eitaa logo
بهانه
343 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
500 ویدیو
42 فایل
حوزه باید انقلابی بماند. همه در این باره مسئولیم و باید از قلم، زبان و نفس خود برای آن هزینه کنیم. و لا تأخذه فی الله لومة لائم @aliahmadimehr
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جرعه‌نوش
بسم الله النور 🔸تا سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد (۱) از زمانی که خبر اتفاقات منتشر شده، جریان این خط خبری را دنبال کرده‌اند: مراسم بزرگداشت را به کشیدند و سخنرانی را گذاشتند. آیا این روایت صادقانه است یا واقعیت؟ پیش از این، روایت خود را از آن حادثه نوشته‌ام. (https://eitaa.com/jorenush/142) اکنون می‌خواهم گزارشی تحلیلی و دقیق‌تر از آن ارائه دهم و نظری بر مبانی داشته باشم تا روایت صادقانه از مغرضانه شناخته شود. چنان‌که در گزارش پیشین آوردم، سخن مقدماتی داشت و نتایجی. او مقدمات خود را گفت و تصریح کرد که از این مطالب می‌گیرد که ... . و نتایج را یک‌یک برشمرد. کسانی که با سخنوری آشنایند یا اقلاً پای سخن سخنوران نشسته‌اند می‌دانند که یک سخنرانی مذهبی از خطبه‌ی اولیه، بیان مقدمات، نتیجه‌گیری و دعای پایانی تشکیل می‌شود. مهاجری در آن شب، همه‌ی این اجزاء را به کمال ادا کرد و ناگاه منبر را وانگذاشت. او بیش از سی دقیقه بدون هیچ مزاحمتی سخن گفت و از بیان روایت و مثال‌زدن و قصه‌گفتن و بیان خاطره نیز فروگذار نکرد. او چنان سخن را طول داد که برخی حضار که بنا بر عادت مجالس سنتی یزد، توقع سخنانی کوتاه‌تر داشتند، برخاسته و رفتند. پس سخنرانی مهاجری، رها نشد. شاهد این مدعا، صوت سخنرانی آن شب است که به‌زودی تقدیم می‌شود. اما آیا آشوبی رخ داد؟ گاهی ممکن است کسی یا کسانی از سر مخالفت با شخص سخنران، از ابتدا به قصد برهم‌زدن مجلس او اقداماتی انجام دهند، بدون آن‌که به محتوای سخنان او توجهی کنند. و این اقدام، می‌تواند حرکاتی خارج از آداب مجلس خطابه باشد. این چنین اقدامی، برهم‌زدن مجلس سخنرانی و ناپسند و محکوم است؛ چنان‌که رهبر معظم انقلاب نیز در مواردی متعدد از آن نهی کرده‌اند؛ مواردی چون شعار دادن علیه سید حسن خمینی در مراسمات سالگرد رحلت امام خمینی یا هجمه به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن ۹۱ در قم. اما آیا سوال و اعتراض همواره چنین است؟ منحصر کردن واکنش مستمعان نسبت به سخنان خطیب، به یکی از دو صورتِ "سکوت مطلق" و ، خود، مغالطه‌ای است که راه صواب را که همانا شنیدن منتقدانه و مبتنی بر است، به فراموشی می‌سپرد. رهبر معظم انقلاب در این باره چنین نوشته‌اند: "من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌، میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گویی‌ و کفرگویی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد. حال‌ آن‌که‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ بی‌مهار و خودخواهانه‌‌ی غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضایی‌ بسازد که‌ در آن‌، ، مقید به‌ « و و معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و ، سکه‌‌ی رائج‌ شود." حال با این تفصیل، آیا نباید پرسش‌گری مودبانه و منطقی را پس از آن‌که خطیب کلام خود به کمال رسانید، از حقوق مستمعان دانست؟ و آیا آن‌چه گذشت چیزی جز طرح چند پرسش ساده با حفظ قواعد منطق و ادب بود؟ و آیا سیره‌ی شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی- که مهاجری مدعی پیروی اوست- جز شنیدن سخنان و حتی اعتراضات مخاطبان ولو از فراز منبر بود؟ ملاحظه‌ی دیگر آن‌که، آیا خطیب نباید در کلامش از قواعد و پیروی کند و مستمعین- که از مهم‌ترین آن‌ها حقِ شنیدن سخن صواب و نه تدلیس و مغالطه و اغواگری از سخنران است- را مراعات نماید؟ و آیا اگر کسی پس از کمال‌یافتن بیان خطیب، دانست که از فراز منبر، سخن ناحق به مخاطبان القاء می‌شود، نباید به اعتراض مودبانه و منطقی سخن رانَد؟ و باید حقیقت و سپس را به کناری نهَد؟ https://eitaa.com/jorenush/145
