💠 واحد #ده_شبی_محرم شب اول (حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
پشیمونم، نامه فرستادم بیا
حالا میگم آقا نیا
قلبم کبابه
آقای من، برای تو دلواپسم
اینجا غریب و بی کسم
حالم خرابه
بی پناهیه یاور من
بی کسی شده لشکر من
شد لحظه های آخر من
آه
چه آتیشی تو سینمه
برای تو پر از غمه
آقای من
سلام روی بام من
شد آخرین کلام من
آقای من
نیا به کوفه آقام حسین
---
این کوفیا، همیشه نیرنگ می زنن
به پیشونیت سنگ میزنن
آقا حذر کن
بی رحمن و، جلو چشای خواهرت
پا میزارن رو پیکرت
ترک سفر کن
نعل تازه و پیکر تو
خنجر کند و حنجر تو
میره اسیری خواهرتو
آه
تو قتله گاه با ولوله
به هم دیگه میدن صله
از پیکرت
گریش میگیره آسمون
میره به دست ساربون
انگشترت
نیا به کوفه آقام حسین
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب دوم (ورودیه) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
سینه زنا، ادا کنید حق نمک
به کاروون بدید کمک
خسته ی راهه
زیر لبش، میخونه شاه کاروون
انا الیه راجعون
چه بی پناهه
وقتی که مبدأ کرببلاس
وقتی که هدف صبر و وفاس
مقصدش آخر عرش خداس
آه
از آسمون ندا رسید
حسین به کربلا رسید
ای وای من
داره میاد صدای جنگ
کوفی میاد با تیر و سنگ
ای وای من
آه و واویلا حسین حسین
___
آروم و ناز، توو آغوش گرم رباب
رفته علی اصغر به خواب
سیراب سیراب
دیگه رباب، توی دلش نداره غم
اومده ساقی حرم
بامشک پرآب
وای از روزی که بی پسره
وای از روزی که خون جگره
بی علمدار و بی سپره
آه
چشاش میشه یه کاسه خون
از غصه و غم میده جون
ای وای من
از دست میره ستاره ای
خالی میشه گهواره ای
ای وای من
آه و واویلا حسین حسین
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب سوم (حضرت رقیه سلام الله علیها) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
حرفی بزن، دیگه دارم دق می کنم
ببین که هق هق می کنم
آروم جونم
بابا ببین، نمونده صبر و طاقتم
نگاه سرد حسرتم
ای مهربونم
خودت میدونی جون منی
بمیرم که خونین دهنی
من الذی ایتمنی
آه
این شامیا خیلی بدن
خیلی منو کتک زدن
عموم کجاس
پاهامو آبله گرفت
موهامو حرمله گرفت
عموم کجاس
بابای خوبم حسین حسین
_
نگام کنی، خودت میخونی از چشام
می بینی که دیگه برام
نمونده جونی
قولی بده، بدون من نری سفر
تورو خدا منم ببر
اگه میتونی
سر زدنم جنگ شده بود
جواب گریه سنگ شده بود
دلم براتو تنگ شده بود
آه
ببین چه گوشه گیر شدم
سه سالم اما پیر شدم
از دست زجر
فکرش منو باز می کشه
حال رقیت ناخوشه
ازدست زجر
بابای خوبم حسین حسین
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب چهارم (طفلان حضرت زینب سلام الله علیها) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
نزار حسین، از شهیدات جا بمونن
اسیر دنیا بمونن
به جون زینب
ببین داداش، پناهشون نگاه توست
مسیرشون تو راه توست
به جون زینب
بچه هام بلاگردون تو
هدیه هام فدای جون تو
الهی بشن قربون تو
آه
به جون زهرا مادرت
هر دو فدای این سرت
حسین من
یکی فدای اکبرت
یکی فدای اصغرت
حسین من
زینب بمیره برات حسین
_
بزار منم،یه مادر شهید بشم
بزار که رو سفید بشم
عزیز برادر
به جون تو،این بچه هام غلامتن
هر دوتا نذر نامتن
عزیزبرادر
انگاری که توی قفسن
برا غریبیت دلواپسن
برادرن و هم نفسن
آه
میدونی که سخته برام
رو خاک بیفتن بچه هام
فدا سرت
اگه که قلبم مضطره
اگر که دیده هام تره
فداسرت
زینب بمیره برات حسین
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب چهارم (حضرت عبدالله ابن الحسن سلام الله علیها) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
عمه باید. آبروی بابا بشم.شهید کربلا بشم
منو رها کن
عمه ببین.توو قتله گاه غوغا شده.سر عموم دعواشده.منو رها کن
عمه وقت اعجازه منه
دیگه وقت پروازه منه
شهادت سرآغاز منه
آه
ببین عموم نفس برید
سنان با نیزه رسید
براش بمیرم
دارم میرم سوی عمو
بشم با قاتل روبه رو
براش بمیرم
عموی غریبم یاحسین
ای وای من.دورت عمو حلقه زدن شمشیراشون بالا میرن
آروم ندارم
غصه نخور.خودم برات سپر میشم
برات بی بال و پر میشم
آروم ندارم
چه جور می موندم توخیمه ها
تنها دیدمت توو قتله گا
دیدم میزنی تو دست و پا
آه
هل من معینه رو لبات
غریب تویی من آشنات
عموی من
اینجا به یاد اصغرم
سه شعبه و این حنجرم
عموی من
عموی غریبم یاحسین
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب ششم (حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام ) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
برام شده، شهادت احلی من عسل
یاری تو خیرالعمل
آروم ندارم
بزار برم، دیگه نمیخام بمونم
عمو دیگه نمیتونم
دووم بیارم
دوس دارم برات فدا بشم
کبوتری سر جدا بشم
توی آسمون رها بشم
آه
با عطر و بوی مجتبی
میرم عمو سمت خدا
عمو حسین
به وقت جون سپردنم
بیا برای دیدنم
عمو حسین
عموی خوبم حسین حسین
_
تو هلهله، گم شده فریادم عمو
بیا که جون دادم عمو
برس به دادم
رو بدنم، نعلای مرکب حک شده
تنم پراز ترک شده
برس به دادم
نبضم ناهماهنگه عمو
رو تنم جای سنگه عمو
راه نفسم تنگه عمو
آه
شکسته اعضای تنم
دیدن یتیمم زدنم
پهلوم شکست
نگو به نجمه مادرم
چه بلایی اومد سرم
ابروم شکست
عموی خوبم حسین حسین
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب هفتم (باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام ) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
الهی که، مادر فدای تو بشم
ازت خجالت می کشم
شیری نداشتم
منو ببخش، غم تو مونده رو دلم
چند روزی توی بغلم
تشنت گذاشتم
من پا نیزه تو اون بالایی
برا تو میخونم لالایی
ازتو در نمیاد صدایی
آه
کم نمیشه از این غمم
برات به سینه میزنم
علی علی
غنچه ی پرپر رباب
حالا دیگه راحت بخواب
علی علی
آروم جونم علی علی
_
بدون تو، کجا رو دارم که برم
صدات می پیچه توسرم
عزیز جونم
بدون تو، چیکار کنه حالا رباب؟
زنده باشه چرا رباب؟
عزیز جونم
ای طفل زبون بسته ی من
این نیزه دارا خیلی بدن
سرتو جلوم تکون میدن
آه
دیگه خوابم نمی بره
چشام برای تو تره
ای وای من
با صدای بلند علی
از روی نی بخند علی
ای وای من
آروم جونم علی علی
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب هشتم (حضرت علی اکبر علیه السلام ) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
می باره از، روی پر از خونت شفق
نداره زانوهام رمق
پاشو علی جون
حالا که تو، گرفتی با خونت وضو
پاشو برام اذون بگو
صداتو قربون
ازم گرفتن جوونمو
گرفتن ازم توونمو
بریده غمت امونمو
آه
خدا ببین جونمو
علیِ مهربونمو
ای وای من
شق القمر شده علی
چه مختصر شده علی
ای وای من
علی علی علی جان علی علی
___
نامردما، به زخم من آتیش زدن
به قلب عمه نیش زدن
دارن میخندن
رعنای من، پاشو نذار دست روی دست
بابات به خاک غم نشست
منو شکستن
گریه هام شده چه بی امون
چشام شده یه کاسه ی خون
سخته چقده داغ جوون
آه
برام نمونده بال و پر
عمه رو تا خیمه ببر
پاشو علی
با ناله ی یا ولدی
دل منو آتیش زدی
پاشو علی
علی علی جان علی علی
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب نهم (حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
دشمن داره، خیره میشه سمت حرم
بدون تو کجا برم
پاشو اباالفضل
جات اینجا نیس، الان باید حرم باشی
نه اینکه بی علم باشی
پاشو اباالفضل
کی سه شعبه زد سمت چشات
خون میباره از عمق نگات
روضه میخونم پیش فرات
آه
دیر اومدم بالاسرت
شد قطعه قطعه پیکرت
