نیست پس حال که چنین است چو خواهی پیشوا گیری بیندیش که چون یعسوب باشد خالی از نیش این برنامه همان است که میگوئیم دین و این راهنما همان است که می گوئیم رسول یعنی نماینده ی صانع و آفریننده که خواست او را به ما بفهماند و راه و رسم رسیدن به آن را به ما بیاموزد، ما را برای خدا بخواهد نه برای خودش به ما عبدالله بنده ی خدا نام گذارد نه / غنام الله گوسفندان خدا تا از شیر و پشم و گوشت و استخوان و زاد و ولد ما به سود خودش بهره برداری کند. دستور دین باید وفق نظام طبیعت و حافظ مال جان ،ناموس فکر و عقل بشر باشد. حدود و تغوری داشته باشد که متعدی از آن کیفر بیند تا به جای خود نشیند اینها کلیاتی است که هیچ خردمندی نمی تواند آن را انکار کند یا آن را سهل بشمرد. بشر دو دستگاه مستقل است روان و بدن که باید با مدد و کمک یکدیگر وظیفه ای را که در این عهده دار است انجام دهند. بهترین راه برای دریافتن این که بشر دو دستگاه است عالم خواب است که بدن در بستر افتاده بیهوش و از خود بی خبر لكن روانش به هر سو روان است و مسافرتها و دیدنیها و شنیدنیها و حزنها سرورها دارد. همچنان که بدن که کارگر است محتاج به غذا و تقویت و استراحت است تا بتواند وظائفش را انجام دهد، هم چنان است روان که کارفرما است او نیز به غذا و تقویت و مدد و استراحت نیازمند است. هم چنان که غذا و مدد و تقویت بدن باید به اندازه و به وقت و مناسب و در حد استعداد مزاجش باشد هم چنان است غذای روان هم چنان که غذای نامناسب کمتر یا بیشتر از اندازه یا بی هنگام با آلوده بدن را فاسد میکنند و از کار می اندازد و چون بدن از کار افتاد روان نیز که محل ظهوری برای خود نمی یابد از کار خواهد افتاد. هم چنان است روان و روح آدمی که غذای نامناسب و آلوده و بیرون از اندازه کما و کیفا آن را فاسد خواهد کرد و از راهی که باید به واسطه ی به کار بردن بدن برود بازش خواهد داشت و گرفتار زبان و خسارت جبران ناپذیرش خواهد کرد. هم چنان که در تهیه و مقدار و به کار بردن بدن با آنکه محسوس است محتاج به راهنما هستیم و هر غذا را نمی توانیم بخوریم و در هر وقت به کار بریم در غذای روان و روح که غیر محسوس است و باید از طریق عقل و اندیشه تهیه شود به طریق اولی نیازمند راهنما هستیم بنابراین کار به این سادگی نیست که شخصی بگوید هر چه شد میخورم و هر جا شد می نشینم و از پی هر کس شد می روم تا به هر نحوی که باشد بگذرانم روز را دین باید قوی و محکم باشد تا بتواند بشر بلند پرواز را که مرغ افلاک است و چند روزی از معبر خاکش باید بگذرانند طوری اداره کند که خود را نیازد نه با سرعت به هر طرف بتازد و نه بستر خواب دائم برای خود اندازد. خور و خشم تنها طریق دو است بر این بودن آئین نابخرد است 📗کتاب بهائیت دین نیست،نویسنده: ابوتراب ، ص۹ 🚫@bahaiyat🚫