🔴 تقاضای‌ مناظره‌ حقوقی‌ یا حمایت‌‌ محارب بسم الله الرحمن الرحیم 🔸پاسخ حقوقی به محسن برهانی: 1.طبق ماده 279ق.م.ا: محاربه عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها است، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد. 2.محاربه در رکن مادی مقید به نتیجه (ناامنی در محیط) و در رکن روانی مقید به سوء نیت خاص (به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها) می باشد. 3.طبق ماده 144 ق.م.ا در جرایمی که وقوع آنها منوط به تحقق نتیجه است علم به وقوع نتیجه هم عرض قصد نتیجه است.یعنی قصد نتیجه(ایجاد ناامنی در محیط) لازم نیست بلکه علم به وقوع آن کافی است.‌بنابراین حتی اگر قصد‌اولیه مجرم ترساندن یا کشتن یا زخمی کردن مامور نیروی انتظامی بوده باشد ولی می داند که این کارموجب ناامنی درمحیط میشود محارب است. چنانکه عادتاً تجرید سلاح برمامورین نیز موجب ارعاب عمومی میشود. پس قصد تبعی وجود دارد. 4.منظوراز«ایجاد قوت قلب و تشجیع مردم»چیست؟آیا«مردم»فقط شامل «اغتشاشگران» میشود؟!!بر فرض که عده ای از این کار قوت قلب بگیرند ولی در مقابل عده‌ای دیگر از مردم از آن بترسند،دراین صورت نیز«ارعاب مردم» صدق میکند و محاربه محسوب می شود. 5.قانون با جرم محاربه سختگیرانه تر برخورد کرده است وحتی به صرف وجود شبهه یا تردید و بدون نیاز به تحصیل دلیل، قاعده درأ را جاری نمی داند(ماده 121 ق.م.ا) / 19/9/1401 🔸توئیت‌ برهانی مصداق‌ حمایت‌ محارب توئیت برهانی مصداق کامل حمایت از اغتشاش گران، جانیان، قاتلان، فواحش واراذل اوباش ونوعی فرماندهی‌محاربه گران زیرا: 1=از نظر حقوقی ایشان هیچ سمتی در پرونده ندارد.نه شاکی است ونه‌متشاکی و نه‌وکیل‌انتخابی و نه‌وکیل‌تسخیری ونه نماینده دادستان و نه نماینده ناظران قانونی کشور. 2=اما سمت ایشان بعنوان یک شهروند میتواند؛با ارائه مدارک واَدلّه، نقدرسمی برحکم صادره نوشته و تحویل چندین مرجع ذی‌صلاح‌حقوقی،قضائی ونظارتی کشور بدهد.اما درهیچ کجای دنیا،دستگاه قضاء را مامور به اطاعت ازاینگونه مخالفت‌ها نکرده، بلکه صاحبان سمت در پرونده ونهادهای بالادستی‌قضائی، در صورت قانع شدن، حق حقوقی بلکه تکلیف حقوقی و اخلاقی برای تغییر دارند و درصورت عدم قانع شدن، هیچ الزام حقوقی و فقهی و اخلاقی ندارند. 3= آخرین مرحله تکلیف و حق شهروندی محسن‌برهانی تلاش برای‌اقناع نمایندگان جهت تهیه طرح و یامدیران ارشددستگاه قضاو وزارت دادگستری،جهت تهیه لایحه، برای تغییر تعریف مصداق محاربه و تصویب آن درمجلس است، در این موردنیزمخاطبان ایشان،مثل موردقبلی؛ در صورت قانع شدن،باید اقدام به تصویب تغییر کنند والا در صورت عدم اقناع،هیچ تکلیفی به اطاعت غیرعلمی و اطاعت احساسی از ایشان نیستند. :با توجه به مطالب فوق،ازآنجا که محسن برهانی بجای رفتار عقلانی و علمی و قانونی‌مذکور؛ با رجزخوانی، اقدام به رفتار احساسی، غیر عقلانی و تشویق اراذل و اوباش و فواحش و غداره بندها به مقابله با حکم عالی‌ترین مرجع قضائی کشور نموده است.زیرااین حکم،توسط دیوان‌عالی‌کشور تائیدنهائی شده است، لذا ایشان خود مصداق حامی محارب می باشد.از این رو خواستار محاکمه ایشان و به اعمال اشد مجازات قانونی بر ایشان توسط دستگاه قضا هستم، محسن برهانی الآن با این توئیت، فردی است که سمت فرماندهی فواحش و غداره بندها را بعهده‌گرفته است. @tammoly @bahaneee