سقای من
امید آخرم نرو
بمون برادرم نرو
سقای من
یا ابوفاضل برادرم
__
عباس من، تو رو به اسم فاطمه
بلندشو از توو علقمه
ماه عشیره
پاشو بریم، تا قلب مضطر حرم
دلشوره های دخترم
آروم بگیره
شکسته شده فرق سرت
یه عده ریختن دورو برت
دست به کمره برادرت
آه
ضرب عمود آهنین
چه جوری زد تو رو زمین
تنهام نزار
نمی مونه گوشواره ای
غارت میشه گهواره ای
تنهام نزار
یا ابوفاضل برادرم
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب دهم (شب عاشورا ) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
حسین من، بگو که هستی باهامون
نگو که فردا تنهامون
میزاری داداش
وقتی بری، مارو به شمر و حرمله
به شلاق و به سلسله
میسپاری داداش؟
تازه شروع میشه غم من
شروع میشه محرم من
امون از اون قد خم من
آه
میشه خدا فردا نیاد
غروب عاشورا نیاد
ای وای من
این ماجرا عوض بشه
تقدیر ما عوض بشه
ای وای من
آه و واویلا حسین من
_
امشب داداش، شبه وداعه زینبه
خواهر تو جون به لبه
عزیز جونم
ازم نخواه
ببینمت رو نیزه ها
بی تو برم شام بلا
من نمی تونم
چرا توفکری و غمگینی
فردارو چه جوری می بینی
که خارارو داری می چینی
آه
این همه غم برام بسه
کاشکی که فردا نرسه
حسین من
فردا میری رو نیزه ها
میام میون قتلگا
حسین من
آه و واویلا حسین من
➖➖➖
💠 واحد #ده_شبی_محرم شب یازدهم (شب شام غریبان ) 💠
⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️
➖➖➖
دیدم خودم، بالا سرت شلوغ شدو
چشات چه کم فروغ شدو
رفتی تو از حال
دیدم خودم
توو خیمه هاشد محشری
یه بی حیا باخنجری
اومد تو گودال
روی تل دیدم می زدنت
به غارت بردن پیراهنت
بامرکب رفتن روی تنت
آه
خیمه هامون شد بی پناه
کاش نمی رفتی قتله گاه
حسین من
سخته برام نبودنت
تن بدون پیرهنت
حسین من
غریب مادر حسین حسین
_
دارن میگن، بریدن حنجر تو
بردن انگشتر تو
ساده نبود
منم میگم، کجایی ای غریب من
فراق تو نصیب من
شد خیلی زود
روزمون شده تیره حسین
بی تو چه نفسگیره حسین
به ماها شدن خیره حسین
آه
کشون کشون با ناسزا
میبرنم از کربلا
حسین من
چه ظالمانه میبرن
با تازیانه میبرن
حسین من
غریب مادر حسین حسین
➖➖➖
389.8K
🔳 #ملودی
🔻 واحد.زمزمه#ده_شبی_محرم
🖊به قلم #ابوذر_رییس_میرزایی
سبک:حاج حمزه علیپور.حاج ابوالفضل جدیان شربیانی
30.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
واحد سنگین_شب سوم محرم ۱۴۴۳
کنج خرابه روی خاک چند شبه هق هق میکنم
امشب اگه پیشم نیای از غم تو دق میکنم
با نوای گرم حاج حمزه علیپور
شاعر ابوذر رئیس میرزایی
4_6008104659451907700.mp3
7.8M
نوحه|از سفر رسیدییوسفکنعانمن
شــبســـوممـحرمالـــحرام۱۴۴۴ه.ق
یکشنــــبهنهــــمتـیــــرمـــاه۱۴۰۱ه.ش
شاعر: ابوذر رییس میرزایی
15.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حر گنه کار توام.....
واحد سنگین
به نفس برادر عزیزم کربلایی حسن شالبافان
شاعر: ابوذر رییس میرزایی
هیات کف العباس قم
۱۴۰۳٫۰۴٫۱۹
23.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بند نوحه شب تاسوعا
شاعر: ابوذر رییس میرزایی
مداح: حاج حمزه علیپور
محرم الحرام ۱۴۴۶
زیبایی نوحه به خوانش جمعی ست.
هیئت عزاداران مسجد حضرت خدیجه
سلام الله علیها
#نوحه
#سینه_زنی
#شب_تاسوعا
#حاج_حمزه_علی_پور
#مسجد_حضرت_خدیجه
دوبیت روضه
میان قتله گه بی حال گشتی
چو مرغی بی پر و بی بال گشتی
خودم دیدم چه دعوایی به پاشد
سر پیراهنت پامال گشتی
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
زبان حال حضرت زینب کبری(س)
از دیدن رویش مرا تحریم کردند
پیراهنش را بین خود تقسیم کردند
عشق مرا با خنجر کندی گرفتند
یک پیکر بی سر به من تقدیم کردند
ابوذر رئیس میرزایی
غزل مرثیه
#مقتل نوشته...