🕸عنوان: بهائیت دین نیست(۳) 🔹مقدمه ی چاپ سوم نصیحت برادرانه بهترین راه برای دریافتن این که بشر دو دستگاه است عالم خواب است که بدن در افتاده بیهوش و از خود بی خبر لکن روانش به هر سو روان است و مسافرتها و دیدنیها و شنیدنی ها و حزنها سرورها دارد. همچنان که بدن که کارگر است محتاج به غذا و تقویت و استراحت است تا بتواند وظائفش را انجام دهد هم چنان است روان که کار فرما است او نیز به غذا و تقویت و مدد و استراحت نیازمند است. هم چنان که غذا و مدد و تقویت بدن باید به اندازه و به وقت و مناسب و در حد استعداد مزاجش باشد هم چنان است غذای روان هم چنان که غذای نامناسب کمتر یا بیشتر از اندازه یا بی هنگام یا آلوده بدن را فاسد میکند و از کار می اندازد و چون بدن از کار افتاد روان نیز که محل ظهوری برای خود نمی یابد از کار خواهد افتاد. هم چنان است روان و روح آدمی که غذای نامناسب و آلوده و بیرون از اندازه کما و کیفا آن را فاسد خواهد کرد و از راهی که باید به واسطه ی به کار بردن بدن برود بازش خواهد داشت و گرفتار زبان و خسارت جبران ناپذیرش خواهد کرد. هم چنان که در تهیه و مقدار و به کار بردن بدن با آنکه محسوس است محتاج به راهنما هستیم و هر غذا را نمی توانیم بخوریم و در هر وقت به کار بریم در غذای روان و روح که غیر محسوس است و باید از طریق عقل و اندیشه تهیه شود به طریق اولی نیازمند راهنما هستیم. بنابراین کار به این سادگی نیست که شخصی بگوید هر چه شد میخورم و هر جا شد می نشینم و از پی هر کس شد می روم تا به هر نحوی که باشد بگذرانم روز را دین باید قوی و محکم باشد تا بتواند بشر بلند پرواز را که مرغ افلاک است و چند روزی از معبر خاکش باید بگذرانند طوری اداره کند که خود را نیازد نه با سرعت به هر طرف بتازد و نه بستر خواب دائم برای خود اندازد. خور و خشم تنها طریق در است بر این بودن آئین نابخرد است قرآن که تمام دستورهایش موافق فطرت بشر و طبع خلقت است و آورنده اش جز رسالت از طرف خدا هیچ جایی برای خودش باز نکرده اعلام می دارد: فاقم و جهك للدین حنيفا فطرت الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم ولكن أكثر الناس لا يعلمون سورة الروم روی خود را باید به طریق مستقیم فطرت خدائی که بشر را به آن مفطور ساخته و در خمیره و سرشتش نیروی بینائی و بصیرت را نهاده است ثابت داشت و از این طریق منحرف نشد که انحراف از آن ضلالت وسعی باطل است. روش درست و راه راست که فطرت و روان پاک تا آلوده ی آدمی آن را می پذیرد همین است ولکن بسیاری نمیدانند دین قویم متکی به برهان است. نه ادعا قل هاتوا برهانكم هذا ذكر من معى و ذكر من قبلی - سوره ی انبیاء دین قویم ناهی از مطلق شهوات نفسانی است (قل حرم ربي الفواحش ما ظهر منها وما بطن - سورة الاعراف) دين قویم تمام نیازمندیهای بشر را زیر نظر گرفته و برای هر کاری دستوری موافق حکومت عقل میدهد دین قویم مردمان را به دست افرادی مانند خودشان نمی سپارد تا بر حسب رنگ روز گاهی کاری را حلال و گاهی حرامش کند و هر لحظه به شکلی بت عیار بسازد دیم قویم هر فرد را مسؤول تهذیب و تربیت خود می داند و اجازه نمی دهد به هر نحو کام راند و به هر جا گام نهد و به هر چیز دست دراز کند عزیزان این نکته را از نظر دور ندارند و از خاطر بیرون نبرند که مدعیان دین داری دو دسته اند گروهی دین را دست مایه ی دنیا و شهوات آن قرار می دهند و به هر مدعی که ببینند از ناحیه ی او پولی به جیب می زنند سر می میرند و در عین حال به هیچ کس ایمان ندارند. این