eitaa logo
بهانه
313 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
547 ویدیو
43 فایل
حوزه باید انقلابی بماند. همه در این باره مسئولیم و باید از قلم، زبان و نفس خود برای آن هزینه کنیم. و لا تأخذه فی الله لومة لائم @aliahmadimehr
مشاهده در ایتا
دانلود
یک نفر ازین جمع کم شد... احمد جان طلبه جهادی روضه‌خوان ابی ‌عبدالله دست خدا به همراهت. @bahanealiahmadimehr
زمان: حجم: 152.8K
🔴 بازخوردی برای همراه جهادی‌ها: واقعا یک دنیا ممنونیم از این روحانی‌ها هر روز میومدن مثل یه پروانه بهمون رسیدگی میکردن... خودشون رو کوچیک میکردن و هر کاری که لازم داشتیم برامون انجام میدادن به ما خدمت میکردن امیدوارم عاقبت بخیر بشن. پ.ن: رهام نمیکنه! @bahanealiahmadimehr
My Recordingعلی لطفی نیاسر.mp3
زمان: حجم: 1.92M
🔴 بین‌الطلوعین بیمارستان نماز صبح رو طبقه 5 بیمارستان فرقانی خوندم و بعد نماز با علی مشغول صحبت شدیم بهش گفتم یه خاطره از بگو: گفت زنگ زدم به یه خانواده‌ای بچه‌هاش صدای مریض‌شونو شنیدن وخوشحال شدن یاد خودم و افتادم که کاش ساعات آخرش یه نفر زنگ میزد یه کلمه صداشو میشنیدم! اینو گفت و کرد... میگفت بعد متوجه شدم اون مریض هم پدرِ دو بوده و بچه های شهیدش رو خواب دیده که دارن ازش پذیرایی میکنن و خوش اومد میگن ... علی، برادرزاده شهید بود. پ.ن : رزق در بین‌الطلوعین است... @bahanealiahmadimehr
زمان: حجم: 73.1K
مجلس بزرگداشت شهدای ۱۵ خرداد محل شهادت بسیاری از شهدا در سال ۴۲ قم به‌یاد شهدا مراسم گرفتند. همین نزدیکی یک کوچه بن‌بست هست، معروف به . میگن وقتی مردم تو تظاهرات وارد اون کوچه به پناه رفتند، نیروهای دژخیم پهلوی رو بر جماعت گرفتند و... میگفتن یکی از نمازگزارهای همین مسجد حاج کریم (که کمتر از یکسال هست از دنیا رفته) هر روزِ سالها رو مسجد میومده، به جز ۱۵خرداد! علت رو که می‌پرسیدن پاسخ میداد: من خودم سال ۴۲ شاهد بودم چطور کشتار راه افتاده بود... @bahanealiahmadimehr
عصرپنج شنبه بود. دم دمای غروب کنار مزار شهدای و آمده بودند. فرزندان و همسران و مادرانشان ... همه بودند. گوشه ای را نگاه کردم که چند جوان افغانی دور هم نشسته و به گفتگو مشغول بودند. چهره هایشان با چهره های روی قبور خیلی فرقی نمیکرد. حسی بهم میگفت که اینان با صاحبان این مزارها، خیلی نزدیکند. حدس میزدم که شهدا بودند. و همه مدافع حرم... خواستم دقایقی در جمعشان باشم و نتوانستم. خواستم دقایقی کنارشان باشم ولی نشد. تک تک لحظاتش ناب بود. تک تک دقایقَش بغض داشت. هم ، هم ... بغض از جا ماندن تصمیم بر بغض بر دختر بچه‌های یتیم‌شده تصمیم بر مجاهده بغض بر اندوه و حسرت دلِ همرزمان تصمیم بر تلاطم، حرکت، دوری از رفاه‌زدگی و سکون... روی بسیاری از سنگ قبرها هم نشان از حسین(ع) بود: افتخارحسین، فرزند شریف‌حسین زینت‌حسین، فرزند نظرحسین جان‌حسین، فرزند افضل‌حسین وقارحسین، فرزند شفاعت‌حسین یکدست و یک صدا روی مزار همه‌شان نوشته بود: آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند بگذریم... نواهایی که رزمنده ها در منطقه با آنها انس داشتند هم که پخش میشد. منم باید برم آره برم سرم بره نذارم هیچ حرومی طرفِ حرم بره سر تا سر بود سر تا سر پ.ن: ناراحتم، که چرا زودتر غروب پنج‌شنبه‌های اینجا را نیافتم که هر هفته در آن بیتوته کنم. @bahaneee
🔴 در باغ شهادت بازِ باز است. خبر شهادت آن روحانی جهادگر و جنایت ناگواری که ساعتی قبل در حرم امام رضا علیه السلام رخ داده بود، بسیار ناراحت کننده بود؛درست. اما... ما برای همه چیز خود را آماده کرده ایم. فرزندان روح‌الله حالا حالا ها باید خون بدهند این لباس، می‌تواند واقعا لباس سربازی باشد اگر همین لباس را بر ما کفن کنند. اگر خونمان بر همین عمامه بریزد و در آغوش امام مهربانی ها باشیم. آری جنایت ناگوار بود و ما هم عزادار گشتیم اما... آماده ایم. دل مادرانمان هم نمی‌لرزد. اصلا آمده‌ایم اینجا که سر بدهیم... هر سرنوشتی جز این، یعنی نرسیده‌ایم به سر منزل. فرقی نمی‌کند... نوکر به اربابش شبیه می‌شود و نوکر بهشت هم برود باز نوکر است. این شعر عاشقانه جناب فاضل نظری خطاب به مولا و فرمانده همه ما سربازان حضرت صاحب الزمان زبان حال امروز ماست: در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم @bahaneee