#روضه سنگین
#ارباب بی کفن
#یازینب(س)
مقتل نوشته است تو را بی هوا زدند
سنگی به بوسه گاه نبی ازجفا زدند
آه از دقایقی که جوانان برابر
چشم ترت ،به لجه ی خون دست و پا زدند
مقتل نوشته خواهرتو دیده روی تل
درقتله گاه راس تورا ازقفا زدند
مقتل نوشته عده ای ازپیرمردها
از روی بغض بر بدنت با عصا زدند
گیرم قرار بود سرت را جدا کنند
پس نیزه را میان گلویت چرا زدند
آن ده نفر که بر تن تو اسب تاختند
آتش به قلب حضرت خیرالنساء زدند
مقتل نوشته روبه روی چشم خواهرت
هجده سربریده برآن نیزه ها زدند
پربود قلبشان همه ازبغض مرتضی
آنان که چوب برلب خون خدا زدند
انگار آسمان سر زینب خراب شد
تا دختر تو را به کنیزی صدا زدند
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
یا اباعبدالله الحسین(ع)
در حق ما چقدر درعالم جفا شده
مکر سقیفه معرکه ی کربلا شده
"این کشته ی فتاده به هامون حسین توست"
این صید دست وپازده در خون رها شده
آن پیکری که جان نبی بود اینچنین
مهمان سنگ و نیزه و تیر و عصا شده
روز دوشنبه کشته شدی بین کوچه ها
ازآن به بعد دشمن ما بی حیا شده
دشمن چه کرده با بدنت ای بردارم
انگار استخوان تنت جابه جا شده
رگ های گردن تو چرا نامرتب است
مذبوح من چگونه سر تو جداشده
عباس را بگو که بیا غیرت حرم
پای حرامیان به سوی خیمه وا شده
هرکس غنیمتی ز تنت برده ای غریب
سهم تو هم زجنگ فقط بوریا شده
ابوذر رئیس میرزایی(بهار)
یا ام المصائب زینب الکبری(س)
در زانوی زینب توانی که نمانده
در زیر کعب نیزه جانی که نمانده
در زیر چوب خیزران ای وای ای وای
دیگر برای تو دهانی که نمانده
در زیر نعل اسبها رفتی و دیدم
در پیکر تواستخوانی که نمانده
حتی به آن پیراهنت رحمی نکردند
درپیکرت دیدم نشانی که نمانده
هجده گلم را نیم روز از من گرفتند
دیگر برای من جوانی که نمانده
اینجا پراز زهرا شده دور و بر من
رویی نباشد ارغوانی که نمانده
دیگر برای دختر شیرین زبانت
از سیلی دشمن زبانی که نمانده
درچشم های خواهر تو بعد گودال
جز گریه های خونفشانی که نمانده
قبل سفر دیدی رشیده بود زینب
حالا به جز قدکمانی که نمانده
کو غیرت اله حرم پس کو علمدار
روی سر من سایبانی که نمانده
ابوذر رئیس میرزایی
غم امام سجاد (ع)
ز دیده اشک خود را پاک می کرد
از این ماتم گریبان چاک می کرد
نه پیراهن نه حتی یک کفن داشت
پدر را در حصیری خاک می کرد
ابوذر رییس میرزایی
#سبک_زمینه_شهادت_امام_سجاد_ع
#می_سوزه_قلب_زارمن
بند اول✍
می سوزه قلب زار من
به یاد داغ کربلا
برای غربت تو و
لبای خشک بچه ها
😭
سخته برام
تحمل این همه درد
سخته برام
نباشه دوره عمه مرد
سخته برام
رحمی به تو کسی نکرد
😭
با گریه مانوسم کارم غمه
دور عمه زینب نامحرمه
واویلا واویلا وا غربتا
بند دوم✍
توی دلم غمی به پاس
جلو چشام کرببلاس
همیشه گریه میکنم
روضه ی من توو قتله گاس
😭
توو قتله گاه
یه عده پست میزدنت
توو قتله گاه
غرق به خون شد بدنت
توو قتله گاه
غارت شده پیرهنت
😭
بابای مظلومم ای بی کفن
ای غریب مادر دور ازوطن
واویلا واویلا وا غربتا
بند سوم✍
دیدم غمارو باچشام
طناب ودست عمه هام
روسرمون آتیش وسنگ
میزدن از رو پشت بام
😭
ناسزا بود
جای محبت و سلام
ناسزا بود
ورد لب مردم شام
ناسزا بود
قاتل ما توو یک کلام
😭
وای ازشهرشام و قوم یهود
رقیه وسیلی روی کبود
واویلا واویلا وا غربتا
💠💠💠
اثری مشترک از شعرای آیینی
#علی_بهرامی_نیا
#ابوذر_رییس_میرزایی