گروه مردم خیال یا به قول عامیانه هر هری مذهب هستند که از هر گونه فساد انگیزی و مذهب سازی و معاونت باطل باک ندارند. این چنین افراد هرگز به خیر باز نخواهند گشت و سخن گفتن با آنها بیهوده است. گروه دیگر به راستی در آنها روح دین نمرده است و جویای راه راست و در راه تحری حقیقت هستند این گروه اگر حقیقت را چنان که هست بر حسب استعدادشان بیابند راه باطل نمی روند و اگر غلط رفته باشند باز میگردند به این گونه افراد باید خاطر نشان ساخت که انسان عاقل تا دین خود را به طور کامل نیاموخته و دین تازه را نیز درست نشناخته نباید با از راه و روش دیرین خود بیرون نهد مثلا یهودی اول باید دین مسیح را بشناسد پس از آنکه دین خود را خوب آموخته باشد و بین این دو مقایسه کند و هم چنین نسبت به اسلام کسی که از دین پدر و مادرش بی خبر است مسلمانی که از اصول و فروع دین خود چیزی نمی داند. یهودی که از سر مسیحیت و اسلام کورکورانه و بی خبر پرواز کرده مسیحی که اساسا در کتابش آئین و دستوری ندارد و دینش همان است که کشیش می گوید، چه اعتباری به ادعای دین داری او هست برای بهائیت همینها متناسبند که باید کور شوند تا جمال مبارک را ببینند!! 📗کتاب بهائیت دین نیست،نویسنده: ابوتراب ، ص۱۰ 🚫@bahaiyat🚫
🕸عنوان: بهائیت دین نیست(۳) 🔹مقدمه ی چاپ سوم نصیحت برادرانه روش دعوت و تبلیغ و تربیت پیامبران را در قرآن با دقت زیر نظر بگیرید که فقط مردمان را به بندگی خدای یگانه بی ضد و همتا خوانده اند. (قل هذه سيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعني و سبحان الله و ما انا من المشركين - سوره ی یوسف آخرین رسولان راه خود و پیروانش را دعوت به سوی خدا از روی بینش و بصیرت میشناساند از هر مدعی برهان بخوانید اما بدانید که برهان رجز خواندن در خانه ی در بسته نیست برهان در روز ده صفحه انا قد جعلناك سلطانا سليطا للسالطین، نوشتن نیست جمال قدم، یا خالق امکان بحر صمصام - سيف طمطام - برهان نیست. (لا اله الا انا لمسبحون الفريد برهان نیست خدانی که هم خود را معبود و مسجود و خالق من في الامكان بداند و هم زیر زنجیر بندگانش حتی از دست خوبانشان هم ناله کند و اشک بریزد برای زیر پی دیوار خوب است نه خدائی برهان این نیست که کسی بگوید من یک بار با آخر اسمم آمدم مرا به دار آویختند، اکنون با اول اسمم آمده ام و خدای شما هستم - شاید این مطلب را باور نکنید البته حق هم دارید بهتر است این مطلب را از صریر قلم جمال قدم و ما لك الرقاب امم !!! یعنی آقای میرزا حسین علی بنده و فدائی سید علی محمد (نقطة اولى بشنوید در صفحه ی ۱۷۲ مجموعه ی الواح می نویسد: «ای نصیر در ظهور اولم به کلمه ی ثانی از اسمم علی که اول اسم علی محمد است بر کل ممکنات تجلی فرمودم به شانی که احدی را مجال اعراض و اعتراض نه و جميع عباد را به رضوان قدس بی زوالم دعوت فرمودم، و به کوثر قدس لا يزالم خواندم. مشاهده شد چه مقدار ظلم و بعی از اصحاب خلال ظاهر تا آنکه بالاخره جسد منیر مرا در هوا آویختند و به رصاص غل و بغضاء مجروح تا آن که روحم به رفیق اعلی راجع شد و احدی تفکر ننمود که به چه جهت این ضرر را از عباد خود قبول فرمودم چه