eitaa logo
با حاج حسین کاجی
9.1هزار دنبال‌کننده
318 عکس
194 ویدیو
24 فایل
همراه با حاج حسین کاجی روایت‌هایی از دفاع مقدس و محور مقاومت، سبک زندگی شهدا، ویدیوها، صوت‌ها، خاطرات و دلنوشته‌ها 🇮🇷 کانال توسط خادمین شهدا اداره می شود، و پیام های شما به حاج حسین می‌رسد 👇 ارتباط بامدیر کانال: @Admin_k17
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️روز شهادت امام رضاجان | ای صفایِ قلب زارم... 🎤 به روایت حاج ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
🔸رفاقتی‌ازجنس‌نور _✍✍✍دلنوشته حاج حسین کاجی درفراق شهید عباس عاصمی مسول تفحص شهدا واطلاعات لشگر۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) "نمی‌دانم با گلوله‌هایی که مانند نقل و نبات بر سرمان می‌بارید، عقد اخوت خوانده بودی که کاری به تو نداشتند؟ تو مشغول کارزار با دشمن و تشویق نیروها به سمت خاکریز دشمن و تصرف آن بودی که متوجه شدی حلقه مفقود در پیروزی عملیات، شناسایی دقیق از موانع و آرایش دشمن است. تصمیم گرفتی که عضو نیروهای اطلاعات ـ عملیات شوی. مجروحیتت در آن آتش‌بازی عراقی‌ها که با تمام توپ و خمپاره، منطقه را زیر آتش گرفته بودند و صدا به صدا نمی‌رسید، خود یک معجزه بود. خدا تو را حفظ کرد تا دیگران بدانند، ناب شدن بدون ذوب شدن میسر نیست. سردارِ دلاور! اگر روزی تمامی موانع و میدان‌های مین شلمچه، دژهای مستحکم کانال ماهی و شهرک دوعیجی زبان به سخن بگشایند، رزم روزانه و عبادت شبانة تو را بدون کم و کاستی روایت خواهند کرد. تو آن‌قدر پا روی نفس خود گذاشته بودی که به‌راحتی پا روی موانع می‌گذاشتی و آن‌قدر در شناسایی‌ها به خاکریز دشمن نزدیک می‌شدی که از صدای نفس‌نفس زدنشان متوجه ترسشان می‌شدی. اجازه بده سری به جبهه‌های غرب کشور و کوه‌های سربه‌فلک‌کشیدة مریوان و ارتفاعات 2350 متری سورن در «والفجر10» بزنیم، در زمانی که آن‌قدر برف آمده بود که هیچ راهی برای خروج از سنگر وجود نداشت. تو برف‌ها را برای وضو، غذا و بیرون آمدن از سنگر آب می‌کردی و کسی باور نمی‌کرد که تو بتوانی در دمای بیست درجه زیر صفر زندگی کنی و به شناسایی مناطق عملیاتی بپردازی. " ادامه‌دارد.. ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍السَّلاَمُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ السَّلاَمُ عَلَى الدِّينِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ... 🔸بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَةِِ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً... ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌷 کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
💠 یا من اسمه دوا با سلام و احترام؛ مطلع شدم متاسفانه والده‌ی مکرمه و معزز سرداران شهید آقامهدی و آقامجید زین‌الدین دچار حادثه و دربیمارستان بستری شده . از شما عزیزان برای سلامتی، شفای عاجل و عافیت کامل این مادر عزیز التماس دعا دارم. ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸رفاقتی‌ازجنس‌نور _دلنوشته حاج حسین کاجی برای شهید عباس عاصمی "یادت هست؟ چند شبانه‌روز بود که باران می‌بارید. «ایزدی» به شهادت رسیده بود. «ایوب مظفری» و «حمید موحدی» روی مین رفته بودند و انتقال آن‌ها به بالای ارتفاع سورن از نظر فرماندهان محال بود؛ ولی تو به همراه بچه‌های اطلاعات، طلسم صعود و حمل مجروح به ارتفاع پوشیده از برف را برای فرماندهان شکستید. حتی کردهای منطقه از این همت و اراده متحیر شده بودند. یادت هست در آن هوای سرد و بی‌رحم کردستان که سوزِ سرما مثل شلاقی بر سر و روی آدم فرو می‌آمد، پای چشمه آب تصمیم به غسل کردن گرفتی؛ درحالی‌که دو تا از نیروهای گردان «یا زهرا(س)» از سرمای شدید منجمد شده و به شهادت رسیده بودند. عباس جان! تو آن روز در کردستان و در حال شناسایی، غسل شهادت کردی. غسلت، پاکی‌ات و عهدت ماند، تا امروز، در ارتفاعات کردستان و در حال شناسایی، پیکرت خونین شود. تو همان روز شهید شدی و ما نفهمیدیم. عباس جان! چه همتی داشتی. با پیاده‌روی بی‌امان شبانه‌روزی چالاکی خود را به رخ بچه‌ها می‌کشیدی و به همه می‌فهماندی که انجام مأموریت از همه چیز مهم‌تر است و دشت و کوهستان نمی‌شناسد. هنگام برخورد با گروه شناسایی عراقی‌ها، زیرکانه از جلوی چشمشان پنهان می‌شدی و با آرامش پیش می‌رفتی. " ادامه‌دارد.. ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 غزل جدیدی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با عنوان «شرح حال» منتشر شد  📝 «شرح حال» گامی به راه و گامی در انتظار دارم سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی سیلم که هستی خود از کوهسار دارم سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم ▫️سیدعلی خامنه‌ای ⭕️ رهبر انقلاب در نوروز امسال و در جریان محفل شعرخوانی شاعران، یک بیت از این غزل را خوانده بودند. ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️نصیحت مهم حاج قاسم 🌷ذکاوت یعنی در کمین شهـادت نشستن ... ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♻️ کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸رفاقتی‌ازجنس‌نور ✍✍✍_دلنوشته حاج حسین کاجی در فراق شهید عباس عاصمی مسول تفحص واطلاعات لشکر۱۷علی ابن ابیطالب، ــــــــــ "وارد هر منطقه که می‌شدی، اول از روی کالک و نقشه و بعد از بچه‌های محور اطلاعات، تمامی اطلاعات لازم دشمن را به‌دست می‌آوردی، آنگاه مطمئن قدم برمی‌داشتی. پرکارترین روزها، یک ماه آخر جنگ بود. زمان، مکان، خواب و خوراک هیچ مهم نبودند؛ آن‌چه اهمیت داشت، حفظ جبهة خودی بود. وقتی یاد لبان خشکیده و ترک‌خورده‌ات می‌افتم، و این‌که گاهی صبحانه و ناهار و شامت یکی می‌شد، اشک از دیدگانم سرازیر می‌شود. وقتی امام قطعنامه را قبول کرد و جام زهر را نوشید، جلوی چشم همه زارزار گریه کردی. نگران و مضطرب بودی و خود را سرزنش می‌کردی، نکند در جنگ کوتاهی کردم؟ ای کاش به مرخصی نمی‌رفتم. خدایا! کوتاهی ما را ببخش. خودت را شرمندة امام و خانوادة شهدا می‌دانستی. جنگ تمام شده بود و بچه‌ها آرام‌آرام به شهر و زندگی برمی‌گشتند، اما جدا شدن از سنگرها و خاکریزهایی که سال‌ها با آن‌ها انس گرفته بودی، برای تو سخت بود. وقتی به عمق خاک دشمن نگاه می‌کردی، یاد بچه‌هایی می‌افتادی که هنوز جنازه‌شان در سنگرها و خاکریزها باقی مانده بود. زیر لب می‌گفتی، قول می‌دهم یک روز برگردم و شما را به خانوادها‌تان برسانم. من شما را فراموش نمی‌کنم، شما هم مرا فراموش نکنید. من خدا را شاهد می‌گیرم که یک‌لحظه هم در زندگی، خدا و شهدا را فراموش نکردی. " ادامه‌دارد.. ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 شهداء با مردم حرف میزنند! ♦️این کلیپ رو از دست ندید ↩️خاطراتی از شهدای کانال باحاج حسین کاجی👇 @bahajhosseinkaji نشر دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸رفاقتی‌ازجنس‌نور _✍✍✍دلنوشته حاج حسین کاجی در فراق شهید عباس عاصمی مسول تفحص شهدا واطلاعات لشکر۱۷علی ابن ابیطالب(ع) ــــــــــــ " مراسم ازدواجت چه ساده و زیبا بود؛ قرآن، حلقه و مهریه‌ای اندک. به همسرت گفته بودی، زندگی‌مان را باید از قشنگ‌ترین جای ایران آغاز کنیم. و دست همسرت را گرفته بودی و رفته بودی رفتی حرم امام رضا(ع). توی حرم زار‌زار اشک ریخته بودید و روضه‌خوان برایتان روضه از امام رضا(ع) خوانده بود. وقتی برگشتی قم، خواستی همه زندگیت بوی خدا، ائمه(ع) و شهدا بدهد؛ برای همین رفتی خادم افتخاری بی‌بی فاطمه معصومه(س) شدی. همیشه به من می‌گفتی، تو هم بیا. بی‌بی، کریمه است، کرم می‌کند. و من معنی حرفت را نمی‌فهمیدم. خیلی از روزها، جزو اولین زائران حرم بی‌بی بودی و نماز صبحت را آن‌جا می‌خواندی. یادت هست با همسرت قرار گذاشته بودی که اگر خدا بهتان دختر داد، اسمش را فاطمه و اگر پسر داد، اسمش را علی بگذارید؟ سالگرد رحلت امام بود؛ امامی که همه وجودت بود. برای مراسم، همسرت را به امان خدا گذاشته بودی و رفته بودی. همان‌جا خبر تولد فرزندت را شنیدی. خدا را شکر کردی و به عشق امام، نام تنها فرزندت را «روح‌الله» گذاشتی. چه روز به یاد ماندنی‌ای بود. گویا دنیا را به تو داده بودند. سر از پا نمی‌شناختی. تا آن روز تو را آن‌قدر خوش‌حال ندیده بودم. " ادامه‌دارد.. 🚩 کانال با حاج حسین کاجی👇 ‎‎‌@bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕معرفی کتاب شهید دریاقلی ناجی شهر ابادان درجنگ، 🌹 برشی از زندگی این قهرمان ملی در کتاب ششم ابتدایی آمده است... عزیزانی که می‌خواهند بیشتر با این شهید آشنا شوند، کتاب « دریاقلی » رو مطالعه کنند. 🛒 سفارش اینترنتی کتاب: https://b2n.ir/q56089 ➖ 🌸 کانال با حاج حسین کاجی👇 ‎‎‌@bahajhosseinkaji
🌷آوینی؛ آوای دین بود، در دنیای دون... 🟢 به مناسبت سالروز تولد سید شهیدان اهل قلم سیّد مرتضی آوینی] ــــــــــــــــ 🚩 کانال با حاج حسین کاجی👇 ‎‎‌@bahajhosseinkaji
🔸رفاقتی‌ازجنس‌نور _دلنوشته حاج حسین کاجی برای شهید عباس عاصمی " مأموریت تفحص شهدای لشکر 17 ابلاغ شد. اولین شرط جذب نیروها اخلاص بود. همة شهدای عملیات «عاشورای 2» در چنگوله پیدا شدند. مأموریت بعدی پیدا کردن شهدای مفقود عملیات «والفجر 4» در پنجوین عراق بود. با یک تیم جمع‌وجور و یک آمبولانس تویوتا به مریوان رفتید و پس از هم‌آهنگی در پنجوین مستقر شدید. شناسایی دقیق محورها از روی نقشه عملیاتی و گزارش‌های رزمندگان از شهدای جامانده بارها مطالعه و بررسی شد و تعدادی از شهدا پیدا شدند. غروب‌ها که از منطقه برمی‌گشتی، بی‌کار نمی‌نشستی؛ به مداوای مردم مجروح پنجوین می‌پرداختی و از آمپول و سرم گرفته تا مواد غذایی دریغ نمی‌کردی. آن‌ها با تو انس گرفتند و یکی از آن‌ها گزارش داد که تعدادی از شهدا در بیمارستان سلیمانیه عراق را دفن شده‌اند. تو هم با تدبیر و شجاعت، لباس کُردی پوشیدی و تنها وارد بیمارستان شدی. همه فکر و ذکرت پیدا کردن شهدا بود. چه‌قدر ناراحت می‌شدی اگر شهیدی پیدا می‌شد و گمنام بود و چه‌قدر از بچه‌های تفحص می‌خواستی که برای پیدا شدن پلاک شهید صلوات نذر کنند. خودت برای پیدا شدن هویت شهدای گمنام بیش از میلیون‌ها صلوات فرستادی، و جایی که شهید پیدا می‌شد، الک به دست می‌گرفتی و با دقت چند متر خاک‌های اطراف جنازه را الک می‌کردی تا هویت شهید را بیابی. این صبر و حوصله‌ات بچه‌ها را خسته می‌کرد. " ادامه‌دارد.. ــــــــــ 💠 کانال با حاج حسین کاجی👇 ‎‎‌@bahajhosseinkaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا