امروز
لحظات ورودم به بیمارستان و شروع شیفت بود
پیرمردی همون ابتدا از روی تخت اتاق اول صدام کرد گفت:
اون مرد ریشو(!) که دیروز بود، اون کجاست؟ اون به دردم میخورد...
خوب به کارمون رسیدگی میکرد
برا تک تک مون وقت میذاشت
اون کجاست؟
متوجه شدم چقدر طلبه شیفت دیشب تو کارش موفق بوده
گفتم ما با هم تو یه گروه هستیم
الان شیفت منه
در خدمتتون هستم اگر کاری دارید...
برای اون طلبه خیلی دعا کردم.
@bahanealiahmadimehr
بند آخر متن آقا مصطفی رو دوباره بخونیم:
پرستاری که با دو جعبه شیرینی، خبر میلاد امام جواد علیه السلام را برای پرستاران و بیماران آورد و بخش را غرق شادی کرد.
@bahanealiahmadimehr
امروز یکی از نیروهای خدماتی وقتی که یه مقدار سرمون خلوت شده بود، برام #درس_اخلاق گذاشته بود.
میگفت بعضی از رفیقا و همکارای خودم وقتی این بیماری اومد #استعفا دادن و رفتن... گفتن جونمون مهمتره.
سرشو انداخت پایین گفت:
فکر نکنیم پای کار #امام_زمان بودن به همین راحتیه. همش میگیم آقا بیا ، آقا بیا... اگر تو سختی ها و مشکلات، تو کشور امام زمان هم وطنهامون رو رها کنیم و بریم سرِ زندگیمون پس چطور میخوایم آماده #ظهور باشیم؟!
@bahanealiahmadimehr
یک نفر ازین جمع کم شد...
احمد جان
طلبه جهادی
روضهخوان ابی عبدالله
دست خدا به همراهت.
#بغض
@bahanealiahmadimehr
چگونه روایت کنم مجاهدات این روزها را
🔸 از رئیس بیمارستانی بگویم که حدود هفده روز است به منزل نرفته و...
🔸 از کادر و پرسنل پرستاری و خدماتی که برخیشان با وجود کسری و حقوق عقب افتاده اما باز ...
🔸 از طلاب و جهادگرانی که خانواده هایشان را به شهرستان فرستاده و شب و روز به هم دوختهاند و...
شما بودید کدام را روایت میکردید؟!
شما بودید کدام را به سیاهه مبدل میکردید؟!
@bahanealiahmadimehr
پرستار بود اما گاهی درباره کارش از بقیه همکاراش سوال میپرسید.
سوال شد که شما تازه کاری؟ یعنی تازه اینجا مشغول به پرستاری شدی؟
گفت نه من جزء کادر اینجا نیستم
دانشجوی پزشکی ام
داوطلبانه اومدم کمک کنم.
قمی هم نبود... از تهران اومده بود مخصوص کمک.
فرشته هایی از این دست!
@bahanealiahmadimehr
May 11
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
✍️ دلنوشته: ازخودگذشتگی
◽️ ...وقتی بمب خبری گسترش شدید کرونا در قم منفجرشد، خانواده، دوستان و نزدیکان، همه واکنش نشان دادند و نگران حال من شدند.
خیلی ها بهم گفتن جانت مهمتر است از شغلت! و میخواستند که ترک پست کنم!
از بس نگرانم بودند یادشان رفت که من نه تنها منبع درآمد و امرار معاش خانوادهام، دریافتی از این شغل درمانی است، بلکه متعهد هستم به حضور!
◽️ اما در این روزها افرادی رو دیدم، که بدون نصب اتیکت و نام و نشان، بدون هیچ تظاهر و ریا و منت، کار و خانواده خودرا ترک کردند...
اما بجای گریز از مهلکه و پناه بردن به فضای امن تر، به خط مقدم درگیری با بیماری کرونای بیمارستانهای سانتر کرونا آمدند...
هرکاری که از دستشان برمیآمد،
از جابجایی بیماران کرونایی در تخت...
تا بردن آنان برای انجام تصویربرداری ها و سی تی اسکن ها و جابجایی نمونه های آزمایشگاهی...
تا گندزدایی تخت ها و فضا عمومی اتاق ها و تهیه ویلچر و جابجایی بیماران و کمک به حراست و انتظامات بیمارستان و کمک به خدمات و دستگیری از بیماران نیازمند کرونایی و ایجاد ارتباط بین خانواده های نگران خارج از بخش قرنطینه بابیمار...( چون حضور همراه کنار بیمار ممنوع شده بود)
تا رساندن وسایل و لوازم مورد نیاز برای بیماران در فضای قرنطینه...
◽️ این #مجاهدان که همگی طلبههای حوزههای علمیه قم بودند، گاه که بیماران متوجه می شدند اینها که درسکوت و آرامش و با محبت، فقط دارند خدمت میکنند؛
کمک پرستار،
نیروی خدماتی
یا همراه بیمار...نیستند
بلکه طلبه هستند، دست به دعا بر میداشتند...
◽️ دلداری این روحانیون، هم به بیمار وهم به خانواده ها، واقعا تاثیر شگرفی در اون لحضه بحرانی داشت.
◽️ بدور از همه تملقها و اغراقها، اصلا قصد چاپلوسی ندارم، اما در خدمت دکتر عاملی -متخصص طب اورژانس- بودم که میگفت درسهای زیادی از این عزیزان گرفتم، چقدر بی منت، ایثار رو به تصویر کشیدند.
◽️ حاضرم قسم بخورم که مواردی از خدمتگزاری این عزیزان شاهدبودم که اگر کسی جایی برایم تعریف میکرد که گروهی آخوند، اینچنین فداکاری میکردند، شاید تمام و کمال، حرفش را باورنمیکردم!
◽️ این دوستان که اکثرا" متاهل و صاحب فرزند هستند، شب تا صبح را بدون استراحت، در کنار بیماران کرونایی سپری کردند.
◽️ آقای بشارتی -از کارشناسان اتاق عمل- میگفت اینقدر از آخوندها برایم بدگفتهاند و در ذهنم تصویر بدی ازشون ساخته شده که وقتی این افراد که حتی از نصب اتیکت و انداختن عکس هم خودداری میکردن را دیدم، به شدت حیرت کردم و تصویری از نهایت سادگی و #بیریایی یک طلبه در ذهنم نقش بست.
◽️ کاش این فرهنگ احساس وظیفه و خدمت رسانی در دیگر اقشار هم به همین اندازه تقویت میشد.
◽️ زیرا مطمئن هستم این حس و حال #جهادی از روی جوگیری و یا تظاهر، بوجود نیامده بلکه حاصل فرهنگ حوزوی و کار فرهنگی عزیزانی در آن محیط معنوی بوده است.
◽️ من بعنوان یکی از عوامل کادر درمان، از گروه جهادی طلاب جوان و امدادگران جهادی که در این ایام کنار ماهستند کمال تشکر رو دارم و بهشون دستمریزاد میگم.
✍️ حمیدشیرانی از اورژانس بیمارستان شهید بهشتی قم
متنکامل:🔻
hawzahnews.com/news/889741
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
152.8K
🔴 بازخوردی برای همراه جهادیها:
واقعا یک دنیا ممنونیم از این روحانیها
هر روز میومدن مثل یه پروانه بهمون رسیدگی میکردن...
خودشون رو کوچیک میکردن و هر کاری که لازم داشتیم برامون انجام میدادن
به ما خدمت میکردن
امیدوارم عاقبت بخیر بشن.
پ.ن: #بغض رهام نمیکنه!
@bahanealiahmadimehr
حال این روزهای خودمو اگر بخوام بگم اینطوری میشه که:
تا دیروز تو فضایی سیر میکردم که حسِ #مفید بودن و اینا داشتم...
اما از دیروز به کسانی برمیخورم و باهاشون همپیاله میشم که تنها عبارتی که میتونم باهاش حال خودمو توصیف کنم همینه و بس:
#حس_حقارت ...
خدا چه بندههای خوبی داره
چه آدمهای عجیبی
چه فرشتههای انساننمایی که معلومه زِ بالایند و بالا میروند.
باشه طلبتون
@bahanealiahmadimehr
علی لطفی نیاسر.mp3
1.92M
🔴 بینالطلوعین بیمارستان
نماز صبح رو طبقه 5 بیمارستان فرقانی خوندم و بعد نماز با علی مشغول صحبت شدیم
بهش گفتم یه خاطره از #اینجا بگو:
گفت زنگ زدم به یه خانوادهای بچههاش صدای مریضشونو شنیدن وخوشحال شدن
یاد خودم و #عموی_شهیدم افتادم که کاش ساعات آخرش یه نفر زنگ میزد یه کلمه صداشو میشنیدم!
اینو گفت و #بغض کرد...
میگفت بعد متوجه شدم اون مریض هم پدرِ دو #شهید بوده و بچه های شهیدش رو خواب دیده که دارن ازش پذیرایی میکنن و خوش اومد میگن ...
علی، برادرزاده شهید #لطفی_نیاسر بود.
پ.ن : رزق در بینالطلوعین است...
@bahanealiahmadimehr