گر تفکر مینمودند در ظهور ثانیم به اسم حسین به اسمی از اسمایم از جمالم محتجب نمی ماندند، حال تو ملاحظه کن که به احتجاب هم کفایت نشده چه مقدار از احجار ظنون بر عز مکنون من غير تعطيل و تعويق انداختند و به این هم کفایت ننموده تا آنکه اسمی از اسمایم که او را به حرفی خلق فرمودم و به نفحه ای حیات بخشیدم به محاربه ی جمالم برخاست مقصودش یحیی ازل برادرش است.... من نمیدانم این پریشان حال وقتی این عبارت را مینوشته فکر می کرده شعور مردمان را سرما خشک کرده، اگر یکی از او می پرسید اگر سید علی محمد که تیر باران شد تو بودی پس تو که می نالی که در آن وقت تحت غل و زنجیر سلاسل بودی که بودی؟!! به هر حال عزیزان شما مقامتان اعلی و اجل است که خود را دستمایه ی بازیگران کنید. مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی؟ امید است به خدای سبحانه و تعالی پناه برده از دیاد بصیرت بخواهیم 📗کتاب بهائیت دین نیست،نویسنده: ابوتراب ، ص۱۱ 🚫@bahaiyat🚫
🕸عنوان: بهائیت دین نیست(۳) 🔹اصطلاحات بابیها چون اطلاع از مطالب ذیل لازم به نظر آمد به خوانندگان این کتاب عرضه میشود که از اصطلاحاتشان واقف باشند ۱- باب ونقطه ی اولی میرزا علی محمد است که از ماه صفر ۱۳۶۴ قمری تا شعبان ۱۳۶۶ در قلعه ی چهریق بود و در همین ماه کشته شد و در مدت توقفش در چهریق که مدعی قائمیت شد ملا حسین بشرویه ای را نایب خود قرار داد. ۲ باب الباب ملا حسین بشرویه ای است. ۳- عظیم ملا شیخ علی ترشیزی است. ۴ سید الشهداء، لقب ملا حسين بشرویه ای است. ۵ ذبيح، حاج میرزا اسمعيل کاشانی برادر حاج میرزا جانی نویسنده ی تاریخ نقطة الكاف است. ۶- قدوس ملا محمد علی بار فروش است که رسوایی به دشت را بار آورد. ۷- وحید و ازل میرزا یحیی برادر میرزا حسین علی است. ۸- جمال قدم میرزا حسین علی است که خود را از فدائیان میرزا علی محمد و مگس خانه ی اول معرفی کرده در اوایل سال ۱۲۳۳ قمری | صفحه ۱۴ متولد شده و در سال ۱۳۸۰ و بنا به قول دیگری ۱۳۸۳ قمرى دعوى من يظهری کرد و برادرش ازل را گوساله گفت و حرفهای میرزا علی محمد را زیر پا گذاشت و در سال ۱۳۰۴ قمری در حیفا در گذشت ۹- غصن اعظم میرزا عباس پسر کوچک و غصن اکبر میرزا محمد علی پسر بزرگ میرزا حسین علی است که او را بعد از عباس به جانشینی خود معین کرد اقد اصطفينا الاكبر بعد الاعظم - كتاب اقدس) لكن عباس دختر زاده ی خود شوقی را به جای او گذاشت و به امر و انتخاب پدرش اعتنا نکرد. ۱۰-جمال مبارک نیز میرزا حسین علی است. ۱۱- ابوالفضائل، لقب ملا محمد پسر ملا محمد گلپایگانی نویسنده ی کتاب فرائد است که در همان کتاب در عین حالی که برای اثبات امر بهائیت نوشته است فهمیده یا نفهمیده چه عرض کنم ریشه ی آنها را زده است. ۱۲-وحید ثانی سید یحیی دارایی است. ۱۳ حاج میرزا جانی نویسنده ی نقطه الکاف در سال ۱۲۶۸ قمری کشته شد ۱۴- على قبل نبيل اسم مستعاری است برای سید علی محمد چون نبيل عددش با محمد یکی است. (۹۲) ۱۵ - آواره لقب عبدالحسین آیتی است که پس از ۱۶ سال تبلیغ بهائی گری برگشت و کشف الحیل را در رد آنها نوشت. [ صفحه ۱۵] 📗کتاب بهائیت دین نیست،نویسنده: ابوتراب ، ص۱۲ 🚫@bahaiyat🚫